kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۹۷۲۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۲

«سقوط» فوتبال را با «صعود» به جام جهانی، لاپوشانی نکنید!(نکته  ورزشی)

 

سید سعید مدنی
کمتر کسی از اهالی ورزش است که توان بالقوه و ظرفیت بالا و داشته‌های سرشار مادی و سرمایه‌های با ارزش انسانی ورزش ایران را منکر شود‌، چرا که چنین اقدام و نظری بیش از هر چیز‌، از نادیده گرفتن عمدی و یا غرض‌ورزی حکایت می‌کند. این داشته‌ها و سرمایه‌ها در کنار عواملی مانند وضعیت اقلیمی و شرایط جغرافیایی و پشتوانه مردمی و حمایت‌های دولتی و... زمینه‌ای مساعد را فراهم آورده تا بدون شعار و افتادن در ورطه‌های خیال‌پردازی و رویابافی، ایران قوی از ورزشی با ساختار و بنیانی قدرتمند برخوردار باشد اما بدون تعارف‌، همه می‌دانیم چنین نشده و از نظر خیلی از کارشناسان و اهالی فن و استخوان خردکرده‌ها‌، در این باره عواملی چند و شناخته شده دخالت دارند و چنانکه خوانندگان و مخاطبان فهیم و صاحب تحلیل و پیگیر ما در جریان هستند، این روزنامه علت مهم‌تر و دلیل اصلی‌تر را عامل «مدیریت» می‌داند.
 در این باره بر اساس وظیفه سال‌هاست که به کرات نوشته و می‌نویسیم و اعتقاد داریم، تفکر و دیدگاه و روش‌های مدیریتی که در بخش‌های زیادی از ورزش و درباره رشته‌های ورزشی اعمال می‌شود، کوچک‌تر و کم‌اثرتر از گنجایش وسیع و ظرفیت بالا و توقعاتی است که وجود دارد. به دیگر سخن و خیلی صریح‌تر، بسیاری(نه همه) از آدم‌هایی که به هر شکل و دلیل بر صندلی‌های مدیریتی ورزش و رشته‌های مختلف تکیه زده و می‌زنند‌، برای این «کار»‌، هم از حیث فکری و هم از نظر شیوه مدیریت و عملکرد‌، «کوچک» هستند و پرواضح است که آدم‌های کوچک در انجام کارهای بزرگ نه تنها از کارآمدی و توان لازم برخوردار نیستند، بلکه حوزه و موضوع کاری خود را هم در سطح قد و قواره‌شان- خواسته یا ناخواسته- پایین می‌آورند و «کوچک» می‌کنند. در این باره آن‌قدر مثال و شاهد فراوان است که آدمی نمی‌داند به کدام یک اشاره کند. از سوی دیگر‌، موضوع چنان روشن و بدیهی است که خواننده فهیم- و هرکسی که با ورزش اندک سروکاری داشته باشد و مسائل و اتفاقات آن را پیگیری کند- به آسانی درمی‌یابد و نمونه‌های فراوان پیش چشم او رژه می‌رود. 
با این حال باعث تعجب- و البته تاسف- است که با اینکه مسائل ورزش روشن است، با اینکه همه می‌دانیم سقف پرواز ورزش ایران بسیار بالاتر از اینی است که حالا هست و با اینکه همه- از جمله مسئولان ارشد ورزش و دولت- می‌دانند که چه عوامل و عناصر و جریاناتی بال پرواز این ورزش را بسته و تحول و پیشرفت و قدرت و توان خلق افتخارات بزرگ آن را قربانی منافع شخصی و بند و بست‌های مادی و منفعت‌پرستانه و جاه‌طلبانه خود کرده‌اند اما کسی- به ویژه آنها که در این باره مسئولیت رسمی و قانونی و شرعی و ملی دارند- عملا کاری نمی‌کند و دست روی دست گذاشته و حداکثر سری به تاسف تکان می‌دهد و «نُچ‌نُچی» می‌کند و عملا اجازه می‌دهد که مدیران نامدیر‌، منفعل و بزدل به کارهای کوچک خود ادامه دهند و راه و فضا برای جولان باندهای منفعت‌جوی دلالی و تخریبگر‌، هموار و مهیا باشد. 
سال‌ها- و شاید بیش از دو دهه- است که فضای فوتبال ایران را باندهای دلالی و جریانات منفعت‌جو تسخیر و حسابی آن را «قرق» کرده و برای اول و آخر آن- از تیم‌های پایه باشگاهی گرفته تا تیم ملی- تعیین تکلیف می‌کنند و مربی می‌آورند و می‌برند، بازیکنان خود را به تیم ملی تحمیل می‌کنند، بازیکنان شایسته را با بهانه‌های واهی به تیم ملی دعوت نمی‌کنند، با سرنوشت نونهال و جوان این مملکت بازی می‌کنند و مربی مستقل را خراب می‌کنند، بازیکن «‌باج نده» را از بازی کردن و حتی زندگی سیر می‌کنند و در کار داوران دخالت می‌کنند، فضا را مسموم و آلوده و پرشبهه و اتهام می‌کنند، بسیاری از رسانه‌ها و برخی از رسانه‌ای‌ها را به اشکال مختلف، جیره‌خوار و پایگاه عملیاتی خود قرار می‌دهند، مردان خوشنام و کاربلد و شریف را منزوی و خانه‌نشین می‌کنند و مشتی بی‌سواد را «لانسه» و در رسانه‌های خود به عنوان کارشناس و مشاور و پیشکسوت دائم مطرح می‌کنند و مسئولان را به زر و سکه‌های حرام آلوده می‌کنند و کارهای کثیف و دخالت‌های نابجای دیگر و... در برابر این همه، از کسانی که نام و عنوان «مسئول» را یدک می‌کشند، صدایی شنیده نمی‌شود و حضرات به گونه‌ای رفتار می‌کنند کانه در فوتبال هیچ مشکل فرهنگی و فنی و مدیریتی وجود ندارد و همه چیز سرجای خودش بوده و فوتبال مثل عقربه‌های ساعت در آرامش و دقت کامل در حال حرکت است! تنها مشکل و دغدغه این فوتبال‌، صعود به جام جهانی است که آن هم با درایت مربیان و غیرت بازیکنان و به لطف بازی‌های کوبنده و انسجام تاکتیکی! تیم ملی‌، عنقریب رخ خواهد داد و «سریع‌ترین صعود» به 
جام جهانی رقم خواهد خورد! و این است درد و نگرانی ورزش از نظر برخی از مسئولان ما که چشم‌ها را بر واقعیات بسته‌اند و در این‌جا برای نمونه از فوتبال مثال آوردیم. 
درد و نگرانی‌، همین «کوچک» بودن اندازه و سطح توقع مسئولان و «کوچک» و بچگانه اندیشیدن آنهاست. این نوع مدیرانی که متاسفانه تعدادشان در فوتبال ما کم نیست، با نادیده گرفتن بسیاری از ضعف‌ها، پسروی‌ها، علامت خطرها و... خود و عملکرد غلط‌شان و مهم‌تر از همه‌، واقعیت‌ها و تهدیدها را پشت نتایج آنی وپیروزی‌های جرقه‌ای پنهان می‌کنند و با دستیاری و حمایت جریانات دلالی و رسانه‌های وابسته‌، با راه انداختن هو و جنجال و القائات ابلهانه و سر دادن شعارهایی مثل «سریع‌ترین صعود»! و... سعی در عوام‌فریبی و دست انداختن افکار عمومی دارند‌، بدون اینکه مثلا توجه کنند که اولا با توجه به سوابق و جایگاه و توان ذاتی فوتبال ایران‌، صعود به جام جهانی حق مسلم ماست و واقعا هنرمندی می‌خواهد که تیم ملی به این رقابت‌ها نرود! ثانیا حالا که تعداد تیم‌های حاضر در مرحله نهائی جام جهانی‌، از جمله سهمیه آسیا افزایش یافته، صعود تیمی مثل ایران باید خیلی طبیعی و بدیهی تلقی شود. 
بنابراین بهتر است آقایان مسئول ورزش و فوتبال به جای سردادن این شعارهای بی‌مزه و خُنک و خوابیدن در باد این پیروزی‌های بدیهی (و البته در جای خود با ارزش)‌، به فکر درمان دردهای ریشه‌ای باشند و «سقوط» فوتبال مستعد و پرافتخار ایران را با «صعود» به جام جهانی‌، ماستمالی و لاپوشانی نکنند. 
همه ما با تمام وجود وضعیت ناخوشایند و تحقیرآمیز فوتبال را می‌بینیم. کاروبار این فوتبال به جایی رسیده که بازی یکصدهزار نفری آن- که مایه حسد و حسرت خیلی از کشورهای آسیایی بود- به بازی «هشت هزار» نفره تبدیل شده و نماینده باشگاهی‌اش زمین برای میزبانی ندارد و مجبور است در کشورهای همسایه بازی‌هایش را برگزار کند‌، ‌کشورهایی که روزگاری حسرت ورزشگاه‌های ما را می‌خوردند! نماینده باشگاهی فوتبال ما- که سابقه دو دوره قهرمانی آسیا را دارد- حالا خوشحال است که مقابل حریف خود آبروداری کرده و بیشتر از سه گل نخورده!! و...
و اینها همه حاصل عملکرد کوچک و افکار نازل و روش‌های ناکارآمد کسانی است که به نام مدیر و مدبر دو سه دهه است به جان این ورزش و فوتبال افتاده‌اند و... در این باره شک نکنید! آنها حالا حتما به فکر انتخابات در پیش‌رو هستند تا هم به خدمات مشعشع خود به ورزش و جوانان و نشاط جامعه ادامه دهند و هم آخرین نفس‌های ورزش را در گلو خفه کنند!
 امیدواریم سکانداران جدید ورزش تداوم این نحوه مدیریتی را برنتابند و در برابر جفایی که به ورزش و رشته‌هایی مثل فوتبال می‌شود و خطری که به جد آنها را تهدید می‌کند، رفتار بایسته‌ای در پیش بگیرند و حداقل روش «نشنیدن و ندیدن عمدی» را کنار بگذارند. ان شاءا...