kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۹۴۹
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۴
بازخوانی تأثیرات واقعه 13 آبان

سقوط بُت امپریالیسم با انقلاب دوم دانشجویان

 


میان عبارت ‌اشغال سفارت آمریکا و گلواژه‌ای همچون تسخیر لانه جاسوسی استکبار جهانی فاصله‌ای به بزرگی یک ایدئولوژی قرار دارد و بسته به اینکه شخص دارای چه ایدئولوژی و مکتبی باشد، تفاوت می‌کند. برای ما ایرانیان تسخیر لانه جاسوسی گامی بلند در جهت حراست از انقلاب اسلامی و استیفای حقوق پایمال شده مردم است و هرچه رسانه‌ها و سازمان‌های جهانی سعی کنند آن را مورد مذمت قانونی و دیپلماتیک قرار دهند، مردم ایران از وقوع دومین انقلاب خود پشیمان نخواهند شد. تاریخ، شاهد است که تحت عنوان مصونیت دیپلماتیک، محموله‌های دیپلماتیک و آداب دیپلماسی، چه مظالم و فجایعی که بر سر ملل مظلوم مشرق زمین، به ویژه مسلمانان، نرفته است. اکنون باید جاسوس‌خانه بودن سفارت آمریکا در تهران و به ویژه برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌های براندازانه آنها علیه انقلاب و حکومت نوپای جمهوری اسلامی، به عرصه پژوهش‌های مستند تاریخی رسیده و روشنفکران و اندیشمندان جهان از انگیزه‌های برحق ملت ایران در حمله به سفارتخانه آمریکا مطلع شوند.
علیرغم گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این واقعه کماکان در معرض توجه بسیاری از متخصصان، کارشناسان و علاقمندان به نهضت‌های ضداستکباری قرار دارد و علاوه‌بر نفس واقعه انقلاب، حوادث مختلف پس از پیروزی انقلاب که موجب حفظ و تداوم آن شده‌اند نیز همیشه در معرض توجه بوده‌اند. در میان این حوادث، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا -که از سوی
امام راحل(ره) انقلاب دوم لقب گرفت - جایگاهی عظیم در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا کرد؛ زیرا این واقعه نقش مهمی در قطع ریشه‌های امپریالیسم در ایران و نیز پایان‌بخشیدن به سلطه ضمنی آمریکا بر کشورمان ایفا کرد.
تسخیر لانه جاسوسی و گروگان‌گیری 444 روزه بیش از 50 نفر از کارکنان سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره)، اقدامی بزرگ و کم‌نظیر، نه‌فقط در سطح کشور یا منطقه بلکه در سطح جهان بود که آثار و پیامدهای مثبتی را چه در داخل و چه در خارج از کشور به دنبال داشت. بازبینی این پیامدها نشان می‌دهد که واقعه مذکور در مجموع به سود انقلاب اسلامی تمام شده و در راستای حفظ، تداوم و تعمیق آن نقش مثبت ایفا کرده است.
اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و تسخیر لانه جاسوسی از سوی آنان، یکی از بزرگ‌ترین حرکت‌های ضداستکباری در تاریخ انقلابهای مردمی بود که روح خودباوری و استکبارستیزی را بار دیگر در ملت ایران و نیز در دیگر ملت‌های محروم متبلور ساخت. این حرکت، اسطوره ابرقدرتی آمریکا را برای همیشه درهم شکست و فصل جدیدی از تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی را رقم زد.
مردم انقلابی ایران که عمری زیر چکمه دژخیمان غربی و به‌ویژه آمریکا، لگدمال شده بودند، با شنیدن خبر فتح لانه جاسوسی، در تایید این اقدام، ماه‌ها در جلوی سفارت تسخیرشده آن کشور اقدام به راهپیمایی نمودند. اما در کنار این تایید مردمی، شاهد اتخاذ مواضع گوناگون دیگری نیز بودیم. حضرت امام(ره) و نیروهای ارزشی که همراه واقعی انقلاب محسوب می‌شدند، عمل دانشجویان را به‌شدت مورد تایید قرار داده و از آن حمایت کردند و گروه‌های لیبرال و چپ و نیز سردمداران دولت موقت، به بهانه عدم تناسب این اقدام با اصول و شرایط بین‌الملل، به‌شدت از این عمل انقلابی انتقاد کردند تا آنجاکه دولت موقت استعفا نمود.
در واقع ‌اشغال سفارت آمریکا از این حیث دو بعد داشت: یکی سقوط دولت موقت و دیگری شفاف‌ شدن مواضع کلیه گروه‌ها، نیروها و جریان‌های سیاسی که به‌ظاهر یا واقعا با انقلاب همراه شده بودند.
اشغال سفارت، از نظر داخلی، به حاکمیت لیبرال‌ها و میانه‌روها پایان داد. لیبرال‌ها که عمدتا طیف جبهه ملی و نهضت آزادی را شامل می‌شدند، معتقد بودند که روحانیت و نیروهای مذهبی قادر به اداره کشور نیستند و تنها بروکرات‌ها و لیبرال‌ها از توانایی این کار برخوردارند. متاسفانه مشی سازشکارانه و حمایت‌گونه دولت موقت و عدم اعتقاد به خط امام و اقدامات انقلابی، موجب کندشدن حرکت انقلابی گردیده بود و مردمی را که با شور و شوق در انقلاب شرکت کرده بودند، از صحنه خارج نموده و چیزی نمانده بود انقلاب اسلامی بیست‌ودوم بهمن 1357 نیز مانند نهضت مشروطه و نهضت ملی‌شدن صنعت نفت، از مسیر اصلی خود منحرف شود. در این شرایط بود که اقدام ناگهانی و انقلابی دانشجویان، انقلاب را دوباره در مسیر اصلی آن قرار داد و سرعت و پویایی اولیه را به آن بازگرداند. در واقع تسخیر لانه جاسوسی و حمایت امام از این اقدام، موجب سقوط خط سازش شد و انقلاب را ازهمان‌ابتدا از افتادن در یک روش و اندیشه غلط حفظ نمود.
از سوی دیگر؛ شاید مهم‌ترین اثر تسخیر لانه جاسوسی را بتوان تثبیت خط امام دانست که به دنبال شفاف‌شدن مواضع نیروها و گروه‌های مختلف، صورت گرفت. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تمام نیروهای سیاسی موجود در جامعه ایران، علیرغم اختلافات و اهداف مختلف، در جبهه‌ای متحد و در مقابل نظام شاهنشاهی قرار گرفته بودند؛ اما به دنبال پیروزی انقلاب، به فاصله کوتاهی، کشور با ظهور و حضور ده‌ها گروه و سازمان سیاسی مواجه شد که هرکدام خط‌مشی خاص خود را داشتند. مسلما این گروه‌ها از جنبه‌های مختلف قابل تقسیم‌بندی هستند، اما از لحاظ اعتقادات ایدئولوژیک و مذهبی، احزاب مذکور به دو دسته مذهبی و غیرمذهبی تقسیم می‌شدند. گروه‌های غیرمذهبی متشکل از سازمان‌های مستقل و بزرگی مانند حزب توده، گروه‌های کوچک مختلف مارکسیست، جبهه ملی و دیگر گروه‌ها بودند. سازمان‌های سیاسی غیرمذهبی اکثرا دارای سابقه تشکیلاتی چندین‌ساله بودند و فعالیت بسیاری از آنها به دهه‌های 1330 و 1340 بازمی‌گشت. این گروه‌ها دارای تشکیلات، سازمان سیاسی و اهداف مشخص بودند که با توجه به تجارب سیاسی خود، صحنه فکری و تبلیغاتی انقلاب را به دست گرفتند.
در مقابل، طیف مذهبی و به‌اصطلاح بچه‌مسلمانها قرار داشتند. نیروهای خط امام(ره) و حزب جمهوری اسلامی کانون‌های اصلی این طیف به شمار می‌رفتند. آنها گرچه درواقع با حمایت اکثریت مردم بیشترین زحمات را برای انقلاب کشیده بودند اما ازآنجاکه فاقد تشکیلات و تجربه سیاسی بودند، کم‌کم جریان امور پس از پیروزی انقلاب تاحدزیادی به دست نیروهای مقابل افتاد و صحنه سیاست جامعه در دست آنها قرار گرفت. آنها ابتدا در دانشگاه‌ها دست به ایجاد دسته‌بندی سیاسی زدند و توانستند با منسجم‌کردن طرفداران خود و با برنامه تبلیغاتی منظم، قشر قابل توجهی از دانشجویان را به سمت خود جذب نمایند.
در میان جریان‌هایی که داعیه مذهبی داشتند، ازیک‌سو جریان روحانیت و نیز مردمی قرار گرفته بودند که پشت سر روحانیت حرکت می‌کردند و در سمت دیگر، جریان‌های به‌اصطلاح روشنفکری حضور داشتند که تضادشان با امام و امت هنوز آشکار نشده بود و از جمله در راس آنها گروهک منافقین و نهضت آزادی قرار داشتند. منافقین در آن زمان جاروجنجال تبلیغاتی شدیدی برپا کرده و در مسیر تضعیف انقلاب قدم برمی‌داشتند، به‌طوری‌که خود را سردمدار مخالفت با امپریالیسم دانسته و بچه‌مسلمانها را مرتجع معرفی می‌نمودند تاجایی‌که عده‌ای از همین جوانان مسلمان به‌دلیل نداشتن تشکیلات قوی، مرعوب فضای تبلیغاتی آنان شدند.
اما تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان پیرو خط امام(ره) به‌یکباره آنان را به درون ساخت قدرت تزریق کرد. این عده که تا پیش‌ازاین تجربه چندانی از کار اجرایی نداشتند، با ساماندهی کمیته‌های مختلفی برای اداره گروگان‌ها، تنظیم معاملات خود با جهان خارج و گروه‌ها و احزاب سیاسی مختلف داخلی، برگزاری سمینارها و کنفرانس‌های مختلف و بسیاری امور دیگر، در زمان کمتر از دو سال برای برعهده‌گرفتن پست‌های حساس سیاسی آماده شدند و نظام، با حضور مدیرانی مواجه شد که بین 25 تا 35 سال سن داشتند ولی توانایی خود را برای برعهده‌گرفتن مناصب مختلف نشان داده بودند.
در عین حال، ‌اشغال لانه جاسوسی باعث شد فعالیت‌های جاسوسی و خرابکارانه سفارت آمریکا که سعی در تخریب اوضاع کشور به زیان نیروهای اصیل انقلابی داشت، متوقف گردد. افشای اسرار سفارت، موجب شد زحمات سی ‌ساله دولت آمریکا و سازمان سیا به‌منظور نفوذ در جامعه ایرانی و استخدام نیروهای مناسب برای بهره‌برداری در زمان مطلوب، نقش بر آب شود. علاوه‌براین، بسیاری از اسرار و ارتباطات سازمان سیا با سازمان‌های جاسوسی دیگر و شگردهای خاص این سازمان‌ها افشا گردید. در نتیجه این افشاگری، سیستم و نظام اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در منطقه تاحدزیادی مختل گردید.
یکی دیگر از تاثیرات مهم ‌اشغال لانه جاسوسی، رفع خودباختگی بود. مردم ایران در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه و مقابله با شاه به‌عنوان یکی از مظاهر استکبار را تجربه کرده بودند اما خودباختگی برخی افراد در مقابل قدرت پوشالی غرب و به‌ویژه آمریکا، هنوز برطرف نشده بود و تاثیرات آن در جامعه ایران کماکان ادامه داشت. با تسخیر لانه جاسوسی، بت غرب بر زمین افتاد و نه‌تنها در ایران بلکه در جهان، اسطوره قدرت آمریکا درهم شکست. آمریکا در طول حیات خود چنین ضربه مهلکی را متحمل نشده بود و مردم دلیر ایران با حمایت خود از این اقدام انقلابی، از بعد سیاسی به یک رشد سریع و جهشی قابل توجه دست یافتند که مهم‌ترین عامل آن، رفع خودباختگی در برابر قدرت ظاهری آمریکا بود.