«انیمیشن ایرانی» قلهها را فتح کرد
کاظم مهدوی
صنعت انیمیشنسازی ایران، امروز در قالب فعالیت گروههای جوان و با پشتوانههایی کاملا بومی، محصولاتی را به سرانجام میرساند که بهراحتی قابل عرضه در ویترینهای جهانی است و این دستاورد مهمی است که آثاری همچون «ببعی قهرمان» و «شنگول و منگول» در اکران 1403 را میتوان تازهترین بروز و ظهور آن به حساب آورد.
به بهانه آغاز اکران عمومی «شنگول و منگول» که با استقبال قابل توجه مخاطبان کودک و نوجوان و مهمتر از آن، خانوادهها همراه شده است، در این گزارش به بازخوانی مسیری پرداختهایم که «انیمیشن ایرانی» تا به امروز پشتسر گذاشته است.
***
تجربههایی که پشتوانه شد
اگر بخواهیم اولین تلاشها برای تجربه پویانمایی و یا متحرکسازی در سینمای ایران را رصد کنیم باید به دهه 60 بازگردیم. آثار فانتزی در سینمای ایران محدود به انیمیشنها نبودهاند. تولیدات عروسکی یا متکی بر تکنیکهای مختلف متحرکسازی هم در برخی آثار مورد استفاده قرار داشتهاند. نمایش فیلم «ابراهیم در گلستان» به کارگردانی ایرج امامی در سال 61 یکی از اولین تجربههای سینمای ایران در اکران عمومی این دست از آثار فانتزی اما غیر انیمیشنی بود. تجربه متحرکسازی عروسکی بعدتر توسط هنرمندانی همچون عبدالله علیمراد در قالب آثاری مانند «قصههای بازار» ادامه پیدا کرد و متأْسفانه جریان آن هم لااقل در مقیاس سینمایی، در همان دهه هفتاد متوقف ماند و ادامه پیدا نکرد. از همین دهه آرامآرام هنرمندان فعال در حوزه انیمیشنسازی، که تجربههای ارزشمندی را در قاب تلویزیون کسب کرده بودند، به سمت سینما گرایش پیدا کردند و از اوایل دهه 80 بود که بهصورت جدی، ایده امکان اکران عمومی انیمیشن در سینمای ایران مطرح شد. طی دهه 80 و 90 در حدود 16 انیمیشن سینمایی فرصت اکران عمومی به دست آوردهاند اما غالب آنها نتوانستند به راحتی گلیم خود را از آب بیرون بکشند! فروش ناامیدکننده برخی انیمیشنها حتی سینماداران را نسبت به تولیدات این حوزه ناامید کرد اما فعالان صنعت انیمیشن عقبنشینی نکردند. در این مسیر قلههایی را هم فتح کردند.
اولین شکستها و امیدی که ناامید نشد
اکران عمومی «خورشید مصر» به کارگردانی بهروز یغمائیان در سال 1382 از اولین دورخیزها برای سهمخواهی انیمیشن ایرانی از چرخه اکران سینماها بود که تنها موفق به جذب 29 هزار مخاطب به سالنهای سینما شد. این اثر روایتی کارتونی از دوران کودکی حضرت یوسف(ع) است. روایتی با تکنیک انیمیشن دو بعدی که به گفته کارگردانش ابتدا قرار بود اثری تلویزیونی باشد اما با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، تبدیل به یک روایت بلند سینمایی شد. «خورشید مصر» در حالی تنها 14 میلیون تومان در گیشه فروش داشت که به گفته تهیهکنندهاش در آن زمان نزدیک به 300 میلیون تومان هزینه تولید آن شده بود. بهروز یغمائیان البته از این شکست چندان ناامید نشد و با پشتوانه نیروهای مستعد و جوانی که با او همراه شده بودند، دومین فیلم انیمیشن سینمایی خود با نام «جمشید و خورشید» را هم ساخت که البته اکرانی ناامیدکنندهتر از «خورشید مصر» را تجربه کرد! نه فقط چرخه رسمی اکران سینما که مخاطب ایرانی هم هنوز به مواجهه با انیمیشن روی پرده بزرگ سینما عادت نکرده بود و به همین دلیل ایده تولید انیمیشن برای اکران، به مدت نزدیک به یک دهه به محاق رفت. یک دههای که باردیگر تلویزیون تبدیل به پشتوانه و مرکز تجربهاندوزی هنرمندان انیمیشنساز شد.
استعدادهای برخاسته از تلویزیون
از دل همان تجربههای تلویزیونی، هنرمندان خوشاستعدادی به نام بهرام عظیمی برخاست که «تهران 1500» را در سال 92 یعنی درست 10 سال بعد از «خورشید مصر» آماده نمایش روی پرده سینماها کرد. عظیمی در اوج درخشش کارهای کوتاهش در قالب آیتمهای سیاساکتی، ایده جذابی به ذهنش رسید؛ تصور تهران در آینده دور، ایده محوری «تهران 1500» بود که در قالب داستانی کمدی به تصویر درآمد. اکبر آقا با بازی مهران مدیری پیرمردی 160 ساله و کاراکتر اصلی داستان بود. چهرههای دیگری همچون هدیه تهرانی، بهرام رادان، گوهر خیراندیش، حبیب رضایی و مهتاب نصیرپور هم در این انیمیشن نقشآفرینی میکردند. «تهران 1500» در آن سال بالغبر 1.5 میلیارد تومان در گیشه فروش کرد که رقم قابلتوجهی بود. یک سال بعدتر اما نوبت به «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند رسید. برادران دالوند یکی از داستانهای معروف شاهنامه را در قالب یک انیمیشن سهبعدی تبدیل به یک فیلم بلند سینمایی کردند که البته در گیشه جواب درخوری نگرفت. کیانوش دالوند اما کنار نکشید و چند سال بعدتر در دومین تجربه کارگردانی سینمایی «ناسور» را در سال 95 با داستانی عاشورایی روانه پرده سینماها کرد.
شاهزادهای که باب رونق را گشود
هنوز دهه 90 به نیمه نرسیده بود که جریان انیمیشنسازی ایران بهناگاه با یک پدیده مواجه شد. «شاهزاده روم» گویی همان اتفاقی بود که میتوانست زمینهساز ایجاد یک تحول در مسیر رشد این صنعت نوپا در سینمای ایران شود. از هر زاویهای نگاه کنیم، «شاهزاده روم» اتفاقی مهم در مسیر انیمیشنسازی سینمایی در ایران بود. انیمیشنی که داستان شاهزادهای پاکدامن به نام ملیکا را روایت میکرد که بهعنوان یک پرسس مسیحی به همسری امام یازدهم شیعیان در میآید و مادر امام زمان(عج) میشود. این اثر به کارگردانیهادی محمدیان از نظر تکنیک اجرائی، بهشدت مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و با بهرهگیری از ظرفیت تبلیغاتی مناسب، کارنامه موفقی هم در گیشه داشت. نکته مهم درباره این انیمیشن تولید آن در بخش خصوصی بود.هادی محمدیان کارگردان این اثر با همراهی حامد جعفری در مقام تهیهکننده، به پشتوانه توفیق این تجربه، در گام بعدی سراغ «فیلشاه» رفتند و نشان دادند این موفقیت حاصل یک اتفاق نبوده است. حالا دیگر قطار انیمیشنهای سینمایی روی ریل قرار گرفته بود و شاهد شتاب تولید و عرضه آثار در این مسیر بودیم که هر یک عملکردی قابل قبول هم در گیشه به نام خود ثبت میکردند. «نبرد خلیج فارس» به کارگردانی فرهاد عظیما با موضوعی ملی و استراتژیک در سال 95 به تولید رسید و توانست چیزی در حدود 24 هزار مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند. این انیمیشن سینمایی هم در جشنواره فیلم عمار جایزه گرفت و هم در جشنواره فیلم فجر توانست نامزد جایزه کارگردانی شود. «راز سیاوش» به کارگردانی محمد ربانی، تجربه دیگری بود که در همان سالها روانه پرده شد و نزدیک به 40 هزار مخاطب را به سینماها کشاند. از نکات جالب و کنجکاویبرانگیز درباره «راز سیاوش» که در همان بازه اکران عمومی هم موردتوجه قرار گرفت، حضور کاراکتر مشهور «بن تن» در روایت این انیمیشن ایرانی بود! تبلیغات تلویزیونی این انیمیشن با حضور بنتن بسیار جلب توجه میکرد. با این حال «راز سیاوش» هم در مرحله یک تجربه باقی ماند و نتوانست اتفاق ویژهای را از منظر اقبال مخاطبان رقم بزند. «فهرست مقدس» به کارگردانی محمدامین همدانی هم در همین مسیر بود و اکران عمومیاش در سال 96 تنها 50 هزار مخاطب را جذب خود کرد. این انیمیشن از اولین تلاشهای سازمان اوج برای ورود به صنعت انیمیشنسازی هم محسوب میشد و نتیجه سرمایهگذاری آن را میشد در کیفیت فنی اثر به وضوح مشاهده کرد. این اثر روایتگر یک داستان تاریخی بود که ماجرای آن در شهر نجران کشور یمن میگذشت و زمان آن به صد سال قبل از ظهور دین اسلام بازمیگشت. «فهرست مقدس» هرچند در جشنواره فیلم فجر موردتوجه قرار گرفت اما در چرخه اکران عمومی نتوانست حضور موفقی داشته باشد. با این همه محمد امین همدانی کارگردان این اثر مسیر خود را از سازمان اوج مستقل کرد و با راهاندازی یک شرکت خصوصی در این حوزه در مقام تهیهکننده «پسر دلفینی» را روانه پرده سینماها کرد.
مخاطبان میلیونی پای کار انیمیشن ایرانی
هادی محمدیان و حامد جعفری بعد از تجربه موفق «شاهزاده روم»، در دومین تجربه سینمایی خود یعنی «فیلشاه» هم خوش درخشیدند و توانستند فروشی قابلتوجه را به نام خود ثبت کنند. فروش بالغبر
8 میلیارد تومانی و جذب بیش از یک میلیون و 200 هزار
مخاطب به سینماها اتفاق ویژهای بود که با این انیمیشن رقم خورد. یک سال بعدتر «بنیامین» به کارگردانی محسن عنایتی روی پرده رفت و با فروش 5 میلیارد تومانی نام خود را بهعنوان یکی از پدیدههای اکران سال 98 به ثبت رساند. در این مسیر تجربههای بینالمللی همچون «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر، وجه دیگری از صنعت انیمیشن ایران را به ظهور و بروز رساندند. اثری که در سال 98 نتوانست تجربه موفقی در اکران عمومی داشته باشد اما از نگاه صاحبنظران، تجربهای ارزشمند در مسیر حرفهای صنعت انیمیشن ایران به ثبت رساند. اشکان رهگذر با تأسیس استودیو خصوصی هورخش به تازگی انیمیشن سینمایی «ژولیت و شاه» را در ابعاد بینالمللی به سرانجام رسانده است.
دههای برای تثبیت یک اعتبار
از ابتدای دهه 1400 اما انیمیشنهای سینمایی پرقدرتتر در میدان ظاهر شدند و یکی بعد از دیگری، مخاطبان ویژه خود را به سینماها فراخواندند. فروش بالغبر 23 میلیارد تومانی «پسر دلفینی» و گیشه
21 میلیارد تومانی «لوپتو» بهخوبی گواه این ظرفیت بود. در ادامه همین مسیر «بچه زرنگ» رکوردهای بسیاری را جابهجا کرد. «بچه زرنگ» که ابتدا به برکت گرانی بلیتهای سینمایی عنوان «پرفروشترین فیلم کودک» را در تاریخ سینمای ایران از آن خود کرده بود، در ادامه رکورد مهمتر «پرمخاطبترین انیمیشن سینمایی» را کسب کرد. این انیمیشن سینمایی مجموع فروش خود را از مرز 62 میلیارد تومان عبور داد. گروه «هنر پویا» که پیشتر «شاهزاده روم» و «فیلشاه» را به اکران رسانده بودند، محصول تازه خود را هم در شرایطی ایدهآل روانه پرده کرد و با بهرهگیری از ظرفیت تبلیغات تلویزیونی، بهخوبی توانست تعداد بالایی از مخاطبان کودک و نوجوان را به سالنهای سینما فرا بخوانند. انیمیشن سینمایی «پسر دلفینی» هم در زمان اکران عمومی عملکرد بسیار خوبی در گیشه داشت و توانست با جذب 920 هزار مخاطب، بالغبر 23 میلیارد و 600 میلیون تومان فروش داشته باشد. اما نکته ویژهتر اینکه تولیدکنندگان این انیمیشن در اقدامی هوشمندانه، اکران عمومی خود را نه از ایران که از کشور روسیه آغاز کردند. این تصمیم علاوهبر آورده مالی بسیار بالا، پشتوانه خوبی برای اکران فیلم در ایران شد. عوامل
«پسر دلفینی» برای اکران عمومی آن با یکی از بزرگترین پخشکنندگان در سینمای روسیه به توافق رسیدند و فیلم در 2700 سالن به نمایش درآمد و در همان هفته نخست بود که محمدامین همدانی تهیهکننده فیلم اعلام کرد این انیمیشن در روسیه بالغبر یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار فروش کرده، فروشی که به گفته تهیهکننده دومین رتبه فروش در میان فیلمهای در حال اکران در روسیه بود.
نوبت به «شنگول و منگول» رسید
امروز و در سال 1403 میتوان بدون لکنت از پدیدهای به نام «صنعت انیمیشنسازی ایران» سخن گفت. از ابتدای مهرماه امسال «ببعی قهرمان» روانه پرده سینماها شد تا جریان قدرتنمایی انیمیشنهای سینمایی در چرخه اکران متوقف نماند و حالا چند روزی است که «شنگول و منگول» هم وارد میدان شده است. برادران دالوند که در همین گزارش به تجربههای مختلف آنها در مسیر انیمیشنسازی اشاره کردیم و گفتیم در مواردی حتی با شکست و بیمهری هم مواجه شدند، آنقدر به مسیر خود ایمان داشتند که تازهترین ساختهشان در استانداری قابل قیاس با نمونههای بینالمللی روانه پرده سینماها شده است. این اثر اقتباسی آزاد از داستان فولکلور گرگ و هفت بزغاله است.
این پویانمایی ماجرای سه بزغاله جوان را روایت میکند که میخواهند صلح را در شهر حیوانات برقرار و حفظ کنند. فارغ از کیفیت تکنیکی و جذابیت بصری قابل قبول این انیمیشن سینمایی، استفاده از چهرههای معتبر در فرآیند دوبله هم جذابیت مضاعفی به آن بخشیده است و جالب است بدانید که این اثر، پیش از اکران عمومی در ایران، اکرانهای بینالمللی در کشورهایی همچون چین، بلغارستان، روسیه، امارات، هند، عربستان سعودی و ترکیه را هم تجربه کرده است.