kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۰۰۵
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۷

پاداش یاری مظلومین (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش: 
از منظر آموزه‌های وحیانی یاری رساندن به مظلومین چه پاداشی برای اصحاب آن به ارمغان می‌آورد؟
پاسخ:
ضرورت ظلم‌ستیزی
پیکار با ظلم و ظالمین و یاری رساندن به مظلوم، در آموزه‌های وحیانی اسلامی به حدی مهم است که ترک آن گناه کبیره محسوب می‌شود. بنابراین روحیه ظلم‌ستیزی در اسلام از دیدگاه عقل و شرع از اصول خدشه‌ناپذیر سیره عملی یک مسلمان و اخلاق اجتماعی است. امام علی(ع) این روحیه ظلم‌ستیزی را بهترین نوع عدالت توصیف می‌فرماید: «احسن العدل اعانه المظلوم» بهترین شکل عدالت، یاری کردن فرد ستمدیده است.(شرح غرر‌الحکم، ج 2، ص 394) دلیل آن هم روشن است، زیرا ظلم و بیداد، آتش سوزانی است که اگر مهار نگردد، همه‌چیز را در کام خود فرو می‌برد، و همه ارزش‌های زندگی و حیات فردی و اجتماعی انسانی را به نیستی خواهد کشاند. بنابراین ظلم‌ستیزی در جامعه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است که به یک بسیج همگانی نیازمند است. در مرحله نخست خود افراد تحت ستم و مظلومین و سپس دولت و مردم باید از وقوع و دوام ظلم و بیداد جلوگیری کنند و اجازه ندهند ظالمین بر تار و پود و سرنوشت آنها حاکم شوند. از این جهت امام صادق(ع) می‌فرماید: 
«العامل بالظّلم والمعین له و الراضی به شرکاء فیه» ستم‌کننده و دستیار او و آن که به ظلم و بیداد راضی باشد، در آن ظلم سهیم‌اند.(بحارالانوار، ج 75، ص 377)
ضرورت یاری همه‌جانبه مظلوم
یاری فرد ستمدیده و مظلوم منحصر به ضرر مالی و جانی نیست، بلکه هرگونه کمک به او را در ابعاد مختلف شامل می‌شود، و همه موظفند هرگونه ستمی را اعم از مادی و معنوی همچون ضرر مالی، آسیب جانی، استضعاف فکری و فرهنگی و آسیب عرضی و ناموسی را از فرد مظلوم دور سازند و اجازه ندهند انسان‌ها در هیچ‌ یک از ابعاد یادشده ستمی ببینند. پیامبر اکرم(ص) درباره ظلم‌ستیزی فرهنگی می‌فرماید: «هرکس ضعیفی را در فهم و معرفتش کمک کند و به او یاد دهد که چگونه با دشمنان دینی که باطل‌گرا هستند بحث نماید، خداوند در سختی‌های جان دادن یاری‌اش می‌کند... و هر کس انسان مشغول به دین و دنیا را در کارش یاری رساند تا کارش آسان شود، خداوند مزاحمت‌های شغلی او را مرتفع سازد.»(همان، ج 75، ص 21)
پاداش یاری مظلوم
مبارزه با ظلم و یاری رساندن به مظلوم خود ارزشی والا است که باید بدون هیچ چشمداشتی برای اجرای فرمان الهی مغتنم شمرده شود که فرمود: «لا تظلمون و لاتظلمون» ستم نکنید و زیر بار ستم هم نروید.(بقره- 279) اما در عین حال خدای متعال آثار ارزشمندی را نیز در دو سرای دنیا و آخرت برای این کردار شایسته قرار داده است که در اینجا به اهم آنها می‌پردازیم:
1- زدودن گناهان
امام علی(ع) می‌فرماید: فریادرسی مظلوم و رهاسازی فرد گرفتار، از اسباب پوشاننده گناهان بزرگ است. (بحارالانوار، ج 75، ص2)
2- عنایت خاص الهی
امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند عزوجل در روز قیامت به چهار نفر نظر لطف می‌اندازد: اول آنها کسی است که انسان پشیمانی را عفو کند یا به فریاد بیچاره‌ای برسد... (همان، ص 19)
3- استواری قدم در آخرت
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خداوند به حضرت داود(ع) می‌فرماید: هیچ بنده‌ای نیست که ستمدیده‌ای را یاری رساند، یا در رفع ستم از او گام بردارد، جز اینکه گام‌هایش را در روزی که قدم‌ها بلغزد استوار دارم»(میزان‌الحکمه، ج5، ص 615)
4- پاداش فراوان
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: هر کس مومنی را کمک کند تا از غم و اندوه و گرفتاری نجات یابد، خداوند ده حسنه برایش می‌نویسد، ده درجه بر درجاتش می‌افزاید، ثواب آزادی ده بنده به او عطا می‌کند، ده بدی را از او دور می‌گرداند، و روز قیامت شفاعت ده نفر را به او می‌سپارد.»(بحارالانوار، ج 75، ص 20)
5- ورود به بهشت
امام صادق(ع) می‌فرماید: «هرکس می‌خواهد خداوند بزرگ او را در باب رحمت خود وارد سازد و در بهشتش جای دهد باید ضعیف را یاری رساند.»(همان، ج 68، ص 19)
مجازات یاری نکردن مظلوم
یاری نرساندن به مظلوم از گناهان کبیره است و کیفر گناه کبیره در صورت عدم توبه دوزخ خواهد بود. علاوه بر این در سخنان ائمه معصومین(ع) عقوبت‌های شدیدی برای ترک نصرت مظلوم پیش‌بینی شده است که به سه مورد اهم آن اشاره می‌کنیم:
1- بیچارگی در دنیا و آخرت
امام صادق(ع) می‌فرماید: هر مؤمنی که با داشتن توانایی برادر مؤمنش را یاری نکند،‌خداوند او را در دنیا و آخرت خوار خواهد کرد» (همان، ج 68، ص17)
2- نزول بلا
امام سجاد (ع) می‌فرماید: «از گناهانی که سبب نزول بلا می‌شود، ترک فریادرسی به مظلوم و یاری به ستمدیده است.» (همان، ج 73، ص 375)
3- عذاب برزخی
امام صادق(ع) می‌فرماید: «ملائک) به مرد نیکوکاری که مرده بود تازیانه‌ای زدند که در اثر آن گورش مالامال آتش شد، و به او گفتند: این کیفر آن است که یک نماز بی وضو خواندی و به ضعیفی گذر کردی و او را یاری نرساندی!» (همان، ج 75، ص 18)