kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۴۳۹
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۰

اخبار ویژه

 
 
درماندگی بی‌سابقه اسرائیل مقابل ایران
مرور مواضع مقامات اسرائیل و تحلیلگران غربی، از درماندگی و هراس بی‌سابقه رژیم صهیونیستی در مقابل ایران حکایت می‌کند.
این هراس و درماندگی به این علت است که اصرار صهیونیست‌ها بر خروج آمریکا از برجام، به افزایش اقتدار ایران ختم شده و اکنون صهیونیست‌ها مورد شماتت محافل داخلی خود و غرب قرار دارند که چرا موجب شده‌اند توافقی با آن کارکرد بی‌نظیر در مهار برنامه هسته‌ای ایران و موثر در سایر فشارهای امنیتی و اقتصادی به هم بخورد و ایران اقتدار خود را باز یابد.
از سوی دیگر اسرائیل با اصرار نسجیده بر بلوف‌های «تهدید نظامی»، هم گزینه نظامی را از اعتبار ساقط کرده و هم موجب ضربات بی‌سابقه نظامی و امنیتی به مراکز صهیونیستی در فلسطین‌اشغالی و نیروهای آمریکا در منطقه شده است.
جالب و مضحک اینکه چند روز قبل لاپید وزیر خارجه اسرائیل در مذاکره با ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه، در حالی که ادعا می‌کرد «تهدید نظامی تنها راه متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران است»، یک راز مگو را فاش کرد. او از واژه «تهدید نظامی باورپذیر» استفاده کرد؛ که نشان می‌دهد‌هارت و هورت‌های سگ زنجیری آمریکا در منطقه و حتی خود آمریکا، به اعتبار شکست‌های سهمگین شان در عراق و افغانستان و سوریه و لبنان و یمن، خریداری در ایران ندارد.
رفتار تحمیقی وزیر خارجه اسرائیل با مقام فرانسوی در حالی است که نفتالی بنِت نخست‌وزیر اسرائیل هفته گذشته در اعترافی توام با سرشکستگی و تحقیرشدگی گفت «ایرانی‌ها در حالی که با امنیت در تهران نشسته بودند، اسرائیل را با موشک محاصره کردند. آنها ما را از راه دور آزار می‌‌دهند و آسیب می‌‌زنند.»
لیبرمن، وزیردفاع پیشین رژیم صهیونیستی هم اخیرا با غیر قابل مقایسه توصیف کردن اسرائیل با قدرت ایران گفته است: «ایران 74 بار از ما بزرگ‌تر و جمعیت آن 9 برابر ما است.در اسرائیل همه چیز در مرکز متراکم است اما در ایران فاصله دو کلانشهر تهران و مشهد 900 کیلومتر است. وضعیت ما با ایران کاملا متفاوت‌ است».
در این میان روزنامه‌ هاآرتص چند روز درباره‌اشتباه راهبردی آمریکا در خروج از برجام نوشت: «اسرائیلی‌ها سرانجام حقایق را در مورد ترامپ شنیدند. برخی مقام‌های اسرائیل، تصمیم ترامپ برای خروج از برجام را به خاطر اینکه موجب افزایش غنی‌‌سازی اورانیوم از سوی ایران شده، ‌اشتباه اصلی دهه گذشته درباره ایران خواندند، از جمله رئیس‌سابق موساد، و وزیر دفاع و فرمانده ارتش اسرائیل. زمانی که رئیس‌جمهور سابق آمریکا تصمیم به خروج از توافق هسته‌ای با ایران گرفت، بنیامین نتانیاهو -نخست‌وزیر وقت اسرائیل این تصمیم را به یک جشن سیاسی تبدیل کرد. اما حالا مقامات اسرائیلی می‌گویند این‌اشتباه بزرگ دهه گذشته درباره ایران بوده است.»
توماس فریدمن تحلیلگر ارشد آمریکایی نیز دیروز در روزنامه نیویورک تایمزنوشت: «خروج ترامپ از برجام، که پمپئو و نتانیاهو به شدت از آن حمایت کردند، یکی از احمقانه‌ترین، ضعیف‌ترین و بی‌نتیجه‌ترین تصمیمات امنیت ملی ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد بوده است. این تنها مدعای من نیست و بسیاری بر این دیدگاه هستند. «موشه یعلون» که در زمان امضای برجام وزیر دفاع اسرائیل بود و به شدت با آن مخالفت کرده بود، هفته گذشته گفت: «به همان‌اندازه که برجام بد بود، تصمیم برای خروج از آن- با تشویق نتانیاهو- بدتر بود. یعلون تصمیم ترامپ را مهم‌ترین ‌اشتباه در عرصه سیاست خارجی و امنیتی دهه گذشته درباره ایران دانست. دو روز بعد، ژنرال «گادی آیزنکوت» فرمانده ارشد نظامی اسرائیل در زمانی که ترامپ از توافق خارج شد، اظهارات مشابهی را ارائه کرد. او گفت: «تصمیم ترامپ، ایران را از همه محدودیت‌ها رها کرد و برنامه هسته‌ای آن را به یک موقعیت بسیار پیشرفته‌تر سوق داد».
البته آمریکا و اسرائیل به هنگام تدارک برای خروج ترامپ از برجام، تصور می‌کردند دست ایران بسته است و بنابراین رو به قبله خواهد شد؛ هم مجبور است تعهدات برجامی را یکطرفه به اجرا بگذارد و هم تحریم‌ها را دو برابر بیش‌تر حس می‌کند و بنابراین به زانو در می‌آید(!)
آنها متاسفانه در این طراحی خباثت‌آلود، روی انفعال برخی دولتمردان وقت ایران حساب ویژه باز کرده بودند. آمریکا و اسرائیل چنانکه فدریکا موگرینی فاش کرد مطئمن شدند که دولت روحانی حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، تعهدات هسته‌ای را کاهش نمی‌دهد. ضمنا می‌شنیدند که برخی مدیران وقت در دولت چگونه ضمن بزرگ‌نمایی تحریم‌ها، اظهار ناتوانی می‌کنند. بنابراین دچار این توهم شدند که به قول معروف، هم از توبره بخورند و هم از آخور! هم تعهدات آمریکا را به صفر برسانند و هم دولت ایران را گروگان برجام نگه دارند!
اما روی کار آمدن نمایندگان انقلابی در مجلس یازدهم از خرداد 1399 و سپس انتخاب زئیس جمهور باورمند به توانمندی‌های مردم و نظام در خرداد 1400 تمام رشته‌های آمریکا و اسرائیل را پنبه کرد و درماندگی فعلی را‌گریبانگیر آنها ساخت. اکنون شرایط به گونه‌ای است که روزنامه وال‌استریت ژورنال می‌نویسد: توافق 
جو بایدن با ایران ضعیف‌تر از توافق اوباما خواهد بود. ایران در این مذاکرات به دنبال این است که کم‌ترین تعهدات ممکن را داده و البته در عوض بیش‌ترین امتیازات را بگیرد. این رویکرد به توافقی ختم خواهد شد که بسیار بسیار کم‌تر از توافق اوباما قادر به تامین اهداف و منافع آمریکا خواهد بود؛ یک توافق ضعیف‌تر از اوباما.
 
بلد نبودید تضمین بگیرید لااقل به ترامپ تضمین نمی‌دادید!
روزنامه غربگرایی که شش سال پیش ادعا می‌کرد «امضای وزیر امور خارجه آمریکا تضمین برجام است»، حالا از موضع طلبکاری ادعا می‌کند توقع داشتن تضمین، به‌خاطر فقر دانش تاریخی روابط بین‌الملل است.
روزنامه شرق در گذشته با تیترهایی مانند، «امضای کری تضمین است»، «اینک بدون تحریم»، «فروپاشی سازمان‌ تحریم»، «پیروزی بدون جنگ» سعی در بزک توافق با آمریکا داشت، اما در ادامه با خروج آمریکا از برجام تیتر زد «برجام بدون آمریکا»!
این روزنامه اما اخیرا برای سبک کردن بار آمریکا و غرب (در زمینه مسئولیت ارائه تضمین)، از قول دیاکو حسینی (همکار سابق حسام آشنا در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری) نوشت: «ما در ایران شـایـد بـه خاطر فقر دانش تاریخی روابط بین‌الملل، بیش از اندازه مناسبات بین کشورها را با روابط اجتماعی انسـان‌ها مقایسه می‌کنیم». او با رد تمثیل معامله که در این‌باره مطرح می‌شود، ادامه داد: «در روابط بین‌الملل برخلاف امور اجتماعی در درون جوامع، هیچ پلیس یا حکومت جهانی نیست که بخواهد حق را بین افراد تضمین کند و عدالت را اجرا کند... در روابط بین‌الملل و در سیستم بین‌المللی و اساساً چنین نهادهایی وجود ندارند و اراده کشـورها، اولین و آخرین تعیین‌کنندگان امور هستند. در چنین وضعیتی تنها قدرت کشورهاست کـه تعیین می‌کند تا چه اندازه می‌توانند از خودشـان دفاع کند». 
حسینی تصریح کرد: «تضمین در روابط بین‌الملل در حالی که با یک ابرقدرت مواجه هستید بی‌معنی است، چون به محض اینکه این ابرقدرت اراده کند می‌تواند به راحتـی، بدون هیچ مانعی و با پرداخت کمترین هزینه، از توافق عقب بکشد. «بی‌جهت نیست که شما حتی یک نمونه سراغ ندارید که یک کشور در توافق با کشـور دیگری، خصوصاً با یک ابرقدرت از آن ابرقدرت تضمین گرفته باشـد و در اجرای آن تضمین موفق بوده باشـد. فکر می‌کنم تضمین به هیچ وجه ممکن نیست. البته شاید امتیازهایی ردوبدل شود ولی اسمش تضمین نیست». 
در عین حال گفت: نظر او رها کردن بحث تضمین از سوی ایران نیست، «ولی باید واقع بین باشیم و بدانیم مابه‌ازای آنچه می‌خواهیم، چیست. مابه‌ازایش واقعاً تضمین نخواهد بود. می‌تواند مقداری امتیاز بیشتر باشد». توجه هم بکنیم که اگر آقای بایدن بخواهد چنین کاری انجام بدهد، درحالی که هیچ امتیاز دیگری از ایران نگرفته، داخل آمریکا بیچاره‌اش می‌کنند». 
او به قطبی بودن صحنه سیاسی آمریکا به‌خصوص درباره ایران ‌اشـاره کرد و افزود: «فروختن توافقی با ایران با چنین شـرایطی در انتخابات آینده برای او مشـکل جدی ایجاد خواهد کرد». او راه‌حل را در زمینه بخت‌هایی دانست که آمریکایی‌ها مصمم هستند بعد از برجام مطرح کنند درباره مسائل منطقه و مسائل دیگر با ایران وارد گفت‌وگو شوند: «ما می‌توانیم اسـتدلال کنیم، وقتی شما نمی‌توانید، یک توافق موجود را تضمین کنید و اجرا کنید و در گذشته هم چنین نکردید، طبیعی اسـت که نباید درخواست اضافه مبنی بر مذاکرات بعدی داشـته باشید و این می‌تواند مابه‌ازای آن در یک معادله سیاسی تعریف شود». 
حسینی همچنین درباره بحث تحریم‌ها نیز دیدگاه متفاوتی داشت: «اگر تحریم‌ها هم برداشـته شـود... از آنجا که شـبکه تحریم‌ها علیه ایران بسیار گسترده است و از آنجایی‌که آینده سیاسـی ایران و آمریکا به شـدت مبهم اسـت، حتی رو به تاریکی و تیرگی هم می‌رود، طبیعتاً حتی با وجود برداشتن برخی تحریم‌های وعده داده شـده در برجـام، در میان‌مدت امکان تشـويق ســرمایه‌گذاری‌های گسترده در ایران وجـود نخواهد داشـت».
درباره رویکرد روزنامه شرق گفتنی است که اولا؛ کج‌فهمی درباره مسئله تضمین اجرای برجام، صرفا به فقر دانشی مربوط نمی‌شود؛ بلکه گاهی مطامع جناحی یا ماموریت و معذوریت در پادویی غرب هم می‌تواند موجب تجاهل شود؛ چنانکه روزنامه شرق اگر تیتر زد «امضای کری تضمین است»، بدان خاطر بود که مدیرمسئول آن بعدها اعتراف کرد برای جا انداختن برجام، ناچار به اغراق و بزک و دروغ شده‌اند!
ثانیا؛ باید از روزنامه شرق و امثال دیاکو حسینی و طیف متبوع آنها پرسید اگر به ادعای شما توافقات بین‌المللی تضمین‌بردار نیست و آمریکا هم در این زمینه بدسابقه است، چرا اعتماد به آمریکا را ترویج کردید و چرا برای تدوین و اجرای نامتوازن برجام به هر قیمت، فضاسازی کردید؟ اگر قرار بود از آمریکا تضمین نگیرید، چرا اجرای تعهدات ایران را یکجا (ظرف 2 ماه) و قبل از اجرای تعهدات نسیه آمریکا و غرب انجام دادید؟!
ثالثا؛ اگر قدرت کشورها، تضمین هر توافقی است، چرا اصرار به تضعیف اقتدار ایران، چه در حوزه هسته‌ای، و چه در حوزه نظامی و نفوذ منطقه‌ای داشتید؟ چرا طرف ایرانی را ضعیف وانمود کردید؟ و از آن طرف، این پالس (اطمینان و تضمین) را به آمریکا دادید که در صورت خروج از توافق و نقض تمام و کمال آن، همچنان در توافق می‌ماندید و یک‌طرفه آن را اجرا می‌کنید؟ فرض کنیم نمی‌توانستید تضمین بگیرید، تضمین و اطمینان دادن‌تان به آمریکا چه بود؟ از سر ساده‌لوحی و ناشیگری بود، یا...؟!
رابعا؛ مطالبه تضمین معتبر برای دادن اجازه بازگشت دوباره آمریکا به برجام (و طبعا دادن اجازه دسترسی به مکانیسم ماشه)، یک تعارف یا ابزار چانه‌زنی برای گرفتن خرده امتیاز نیست؛ بلکه یک مطالبه راهبردی است که نمی‌گذارد از موضع بدهکاری و قانون‌شکنی خارج شده و در جایگاه طلبکاری از ایران بایستد. ضمن اینکه شرط اجرای دوباره تعهدات ایران، اخذ تضمین معتبر، در کنار مطالبه خسارت چند سال عهدشکنی برجام و پیش‌بینی خسارت دادن آمریکا در صورت عهدشکنی مجدد است. اتفاقا بر اساس بند آخر گزارش شرق، آمریکا موظف است تعهد بدهد که سرمایه‌گذاران در ایران را پس از بازگشت به برجام، تهدید نمی‌کند.
 
آمریکا برای کسب رضایت ایران چه تضمین‌هایی باید بدهد؟
آمریکا برای اینکه بتواند دوباره به برجام بازگردد، باید تضمین‌های معتبر ارائه کند.
این مطلب را روزنامه فرهیختگان مورد تأکید قرار داده و درباره مصادیقی از تضمین‌هایی که آمریکا باید بدهد، نوشته است: در میان بحث درباره نحوه احیای مجدد برجام نباید از یاد برد آنچه که هم اکنون باعث افزایش جدل‌ها پیرامون توافق هسته‌ای با ایران شده، خروج آمریکا از آن بوده است؛ پس یک نقطه مهم در مذاکرات فعلی علاوه بر بازگشت آمریکا به برجام سال ۲۰۱۵ و لغوتمامی تحریم‌ها، تأکید بر کسـب تضمین‌های قابل اتکا از واشنگتن برای عدم تکرار مجدد این اتفاق است. 
از آنجایی‌که ایران به آمریکا بی‌اعتماد است، نمی‌تواند به تضمین‌های این کشور اعتماد داشته باشد. از این رو تصمین‌های حقوقی برای عدم خروج واشنگتن از برجام به هیچ وجه مطمئن تلقی نمی‌شود. ریچارد فونتین، مدیرعامل اندیشگده CNAS درباره یکی از شاخه‌های تضمین حقوقی برجام که تصویب آن در گنگره آمریکا است، می‌گوید: «حتی اگر برجام تبدیل به یک پیمان شود و در کنگره نیز تصویب شود، بازهم تضمین‌کننده عدم خروج آمریکا و بازگشت تحریم‌ها نیست زیرا تاریخ نشان داده در زمانی که جورج بوش از پیمان ۳۰ سـاله ABM و ‌ترامپ از INF خارج شدند، کنگره در مقابل آنها ایستادگی نکرد.» این مسئله که مورد اعتراف آمریکایی‌هاست نشان می‌دهد که ایران باید به‌دنبال کسـب تضمین‌های قابل اتکایی به جز تضمین‌های حقوقی باشد. حتی اگر تضمین‌های حقوقی وجود نداشته باشد باز تضمین‌های مادی کارایی خود را خواهد داشت. در حوزه تضمین‌های مادی آمریکا می‌تواند بخشی کوچکی از ذخیره طلای خود را به داخل خاک ایران منتقل کند. این ذخایر همانند آنچه در ذخایر آمریکا می‌گذرد، در ذخایر ایران تا زمان خروج احتمالی این کشور از برجام دست‌نخورده باقی می‌مانند. آمریکا دارای بیش از ۸ هزار تن ذخایر طلا است. هر تن طلا ۷۰ میلیون دلار قیمت دارد. انتقال ۲۰۰ یا ۴۰۰ تن طلا به ارزش
 ۱۴ تا ۲۸ میلیارد دلار یک تضمین قابل اتکا برای عدم خروج واشنگتن از برجام است. 
ایران در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام به زمان زیادی برای تولید مواد هسته‌ای به همان میزان که از کشور خارج شده است، نیاز دارد.همین مسئله یکی از عوامل انگیزه‌دهنده به واشنگتن برای خروج از برجام بود. در تضمین جدید ایران باید با کشـورهای عضو توافق هسته‌ای یا یکی از آنها مانند روسیه که در دور قبل مقصد اورانیوم‌های صادرشده از ایران بود، به توافقی دست یابد که بر اساس آن درصورت خروج آمریکا از برجام اورانیوم غنی‌شده به همان میزانی که از ایران خارج شده به آن بازگردانده شود. این نوع از تضمین می‌تواند به کاهش انگیزه‌های آمریکا در خروج از برجام کمک کند. 
 تضمین‌های برجام اما نباید تنها منحصر به آمریکا باقی بمانند؛ زیرا واشنگتن حتی در زمانی که عضوی از توافق هسته‌ای بود به مفاد آن به‌طور کامل عمل نمی‌کرد. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها پس از اجرایی شـدن برجام ادعا می‌کردند قادر بـه ارائه تضمین درباره همکاری بانک‌هـای بین‌المللی با ایران برای تامین مالی نیستند، زیرا این موسسات خصوصی به‌حساب می‌آیند و خود درباره فعالیت‌هایشان تصمیم می‌گیرند. این یک مسـئله داخلی برای کشـورهای عضو برجام اسـت و ایران نباید هزینه آن را بپردازد. این موضوع همچنین دارای راه‌حل‌های چندان پیچیده‌ای نیست و این کشورها می‌توانند از آمریکا مجوز فعالیت شرکت‌های خصوصی در ایران را اخذ کنند. به جز سرمایه‌گذاری در ساخت کارخانه‌ها، پالایشگاه‌ها و تاسیسات اقتصادی کشـورهای عضو برجام همچنین باید مقادیر مشخصی سپرده‌گذاری ارزی بلندمدت در بانک‌های ایران داشته باشند. در شـاخه سوم نیز باید خرید سطحی حداقلی از نفت به کشورهای غربی تضمین شود. 
 
جنایت‌شویی بی‌سابقه رئيس‌جمهور فرانسه
رسانه رسمی دولت فرانسه تصریح کرد: دیدار رئيس‌جمهور فرانسه با ولیعهد جنایتکار سعودی، در ازای قرارداد فروش سلاح و برای بازسازی وجهه بین‌المللی بن‌سلمان بوده است!
همزمان با سفر امانوئل ماکرون به ریاض و دیدار با بن‌سلمان، وب‌سایت رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «بعد از سفر به امارات متحد عرب و قطر، امانوئل ماکرون به عربستان سعودی رفت و با ولیعهد این کشور دیدار کرد. بعد از قتل جمال خاشقجی و روشن شدن نقش بن‌سلمان به عنوان آمر قتل، اکثر رهبران سیاسی جهان از ملاقات با وی شانه خالی می‌کنند. اما رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید که برای ایجاد ثبات در منطقه، باید با همه گفت‌وگو کرد.
از زمان قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار سعودی که در کنسولگری عربستان در استانبول قطعه‌قطعه شد، بن‌سلمان شهرت جهانی بسیار زشتی یافت. اگرچه دونالد ترامپ این واقعه هولناک را چندان به روی خود نیاورد اما جو بایدن در روزهای کارزار انتخاباتی‌اش حکومت عربستان را «دولت مطرود» خواند و به‌ویژه از ولیعهد این کشور فاصله گرفت.
در این شرایط، دیدار ماکرون با محمد بن‌سلمان، اعتراض برخی سازمان‌های مدافع حقوق بشر و رسانه‌ها را برانگیخته است. اما ماکرون در آستانه ورود به عربستان گفت که برای حفظ ثبات منطقه باید با همه طرف‌ها گفت‌وگو کرد. برخی معترضان معتقدند که هدف اصلی ماکرون فروش سلاح است. طی سفر ماکرون به امارات، قرارداد فروش هشتاد هواپیمای جنگی رافال به امضا رسید. در سال‌های اخیر، عربستان نیز یکی از مشتریان تسلیحات فرانسوی بوده است.
همچنین بدون تردید، پرونده هسته‌ای ایران، یکی از موضوعات گفت‌وگوی ماکرون با برخی سران عرب منطقه است.»
یادآور می‌شود اولین‌بار ترامپ بود که از بن‌سلمان ولیعهد عربستان و دیگر مقامات سعودی به عنوان گاو شیرده یاد کرد و تاکید نمود از طریق آنها توانسته 450 میلیارد دلار قرارداد امضا کند.
فرانسه در کنار دولت آمریکا شریک جنایات سبعانه رژیم سعودی در یمن بوده است.
نشریات فرانسوی هم مانند رادیو فرانسه تصریح کرده‌اند ملاقات ماکرون با بن‌سلمان برای فروش بیشتر تسلیحات به عربستان بوده است.
از سوی دیگر ماکرون در جریان سفر به عربستان مدعی شد «احیای برجام بدون در نظر گرفتن خواسته‌های اسرائیل و کشورهای عربی، شانس چندانی ندارد». این سخن مجددا نقش فرانسه به عنوان پلیس بد در جریان مذاکرات برجام در 6 سال قبل را یادآور می‌شود.
در همین حال جرج قرداحی وزیر اطلاع‌رسانی لبنان اخیرا ضمن اعلام استعفا فاش کرد: در دیدار نخست‌وزیر نجیب میقاتی پی بردم که فرانسوی‌ها مایلند من، پیش از سفر ماکرون به ریاض استعفا کنم، شاید که این موضوع به گشودن باب گفت‌وگو با مسئولان سعودی درباره لبنان کمک کند.
در واقع، ماکرون می‌خواسته استعفای قرداحی از وزارت را که خواسته سعودی‌ها بود، برای آنها فاکتور کند. در همین حال وب‌سایت بی‌بی‌سی در تحلیلی پیرامون سفر ماکرون به ریاض و ملاقات با بن‌سلمان نوشت: «ماکرون نخستین رهبر یک کشور مهم اروپایی است که از زمان قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار عربستانی در سال 2018، به این کشور سفر کرده است. براساس گزارش سازمان‌های امنیتی آمریکا، محمد بن‌سلمان شخصا دستور قتل جمال خاشقجی را صادر کرده بود. از زمان کشته شدن این روزنامه‌نگار در ترکیه، محمد بن‌سلمان به کشورهای اروپایی یا آمریکا سفر نکرده است. آقای ماکرون که پیش از عربستان به قطر و امارات سفر کرد، روز جمعه با ارجاع به مسئله قتل جمال خاشقجی گفت: تصمیماتی برای رفتن به جده به معنای تایید هیچ چیز نیست. ما همواره درباره مسائل مرتبط با حقوق بشر یا این مورد مشخص، مواضعمان روشن بوده است. 
او گفت که عربستان در این مدت نشست سران جی-20 را برگزار کرد و به‌رغم مسئله خاشقجی، تعداد زیادی از قدرت‌های جهان این نشست را بایکوت نکردند.
البته این نشست که ماکرون اشاره می‌کند، به شکل مجازی برگزار شد.»
بی‌بی‌سی می‌افزاید: سفر رئيس‌جمهور فرانسه به سه کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس، تا اینجا سود اقتصادی قابل توجهی برای این کشور اروپایی داشته است. امارات متحده عربی یک توافق خرید تسلیحاتی با فرانسه امضا کرد که بیش از 19 میلیارد دلار ارزش دارد. خرید 80 هواپیمای رافال از فرانسه، بخش مهمی از این توافق بزرگ تسلیحاتی است. این توافق با انتقاد سازمان دیده‌بان حقوق بشر روبه‌رو شد. این سازمان می‌گوید امارات نقش قابل توجهی در «جنایاتی که در جریان عملیات نظامی در یمن» رخ داد، ایفا کرده است. در سال 2020 نیز عربستان که رهبری عملیات نظامی در یمن را بر عهده دارد، بزرگ‌ترین خریدار اسلحه از کشور فرانسه بود».