اصلاح مکانیزم جذب و دفع مدیریتی در ورزش(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
وقتی صحبت از« ایران قوی» میشود یعنی کشورمان باید در همه عرصهها- از جمله ورزش- قوی شده و دل مردم شاد و مطمئن شود و خارچشم دشمنان درنده و عقب مانده «مدرننما» و بدخواهان پلید و موجب یاس و نومیدی حاسدان کینهتوز این ملک و ملت باشد و باز معنی روشن و بدیهی این حرف آن است که همه کسانی که به نوعی دستی در کار ورزش دارند، موظفند با قلم و قدم و گفتار و کردار خود در جهت این هدف و تحقق این آرمان حرکت کنند. هرکاری غیر از این- چنانکه بارها و به ویژه اخیرا نوشته و تاکید کردهایم- بازی در زمین بدخواهان و ضربه به این مردم و کشور است.
ورزش ایران بارها نشان داده- همین دو هفته پیش با قهرمانی یلان کشتی در جهان و هفته قبل با قهرمانی مقتدرانه و بدون شکست تیم نوجوانان هندبال در سطح قاره بزرگ- از ظرفیت بالا و تواناییهای فراوان و غیرقابل انکاری برای «قوی شدن» و ارتقای جایگاه قارهای و جهانی خود در اکثر رشتهها برخوردار است و از این حیث- خاصه نیروی انسانی و استعداد و انگیزه و اراده- چیزی کم ندارد و اگر « مدیریتی» صحیح، مدبر، دلسوز، باغیرت و دارای فکر روشن و ابتکار پای کار بیاید، پیشرفت ورزش امری است واقعا «شدنی» و تحقق هدف «قوی شدن» و ارتقای جایگاه آن کاملا ممکن است.
لازم است مدیران در هر جا و رشته و منصبی که هستند تواناییهای ورزش را عملا قدر بدانند و از امکانات به بهترین وجه در خدمت پیشرفت و قویتر شدن آن استفاده کنند. مدیران رشتههایی مثل کشتی- و تا حد زیادی والیبال و یکی دو رشته دیگر- حتیالمقدور چنین عمل کردهاند و همه ما نتایج و خروجی آن را میبینیم. کشتی در دو رشته آزاد و فرنگی بر سکوی قهرمانی تکیه میزند و والیبال در جمع بزرگان میدرخشد و قدرتنمایی میکند. این اتفاقی است که بدون اغراق و رویابافی، در صورت مدیریت مدبرانه و جهادی میتواند دیر یا زود، نه در همه اما- با صراحت و اطمینان میگوییم- در اکثر رشتههای ورزشی رخ دهد.
اگر تاکنون همچنین اتفاقی نیفتاده و جز دو یا حداکثر سه، چهار رشته، ورزش ما در حال درجا زدن- و حتی پسروی - است، به اعتقاد ما دلیلی ندارد جز فقدان مدیریت شایسته، کارآمد و با انگیزه که به حوزه کاری خود به عنوان سنگری برای جهاد نگاه کنند. آیا تلاش بیامان وکوشش خالصانه و برنامهریزی دقیق برای استفاده هر چه بیشتر و بهتر از سرمایههای انسانی و مادی با هدف پیشرفت ورزش و خدمت به جامعه و شاد کردن دل مردم و بلندآوازه ساختن نام ایران عزیز در میادین بزرگ و خاری در چشم دشمنان رذل و رسوای این سرزمین مظلوم و ظلمستیز بودن، جز«جهاد» اسم دیگری دارد؟
یکی از وظایف مهم و حیاتی مسئولان بلندپایه ورزش - از شخص وزیر گرفته تا مدیران رده بالا- جذب افراد و عناصری است که شرایط و شایستگیهای لازم برای مدیریت در حوزههای مختلف را داشته باشند و نیز دفع کسانی که سالهاست نه به دلیل واجد شرایط لازم بودن و لیاقت و انگیزه بلکه صرفا به دلایلی مثل باندبازی و سفارش و تحمیل و سهمخواهی و رفیق بازی و همشهریگری و فامیل بودن به مناصب حساس رسیدهاند و بیش از آنکه به فکر ورزش و موفقیت حوزه کاری خود باشند، به دنبال استفاده شخصی و خانوادگی از مواهب و امتیازات آن پست هستند و دغدغه و فعالیت ملموس و قابل توجهی ندارند.
بدون تردید، دلیل اینکه ورزش از پیشرفت بایسته برخوردار نیست و جز در چند رشته نه تنها جلوتر نمیرود و موفقیت و افتخاری کسب نمیکند بلکه درجا میزند، این است- و جز این نیست - که مسئولان ورزش که ادعای ایجاد تحول دارند، برای اثبات صداقت و تحقق وعدههای خود، مکانیزم جذب و دفع مدیریتی را اصلاح نمیکنند.