حالا چی بخونم؟! (گفت و شنود)
گفت: یکی از روزنامههای مدعی اصلاحات با چاپ عکس پزشکیان و السیسی در صفحه اول خود و با تیتر درشت از این دیدار با عنوان «گفتوگوی تمدنها» یاد کرده است.
گفتم: کاش یک تیتر دیگر انتخاب میکرد که یادآور پیشنهاد گفتوگوی تمدنهای خاتمی نباشد!
گفت: اتفاقاً منظورش زنده کردن پیشنهاد گفتوگوی تمدنهای آقای خاتمی است که با رای تمام کشورهای عضو سازمان ملل به تصویب رسید!
گفتم: ای عوام! مثل این است که در یک جمع بگویی چه کسی با ظلم و ستم مخالف و با عدل و داد موافق است؟ خُب هیچیک از ظالمان و خونریزها و قاتلان با آن مخالفت نمیکنند! اما، بعد از تصویب پیشنهاد خاتمی بود که آمریکا، ایران را «محور شرارت»! معرفی کرد، به عراق به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی حمله کرد و در منطقه و جهان دست به دهها جنایت دیگر زد.
گفت: اگر منظورشان دو تمدن بزرگ ایران و مصر باستان باشد که حرفی نیست ولی اگر آنطور که از مواضع اصلاحطلبان برمیآید، منظورشان همان گفتوگوی تمدنهای خاتمی باشد، باید گفت ملت ایران آن ماجرای قلابی را تجربه کردهاند و دیگر فریب نمیخورند.
گفتم: زاغی روی درختی نشسته و داشت پیتزا میخورد! روباهی او را دید و در حالی که دهنش برای پیتزا آب افتاده بود به او گفت؛ بهبه! چه پر و بال زیبایی، حالا یک دهن هم بخون ببینیم صدایت هم مثل بال و پرت زیباست؟ زاغ پیتزا را گذاشت زیر بغلش و پرسید؛ حالا چی بخونم؟!