اخبار ویژه
مشورت غلط میدهند
که پزشکیان راوی ضعف به جای قدرت میشود
وقتی عالیترین مقام اجرائی بر فقر و ناتوانی تأکید میکند، چارچوبی ذهنی میسازد که مردم خود را در آینه ضعف میبینند، نه در آینه توانایی و این در حالی است که دستاوردهای ملی در حوزه سلامت، آموزش، زیرساخت، امنیت غذایی و توسعه انسانی، شایسته برجستهسازی است.
روزنامه جوان با انتقاد از برخی ادبیات آقای پزشکیان نوشت: «ما روی طلا خوابیدهایم، ولی گرسنه هستیم»؛ «ما روی نفت و گاز نشستهایم، اما گرسنهایم». در روزهای اخیر، تکرار چندباره این جملات از زبان رئیسجمهور، واکنشهای فراوانی در محافل کارشناسی و سیاسی برانگیخته است.
سخنی که اگرچه شاید با نیت تلنگر و نقد ساختارهای ناکارآمد بیان شده باشد، اما در سطح گفتمان عمومی و رسانهای، بار معنایی و پیامدهای سیاسی گستردهای دارد. در عصر ما ملتها با تصویر و روایت خویش در جهان شناخته میشوند. در چنین عصری تأکید مستمر بر فقر و گرسنگی، تصویری متزلزل از توان و شأن ملی به بیرون مخابره میکند.
مرور شاخصهای معتبر جهانی نظیر Global Hunger Index که توسط نهادهای مستقل بینالمللی منتشر میشود، گواهی میدهند که ایران در ردیف کشورهای دارای سطح «پایین گرسنگی» قرار دارد؛ با امتیازی کمتر از ۸ و فاصلهای قابلتوجه از کشورهای منطقه که با بحران تغذیه جدی مواجهند.
در حالی که افغانستان، پاکستان و حتی مصر در طبقه «جدی» یا «متوسط» این شاخص جای گرفتهاند، ایران بهعنوان کشوری با زیرساختهای قابلاتکا، نیروی انسانی متخصص و ظرفیتهای گسترده تولیدی، از نظر شاخصهای تغذیهای و سلامت عمومی در وضعیت مطلوبتری قرار دارد. این بدان معناست که روایت رسمی کشور نباید بر محور «گرسنگی» شکل بگیرد، بلکه بر محور «ظرفیت بالفعل و بالقوه» است که میتواند اعتماد ملی و امید عمومی را تقویت کند و اگر استفاده از این الفاظ به صورت نمادین و کنایی و صرفاً برای اشاره به ضعفهای درونی است، بهتر است مشاوران و دلسوزان آقای رئیسجمهور مشورتهای لازم را در استخدام واژگان به ایشان عرضه کنند.
در سیاست و ارتباطات، زبان یک رئیسجمهور صرفاً ابزار بیان نیست، بلکه سازنده ذهن جمعی و جهتدهنده افکار عمومی است. وقتی عالیترین مقام اجرائی در تریبونهای رسمی بر فقر و ناتوانی تأکید میکند، درواقع چارچوبی ذهنی میسازد که مردم خود را در آینه ضعف میبینند، نه در آینه توانایی. این در حالی است که بخش قابلتوجهی از دستاوردهای ملی در حوزه سلامت، آموزش، زیرساخت، امنیت غذایی و توسعه انسانی، شایسته برجستهسازی و روایت است. در جهانی که جنگ روایتها، سنگر نخست قدرتهاست، تکرار گزارههایی از این دست، به معنای واگذاری میدان روایت به دیگران است.
روایت قدرت و عزت، دغدغه این روزهای رهبر معظم انقلاب هم هست و ایشان به انحای گوناگون، تذکرات لازم را به مسئولان و رسانهها متذکر شدهاند: «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند- مثل این صحبتی که امروز ایشان کردند- راوی ضعفها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوتهایی داریم، تواناییهایی داریم، کارهایی شده، تلاشهایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و... نباشند.»
ادبیات سیاسی اسلام، هرکس اظهار ضعف و ناتوانی کند، به ذلت خود راضی شده است. زیرا نمایش کاستیها، دشمن را به طمع میاندازد و جامعه را از درون میفرساید. در همین چارچوب، انتظار میرود رئیسجمهور تریبون خود را به ترویج روحیه اقتدار، خودباوری و آیندهنگری اختصاص دهد. تبدیل بیان کاستیها به شعار تکرارشونده، جز تخریب روان جمعی، نتیجهای ندارد. نقد واقعی آن است که به جای تکرار واژه «گرسنگی»، سیاستهای اقتصادی و اجتماعیای ارائه شود که عدالت توزیعی را تقویت کند و شکاف طبقاتی را کاهش دهد. مسئولان باید از زبان اقتدار و عقلانیت بهره ببرند، نه از زبان گلایه. مردم از رئیسجمهور انتظار دارند راوی قدرت و عزت باشد تکرار ضعف، نه علاج درد است و نه نشانه صداقت، بلکه گاه بهانهای برای فراموشی ظرفیتهاست.
حمله به ایران اشتباهی تاریخی بود
اسرائیل نوبت بعدی ضربه بدتری میخورد
تحلیلگران مختلف در آمریکا میگویند حمله به ایران اشتباهی تاریخی بود و اگر اسرائیل دوباره وارد جنگ شود ضربه بدتری از ایران دریافت خواهد کرد.
خبرنگار والاستریتژورنال و کارشناس ارشد اندیشکده آمریکایی «مرکز سیاست بینالمللی» در این زمینه تاکید کرد: روزبهروز روشنتر میشود که جنگ با ایران یک اشتباه تاریخی بود. ایران ممکن است اکنون یک قدرت دارای تسلیحات اتمی باشد که آن را اعلام نکرده است.
سینا طوسی در واکنش به ادعای ترامپ مبنی بر نقش حمله به مراکز هستهای ایران در توافق غزه، این دیدگاه را «وارونه و اشتباه تاریخی» دانست و افزود: نتیجه واقعی، تضعیف موقعیت اسرائیل و تقویت نقش منطقهای ایران بوده است. حمله به تأسیسات هستهای ایران، اشتباهی بود که معادلات خاورمیانه را تغییر داد.
ترامپ در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز مدعی شده بود «اگر حمله به مراکز هستهای ایران انجام نمیشد، توافق غزه ممکن نبود». اما تحلیلگر «مرکز سیاست بینالمللی» در آمریکا تاکید کرد: اگر جنگ علیه ایران موفق میبود، اسرائیل هیچگاه با آتشبس در غزه موافقت نمیکرد. اکنون هر روز شواهد بیشتری از اشتباه بودن سیاست نظامی آمریکا در قبال ایران آشکار میشود.
از سوی دیگر یک افسر بازنشسته ارتش آمریکا تاکید کرد: سامانههای دفاعی اسرائیل و آمریکا در مقابل موشکهای پیشرفته و بومی ایران ناتوان هستند.
سرهنگ لارنس ویلکرسون گفت: امروز ایرانیان دارای موشکهای بسیار پیشرفتهای هستند که اسرائیل را کاملاً غافلگیر کرد. موشکهایی که اسرائیل قادر به سرنگونی آنها نیست نه با سامانه «تاد»، نه با «پاتریوت» و نه هیچ سیستم دیگری. آنها درسی سخت گرفتند و همین یکی از دلایل پایان سریع «جنگ 12روزه» بود؛ چون اسرائیل ضربات سنگینی متحمل میشد.
وی افزود: اگر اسرائیل بهتنهائی وارد نبرد با ایران شود، ضربه سختی خواهد خورد و شکست میخورد؛ ضربهای بسیار سنگین که دیگر کشوری به نام اسرائیل وجود نخواهد داشت!
در همین حال، اسکات ریتر افسر بازنشسته ارتش آمریکا و بازرس تسلیحاتی سابق سازمان ملل گفته است: همانگونه که آمریکا در پرلهاربر از ژاپن آسیب دید اما چهار سال بعد در خلیج توکیو پیروز شد، ایران هم خودش را بازیابی کرد و ادامه داد. 12روز بعد از حمله، نتانیاهو به ترامپ التماس کرد برای آتشبس میانجیگری کند، چون فهمید ضربهاش کار ایران را تمام نکرده است. ایران در روزهای پایانی جنگ موشکهای جدیدی شلیک کرد که از سپر پدافندی عبور میکردند و دقیق به هدف میخوردند، دردی که حالا خود اسرائیلیها هم به آن اذعان دارند...
یادآور میشود پیش از این هم «دنی سیترینوویچ»، رئیس پیشین دایره تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش اسرائیل گفته بود: ما در جنگ ۱۲روزه علیه ایران شکست خوردیم. ما فکر میکردیم میتوانیم با جنگ، حکومت ایران را سرنگون کنیم اما نتیجه برعکس شد و موقعیت مردمی نظام ایران تقویت شد؛ باید واقعبین بود، براندازی در ایران خیالپردازی است. اپوزیسیون و مخصوصا رضا پهلوی توانایی برگشت به ایران و تغییر حکومت را ندارند.
سیتیرینوویچ همچنین در تحلیلی برای اندیشکده شورای آتلانتیک مینویسد: ما در جنگ علیه ایران پیروز نشدیم. جنگ دوباره با ایران، زیان راهبردی برای اسرائیل دارد و باید از توافق دوباره آمریکا و اروپا با ایران حمایت کنیم. اقدام متقابل ایران، نشانه ناتوانی اسرائیل و غرب در ممانعت از بازسازی ظرفیتهای متعارف ایران هستند. سران اسرائیل بعد از پایان جنگ ۱۲روزه ژوئن گفتند ایران دیگر نمیتواند سلاح هستهای بسازد... بدون توافق هستهای، خطر جنگ دوباره وجود دارد و اینبار ممکن است به گرداب جنگی فرسایشی بیفتد که فشار اقتصادی را بر اسرائیل افزایش خواهد داد و هرگونه بهبود موضع راهبردی اسرائیل را به خطر خواهد انداخت؛ بهعلاوه، این احتمال را بالا میبرد که ایران تصمیم بگیرد به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند. درون نظام، روزبهروز افراد بیشتری ادعا میکنند که گزینه دیگری وجود ندارد.
ایران اخیراً شروع به بازسازی گسترده ظرفیتهای موشکی خود کرده؛ از جمله مجموعهای آزمایشهایی که ظاهراً با هدف بهبود ظرفیت پرتاب در جنگ دوباره با اسرائیل. ایران همچنین با جدیت مشغول احیای سیستمهای دفاع هوائی خود است. این اقدامات، آنچه را اسرائیل در جنگ کسب کرد، تضعیف میکنند و فراتر از هرچیز، نشانه ناتوانی در ممانعت از بازسازی ظرفیتهای متعارف توسط ایران است... اگر جنگ علیه ایران دوباره شروع شود، شرایط اینبار برای اسرائیل کمتر مناسب است. معلوم است که ایران آمادگی بهتری برای چنین کارزاری خواهد داشت، در سایه درسهایی که از جنگ آموخته و تلاشهایش، بهخصوص در حوزه سیستمهای موشکی، برای استفاده از این درسها در جهت بهبود توانایی خود... بهرغم مشکلات داخلی، حملات اسرائیل به ایران، موجب تقویت موضع حاکمیت در ایران و تقویت حس ملیگرایی ایرانیان شد. حملات بیشتر، صرفاً به تقویت این روند منجر شود.
چرا مسجد
خار چشم مدیریت اشرافی غربگراست؟
در ادامه دوگانهسازیهای دروغین از سوی عناصر غربگرا، دبیرکل سابق حزب اشرافی کارگزاران گفت: در شرایطی که ۴۰درصد مردم زیرخط فقر هستند، گفته میشود چند هزار مسجد در کشور کم داریم.
غلامحسین کرباسچی گفته است:
«- دولت اعلام کرد که میخواهد بودجه را عملیاتی کند. واقعا اگر قصد دارد بودجه را عملیاتی کند، این چند هزار میلیاردی که اکنون تحت عنوان فرهنگی به دستگاههای محتلف داده میشود و محل ارتزاق همان افرادی است که به شما توهین میکنند؛ باید همان سال اول قطع میشد.
- در شرایطی که ۴۰ درصد مردم زیرخط فقر هستند، گفته میشود چند هزار مسجد در کشور کم داریم و بودجههای میلیاردی صرف ساخت آن میشود.
- اولویت جامعه معیشت مردم است نه حجاب. مسئولان به جای تمرکز بر مسائل حجاب، بهتر است روی بهبود معیشت مردم تمرکز کنند، زیرا پرداختن به مسائل فرعی نهتنها اولویتهای واقعی جامعه را نادیده میگیرد، بلکه شکافها را نیز عمیقتر میکند.
- پشت تمام این موارد، همان کسانی هستند که بودجه برایشان در نظر گرفته میشود. اگر آقای پزشکیان شعار میدهد که ما میخواهیم موضوع بودجه را عملیاتی کنیم، باید برای این نهادهایی که مشخص است کارکردشان نهتنها در آن عملیاتی که در ذهنشان هست هیچگونه آماری نمیتوانند نشان دهند، بلکه عملکردشان برعکسِ آن چیزی است که باید باشد، فکری اساسی کند.
- اعتقاد مردم مستحکم است. اگر مردم اعتقاد داشته باشند و بخواهند باحجاب باشند، ۸۰ هزار تا که هیچ، ۸۰۰ هزار نیرو هم داشته باشند، نمیتوانند مردم را بیحجاب کنند. در زمان رضا شاه همچنین بود؛ با تمام قلدری و تمام نیروهایی که در خدمت داشت، نتوانست مردم را بیحجاب کند.
- اکنون نیز چنین است؛ اگر به حجاب اعتقاد داشته باشند و ما دینشان را از بین نبریم و آنها را مجبور به کاری که نمیخواهند نکنیم، مطابق فرهنگ خودشان همهچیز را حفظ میکنند.
- با بودجهای که به این افراد داده میشود، میتوان زخمهای دیگری را ترمیم کرد. میتوان این بودجه را به رفاه و اشتغال اختصاص داد، یا برای آن ۴۰ میلیون نفری که زیرخط فقر هستند کاری انجام داد. قطعاً تأثیر این کارها در دینداری مردم بسیار بیشتر
خواهد بود».
درباره سخنان آقای کرباسچی باید متذکر شد که مسئولان هم مسئول معاش و هم معاد مردم هستند. هم آباد کردن دنیا و هم آباد کردن آخرت آنها. و اتفاقا مدیریتهای اشرافی غربگرا هستند که هروقت بر سر کار آمدهاند هم به معیشت و هم باورها و اعتقادات مردم ضربه زدهاند. کرباسچی در حالی خط فقر را به رخ میکشد که در اثر سوءمدیریت دولت مورد حمایت وی (دولت روحانی) بالاترین رکوردهای تورم و بدترین ضریب جینی (شکاف طبقاتی) و رشد منفی اقتصادی و تعطیلی هشت هزار کارخانه به ثبت رسید و همزمان نسخههایی برای انحطاط فضای فرهنگی و ارزشی جامعه در همان دولت پیچیده شد. همچنان که دولتهای موسوم به سازندگی و اصلاحات نیز کارکرد مشابهی داشتند. متاسفانه در یک سال اخیر نیز شاهد سوءمدیریت اقتصادی و افزایش تورم در کنار بیمبالاتی نسبت به ترویج بیاخلاقی و هنجارشکنی بودیم.
از سوی دیگر مساجد پایگاه سنتی محافظت از فرهنگ عمومی و ترویج ارزشهای اسلامی و انسانی و گسترش روح مواسات و همدلی بودهاند به نحوی که نقش مهمی در مقابله با فقر و حمایت از اقشار ضعیف جامعه داشتهاند. مساجد همانگونه که پایگاه انقلاب و بسیج عمومی در برابر جنگ تحمیلی دشمنان بودهاند، پایگاه حمایت از فرهنگ عمومی و اقشار آسیبپذیر جامعه نیز بودهاند و باید بررسی کرد امثال دبیرکل سابق حزب اشرافی و غربگرا در کدام انحطاط سقوط کردهاند که مانند دشمنان خارجی سیلی خورده از مساجد و گروهکهای نفاق درباره مساجد حرف میزنند؟ حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: «مساجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید» اما منافقینی که از این پایگاه معرفت و روشنگری و بسیج عمومی در انواع کارهای خیر عمومی ضربه خوردهاند، علیه آن عقدهگشایی میکنند و حال آن که صدها برابر بودجه اندک مساجد، صرف ترویج ابتذال و انحطاط فرهنگی و یا مدیریتهای اشرافی و غنیمتخواهیهای سیاسی و اقتصادی
میشود.