مقاله وارده
مادری؛ مرکز دنیاست...
عاطفه خالقی
رهبر معظم انقلاب (دام عزه) در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامى در اواخر سال 1370 به مسئولان اینگونه فرمودند که: «ما كه در فلان گوشة سازمان مشغول كار هستیم، دائم باید آن شغل را جدى بگیریم و به آن برسیم؛ آن را همان كار مهمى بدانیم كه به ما محول شده است؛ خودمان را در آن شغل بسازیم... در جمهورى اسلامى، هر جا كه قرار گرفتهاید، همانجا را مركز دنیا بدانید و آگاه باشید كه همة كارها به شما متوجه است. چند ماه قبل از رحلت امام (رضواناللهعلیه)، مرتب از من مىپرسیدند كه بعد از اتمام دورة ریاست جمهورى مىخواهید چهكار كنید. من خودم به مشاغل فرهنگى زیاد علاقه دارم؛ فكر مىكردم كه بعد از اتمام دورة ریاست جمهورى به گوشهاى بروم و كار فرهنگى بكنم. وقتى از من چنین سؤالى كردند، گفتم اگر بعد از پایان دورة ریاست جمهورى، امام به من بگویند كه بروم رئیس عقیدتى، سیاسى گروهان ژاندارمرى زابل بشوم - حتّى اگر به جاى گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچهام را مىگیرم و مىروم! والله این را راست مىگفتم و از ته دل بیان مىكردم؛ یعنى براى من زابل مركز دنیا مىشد و من در آنجا مشغول كار عقیدتى، سیاسى مىشدم! به نظر من بایستى با این روحیه كار و تلاش كرد و زحمت كشید؛ در اینصورت، خداى متعال به كارمان بركت خواهد داد.»
این بیان حضرت آقا به قدری عمیق و دقیق است که میتوان گفت مرکز ثقل همه اصلاحات اجتماعی در همین نکته نهفته است. این بیان معنایش این است که وظیفهگرایی و عمل به تکلیفی که به ما محول شده است بر علاقه و تشخیص و شناخت ما از خودمان اولویت دارد و اگر تکلیف ما بر انجام کاری بود که برخلاف میل و علاقه و توانمندی ما بود به آن تن دهیم و البته خود را با آن وظیفه تطبیق داده و برای انجام هر چه بهتر آن خود را آماده کنیم. منظور نظر ایشان نیز این است که پاک کردن صورت مسئله و سر باز زدن از انجام تکلیف به بهانه اینکه این کار از من بر نمیآید! کار درستی نیست بلکه باید چشم گفت و اگر هم توانمندی آن تکلیف را در خود نمی دیدیم در خود ایجاد کنیم تا به نحو احسن آن وظیفه را انجام دهیم.
در مورد رسالت اجتماعی زن مسلمان نیز حضرت آقا یک بیان بسیار عالمانه و عمیق دارند. ایشان در این زمینه میفرمایند: «نقش مادر از دوران حمل و باردارى شروع مىشود و تا آخر زندگى انسان ادامه دارد. مردى كه به دوران جوانى رسیده یا از دوران جوانى هم عبور كرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوههاى خاص مادرانة مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبة معرفتى و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقا دهند، این نقش با هیچ نقش دیگرى، با هیچ مؤثر دیگرى از مؤثرات فرهنگى و اخلاقى تا آخر قابل مقایسه نیست... مادر است كه فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگىهاى اخلاقىِ یك قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل مىكند.» (رهبر معظم انقلاب - 5/5/84)
این بیان در کنار بیان فوقالذکر ما را به این نتیجه میرساند که اگر زنان مادری را تکلیف برای خود در مسیر تمدنسازی اسلامی بدانند و خود را برای انجام هر چه بهتر این رسالت زنانه آماده سازند، مادری برای آنان مرکز دنیا خواهد بود که با هیچ شغل و فعالیت دیگری برای آنان قابل قیاس نخواهد بود.
لذا به نظر میرسد زن مسلمان انقلابی که خود را دارای وظیفه و تکلیف در مسیر تمدنسازی اسلامی میداند و تلاش میکند تا به قدر و اندازه خودش باری را از دوش انقلاب اسلامی در این مسیر دشوار بردارد، می بایست فارغ از نظام ارزشی مدرن که اشتغال و فعالیت اجتماعی را در نسبت با نقشهای خانگی دارای ارزش بیشتری میداند، و نیز با عنایت به این حقیقت که مادری و انجام نقش تربیت نسل در خانواده میتواند مهمترین کار دنیا باشد، خود را آماده ایفای هر چه بهتر این نقش مهم و تمدن ساز نماید و همه توان خود را صرف ارتقای توانمندیها و کسب استعدادی مورد نیاز برای انجام این رسالت خود نماید.