بررسی اهمیت و ارزش «نیت» در آموزههای دینی
نیـت هسته مرکزی عمل
منصور حسینی
از نظر قرآن، هر عملی با نیت، هویت مییابد؛ در حقیقت «شاکله» هر عملی، همان نیتی است که عامل قصد میکند تا بر اساس آن عملی را انجام دهد. واژه نیت که از ریشه «نوی» به معنای «هسته» است. این نیت است که به معنای هسته مرکزی هر عملی به آن عمل معنا و مفهوم و نیز جهت و سو میدهد؛ چنانکه نیت در کنار نوع عمل معیارهای سنجش و ارزشگذاری از نظر قرآن است؛ به این معنا که خدا عمل صالح را تنها با نیت نیک میپذیرد. در اصطلاح فلسفی، برای پذیرش و قبولی هر عملی، دو مولفه اساسی «حسن فعلی» و «حسن فاعلی» لازم است؛ به طوری که فقدان هر یک به معنای عدم قبولی عمل است.در نوشتار حاضر اهمیت و ارزش نیت در آموزههای دینی بررسی شده است.
***
مفهوم شناسی نیت
واژه «نیت» از ریشه «نوی» به فارسی «هسته»، در حقیقت همان بخش سخت مرکزی از میوهها است که اساس تکامل و نمو آینده آن را شکل میدهد. در قرآن این واژه به همین معنا به کار رفته و خدا میفرماید: إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى؛ خدا شکافنده دانه و هسته است.(انعام، آیه 95)
همچنین در فرهنگ عربی، «نوی» به هر چیز دوری گفته میشود که انسان قصد آن را میکند تا به آن برسد.
واژگان قرآنی مرتبط با نیت
در فرهنگ قرآنی واژه «نیت» به معنای اصطلاح به کار گرفته نشده است؛ اما در روایات این واژه بارها برای تعیین مفهوم پیش گفته به کار رفته است. از امام صادق(ع) نقل است که حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ وَ لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَی؛ ارزش هر عملی به نیت است و ارزش هر انسانی به نیت اوست. (وسائل الشیعه ج1، ص 48 و 49، حدیث 92؛ تهذیبالأحکام، ج 4،ص 186، باب44، حدیث2)
البته در آیات قرآن، کلمات و واژگان دیگری برای بیان همین مفهوم اصطلاحی و فقهی به کار رفته که به بخشی از مهمترین آنها اشاره میشود:
1. قلب سلیم: از جمله واژگان قرآنی که مفهوم اصطلاحی «نیت» را تبیین میکند، اصطلاح قرآنی «قلب سلیم» است که همان مفهوم اصطلاح فقهی را میرساند؛ زیرا چنانکه گفته شد، «نیت»، امری قلبی است. کسی که دارای «قلب سلیم» نباشد، دارای «قلب مریض» است و از نظر قرآن، مرض حقیقی که مردم بدان گرفتار هستند همان «کفر و نفاق و شرک» است.(بقره، آیات 7 تا 10؛ توبه، آیه 125) خدا درباره «نیت خالص» که از «قلب سلیم» تراوش میکند میفرماید: یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاّ مَنْ أَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ؛ در آن روز که مال و فرزندان سودی نمیبخشد، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید! (شعراء آیه 88 و 89) امام صادق(ع) در روایتی «قلب سلیم» را به نیت صادقه و نیت خالص برای خدا معنا کردهاند.(سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 628) تا معلوم کند که آنچه ارزش و نقش اساسی در عمل دارد، همان «نیت» است که از «قلب سلیم» تراوش میکند و به عمل، شکل و شاکله خاص میبخشد.
2. اخلاص: در فرهنگ قرآنی، اخلاص سرّى است الهى که تنها در قلب بندگان محبوب الهى قرار مىگیرد.(مجمعالبیان، ج1ـ2، ص409) خداوند پیامبران بزرگ خویش را با صفت اخلاص ستوده است (مریم، آیه 51 ) و اخلاص را سبب عدم سلطه شیطان معرفى مىکند.(ص، آیه 83 ) کلمه اخلاص از ریشه «خلص» به معناى پیراستن از آمیختگى و برگزیدن است(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه خلص) که حقیقت آن، بیزارى از غیر خدا است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)
در فرهنگ قرآنی برای مفهوم اصطلاحی اخلاص که نیت خالص در اعمال برای خدا و به دور از هر گونه شرک است، واژگان دیگری غیر از «اخلص» و مشتقات آن، «یریدون وجهه»، «اتّبع رضوان اللّه»، «أسلم وجههلله»، «نصحوا لله»، «لنندعوا من دونه إلها»، «ابتغاء وجه ربّهم»، «لوجهاللّه»، «قربات عند اللّه»، «للّه»، «ابتغاء مرضات اللّه»، «إن أجرى إلاّ على ربّ العالمین»، «اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره» و مانند آنها استفاده شدهاست که همگی آنها همین مفهوم اصطلاحی نیت را در خود دارند؛ البته تفاوتهایی جزئی در آنها مطرح است که ناظر به انواع نیت و درجات آن است که هر یک از این اصطلاحها بیانگر درجهای از «نیت» است.
3.تقرّب: از دیگر واژگانی که در قرآن میتواند ناظر به اصطلاح فقهی «نیت» باشد، واژه «تقرب» از ریشه «قرب» است. در فرهنگ عربی «تقرب» به معناى آهنگ و شتاب در منافع خود است. این واژه وقتى در مورد تقرّب بنده به خدا به کار مىرود، به معناى نزدیکى روحانى است که با اتّصاف خود به صفات کمال و پاک کردن خویش از عیوب و نقایص حاصل مىشود.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، صص664-665، «قرب») با نگاهی به روایات معلوم میشود که هدف گذاری در «نیت» همان قصد انسان برای «تقرب» به خدا از طریق طاعت و تعظیم الهی است که نتیجه آن محبت خدا نسبت به بنده است. البته باید توجه داشت که مراد از «تقرب» در فرهنگ قرآنی، تقرب مکانى، زمانى و نسبى نیست، بلکه معناى معنوى آن یعنی همان قرب مقام و منزلت در پیشگاه الهی مراد است. در آیات قرآن همان طوری که برای مفهوم اصطلاحی اخلاص واژگان متعددی به کار رفته است، برای «قرب»، واژگان دیگری چون «زلفى»، «عند ربّهم »، «عنده»، «عند ربّک»، «عنداللّه»، «درجات»، «قریب»، «وسیله» استفاده شده است.
نیت باطنی یا نیت قولی
چنانکه گفته شد، نیت امری قلبی است که تعیینکننده جهت و سوی کاری است که انسان انجام میدهد؛ در حقیقت هسته مرکزی هر عمل و رفتاری همان نیت است؛ زیرا انسان کاری با هدف و انگیزهای انجام میدهد که در «قلب» دارد.
بنابراین، آنچه ملاک در «نیت» است همان حالت باطنی و قصد قلبی است که به عنوان «انگیزه»، عملی را موجب میشود و انسان را به عزم در مقام عمل وادار میکند. لذا آنچه ارزش و اعتبار دارد همان نیت باطنی و انگیزه قلبی است که شوق عمل را ایجاد میکند؛ حال اگر به زبان نیز جاری شود خوب و پسندیده است؛ اما لازم نیست؛ زیرا آنچه کافی است همان «انگیزه باطنی» است که باید دارای شاخص اخلاص و تقرب باشد.
از نظر آموزههای قرآن، وقتی کسی به قصد باطنی غسل یا وضو، به سمت مغسل میرود، همان «نیت» محسوب میشود و کفایت میکند و نیازی به بیان قولی نیت نیست؛ البته اگر در عملی مانند غسل دو غسل واجب و مستحب مانند غسل جنابت و جمعه را میخواهد با هم انجام دهد، در درون نیت کند که با یک مصداق غسل هر دو را میخواهد انجام دهد و از ثواب هر دو بهره مند شود.
به هر حال، از آنجا که «نیت» امری باطنی و قلبی است، نیازی به گفتن قولی نیست و اگر به زبان جاری شود خوب است؛ زیرا از نظر آموزههای اسلامی، نیت قلبی کفایت میکند و بیان قولی آن لازم نیست.
عزم عالی با نیت عالی
انسان برای انجام هر عملی نیاز به علم و آگاهی درباره آن دارد؛ اما علم و دانستن به تنهایی کفایت نمیکند، بلکه این علم میبایست با انگیزه قلبی همراه باشد تا شوق انجام و عمل را ایجاد کند. با ایجاد شوق در انسان عمل صادر میشود. هر چه شوق و اشتیاق نسبت به تحقق چیزی زیادتر باشد، عزم و همت در انسان عالیتر و شدیدتر و قویتر میشود.
برخی ممکن است که شوق قوی و نیت شدید و انگیزه عالی داشته باشند، ولی در مقام عمل «عزم» قوی نداشته باشند؛ چنانکه خدا درباره حضرت آدم(ع) میفرماید:ما از آدم پيمان گرفته بوديم كه نزديك درخت ممنوع نشود و فريب شيطان دشمن سوگند خورده خود را نخورد، ولى او فراموش كرد و عزم و اراده محكمى براى وفاى به عهد در او نيافتيم. (طه، آيه 115)
از آنجا که پس از «انگیزه» و «نیت» بر انجام کاری، ممکن است شرایط برای عمل فراهم نشود، لازم است تا انسان در این امور به خدا توکل کند تا توفیق انجام عمل نصیب انسان شود؛ از همین رو خدا به پیامبر(ص) میفرماید: فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه؛ نخست با يارانت مشورت كن و هنگامى كه عزم عمل کردی و تصميم گرفتى محكم بايست و توكل بر خدا كن!(آل عمران، آيه 159)
امام صادق(ع)مىفرماید: انما قدر الله عون العباد على قدر نياتهم فمن صحت نيته تم عون الله له و من قصرت نيته قصر عنه العون بقدر الذى قصره؛ خداوند به قدر نيتهاى بندگان به آنها كمك مىكند، كسى كه نيت صحيح و اراده محكمى داشته باشد، يارى خداوند براى او كامل خواهد بود و كسى كه نيتش ناقص باشد به هماناندازه يارى الهى در حق او كم خواهد شد.(بحارالانوار، ج 67، ص 211)
در حديث ديگرى امام صادق(ع)
میفرماید: «ما ضعف بدن عما قويت عليه النية؛ هنگامى كه نيت محكم و قوى باشد، بدن (از پذيرش كارهاى سخت و سنگين در راه وصول به مقصود) ضعيف و ناتوان نخواهد شد».(بحارالانوار، ج67، ص 205، حديث 14)
همچنین (بحارالانوار، ج 67، ص 211 )
نیت خوب و نیت بد
باید توجه داشت که آنچه ما از «نیت» در اینجا از آن سخن گفته ایم، همان نیت خوب و پندار نیک است که به قصد «تقرب الی الله» و با «اخلاص» بدون هیچگونه شرک و ریا و مانند آنها در دل و قلب تحقق مییابد و شخص بر اساس آن، عمل نیک را انجام میدهد؛ بنابراین، وقتی ما از نیت به طور مطلق سخن میگوییم، ممکن است شامل نیت بد نیز باشد؛ زیرا بسیاری از مردم با نیت بد کاری را انجام میدهد؛ چرا که اصولا هر کاری با «نیت» انجام میشود و تا انگیزه و قصد نباشد کسی کاری را انجام نمیدهد؛
از این رو هسته مرکزی هر عملی همان «نیت» است که ماهیت و قوام ذاتی کار میشود؛ این نیت ممکن است خوب یا بد باشد.
مومنان نیت نیک برای کار نیک دارند؛ یعنی کردار نیک آنان بر اساس «پندار نیک» است. پس ساختار عمل مومنانه ساختاری بر اساس نیت خوب است که همان تقرب به خدا در سایه اخلاص بدون شرک و ریا و مانند آن است.
انسانهای مومن وقتی به مرحله بالای ایمان رسیدند، «شاکله» وجودیشان ایمان و تقوای الهی است و از همین رو به عنوان مومن متقی هر کاری را با نیت تقرب الی الله انجام میدهند و هرگز غیر الله را در کار و نیت نیک خویش وارد نمیسازند؛ در مقابل، کافران چون شاکله وجودیشان، شرک و غیر است هیچ کاری را جز با نیت غیر انجام نمیدهند و حتی کارهای نیک را ممکن است با «نیت بد» انجام دهند.
به نظر میرسد وقتی خدا میفرماید: كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ؛ هر کسی بر اساس شاکله خویش کاری را انجام میدهد.(اسراء، آیه 84) ناظر به مسئله مقوم ذات و شخصیتی باشد که عمل از آن نشئت میگیرد؛ شکی نیست که نیت و انگیزه عمل در افراد مومن و کافر متضاد یکدیگر است؛ مومن به طور طبیعی نیت نیک تقرب الی الله را در کمال اخلاص دارد، در حالی که کافر نیت بد تقرب به شیطان را در کمال شرک در نظر دارد.
از نظر قرآن، توجه به نیت خوب موجب میشود تا شاکلهای شکل گیرد که همواره از آن «نیت خوب»، صادر میشود و حتی درشرایط سخت نیز شخص کار نیک را به نیت نیک تقرب الی الله انجام دهد.