نگرانی اصلاحطلبان از محاکمه مسببان وضعیت فعلی
سرویس سیاسی-
روزنامه اصلاحطلب شرق در شماره پیشین خود بار دیگر از نظارت مجلس بر عملکرد مسئولان و دولتمردان نگران و ناراحت شده و در گزارشی نوشته است: «بهارستان مدتهاست تغییر کارکرد داده و به محکمهای «بدون ایجاد امکان دفاع برای متهمان» برای محاکمه مسئولان دولت قبل تبدیل شده است؛ البته تاکنون هیچیک از گزارشها و اتهامات وارده به دولتمردان قبل توسط قوه قضائیه مورد رسیدگی قرار نگرفته و مشخص نیست بابت ادعاهای مطرحشده اسناد و مدارکی وجود دارد یا خیر؟ بعد از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و آذریجهرمی، اکنون نوبت به زنگنه و ابتکار رسیده تا مجلس پروندهای برای شکایت از این دو را به قوه قضائیه ارسال کند.»
این روزنامه در حالی مجلس را محکمهای عنوان کرده و از نظارت مجلس نگران شده که یکی از دو کارکرد اصلی مجلس نظارت است. همچنین مجلس محکمه نیست بلکه آنجا گزارشها قرائت میشود و سپس به قوه قضائیه ارسال میگردد. در مقابل ادعای عدم تایید اتهامات به دولتمردان قبل (دولت مورد حمایت اصلاحطلبان) باید گفت که این گزارشها اخیرا ارسال شده و تا بررسی و اعلام نظر قوه قضائیه زمان لازم است.
در ادامه گزارش شرق میخوانیم: «گزارش «رسیدگی به تخلفات وزارت نفت و سازمان حفاظت محیط زیست در ارائه گزارش ناصحیح درخصوص بنزین تولیدی صنایع پتروشیمی» پس از قرائت در صحن علنی مجلس، به قوه قضائیه ارجاع داده شد. گزارشی که صراحتا سعی در توجیه اثرات منفی بنزین آلوده و بیکیفیت داخلی از سال ۱۳۸۹ و نادیدهگرفتن تأثیر آن بر افزایش سرطان و آلودگیهای محیطزیستی دارد تا بتواند نام ابتکار و زنگنه را بهعنوان متهم در این پرونده قرار دهد.»
در این باب باید متذکر شد که کسانی مانند زنگنه و ابتکار به قول گزارش مجلس و شماری از طیف اصلاحطلب علیه بنزین تولید داخل به جوسازی هوچیگری پرداختند و با موج سواری بر روی احساسات مردم و نگرانی آنها برای سلامتی خود به انتشار اخباری نادرست مبادرت ورزیده و بنزین تولید داخل را باعث آلودگی هوای شهرهای بزرگ عنوان کردند.
پس از آنکه تولید بنزین در پتروشیمیها متوقف شد و دوباره واردات بنزین از سر گرفته شد (که منافع بسیاری برای عدهای داشت) اما شاخص آلودگی شهرهای بزرگ کم نشد و به زودی مشخص گردید که اساسا عنوان کردن «اثرات منفی بنزین آلوده و بیکیفیت داخلی» تنها برای فریب افکار عمومی بوده و اکنون نیز روزنامه شرق سعی در تکرار آن فریب دارد.
لازم به یادآوری است که روزنامه شرق از حامیان پروپا قرص زنگنه بوده و در مدت وزارت وی از او با عناوینی مانند «شیخ الوزرا» نام میبرد و برای نمونه در گزارشی آورده بود: «...از این تكنوكرات [زنگنه]، بهعنوان دومين مرد ديپلماسي ايران ياد ميشود.»
اولین گام برای اقتصاد این است که با دنیا تعامل کنیم!
روزنامه ابتکار در مطلبی به نقل از کارشناس بازار سرمایه نوشت: «متاسفانه کار بازار سرمایه از شعار، وعده و اعتماد گذشته است. افرادی که سال گذشته با وعدههای دولت دوازدهم تمام دارایی خود را به بورس وارد کردند با اتفاقاتی که در نیمه مردادماه سال گذشته رخ داد نیمی از سرمایههای خود را از دست دادند. سهامداران ما طی یک سال اخیر در بازار سرمایه سرخورده شدند و حالا آرام آرام متوجه میشوند که تحقق تمام وعدهها در بازار امکانپذیر نیست و به دنبال راهی هستند که هرچه سریعتر بتوانند سرمایههای خود را از بورس خارج کنند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «واقعیت این است که بازار سرمایه ما با توجه به اتفاقاتی که از اواخر سال ۹۸ تا همین امروز رخ داده است آسیب جدی را شاهد بوده و اکنون نمیتوان با راهکارهای موقتی آن را زنده نگه داشت... متاسفانه از گذشته تاکنون من برنامهای را از سوی نهادهای مسئول ندیدهام که بخواهند بخش واقعی اقتصاد را سامان بدهند.»
ابتکار نوشت: «این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر بهبود روابط بینالمللی ادامه داد «اولین گام برای بهبود وضعیت بخش واقعی اقتصاد این است که ما بتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم. تا زمانیکه چنین فضایی شکل نگیرد بخش واقعی اقتصاد ما بهبود نخواهد یافت و در پی آن امیدی برای بهبود بازار سرمایه هم نمیماند.»
مدعیان اصلاحات گمان میکنند که همه دنیا یعنی آمریکا!. آنها در حالی میگویند که با دنیا تعامل کنیم که گویا جمهوری اسلامی با دنیا قهر است! همین چند وقت پیش بود که ایران به عضویت شانگهای درآمد، مذاکرات دیپلماتیک ایران با برخی کشورهای منطقه و اروپا در رسانهها منتشر شد. عضویت در سازمانهای بینالمللی و منطقهای و فرامنطقهای یا عهدنامهها و توافقنامهها و... همکاریهای بلندمدت ایران با چین و روسیه و روابط دیپلماتیک با بسیاری از کشورهای اسلامی و اروپایی و... یعنی تعامل با دنیا.
نکته مهم آنکه مگر رئیسدولت تدبیر و امید در 8 سال گذشته زلف همه مشکلات کشور را به خارج گره نزد؟ چطور مدعیان اصلاحات میگویند اولین گام برای اقتصاد تعامل با دنیاست؟
بی گناه دانستن دولت تدبیر و امید
روزنامه شرق همچنین در سرمقاله خود با عنوان «زدن گردن مسگر» به قلم مصطفیهاشمی طبا آورد: «مطابق معمول صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در روز 20 مهرماه جاری مصاحبهای مفصل و زنده درباره روابط ایران و جمهوری آذربایجان برگزار کرد که ظاهرا هدف آن تداوم حمله به دولت آقای حسن روحانی و مقصر شناختهشدن او در مسائل اخیر مرزهای شمال غربی ایران بود.»
در بخش دیگری از این نوشتار میخوانیم: «حال هم ترجیعبند همه مسائل ایران از نظر صداوسیما، حسن روحانی است و همهچیز را مرتبط با رفتار او و دولت هشتسالهاش میدانند. تردیدی نیست که دولت روحانی میتوانست در امور کشور عملکرد بهتری داشته باشد و نیز دولت روحانی همراه با تصمیمات اتخاذشده از سوی حکمرانی میتوانست شرایط جاری را دگرگون کند اما دولت روحانی که مجری مقامات کشور و از جمله مجلس شورای اسلامی است، دستورالعملی درباره چگونگی اداره کشور نه دریافت کرد[!!] و نه مورد سؤال جدی قرار گرفت. طبعا موارد مختلفی در اداره کشور را میتوان یافت که حسب ادعا امکان بهتر ادارهکردن آن وجود داشت اما تاکنون هیچکس نگفته که دولت روحانی در زمینههای مختلف چگونه باید عمل میکرد. در طول هشتسال هم ارائه طریقی عملی از سوی مقامهای مربوطه برای بهترشدن وضع صورت نگرفته... همچنانکه معلوم نیست اگر دستورالعملی هم به او داده میشد، نتیجه مطلوب به بار میآورد.»
در این باره لازم به ذکر است که عنوان سرمقاله که بخشی از یک ضرب المثل است (گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری) تلویحا دولت تدبیر و امید را بیتقصیر عنوان کرده است. در این مورد نویسنده سرمقاله را به برخی یادداشتهای وی در سالهای گذشته ارجاع میدهیم که ظاهرا در مورد ایرادهای دولت قبل نگاشته شده بود.
نکته دوم اینکه به دولت تدبیر و امید در اکثر موارد راهکار و دستورالعمل داده شد اما دولت قبل با غروری خاص عادت به ندیدن آنها داشت. برای نمونه در فقره برجام هم گوشزد شد به آن دولت و هم راهکارها به عنوان خطوط قرمز ارائه شد اما متاسفانه آن دولت با خوشبینی مفرط به غرب باعث وضعیت این روزهای برجام شد. یا برای نمونهای دیگر در مورد بودجه نویسی و یا کم کردن مخارج زاید بارها به دولت قبل گوشزد شد اما نتیجه آنچه بود؟
اما در این باره که اجرای دستورالعملهای گوشزد شده هم ممکن بود وضعیت را تغییر ندهد باید عنوان کرد که چنین گزارهای از اساس باطل است چرا که در مورد هر چیزی میتوان این قبیل اما و اگرها را به کار برد و به کار بردن آن در این نوشتار سفسطهای برای فریب مخاطبان است.
لازم به یادآوری است که نویسنده سرمقاله فوق که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود با وجود آنکه انصراف نداده بود اما گفت که خود به حسن روحانی رای میدهد که با این کار سعی در ترغیب مردم به رای دادن به وی داشت.
حمله روزنامه اصلاحطلب به طرح دولت برای مسکن
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در گزارشی به عنوان «ابهامات طرح جنجالي دولت براي مسكن» نوشت: «اين پروژه يكي از وعدههاي انتخاباتي ابراهيم رييسي بود كه البته منتقدان بسياري هم داشت كه اساسا امكان اجراي اين پروژه را با توجه به شرايط اقتصادي كشور زير سؤال ميبردند.»
این روزنامه همچنین نوشت: «متاسفانه در هيچكدام از اين پروژههاي گذشته هيچگاه مطالعه ميداني با درگير كردن اساتيد دانشگاهي با رشتههاي مرتبط صورت نگرفته است تا خواستههاي مصرفكننده نهايي را هم لحاظ كنند و به اعتقاد ما ايندست از اقدامات به صورت غيرعلمي پيش ميرود.»
گفتنی است این روزنامه اصلاحطلب درحالی به جو سازی علیه طرح دولت برای مسکن پرداخته است که، گزینه مطلوب و مورد تاییدشان برای وزارت راه و شهرسازی یعنی عباس آخوندی با تفکرات و تصمیماتی که بر آنها پافشاری مینمود، وضعیت بازار مسکن را به شکل فاجعهبار فعلی رساند. وی از سال۹۲ تا۹۷ در دولت یازدهم و دوازدهم، وزیر راه و شهرسازی بود. اما غیر از تمسخر ایده دولت قبلی (مسکن مهر) که توانست ده میلیون نفر از اقشار پایین و متوسط را صاحب خانه کند و از رنج مستاجری برهاند، هیچ اقدام مثبتی انجام نداد و در مراسم تودیع خود نیز با وقاحت گفت: افتخارش این بوده که حتی یک واحد مسکونی نساخته است.
مسکن در دولت مورد حمایت جریان اصلاحات تورم ۶۹۰ درصدی (تقریبا هفت برابری) را تجربه کرد. تورمی که در سالهای گذشتهگریبان کشور را گرفته خانه دار شدن را تبدیل به رویا کرده در حالی است که دولت هم در هشت سال گذشته هیچ برنامهای برای تامین مسکن اقشار ضعیف و متوسط نداشته است. حالا رسانههای اصلاحطلب که سابقه حمایت از چنین دولت و وزیری را داشتهاند وقیحانه به طرح دولت سیزدهم برای مسکن حمله کرده و آن را غیر علمی و غیر عملیاتی میخوانند.