وقتی متهمان عقبگرد اقتصادی برجام نگران رکود تورمی میشوند!(خبر ویژه)
فعال اقتصادی کاسب برجام و از سینهچاکان مذاکره، با مدتی تأخیر متوجه «آلارم رکود تورمی» شده است.
حسین سلاحورزی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «اقتصاد ایران سالهاست که در چنگال رکود تورمی گرفتار شده است. کاهش قدرت خرید، افزایش بیکاری و تضعیف تولید، تنها بخشی از پیامدهای این بحران هستند. مرکز آمار گزارش میدهد که نرخ تورم سالانه در تیرماه امسال به ۳۵.۳درصد رسیده است؛ افزایشی ۰.۸درصدی نسبت به خردادماه. تورم نقطهبهنقطه که نشاندهنده افزایش هزینههای سبد ثابت کالاها و خدمات نسبت به سال گذشته است، به ۴۱.۲درصد رسیده است. در کنار تورم، رشد اقتصادی نیز در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد. دادههای بانک مرکزی نشان میدهند میانگین رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) از میانگین ۹.۱درصد در دوره ۱۳۳۹-۱۳۵۷ به تنها ۱.۹درصد در دوره ۱۳۹۹-۱۳۵۸ سقوط کرده است.
این جهش قیمت، هزینههای تولید را سرسامآور کرده و تقاضای مصرفکنندگان را بهدلیل کاهش قدرت خرید بهشدت کاهش داده است. افزایش قابلتوجه قیمت اقلامی مانند نان، روغن، گوشت، شیر و تخممرغ در یکسال اخیر، فشار مضاعفی بر خانوارها وارد کرده و شکاف طبقاتی را به اوج رسانده است. در بخش تولید، کاهش موجودی مواد اولیه و افت تقاضا، بسیاری از بنگاهها را به آستانه ورشکستگی کشانده و موج تعدیل نیرو و بیکاری را شدت بخشیده است.
ریشههای این بحران چندلایهاند. کسری بودجه مزمن دولت که اغلب با چاپ پول و افزایش نقدینگی جبران میشود، موتور تورم را روشن نگه داشته است. تحریمهای بینالمللی دسترسی به منابع ارزی را محدود کرده است. تنشهای ژئوپلیتیک مانند جنگ، نااطمینانی را تشدید کرده و خروج نقدینگی از بورس را به دنبال داشته است.
مدیریت رکود تورمی مانند راهرفتن روی لبه تیغ است. سیاستهای انقباضی پولی برای کنترل تورم ضروریاند؛ اما خطر تعمیق رکود را دارند. اصلاحات ساختاری، از کاهش کسری بودجه و وابستگی به نفت گرفته تا تقویت تولید داخلی، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. دیپلماسی فعال برای کاهش یا رهاشدن از زنجیره تحریمها و پیوستن به FATF میتواند دسترسی به منابع ارزی را بهبود بخشد و ارزش پول ملی را تقویت کند».
باید به نویسنده این مقاله که از بزککنندگان خسارات برجام بود، یادآور شد: برجام با شرطیسازی اقتصاد کشور به دشمن و محدودسازی منابع تعاملات اقتصادی، نقش اصلی و زیرساختی را در بحرانسازی برای اقتصاد کشور داشت.
در این روند معیوب، علاوهبر اینکه تحریمها برداشته نشد بلکه زیرساختهای آن حتی در دولت اوباما حفظ شد، تحریمهای جدید مثل ویزا و آیسا و کاتسا و... هم اضافه شد و به موازات ثبت معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر ظرف هشت سال، اقتصاد ایران عملاً به عمق رکود اقتصادی و تجربه رکورد تورم بالای 45درصد پرتاب شد. تعطیلی یا نیمهتعطیلی چندهزار کارخانه، محصول همین دوره است.
متقابلاً میتوان بررسی کرد که دولت شهید رئیسی چگونه توانست رشد اقتصادی را احیا کند، پروژههای عمرانی زیرساختی به ارزش صدها هزار میلیارد تومان را به اجرا بگذارد، و تورم را به کانال 30درصد برگرداند و 12درصد کاهش دهد.
در موضوع رندانه مقایسه اقتصاد قبل و بعد از انقلاب باید به نویسنده سیاستباز یادآور شد که یکی از بالاترین رکوردهای تورمی ایران در همان دوره قبل از انقلاب در حالی به ثبت رسید که شش میلیون بشکه نفت (چهار برابر امروز) نفت خام فروخته شد و رشد اقتصادی نفتی جهش یافت، اما اغلب جمعیت سیوسه میلیون نفری آن روز (تقریباً یکسوم جمعیت امروز) از اولین نیازهای معیشتی محروم بودند.