بازگشت خزنده طرح «نکاشت» به بهانه کمآبی
قاسم رحمانی
فصل کشت پاییزه فرا رسیده و از مدتی قبل، بحث کمآبی دوباره داغ شده است. بر اساس آنچه اعلام شده میانگین بارش در کشور کمتر از سال گذشته بوده است. در اینکه بارش کم بوده و منابع بارشی کاهش یافته شکی نیست اما اینکه آماردهندگان بلافاصله بر لزوم توقف کشت محصولات کشاورزی به شکلی عجیب اصرار میکنند، بیآنکه توجه کنند که میتوان از منابع دیگر برای کشاورزی استفاده کرد، سؤالبرانگیز است.
مسئولان دولتی میگویند که از سهچهارم بارش استفاده بهینه نمیشود و دیگر منابع آبی همچون دریا و ژرف هم بلااستفاده مانده است. مسئله کمبارشی که سالهاست به نام خشکسالی خوانده میشود، بهانهای شده در دست مخالفان خودکفایی کشاورزی که طرح فاجعهبار «نکاشت» را اجرا کنند.
برآیند نظرات مختلف کارشناسان نشان میدهد که ایران کشوری نه کم آب و نه پر آب است اما عدهای اصرار دارند، ایران را کشوری خشک جلوه دهند. در ایران، پنج منبع آبی وجود دارد که نزولات آسمانی، چاه، دریا، آبهای بازیافتی و آب ژرف است اما فقط از دو منبع نزولات آسمانی و چاه آن هم بهصورت ناقص و نابهینه استفاده میشود. در چنین شرایطی، مشاورههایی از برخی مسئولان به دولتمردان داده میشود که میتواند نتایج فاجعهباری برای امنیت غذایی به دنبال داشته باشد.
طرح نکاشت چیست؟
جستوجو در رسانهها و منابع دانشگاهی نشان میدهد که «نکاشت»؛ طرحی است که به بهانه کمآبی و نجات دریاچه ارومیه از ابتدای دولت قبل کلید خورد و کمکم در دیگر نقاط کشور هم اجرا شد. در این طرح، به بهانه پر آب شدن دریاچه ارومیه و دیگر تالابهای کشور، توقف یا کاهش شدید کشت محصولات کشاورزی مطرح و اجرا شد. طرفداران اصلی این طرح، برخی مدیران قدیمی وزارت کشاورزی و بعضی اعضای خانه کشاورز هستند که با خودکفایی تولید زراعی، مخالفند. در سال 92 خبرگزاری نسیم گزارش داد که عیسی کلانتری؛ وزیر کشاورزی دولتهای سازندگی و اصلاحات که بعداً رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست شد، به شدت پیگیر اجرایی شدن طرح نکاشت است و از حمایت حسن روحانی؛ رئیسجمهور(سابق) هم برخوردار است.
با آغاز سال 93 کمآبی در کشور ابعاد جدیدی به خود گرفت. برخی آمارها درخصوص میزان مصرف آب در کشور حکایت از مصرف 92 درصدی آب در بخش کشاورزی داشت، حال آنکه مجموع آب شرب، صنعتی و هدررفت در سیستم آبرسانی حدود 35 درصد بود. این آمار غلط، جو شدیدی را علیه کشاورزی کشور ایجاد کرد و سودجویان عرصه واردات، فرصتی برای القای بازده پایین کشاورزی در کشور پیدا کردند. البته بعدا طرحی به عنوان «بهکاشت»، جایگزین شد که به تغییر شیوه و میزان آبیاری محصولات کشاورزی میپرداخت.
به عنوان مثال عباس کشاورز؛ معاون زراعت وزیر وقت جهاد کشاورزی گفته بود که بخشی از برنامهها این است که فصل کشت برخی محصولات تغییر کند. به عنوان مثال چغندر را به جای آنکه در فصل بهار بکاریم، در پائیز این محصول کاشت شود که مصرف آب را 40 تا 50 درصد کاهش میدهد اما اکنون رئیس مرکز خشکسالی میگوید در پاییز هم کشت نکنید!
هشدار درباره یک پیشنهاد خطرناک
احد وظیفه؛ رئیس مرکز خشکسالی کشور در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: «در سهماهه پاییز بارشها کمتر از متوسط بلندمدت خواهد بود که با وجود شرایط خشکسالی، کشاورزی در نیمه نخست پاییز برای کشت پاییزه فراهم نیست، از این رو باید برای آغاز کشت از نیمه دوم پاییز در غرب و شمال غرب منتظر بارش بود.»
در واقع این مسئول نه تنها، مخالف کشاورزی در نیمه نخست پاییز است بلکه برای کشت در نیمه بعدی هم شرط بارش را قرار میدهد. این پیشنهاد، همان طرح «نکاشت» است که مخالفان خودکفایی کشاورزی، در دولت قبل به کار گرفته و موجب وابستگی غذایی کشور شدند. آنها به جای تأمین آب از دریا و استفاده بهینه از بارشهای موجود، صورت مسئله را پاک کردند.
سازمان هواشناسی هم دائما خبر از یک پاییز خشک میدهد. جالب اینکه برخی کارشناسان میگویند حتی اگر سیلاب هم بیاید، خشکسالی از بین نمیرود و در پایان هم نکاشت را پیشنهاد میدهند، حال آنکه طرحهایی چون انتقال آب دریای عمان در دست اقدام است که فاز اول آن در دولت قبل به بهرهبرداری رسید.
نگاهی به اخبار محیط زیستی نشان میدهد برخی مدعیان فعال محیط زیست، با برداشت آب از دریا، آبهای ژرف، سدسازی و هر طرحی که امنیت آب و غذای کشور را تضمین کند، مخالفند و در انتها، نسخه نکاشت میپیچند.
یک کارشناس اقتصادی میگوید: «در حالی که بیآبی روستاهای خوزستان به آبنرسانیهای دولتهای سازندگی و اصلاحات به روستاهای کمتر از 20 خانوار آن زمان مربوط است که حالا پرجمعیتتر شدهاند و باید این روستاها تجمیع میشد، این مسئله را به کمبود آب ربط دادند. آن هم در استانی که پر آبترین رودخانههای کشور را داشته، همواره با سیلاب مواجه است و به دریا هم راه دارد.»
محسن فراهانی میافزاید:«طرح فاجعهبار نکاشت از سوی سازمان هواشناسی، محیط زیست و برخی دیگر در حالی تجویز میشود که سیلهای نوروز سال 98 همه این سازمانها و به تبع آن، مسئولان ارشد دولت را غافلگیر کرد و کشت برنج در خوزستان تا حدی سیلابها را خنثی کرد.»او تصریح میکند:«القای غلیظ خشکسالی، به امر جناحی و سیاسیبازی یک جریان خاص تبدیل شده که به هر قیمت میخواهد ایران را در حوزه کشاورزی و غذا وابسته نگه دارد تا محصولات تراریخته(سرطان) وارد کند.»
کشاورزیهراسی؛ خیانت به کشور
خلیل روشن ابرقویی؛ عضو شورای مرکزی خانه کشاورز که جزء مخالفان اجرای طرح نکاشت بود گفته بود: «همه جای کشور با مشکل کمآبی روبهرو است و نباید شرایطی را فراهم کرد که با مشکل کشاورزیهراسی در کشور مواجه شویم.»
دکتر عبدالمجید شیخی؛ مشاور وزیر اسبق کشاورزی نیز در گفت وگو با «نسیم» با انتقاد از اجرای طرح نکاشت گفته بود: «اجرای این طرح در نهایت به حقوق بگیر کردن کشاورزان و به خطر افتادن امنیت غذایی میانجامد. البته این عمل سرآغاز یک جریان براندازی است که چند ماه است رسانههای بیگانه نیزشروع کردهاند. یک سنت سیئه و مخالفت علنی با اقتصاد مقاومتی و خودکفایی است و امنیت غذایی را خدشهدار میکند.»
او افزوده بود: «تنها در کشور آمریکا چنین عملی به نیت کاهش تولید در مواقع وجود مازاد عرضه و حفظ قیمتهای هدف صورت گرفته است واین مسئله برای این کشور به زعم خودشان توجیه مناسبی داشته زیرا برای تنظیم بازارهای جهانی صورت میگیرد و ناشی از روحیه زیادهطلبی و استکباری آنها است.»
محمدرضا اسکندری؛ وزیر جهادکشاورزی دولت نهم هم طرح نکاشت را خیانتی به کشور عنوان کرده و گفته بود: «تعطیلی کشاورزی به معنای بیکار کردن جمع کثیری از مردم این کشور است که برخلاف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی میباشد. » او تصریح کرده بود:«ما نمیگوییم متوسط مصرف آب در هر هکتار زمین کاشت گندم هشت هزار مترمکعب در یک دوره باشد بلکه با 3300 مترمکعب نیز میتوان همان تولید را انجام داد.»
نتیجه نکاشت
نتایج طرح نکاشت، به ویژه در سال آخر دولت روحانی در آمار واردات کشور خود را نشان داده است. مهدی میراشرفی؛ مدیرکل گمرک ایران میگوید: «10 قلم
اول کالاهای وارداتی کشورمان در ششماهه اول سال 1400 را تلفن همراه، ذرت، سویا، روغن دانه آفتابگردان، کنجاله سویا، گندم، جو، شکر، روغن پالم و روغن خام تشکیل میدادند.» بر اساس اعلام این مدیرکل، از
10 قلم اول وارداتی کشور، اولی گوشی تلفن همراه و
9 مورد بعدی محصولات کشاورزی است و هشت میلیارد و 900 میلیون دلار فقط صرف واردات 25 قلم کالاهای اساسی شده است.»
همچنین به دلیل تعیین نرخ خرید تضمینی پایین برای گندم و فشار طرفداران نکاشت به بهانه خشکسالی، بر اساس اعلام مراکز آماری، ایران در سال 1400 مجبور به واردات هشت میلیون تن از این محصول راهبردی شده است، حال آنکه تا پیش از آن به خودکفایی رسیده بود.
محسن فراهانی؛ کارشناس اقتصادی میگوید: « کشت برنج خوزستان در سال 99 حاصل تعیین قیمت پایین برای خرید تضمینی گندم بود. همزمان به دلیل کاهش کشت برنج در شمال کشور به بهانه خشکسالی، قیمت برنج افزایش یافت و کشاورزان را به کشت این محصول تشویق کرد. کاهش کشت برنج در سال گذشته، بازار این کالا را به چنین روزی انداخت که اکنون شاهدیم.»
کشت دیم برای کشور کمآب!
در حالی که سازمانهای هواشناسی، محیط زیست و مرکز خشکسالی از خشکسالی گسترده و بیسابقه خبر میدهند، ساداتینژاد؛ وزیر جهاد کشاورزی میگوید که «70 درصد اراضی کشاورزی را باید به کشت دیم اختصاص دهیم، کاری که همه دنیا انجام میدهند.»
یک کارشناس اقتصادی میگوید:«در کشوری که میگویند بارش کم داریم، چگونه دیم بکاریم؟ اگر منظور از همه دنیا؛ اروپا یا جنوب شرق آسیاست آنها بارش زیادی دارند و این نسخه در ایران جواب نمیدهد.»
با توجه به تناقض طرح دیمکاری با گزارشهای خشکسالی و اینکه اولین و دومین «نمیتوانیم» در دولت جدید از وزارت جهادکشاورزی بیرون آمد، این نگرانی وجود دارد که کشور به هدف خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی نرسد.
سید جواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی میگوید: «به دلیل شرایط اقلیمی، 50 درصد نیاز کشور به نهادههای دامی را نمیتوانیم تولید کنیم.»
علی کیانیراد؛ رئیس مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی هم در گفتوگو با خبرگزاری مهر میگوید:«ما جز چهار محصول، در سایر محصولات امکان خوداتکایی داریم.
در کشور ما به دلیل شرایط آب و هوایی و منابع پایه امکان خودکفایی در دانههای روغنی، چغندرقند، نیشکر و ذرت وجود ندارد. ضمن اینکه در حوزه دانههای روغنی حداکثر ۵۰ درصد امکان خوداتکایی وجود دارد و اگر مصرف سرانه روغن در کشور ما که دو برابر میانگین جهانی است کاهش پیدا کند ضریب خوداتکایی میتواند تا ۵۰ درصد قابل حصول باشد.»
او میافزاید:«در حوزه قند و شکر نیز ما ۴۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی مصرف داریم و در حوزه مرغ و گوشت قرمز نیز با همین وضعیت مواجه بودیم که اخیرا به دلیل افزایش قیمت گوشت قرمز، سرانه مصرف آن مقداری کاهش یافته است.»
این ادعا در حالی مطرح میشود که طبق اعلام فائو، میانگین مصرف جهانی گوشت قرمز برای هر نفر،
12 کیلوگرم است که در ایران هم همین میزان بود. سرانه مصرف گوشت در ایران در سه سال اخیر ابتدا به هشت و سپس به شش کیلوگرم کاهش یافت اما در جهان، میانگین مصرف گوشت حدود سه درصد کاهش یافته است.
یک مجبوریم غلیظ!
جالب است که این مسئول وزارت جهاد کشاورزی میگوید که « طبق اصل ۳ و ۴۳ قانون اساسی تمامی دولتهایی که در جمهوری اسلامی ایران سر کار میآیند باید هدفشان افزایش ضریب خوداتکایی و خودکفایی باشد و این یک اجبار قانونی است. بنابراین اگر ما به قانون اساسی اعتقاد داریم باید این مسئله را نیز بپذیریم.» اما بعد چهار محصول را استثنا میکند!
رضا حسینی؛ کارشناس اقتصادی با تاکید روی جمله «مجبوریم در تولید محصولات کشاورزی خودکفا شویم» میگوید: « اگر دشمنان عنود و حسودی نداشتیم، صرفا به دلیل رقابتهای میان کشورها به ویژه در امر حساس غذا، مجبور به خودکفایی در زنجیره تولید از مزرعه تا محل عرضه بودیم، حال با وجود دشمنیهای مختلف، غلظت کلمه مجبوریم بیشتر میشود. وقتی مسئول اول تولید غذا میگوید نمیتوانیم 50 درصد نهادهها یا دانههای روغنی را تولید کنیم، دشمن روی همان نقطه ضعف، تمرکز میکند.»
کامران رضایی؛ دیگر کارشناس اقتصادی میگوید: «فائو قبل از گرانی سالهای 97 به بعد کشور، گزارش داده بود که مصرف روغن در ایران به ازای هر نفر 22 کیلوگرم و میانگین سرانه مصرف این کالا در جهان، 12 و نیم کیلوگرم است. همچنین مسئولان وزارت جهادکشاورزی در آن سالها بارها گفتند که 90 درصد دانههای روغنی مورد نیاز کشور وارداتی است.»
وی میافزاید:«به دلیل گرانیهای سرسامآور سالهای اخیر، با کاهش 40 درصدی مصرف روغن در کشور، به میانگین مصرف جهانی رسیدهایم اما برای تأمین روغن مورد نیاز فعلی، تولید دانههای روغنی باید پنج تا شش برابر شود.
در دوره وزارت محمود حجتی، طرحی آغاز شد که سالانه 10 تا 15 درصد به تولید دانههای روغنی افزوده شود و در سال اول نیاز کشور را به 75 درصد تنزل داد اما پس از او، این طرح رها شد و واردات 90 درصدی دانههای روغنی، بازگشت.» اگر چه کمبارشی وجود دارد
اما فعالیت برخی وابستگان به چهرههای خاص سیاسی– فکری، در واردات برخی محصولات و دیگر کالاهای کشاورزی، این شائبه را برانگیخته که پشت همه مخالفتها با تأمین آب و خودکفایی کشاورزی؛ منافع سیاسی اقتصادی امنیتی عدهای است.