kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۴۳۵۵
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۲

اخبار ویژه

 
 
مقام سایبری صهیونیست: ایرانی‌ها بیش از ما درباره اسرائیل می‌دانند
 
«حملات سایبری ایران علیه اسرائیل سه برابر بیشتر شده است».
نشریه اکونومیست در ارزیابی جنگ الکترونیک پیشرفته ایران با اسرائیل نوشت: دو طرف درگیر نبرد سایبری شدیدی هستند. بیمارستان زیو در پایین صفد‌، نه چندان دور از مرز سوریه و لبنان واقع شده است. در ماه نوامبر، مدیریت بیمارستان اذعان کرد که هکرها به سیستم‌های کامپیوتری آن نفوذ کرده‌‌اند. ‌که یک گروه هکری تحت حمایت ایران در اقدامی سخت و غیرمعمول بعداً اعلام کرد که به ۵۰۰ گیگابایت اطلاعات‌، از جمله ۱۰۰۰۰۰ پرونده پزشکی مرتبط با سربازان اسرائیل دسترسی پیدا کرده است.
با این حال، حمله دیجیتال به Ziv، تجسم جنگ سایبری بین اسرائیل و دشمنانش پس از ۷ اکتبر بوده است. گابی پورتنوی، رئیس اداره سایبری اسرائیل به اکونومیست می‌‌گوید این حمله از چند جنبه جدید بود. این یک عملیات مشترک توسط ایران و متحدش حزب‌الله لبنان بود: «آنها تا ۷ اکتبر چندان با هم کار نمی‌کردند. ما اکنون آنها را در حال تبادل اهداف و تبادل قابلیت‌ها می‌بینیم. آنها تقریباً یکسان هستند.»
انتخاب هدف نیز با گذشته تفاوت پیدا کرده است. پورتنوی که یک سرتیپ بازنشسته است می‌گوید ایران و حزب‌الله، قبلاً به بیمارستان‌های اسرائیل حمله نکرده بودند. او به نقل از اطلاعات اسرائیل می‌‌گوید: پس از ۱۶ مهر، مقامات ایران دستور دادند عملیات سایبری علیه اسرائیل گسترش یابد. نتیجه، حملات رگباری شدیدتر و دقیق‌تر
 بوده است.
سطح حملات سایبری علیه اسرائیل پس از ۷ اکتبر سه برابر افزایش یافته است. ایرانی‌‌ها پیچیده‌‌تر شده‌‌اند، با سرریز کمتر، اما فراتر از هدف مورد نظر. پورتنوی می‌‌گوید: «آنها دقیق‌‌تر شده‌اند، اطلاعات بهتری جمع‌‌آوری می‌کنند و به مکان‌‌های مناسب می‌‌روند. آنها گاهی بیشتر از ما درباره اسرائیل می‌‌دانند.» او اضافه می‌کند که قبلاً هفته‌‌ها طول می‌‌کشید تا ایران از آسیب‌‌پذیری‌‌های نرم‌‌افزاری، بهره‌برداری کند. با این حال تاکنون زیرساخت‌‌های حیاتی اسرائیل، مانند سیستم‌های برق یا آب از حملات مصون مانده است، تا حدی به لطف حسگرهای دیجیتالی که در داخل شبکه‌‌های تاسیسات حیاتی پس از ۷ اکتبر قرار گرفته‌‌اند. بیشتر نفوذها، در اصل، نوعی اختلال هستند تا هر چیزی که شبیه حمله مسلحانه باشد. برخی برای جاسوسی در نظر گرفته شده‌اند. اما بسیاری از آنها نوعی جنگ اطلاعاتی به شمار می‌روند.
برخی از هکرها با هدف گسترش شکاف در جامعه اسرائیل، خود را به پوشش خانواده گروگان‌‌هایی که توسط حماس اسیر شده‌‌اند، درآورده‌‌اند. در مطالعه اخیر مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل‌آویو، عنوان شده که هکرهای ایرانی به پیچیده‌‌‌تر شدن شکاف‌‌های اجتماعی و سیاسی اسرائیل کمک کرده‌‌اند. جیمز شایر از مؤسسه تحقیقاتی درگیری سایبری اروپا خاطرنشان می‌کند: در برخی موارد، هکرهایی که قصد ترساندن اسرائیلی‌ها را دارند، حتی نیازی به هک چیزی ندارند.
پورتنوی می‌‌گوید که حماس، جدا از برخی هک‌‌های اولیه دوربین‌‌های مداربسته در اسرائیل، از ماه دسامبر به عنوان یک نیروی سایبری تقریباً نه چندان عظیم عمل کرده است. وی بخشی از این مسئله را ناشی از جنگ اسرائیل در غزه بیان می‌کند که هکرهای این گروه و همچنین مبارزان حماس را مورد هدف قرار داده است. پورتنوی کهنه کار واحد ۸۲۰۰، یک واحد اطلاعاتی نخبه که عملیات سایبری تهاجمی را انجام می‌دهد، ادعا می‌کند که حفاظت از شبکه‌های رایانه‌ای اسرائیل مستلزم نفوذ در شبکه‌های دشمن است: «شما نمی‌توانید بدون اقدامات تهاجمی دفاع کنید.» این تا حدی برای شناسایی منابع حملات است، اما همچنین این برای ضربه زدن به عقب هم به شمار می‌رود.
پورتنوی می‌‌گوید که یک جنگ سایبری نامتعارف از بازیگران بسیار نابرابر وجود دارد. ادعا می‌شود ایران هواپیماهای بدون سرنشین، گلوله‌ها و سایر تسلیحات را برای استفاده در اوکراین در اختیار روسیه قرار داده است. نگرانی این است که روسیه ممکن است با ابزارهای سایبری یا دانش فنی متقابل عمل کند.
این یک موضوع تعجب برانگیز خواهد بود. روسیه مدت‌‌هاست که از این ابزارها برای جاسوسی استفاده می‌کند. پورتنوی می‌‌گوید: «ایران با یک کلیک می‌تواند قابلیت‌‌های یک ابرقدرت را داشته باشد.»
 
 
هم‌میهن: رای پزشکیان 2 درصد بود اصلاح‌طلبان او را پیروز کردند (!)
یک روزنامه زنجیره‌ای با بیان این که رای اولیه آقای پزشکیان در نظرسنجی‌های اولیه 2درصد بود، ادعا کرد بخش عمده‌ای از رای پزشکیان در واقع سهم اصلاح‌طلبان است!!
روزنامه هم‌میهن در تیتر نخست خود با عنوان «سهم اصـلاح‏‌طلبان در پیروزی پزشکیان» نوشت: «با معرفی کابینه چهاردهم، بحث در باب نقش اصلاح‌طلبان در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات به محافل مختلف اصلاح‌طلبی بازگشته است. برخی مصرانه بر این عقیده پافشاری می‌کنند که اصلاح‌طلبان و در رأس آن سیدمحمد خاتمی نقش کمرنگی در پیروزی پزشکیان داشته‌اند و برای آن، به برخی مطالعات کمّی، ارجاع می‌دهند. مهم است که چه تصویری از آنچه رخ داده داشته باشیم. اهمیت این بحث نه برای امروز که برای آینده است تا نقش نیروهای سیاسی در شکل‌گیری تحولات مهم اجتماعی- سیاسی ارزیابی شود. بر همین اساس، پرسش این است که سهم اصلاح‌طلبان در پیروزی پزشکیان در انتخابات چقدر بود؟ بر اساس نظریات موجود، به‌خوبی می‌توان نقش اصلاح‌طلبان در افزایش مشارکت و پیروزی پزشکیان را توضیح داد. مجموعه اصلاح‌طلبان، و در رأس آن سیدمحمد خاتمی، با حمایت زودهنگام از مسعود پزشکیان و تشکیل ستادهای انتخاباتی برای او در سراسر کشور، پیامی به همگان ارسال کردند که با سازماندهی اصلاح‌طلبان، پزشکیان شانس پیروزی دارد.
آنها به‌دلیل سازمان و تشکیلاتی که در سرتاسر کشور دارند، در مدت‌زمان کوتاهی توانستند به شکل‌گیری ستادهای پزشکیان در سرتاسر کشور کمک کنند. علاوه‌بر این، حضور فعال اصلاح‌طلبان در انتخابات، در کنار حمایت چهره‌هایی نظیر محمدجواد ظریف، از همان روزهای اول، باعث شد آستانه بسیاری از افراد برای میزان مشارکت پر شود و این انتظار در بسیاری از افراد ایجاد شد که مردم در انتخابات مشارکت خواهند کرد؛ آنچنان که تا قبل از مرحله اول برخی تصور می‌کردند مشارکت بیش از ۵۰ درصد خواهد شد.
حمایت زودهنگام جبهه اصلاحات و سیدمحمد خاتمی از مسعود پزشکیان یک «وضعیت سیاسی» ایجاد کرد که منجر به ۳ اتفاق مهم شد: اول پر شدن آستانه افراد؛ دوم افزایش انتظارات نسبت به مشارکت بالای مردم؛ و سوم نمایش سازمان‌یافتگی؛ امری که بر اساس نظریات شیلینگ، تیلی و گرانووتر، منجر به کنش جمعی و افزایش مشارکت انتخاباتی شد. اما در کنار نظریات کنش جمعی، اعداد نظرسنجی‌ها نیز نقش اصلاح‌طلبان در انتخابات را آشکار می‌کنند. بر اساس نظرسنجی ایسپا یک روز پیش از اعلام صلاحیت‌ها، فقط 2/7 درصد از کسانی که قصد شرکت در انتخابات داشتند به مسعود پزشکیان رأی می‌دادند و مجموع آرای نامزدهای میانه‌رو و اصلاح‌طلب 5/6 درصد بود. با اعلام نتایج تأییدصلاحیت‌ها و در نظرسنجی‌ای که سه روز پس از آن توسط ایسپا انجام شد، محبوبیت پزشکیان از 2/7درصد به 13/7درصد رسیده بود! اما در فاصله ۳روزه چه اتفاقی افتاد که رأی پزشکیان ۱۱درصد افزایش پیدا کرد؟ اتفاق اول آن بود که پزشکیان تنها نامزد تأییدصلاحیت شده بود؛ در نتیجه کسانی که قصد داشتند در انتخابات به چهره‌هایی نظیر جهانگیری، لاریجانی یا همتی رأی دهند حالا تصمیم گرفته بودند به او رأی دهند؛ امری که احتمالاً منجر به رشد محبوبیت او به 6/5درصد شده بود. اما این فاصله تا 13/7درصد چگونه پر شد؟ تنها اتفاق دیگری که در این مقطع سه‌روزه رخ داده بود، حمایت جبهه اصلاحات و سیدمحمد خاتمی از مسعود پزشکیان در این مقطع زمانی بود. این نقطه شروعی که به جهش پزشکیان در ادامه رقابت‌های انتخاباتی کمک شایانی کرد.
آنچه تأثیر قطعی و نهائی بر پیروزی مسعود پزشکیان گذاشت، مشارکت ۱۰ تا ۱۵درصدی مردمی است که در دور اول در انتخابات شرکت نکرده بودند اما در دور دوم در انتخابات شرکت کردند و عمدتاً به پزشکیان رأی دادند؛ بخش قابل‌توجهی از این رأی‌دهندگان، در دور اول نه پزشکیان را انتخاب کردند و نه دعوت اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات را پذیرفتند. بسیاری از این افراد، با واسطه یا بی‌واسطه به نیروهای پیشروی اصلاحات مرتبط هستند و طبیعتاً اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات نبودند، آنها نیز به طریق اولی در انتخابات شرکت نمی‌کردند و این رشد ۱۰ تا ۱۵درصدی در انتخابات رقم نمی‌خورد.
در تحلیل نتایج انتخابات، نقش این ۱۰ تا ۱۵درصد و نسبت‌شان با جریان اصلاحات را باید مدنظر قرار داد. لذا حضور آنها را در امتداد حضور اصلاح‌طلبان و در رأس آن سیدمحمد خاتمی باید تحلیل کرد. آنچه تاکنون ذکر شد، درخصوص نقش مؤثر اصلاح‌طلبان در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات بود؛ اما در این میان نباید از نقش خود پزشکیان غافل شد. او فردی است با باورها و تفکر اصلاح‌طلبی که صادقانه و شجاعانه با مردم حرف می‌زند و سخنش به دل می‌نشیند. حمایت جبهه اصلاحات از او، بیانگر مشی اصلاح‌طلبی اوست. اما ویژگی‌های شخصیتی او نیز به‌نحوی که به پیروزی او در انتخابات کمک کرد. او خاکی و مردمی است و همه‌فهم سخن می‌گوید؛ زمانی که سخن می‌گوید صداقت، که این روزها در میان بسیاری از سیاسیون کمتر دیده می‌شود، در کلامش موج می‌زند. مجموع ویژگی‌های او بی‌تردید بر پیروزی‌اش مؤثر بود. اگر اصلاح‌طلبان از کسی حمایت می‌کردند که فاقد این ویژگی‌ها بود، احتمال توفیق‌شان خیلی کم می‌شد.