روایت صد ثانیه ای
مرور خاطرهها....
ابوالقاسم محمدزاده
سلام مهدی جان!چندساله که از رفتنت گذشته و من خاطرات با تو بودن را مرور میکنم. هرروز و هرشب. اصلا میدونی چیه؟
خاطرات با تو بودن و زندگی کنار تو شده لالایی هر شب امید و محمد.
می دونی چیه مهدی جان؟
تو تنها یک همسر خوب نبودی! تو یک رفیق و دوست خوب هم برای من بودی. یادمه یه روز گفتی:
-از روزی که این لباس سبز رو تنم کردم، یعنی سرباز امام زمانم و باید! برای دفاع از اسلام در هر مکان و هر زمانی آمادهباشم و رفتی حرم حضرت زینب(س)
و حرم سه ساله.
و من همهاش با خودم میگم:
- وقتی اینها نباشن.نسلهای آینده و بچههای ما چه چیزی را الگوی خودشون قرار بدن؟ کاش بودی و تنها نبودم. موقع دلتنگی امید و بهانه گیریهای محمد. هرچند میدانم که هستی. همراه و همدم منی و عکس قشنگت آرامبخش منه. هروقت نگاه میکنم و میخونم شهید مهدی خراسانی.
مهدی جان! کمکم کن بچهها تو جوری تربیت کنم که بشن مدافع حرم.
موضوع: شهید مدافع حرم مهدی خراسانی