kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۹۲۵۷
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۳

ممدوحـان خداونـد

 

علی شریفی
محبوبیت مقامی بس بزرگ است، ولی برتر از آن، ممدوحیت است؛ به این معنا که شخص از سوی دیگران مورد ستایش قرار گرفته و مدح شود. این مقام بی‌نهایت ارزشمند است اگر ستایشگر آن،‌ خداوند باشد،‌ در این صورت است که ستایش ارزشی خاص می‌یابد و ستایش‌شونده در جایگاهی بس بزرگ می‌نشیند،‌ چرا که خداوند نه تنها نسبت به چنین بنده‌ای راضی است و وجودش محبوب خداوند است،‌ بلکه از نظر خداوند از چنان جایگاهی برخوردار می‌باشد که باید ستایش و معرفی شود تا الگوی دیگران قرار گیرد؛‌ زیرا ستایش، بیشتر به قصد برجسته‌سازی و بزرگ‌نمایی انجام می‌شود و قصد آن است تا چنین شخصی در جایگاه واقعی خود قرار گرفته و از سوی دیگران شناخته شود.
در نوشتار حاضر نویسنده ستایش و مدح خداوند را شیوه‌ای برای ارائه الگوی شایسته به انسان‌ها دانسته وبه معرفی رفتارها و عواملی که مدح و ستایش خداوند و انسان‌ها را در پی دارد پرداخته است.
***
ستایش، شیوه ارائه الگو و معرفی ‌پسندیده‌ها
انسان در برابر کارهای دیگران، واکنش‌های متفاوتی بروز می‌دهد. از جمله این واکنش‌ها می‌توان به حمد و مدح و شکر یا هجو و ذم و کفر اشاره کرد. اصولا فطرت انسان سالم به گونه‌ای است که در برابر کارهای نیک، خوب و پسندیده، واکنش مثبتی نشان می‌دهد و نسبت به کارهای بد،‌ زشت و ناپسند، نمایشی از بیزاری را بروز می‌دهد.
هر چند که واکنش‌هایی چون حمد، مدح و شکر از جهاتی شباهت دارد و وجه مشترکی را می‌توان برای آن‌ها یافت، ولی تفاوت معناداری میان این سه واژه و اصطلاح وجود دارد؛ چرا که مدح و ستایش، رفتاری در برابر کارهای اختیاری و غیراختیاری است؛ در حالی که حمد تنها ستایش در امور اختیاری و شکر تنها در مقابل نعمت انجام می‌شود. (ترتیب العین، خلیل فراهیدی، ج 3، ص 1684 ذیل واژه مدح و نیز مفردات الفاظ قرآن کریم،‌ راغب اصفهانی،‌ ص 256، ذیل واژه، حمد)
بنابراین، انسان همان‌گونه که می‌تواند به ستایش و مدح رفتارهای نیک و خوب کسی بپردازد، به ستایش از صفات تکوینی و غیراکتسابی شخص نیز می‌تواند اقدام کند و مثلا از قد رشید،‌ چشم و ابروی سیاه و کمانی و لب چون غنچه، قامت الف یار، گیسوی شکن‌ در شکن، پیچش زلف و دیگر صفاتش، زبان به ستایش بگشاید.
اما مدح حقیقی همانند حمد، بیشتر متوجه امور اختیاری و اکتسابی است؛ چرا که هدف ستایشگر، معرفی ممدوح و ستایش شونده است تا صفات پسندیده نیز برای الگوبرداری دیگران معرفی شود.
خداوند در آیاتی از قرآن به مدح و ستایش رفتارهای پسندیده پیامبران(ع) می‌پردازد و در برخی از آیات همانند آیه 33 سوره آل‌عمران بیان می‌کند که اینان به سبب همین صفات پسندیده و رفتارهای نیک وخوب، از سوی خداوند برگزیده و به جهانیان معرفی و بر آنان برتری داده شده‌اند.
به سخن دیگر، برگزیدگان الهی، انسان‌های نیکوکردار و نیکورفتاری هستند که به سبب کارهای نیک از سوی خداوند برگزیده و به دیگران معرفی شدند تا دیگران از ایشان الگوبرداری کرده و آنان را اسوه و سرمشق زندگی خویش قرار دهند.
به عنوان نمونه در آیات 12 تا 15 سوره مریم و نیز 89 و 90 سوره انبیاء، از پاکدامنی، صالح بودن و تقوا پیشگی حضرت یحیی(ع)، و در آیات 45 تا 47 سوره ص و 82 تا 85 انعام و 49 و 50 سوره مریم، از بصیرت، اخلاص، قدرت، هدایت‌یافتگی، احسان، شایستگی، صداقت و بلند مرتبگی حضرت یعقوب(ع)، و در آیه 51 سوره یوسف از صداقت، پاکدامنی و سلامت حضرت یوسف(ع)، و در آیات 20 سوره مزمل و 61 سوره توبه و 6 سوره کهف و 2 سوره قلم، از شب زنده‌داری، نماز، سعه‌صدر، تحمل و صبر و شکیبایی بی‌نهایت، اخلاق نیکو و بزرگ پیامبر(ص) سخن به میان می‌آورد و پیامبران را بر این رفتار و فضایل اخلاقی ستایش می‌کند.
البته ستایش خداوند مختص به پیامبر(ع) نیست، بلکه اولیای الهی و حتی مسلمانان را نیز شامل می‌شود و آنان را در برخی امور سرمشق دیگر افراد جامعه بشری معرفی می‌کند.
از جمله در آیه 42 سوره آل‌عمران و 12 سوره تحریم، از پاکدامنی و برگزیدگی حضرت مریم(س) و در آیات 5 تا 9 سوره انسان از اخلاص، ایثار و ابرار بودن اهل بیت(ع) در آیه 82 سوره مائده، از تواضع و فروتنی برخی از کشیشان مسیحی و در آیه 27 سوره حدید و 82 سوره مائده و 8 سوره حشر و 110 سوره نحل، از صداقت مهاجران، رئوفیت و رحمت انصار و الگو بودن مسلمانان در امر به معروف و نهی از منکر، سخن به میان آورده و آنان را بدان ستایش کرده است.
این آیات به خوبی روشن می‌سازد که ستایش و مدح، شیوه‌ای برای ارائه الگوهای برتر است تا ضمن تشویق ممدوح، دیگران نیز تشویق به کارهایی شوند که از سوی ممدوح انجام می‌گیرد. ستایش از صفات و فضایل اخلاقی ممدوح سبب می‌شود تا ممدوح این صفات را در خود تقویت کند و دیگران نیز او را سرمشق قرار داده و از او پیروی نمایند، چرا که این صفات و کارها را فضیلت مورد توجه خداوند و انسان‌های مومن و سالم می‌شمارند و بدان گرایش می‌یابند.
عوامل و رفتارهای ایجادی ستایش
چنان‌که گفته شد، ستایش نسبت به امور اختیاری و غیراختیاری انجام می‌گیرد؛ بر این اساس می‌توان گفت سخن گفتن از عوامل ایجادی ستایش درباره امور غیراختیاری بی‌معناست. اما نسبت به امور اختیاری، کاری که انجام می‌گیرد تا ستایش ستایش‌گران را برانگیزد، باید از جمله کارهایی باشد که در اصطلاح عوامانه چشم‌پرکن باشد و چشمان را به خود جلب و جذب کند.
بخش اعظم امور اختیاری که مدح و ستایش ستایشگران را برمی‌انگیزد، فضایل اخلاقی به ویژه در عمل اجتماعی است. این امور هم‌چنان که ستایش خداوندی را برمی‌انگیزد، ستایش دیگران را نیز موجب می‌شود. از جمله این امور می‌توان به نرم‌دلی و نرم‌خویی (توبه، آیه 114 و هود، آیه 75)، مهربانی با دیگران (آل‌عمران، آیه 159؛ توبه، آیه 128؛ حدید، آیه 27 و مریم، آیه 13)،
نیکی و از نیکان بودن انسان(ص، آیه 48)، (بقره، آیات 177 و 189 و آل عمران، آیه 92) شتاب در کار خیر و انجام آن(آل عمران، آیت 113 و 114 و 133 و انبیاء، آیه 90)، شکر نعمت(آل عمران، آیه 145) سعه صدر و برخورد خوب با مخاطبان(توبه، آیه 61 و حجر، آیه 47 و زمر، آیه 22) دف بدی به خوبی و خوشرفتاری با بدرفتاری دیگران(قصص، آیه 54) امانت‌داری(قصص، آیه 26)،‌ ایثار(حشر، آیه 9)، انفاق به دیگران(حج، آیه 35)، وفای به عهد و پیمان(بقره، آیه 177 و آل عمران، آیه 76 و مریم، آیه 54) عفو و گذشت از خطا و لغزش دیگران(یوسف آیه 91 و 92)، عمل صالح عقلایی و شرعی(بقره، آیه 62 و مائده، آیه 69، و توبه، آیه 120) مهار غضب و تعدیل نیروی آن(شوری، آیه 37)، صداقت(نساء، آیه 69 و مائده آیه 75 و یوسف، آیه 51)، عفت و پاکدامنی(انبیاء، آیه 91 و تحریم، آیه 12)، مهار تمایلات جنسی و حفظ از طغیان(آل عمران، آیه 39) و مانند آن اشاره کرد.
در یک کلمه داشتن اخلاق بزرگوارانه و حسن خلق(قلم، آیه 4)، ادب برخورد درست و هنجاری با دیگران(قصص، آیه 54 و 55) در کنار ایمان، اخلاص(بقره، آیه 62 و آل عمران، 110 و 113 و 114 و نیز انعام، آیه 52) و عبادت خداوند و بندگی، مهم‌ترین عواملی است که ستایش ستایشگران، به ویژه خداوند را برمی‌انگیزد.
در حقیقت فضایل درونی ویژه فضایل ایمانی و عبادی در کنار فضایل اخلاقی است که ستایشگران را مجذوب خود می‌سازد.
کارهای نیک و رفتارهای پسندیده زمانی که با نیت خوب عامل آن، همراه می‌شود، به این رفتارها معنا و مفهومی دیگر می‌بخشد؛ چرا که آن را جاودانه می‌سازد و از باقیات صالحات قرار می‌دهد.(کهف، آیه 46 و نیز مریم، آیه 76) چنین اشخاصی است که خداوند آنان را برای کارهای بزرگی چون پیامبری برمی‌گزیند و آنان را با مدح و ستایش خویش، الگوی انسان‌ها قرار می‌دهد، چرا که حسن فعل ایشان با حسن فاعلی همراه است.
به سخن دیگر، کارهای نیک ایشان، با اخلاص و صداقت ایمانی گره می‌خورد و رضایت خداوند را موجب می‌شود و خداوند محبوب خویش را برمی‌گزیند و او را برای سرمشق دیگران شدن، با ستایش و مدح معرفی می‌کند.(بقره، آیات 130 و 247 و نیز آل عمران، آیات 33 و 42 و فاطر، آیه 32 و ص، آیه 47)
پس همان اندازه که کارهای نیک و دعوت دیگران بدان مهم است، نیت خوب صادقانه نیز مهم و اساسی است؛ چرا که جنبه الهی آن را تبیین و روشن می‌کند.
انتظار مدح و دعا برای آن
انسان نباید انتظار مدح و ثنا در برابر عمل انجام نشده را داشته باشد. چنین رفتاری از سوی همگان امری ناپسند و زشت است. برخی از مردم حتی عالمان و دولتمردان، انتظار دارند تنها به صرف اینکه وعده کاری را داده‌اند، مردم از ایشان تشکر و قدردانی کرده و آنان را بر کاری که نکرده‌اند ستایش نمایند. چنین شیوه‌ای هم از سوی خردمندان ناپسند دانسته شده و هم از سوی خداوند انتظاری بیهوده است، بلکه شخص می‌بایست برای چنین انتظارات بیهوده توبیخ و سرزنش شود؛ چنان‌که خداوند چنین افرادی را سرزنش کرده و آنان را به عذابی سخت در دنیا و آخرت بشارت می‌دهد.
از نظر آموزه‌های قرآنی، انتظار مدح و ستایش دیگران حتی برای کار انجام شده نادرست است؛ زیرا بااخلاص در عبادت و اطاعت(انعام، آیه 52 و ص آیات، 45 و 46) و فروتنی در برابر خداوند(حج، آیه 34) منافات دارد؛ چه رسد که انسان کاری را انجام ندهد و خواهان ستایش دیگران باشد.
اما درخواست حضرت ابراهیم(ع) در دعا از خداوند برای مورد ستایش قرار گرفتن از سوی دیگران، از آن روست که ایشان از خداوند می‌خواهد تا شیوه و سبک زندگی‌اش به درستی از سوی خداوند به نسل‌های آینده بشر معرفی شود تا مردمان ایشان را به عنوان سرمشق کامل پذیرفته و زندگی خویش را براساس سبک زندگی آن حضرت(ع) تنظیم کنند چرا که لسان صدق که در آیه 84 سوره شعراء از سوی ایشان مطرح شده به معنای ستایش در امت‌های آینده است. (مجمع‌البیان، ج 7 و 8، ص 304 و نیز المیزان، ج 15، ص 312)
به سخن دیگر، آن حضرت(ع) خواهان معرفی سبک زندگی خود به انسان‌های آینده از سوی خداوند است تا سرمشق قرار گیرد و آنان نیز راه خدایی و ربانی شدن را یاد بگیرند و در مسیر کمالی که آن حضرت رفته، پیش روند و به کمالات برسند.
بنابراین، ایشان خواهان مدح و ستایش خویش از باب خودستایی نیست، بلکه برای این است تا این سبک، سرمشق قرار گیرد و دیگران نیز به کمال دست یابند؛ چنان‌که خداوند نیز او را به عنوان اسوه انسان‌ها معرفی می‌کند.