تعریف مدعیان اصلاحات از مذاکره ؛ دادن امتیاز نقد و گرفتن مشتی وعده!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «از بزنگاه برگزاري انتخابات رياستجمهوري سيزدهم تاكنون گذشت، واكاوي كنيم و كمي در نوع موضعگيري اصولگرايان نسبت به برجام و مذاكرات و حتي فراتر از آن، كليت رابطه جمهوري اسلامي با دولتهاي جهان و جامعه جهاني دقيقتر شويم، درخواهيم يافت كه حتي آن تعبير «دلواپسان» هم ديگر توصيف روشني از رويكرد و راهبرد محافظهكاران به دست نميدهد. آنان ديگر نهتنها نابرجامي نيستند و هيچ ضديتي با مذاكره با قدرتهاي جهاني ندارند، بلكه بهروشني گاردشان را پايين آورده و نسبت به آنچه روزگاري مصداق خيانت به ملت و مملكت ميخواندند، دلواپس نيستند.»
چنین ادعایی از سوی مدعیان اصلاحات در حالی مطرح میشود که رئیسجمهور و وزیر امور خارجه دولت سیزدهم صراحتا تاکید کردهاند «مذاکره برای مذاکره سیاست ایران نیست و مذاکره باید معطوف به تأمین منافع مردم ایران باشد»، موضعی که از آغاز مذاکرات هستهای مورد تاکید منتقدان برجام بوده است.
این درحالی است که مذاکره مورد نظر جریان مدعی اصلاحطلبی که طی 8 سال گذشته جز نابودی اقتصادکشور و معیشت مردم و اضافه شدن صدها تحریم دیگر به تحریمهای قبلی دستاوردی نداشت، دادن امتیازات یکطرفه به طرف غربی در ازای وعدههای پوچ است.
برجام اگر اعتبار و آبرویی داشت، باید اجرایی میشد تا تحریمها برداشته شود و از این جهت دلیل نداشت که یک دور مذاکرات دیگر تحت عنوان مذاکرات وین برای بازگشت طرف عهد شکن برگزار شود. وقتی جنازه متعفن برجام روی زمین مانده، هیچ دلیلی ندارد که نظام بخواهد آن عبرت پرخسارت را دوباره تکرار کند. البته حساب شیدائیان یا مأموران آمریکا که بخواهند این دیوانگی دوباره (تعبیر آقای روحانی) را تجویز کنند، جداست. لذا رویکرد دولت جدید و حامیان آن در باب مذاکرات کاملا روشن است، دولت آمریکا قبل از هر اتفاق دیگری، باید تحریمها را به طور روشن و واقعی لغو کند، تا دوباره بتواند به میز ۵+۱ در برجام برگردد؛ البته آنجا هم قرار نیست کسی مجدداً درباره برجام یا تعهدات فراتر از آن، مذاکره جدیدی انجام دهد. حساب انتقام بانیان و عاملان جنایت علیه شهیدان سلیمانی و ابومهدی مهندس هم، حساب جدایی است و مشمول مرور زمان یا نحوه رفتار آمریکا با برجام نمیشود.
شانگهای هم به FATF و برجام گره خورده!
روزنامه اینترنتی همدلی در مطلبی نوشت: واقعیت این است که پیوستن به پیمان شانگهای و اینکه بالاخره اعضای این سازمان بعد از سالها پذیرفتند ایران عضو رسمی آنها شود، حتما امر مبارکیست، ولی واقعیت بزرگتر و ملموستر این است که هم اعضای پیمان شانگهای و هم ایران و از سوی دیگر جامعه جهانی میدانند زمانی ایران میتواند در این سازمان به تبادل اقتصادی بپردازد و موفق باشد و روی همکاری سیاسی و اقتصادی و حتی یارگیریهای سیاسی با آنها حساب باز کند که بتواند قضیه برجام و افایتیاف(FATF) را به سامان برساند.
در ادامه این مطلب آمده است: آگاهان سیاسی و اقتصادی نیک میدانند که ایران حتی اگر عضو هر پیمان بزرگ و قوی اقتصادی و سیاسی دیگر هم شود، همانگونه که اکنون دو قدرت بزرگ شرق و جهان، مثل روسیه و چین، به ظاهر در زمره همپیمانان تهران به شمار میروند و پیمانهای 25ساله با چین و روسیه یا کشور دیگری منعقد کند، راهی ندارد که باید از جاده برجام بگذرد. تا زمانی که جاده برجام بسته است یا به اصطلاح برجام دوباره زنده نشود، امکان هیچ نوع گشایشی در عالم اقتصادی و چه بسا سیاسی برای ایران فراهم نخواهد شد.
دروغ اصلاحطلبانه در روز روشن!
روزنامه شرق هم در شماره دیروز خود در ادامه تحریف واقعیتها به موضوع پیوستن کشورمان به پیمان شانگهای پرداخت و نوشت: «...[ایران] به سبب همجواری منطقهای میتوانست تحت تأثیر پیامدهای شکلگیری این سازمان [شانگهای] قرار گیرد و اعلام کرد خواهان عضویت در این سازمان است و در این راه تلاش کرد و بالاخره موفق شد در سال 2005 به عضویت ناظر در این سازمان درآید و در پی آن بالاخره سند عضویت دائم ایران در شهریور ١٤٠٠ یعنی سال ٢٠٢١ به تأیید رسید و ایران نیز عضو دائمی این سازمان شد.»
این روزنامه نوشت: «در این سالها مهمترین مانع پیوستن ایران به سازمان شانگهای از منظر حقوقی، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بود که سازمان ملل نیز با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ مبنی بر لغو تحریمهای گذشته، راه را برای پیوستن کشور عزیزمان به سازمان شانگهای هموار کرد.»
شرق همچنین مدعی شد: «با تلاشهای دولت یازدهم درخصوص برجام و رفع موانع حقوقی و سیاسی، روند شکلگیری مشارکت جامعی بین تهران و پکن از سر گرفته شد و ایران مجدد درخواست عضویت دائم خود را به این سازمان ارائه داد.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات که تا پیش از برگزاری اجلاس شانگهای مدعی شده بودند تحریمها مانع عضویت ایران در این سازمان خواهد شد، پس از رسوا شدن در این دروغ بزرگ، در اقدامی وقیحانه و البته سفیهانه ابتدا سعی در کم اهمیت جلوه دادن عضویت ایران در این سازمان داشتند و در ادامه در موضعی مضحک مدعی شدند که این دستاورد ماحصل تلاشهای دولت روحانی بوده است!
این طیف نمیخواهند «پیوستن ایران به شانگهای» در دولت رئیسی ثبت و ضبط شود، سعی میکنند این شکوفایی را در نطفه خفه کرده و با آیه یاس خواندن بگویند که تا برجام حل نشود، شانگهای کاری از پیش نمیبرد! البته لازم به ذکر است که آنها پیش از این، هر چیزی را به برجام ربط میدادند؛ از آب خوردن مردم و مشکلات محیط زیستی تا دارائیهای بلوکه شده ایران، خرید واکسن و قرارداد استراماچونی.
ایران قبلا به تعهدات برجامی خود عمل کرد ولی مزد آن را نگرفت
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اگر مذاکرات صورت بگیرد ولی طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکند، فایدهای ندارد. به همین دلیل رئیسجمهور هشدار داد اگر طرف مقابل میخواهد پای میز مذاکره بیاید، حتما باید به تعهداتش عمل کند و ما حرف زدن صرف را قبول نداریم. بنابراین پیشبینی میکنم فشار و یک مطالبه جدی از سوی سایر کشورها نسبت به آمریکاییها وارد خواهد شد و از آنها میخواهند تحریمهای برجامی را کاملا علیه ایران لغو کنند تا ایرانیها هم در گفتوگوهای وین جدیت بیشتری به خرج دهند و حضور داشته باشند».
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت:«ایران به مذاکرات وین رفت، پای میز مذاکره نشست، به تعدات عمل کرد، اکنون هم تعهدات خود را نقض نکرده است، بلکه این طرف آمریکایی بود که عملا کاری انجام نداد. تا زمانی که آمریکاییها به صورت عملی تحریمها را لغو نکنند، ایران جدیت ویژهای از خود نشان نخواهد داد. دلیلی هم ندارد که نشان دهد، چون ایران قبلا به تعهدات خود عمل کرده و مزد آن را نگرفته است».
روزنامه آرمان در این مطلب تصریح کرد:«الان باید نشانههای مثبتی از طرف مقابل دیده شود تا ایران هم به مذاکرات ادامه و جدیت خود را در عمل به تعهدات بینالمللی نشان دهد. در صورت ادامه مذاکرات، تیم جدید مذاکرهکننده با برنامه و دیپلماسی ویژهای وارد عمل خواهد شد. بنابراین سختگیری از سوی 1+5 نسبت به ایران اینبار نتایجی در بر نخواهد داشت... تنها کاری که آمریکا باید انجام دهد اینکه به تعهدات خود برگردد و تحریمهایی که آمریکا اعمال کرده و نقض برجام است را کاملا باید لغو کند».