سالمسازی محیط ورزش حیاتی است(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
کسب مدالهای با ارزش و رنگارنگ در آخرین روزهای برگزاری المپیک 2024، باعث شادی و غرور مردمی شد که جز بزرگی و سرفرازی کشورشان در همه عرصهها، آرزو و دغدغهای ندارند و نام ایران عزیز را در جدول کشورهای صاحب مدال المپیکی بر سر زبانها انداخت و پیش چشم جهانیان به نمایش گذاشت و سرانجام پیام داد که شایستگی ورزش ما و توان جوان ورزشکار ایرانی غیر قابل انکار است و بر ظرفیت و قابلیت نهفتهای تاکید کرد که در ورزش ایران وجود دارد که اولا نشان میدهد از هیچ نظر- چه مادی و چه انسانی- کم وکسری نسبت به دیگران ندارد و ثانیا در صورت شکوفایی و به عمل آوردن آن در سایه یک مدیریت توانا، فکور و صاحب اراده و تدبیر، میتواند بسیار بیشتر از اینها پیشرفت کند، در میادین جهانی بدرخشد و افتخار خلق کند.
این پیام را- که البته تقریبا در اکثر المپیکهای گذشته و دیگر صحنههای بزرگ ورزش تکرار شده- باید عمیقا دریافت و درباره آن تامل کرد و نباید از کنار آن شعاری و بیتوجه گذشت، پیامی در حد یک تلنگر بزرگ که باید موجب تغییر و تحول در دیدگاهها و روشها و منشهای رایج درباره ورزش شود. تا حالا چون این اتفاق نیفتاده و واقعیتها زیر سایه افتخارآفرینیها و مدالآوریهای دو سه روز آخر المپیک، گم و بعد از مدت زمانی فراموش شده، این پیام درک نشده و این تلنگر تاثیرگذار نبوده و لاجرم در حال و روز ورزش تغییری ملموس و مثبت رخ نداده است. لیکن جای امیدواری هست که در این دوره- که اتفاقا با شروع کار دولت جدید همزمان شده- این پیام فهمیده و جدی گرفته شود و به هر حال ولو « حداقلی» تغییرات مثبتی چهره بندد. مانند بسیاری از کارشناسان که چم وخم و بالا و پایین این ورزش را میشناسند و نه بدبین و نه خوشبین هستند، ما نیز سخت اعتقاد داریم که ورزش ایران برای گام زدن در مسیر پیشرفت و قویتر شدن کاملا مستعد است و ورزشکاران برومند ایرانی- آن هم نه فقط در دو رشته، که در اکثر رشتههای ورزشی- میتوانند در جرگه سرآمدان و مدعیان درآیند و ایران را به عنوان کشوری«صاحب ورزش» در دنیا مطرح کنند. خیلی صریح و بیتعارف عرض میکنیم که تحقق این ادعا، شدنی است اما بیش از هرچیز در گرو اعمال مدیریت صحیح و قوی است، مدیریتی از هر حیث درشان و اندازهها و ظرفیت پرواز این ورزش. این مهمترین نیاز ورزش ایران برای پایان دادن به وضعیتی است که سالها به دور آن چنبره زده و آن را دچار خفگی کرده است، وضعیتی که موجب درجا و رکود شده و به بلاها و بیماریهایی هم گرفتار آمده است.
برای ورزشی چنین مستعد و با این مشخصات و داشتههای مادی و انسانی و این شرایط کمی وکیفی و این گنجایش برای حرکت چالاک به سوی پیشرفت، اصلا سزاوار و شایسته نیست که آدمها و جریانات کوچک با دیدگاهها و اهداف سودگرانه برایش تصمیم بگیرند و از این ابزار حساس و مهم، در جهت منافع شخصی سوءاستفاده کنند، جریاناتی که همه میدانیم اصلا ربط و سنخیتی با ورزش ندارند و فرهنگ و مرام و خصلت پهلوانی را نمیشناسند و سرنوشت ورزش و احساسات مردم برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد اما چون بوی پول به مشامشان رسیده، صرفا و فقط برای کسب منافع مادی، خود را در سلک ورزشیها درآورده و به لطائف الحیل- از جمله توصیه و سفارش بعضی از ذینفوذان سیاسی و...- در بعضی از مراکز حساس (به ویژه رسانهها در انواع مختلف) رخنه کرده و آن را به دکانی برای کاسبی و تامین منافع نامشروع و جاهطلبانه خود و رفقا و شرکای خود تبدیل کردهاند، تا آنجا که حالا خود را پدرخوانده ورزش هم میدانند!
سخن را کوتاه کنیم. چون تقریبا همگان با این واقعیات و معانی آشنا هستند- و البته امیدواریم کسانی که برای مدیریت ورزش در دولت جدید پیشنهاد شدهاند هم با آن آشنا باشند و با توجه به اینکه در این عرصه « صفر کیلومتر» نیستند و سوابق و تجربیاتی دارند، به طور طبیعی باید هم آشنا باشند- بیش از این توضیح نمیدهیم و حرف همیشگی خود را مجددا تکرار میکنیم که: ورزش ایران برای روبهراه شدن و حرکت بالنده و روان در مسیر پیشرفت و قویتر و بهتر شدن، مشکلات و موانع بسیاری را باید حل کرده و از پیش رو بردارد که بخش اعظم آنها درونی و خودساخته است. مهمترین آنها اما بحث نفوذ و رخنه جریاناتی است که حالا حسابی از قبل ورزش، فربه و مدعی شده و در برابر هر اقدام و تغییری که کوچکترین خطری برای منافع نامشروع آنها داشته باشد- ولو با توسل به مقدسات و شعارهای ملی و انقلابی و...- مقاومت میکنند، جریاناتی که ریشه بیماری و فساد در ورزش هستند و اولین اقدام اصلاحی، خشکاندن این جریانات است. تا این اتفاق نیفتد و محیطی مساعد مهیا نشود، نه در ورزش که در هیچ جای دیگر، اقدام سازنده و اصلاحگرانه امکان ندارد و سخن گفتن و شعار دادن درباره آن در حد «صوت» باقی میماند، بدون اینکه کوچکترین تاثیری در روند امور بگذارد. به قول معروف: « نام حلوا بر زبان بردن، نه چون حلواستی»!
این موضوعی ثابت شده است که برای انجام اقدامات سازنده و گام زدن در مسیر پیشرفت و آبادانی و درانداختن طرحی نو- در ورزش و غیر ورزش- اولین کاری که باید بدان دست زد، « سالمسازی محیطی» است. لازمه این کار هم مبارزه با کسانی است که موجب پژمردگی و کسالت و مسمومیت محیط شدهاند. آیا این اتفاقات از بعد از المپیک پاریس و شروع کار دولت جدید برای ورزش ما میافتد یا خیر، سؤالی است که پاسخ آن دیر یا زود دانسته خواهد شد. البته درهمین روزهای اخیر از قول سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی خواندیم و شنیدیم که وزیر پیشنهادی، برنامهها و نظرات خود را به نمایندگان ارائه داده اما تاکید کرده است: «مقابله با فساد در ورزش در صدر برنامههای او خواهد بود.» همین یک جمله خود گویای آن است که ایشان میداند کجا آمده و برای انجام کار و خدمت از کجا و چه کسانی باید شروع کند تا عملکردش مصداق «... خواجه در بند نقش ایوان است»! نباشد. فقط باید منتظر ماند و دید که در وادی«عمل» چه اتفاقاتی خواهد افتاد. تا حالا و در حرف و شعار، با فساد و مفسدان خیلی مبارزه شده، بدون اینکه در وضعیت ورزش تغییری مثبت رخ داده باشد...