تحریف واقعیتها درباره واکسن و مدیریت کرونا
سرویس اجتماعی-
این روزها متاسفانه آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا در کشور روندی صعودی و نگرانکننده پیدا کرده است تا جایی که به تعداد بالای 500 فوتی در روز و حدود 40 هزار مبتلای روزانه رسیدهایم. درخصوص علت این روند صعودی نکاتی قابل بیان است که به آن میپردازیم اما موضوعی که این روزها دوباره به چشم میخورد تلاش عدهای از چهرههای سیاسی یا رسانهای منتسب به اصلاحطلبان و برخی چهرههای ظاهراً علمی نزدیک به آنها برای ماهیگیری سیاسی از این شرایط یا هماهنگی در دادن آدرس غلط به مردم است.
به این موارد دقت کنید:
1-ظفرقندی رئیسسازمان نظام پزشکی: «آنهایی که برای تحدید ورود واکسن بیانیه دادند امروز پاسخگو هستند؟ امروز رکورد ابتلا و مرگ کرونا شکست، در حالی که تعداد تست انجام شده کاهش و آمار واقعی بسیار بیشتر از موارد اعلام شده است. مورتالیتی(مرگ ومیر ) در کشورهایی که بدون محدودیت و مرزبندی، ملت را واکسینه کردند بسیار کاهش یافته.آیا آنهایی که برای تحدید ورود واکسن بیانیه دادند امروز پاسخگو هستند؟»
2-عبداله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات: «پزشکانی که به نفع عدم ورود واکسن بیانیه دادند، آیا امروز پاسخگوی کشتار مردم بیدفاع در مقابل ویروس کرونا هستند؟»
3- مسعود خوانساری رئیساتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران: «بخش خصوصی با واردات واکسن میتوانست آمار مرگ هموطنانمان را کاهش دهد اما با مانعتراشی این مهم را ناممکن کردند؛ آیا وزیر بهداشت پاسخگوی فوت هموطنانمان است؟»
4-علی شکوری راد دبیرکل حزب اصلاحطلب اتحاد: «جناب آقاى دكترعليرضامرندى! اکنون که آمار مبتلايان و كشته شدگان ويروس كرونا در پیک پنجم رکورد زده است جا دارد جنابعالی که شاخصترین امضاکننده نامه موسوم به۲۵۰۰نفر استاد در مورد واکسن کرونا هستید بابت تأخیر در واکسیناسیون عمومی یک عذرخواهی از ملت و خانواده جانباختگان کرونا بکنید.»
نمونههای دیگری از این دست فرافکنیها وجود دارد که به همین مقدار بسنده میکنیم.
البته بخشی عمده انتقاد این افراد به نامه بیش از دو هزار و 500 نفر از پزشکان، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی کشور است که دی ماه سال قبل در اظهارنظری کارشناسی گذشته طی نامهای سرگشاده به رئیسجمهور وقت متذکر شدند «واکسنهای mRNA (ساخته شده بر اساس روش ژنتیک) تولید شرکت فایزر و مدرنا میتواند عوارض ناشناخته و گاه جبرانناپذیری بهجای بگذارد.»
اما حال که به تعدادی از نظرات انتقادی و شاید بهتر باشد بگوییم فرافکنانه در ابتدای این مطلب اشاره شد در پاسخ به این ادعاها ذکر چند نکته ضروری است.
اثبات بدعهدیها و خیانتهای آمریکا و هم پیمانان اروپاییاش کار سختی نیست. نگاهی به تاریخ نه چندان دور نشان میدهد بدخواهان ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه سعی در تحریم، تضعیف و ضربه زدن به ایران داشتهاند. با این حال، اکنون و پس از گذشت 42 سال از عمر انقلاب اسلامی که روشنگر بسیاری از دسیسهها، نفوذها و تحریمهای غرب علیه ایران بوده است، هنوز عدهای دل در گرو این جوامع بدعهد و بدخواه دارند.
نمونه آشکار این وابستگی، اظهارات اخیر برخی از افراد وابسته به جریان اصلاحات درباره واردات واکسن و تحریف ماجرای محدودیت در ورود نمونههای آمریکایی و انگلیسی آن است. اظهاراتی که در این شرایط حاد کرونایی نه تنها دردی از مردم دوا نمیکند بلکه با تحریف حقایق منجر به تشویش اذهان عمومی میشود.
اما واقعیت چیست؟ آیا آمریکا و انگلیس میخواستند در ماجرای خرید واکسن توسط ایران همکاری کنند؟ آیا قرار بود این دو کشور، به جامعه ایران واکسن هدیه کنند؟ یا، قرار بود این دو کشور علم تولید واکسن را به دانشمندان ایرانی منتقل کنند؟ آیا اساسا ارادهای از سوی آمریکا و انگلیس برای همکاری با ایران در راستای واکسینه کردن مردم ایران وجود داشت که از سوی ایران با مخالفت مواجه شد؟ برای پاسخ به این سؤالها بد نیست برخی از مسائل آشکار شود.
1- تحریم دارویی ایران توسط آمریکا
رهبر انقلاب پیش از این با اشاره به بیاعتمادی به کشورهای غربی همچون انگلیس و آمریکا در موضوع واکسن کرونا مخالفت خود را با ورود احتمالی واکسن از این کشورها در کنار بلامانع بودن ورود واکسن خارجی مطمئن اعلام کردند. این بیاعتمادی مستند به رفتارهایی همچون ارسال خونهای آلوده به ایدز توسط فرانسه به ایران در دهه 60 و خباثت آمریکاییها و به تبع او شریکان اروپایی اش در تحریمهای ناجوانمردانه دارویی علیه کشورمان در سالهای گذشته بود. تحریمهای ظالمانه دارویی آمریکا علیه مردم ایران موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد، مسئلهای که نقض فاحش استانداردهای حقوق بشر بینالمللی و نقض قواعد آمره حقوق بینالملل است. در حال حاضر نزدیک به دو سال است که درپی تشدید تحریمهای ظالمانه علیه ایران، موانع بسیاری برای تهیه دارو و مواد اولیه دارو برای شرکتهای داروسازی ایجاد شده است. آذرماه سال 98 بود که همکاری نکردن شرکت سوئدی تولیدکننده پانسمانهای بیماران EB با ایران به دلیل تحریمهای آمریکا، سبب بروز مشکلات فراوان برای بیماران پروانهای و جان باختن برخی از آنها شد.
در آن زمان، مجید تخت روانچی نماینده ایران در سازمان ملل در یکی از نشستهای سازمان ملل در سخنرانی خود از آوا صحبت کرد. دختر ۲ ساله اهوازی که بیماری پروانهای داشت. وی توضیح داد که این نوع بیماران این روزها در ایران در اثر تحریمهای ظالمانه آمریکا چه مشکلاتی دارند و تشریح کرد فشارهای آمریکا به شرکتهای خارجی اجازه نمیدهد این نوع داروها را به ایران ارسال کنند و گفت که این دختر کوچک ۲ ساله نهایتاً بهدلیل نرسیدن تجهیزات درمانی لازم از دنیا رفت! مسئلهای که توجه خانم «کلی کرافت» سفیر آمریکا در سازمان ملل را برانگیخت.
پس از آن اما میتوان به ناموفق بودن در واردات و تامین واکسنهای آنفلوآنزا در اواسط سال 99 اشاره کرد. در این باره، مهر ماه سال گذشته دکتر علی فاطمی نایبرئیسانجمن داروسازان ایران اظهار داشت: واردات واکسن آنفلوآنزا به دلیل تحریمها و معضل انتقال وجه به تامینکننده واکسن، با مشکل مواجه شده است. مشکلات واردات واکسن سبب شد تا بسیاری از گروههای حساس جامعه نتوانند به موقع به واکسن دسترسی پیدا کنند و به عبارتی عطای آن را به لقایش بخشیدند. به این دو نمونه کمبود انواع داروهای بیماران سرطانی و خاص را نیز باید اضافه کرد.
علاوهبر این موارد، در دو ماه آخر دولت ترامپ، ۷۵ تن از نمایندگان مجلس و سنای آمریکا در نامهای به استیون منوچین، وزیر وقت دارایی و مایک پمپئو، وزیر وقت خارجه ایالات متحده خواستند تا دولت ترامپ ترتیبی دهد تا محدودیتهای جهانی برای ارسال کیتهای آزمایشگاهی، دستگاههای تنفسی و دیگر وسایل ضروری برای مقابله با همهگیری کرونا به ایران موقتا برداشته شوند؛ که البته نشد! جالب اینکه چند روز پس از تحلیف بایدن نیز، وزارت خزانهداری آمریکا، چند فرد و نهاد ایرانی از جمله محمد مخبر رئیسستاد اجرایی فرمان امام و مؤسسه دانشبنیان برکت، تولیدکننده نخستین واکسن ایرانی کرونا را به فهرست اتباع و افراد خاص تحریم شده این وزارتخانه اضافه کرد.
با این اوصاف سادهانگارانه است اگر فکر کنیم که آمریکا و هم پیمانانش که تا پیش از این انواع تحریمهای دارویی و غیردارویی را علیه مردم ایران وضع کردهاند، در تهیه واکسن کرونا و یا انتقال دانش تولید آن با ایران همکاری میکردند. بنابراین تحدید واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به نوعی پیش دستی برای جلوگیری از خفیف شدن دوباره جامعه ایران نزد بدخواهان و دشمنان بود. علاوهبر این سابقه غرب در ارسال خونهای آلوده به ایران را نباید نادیده گرفت.
2- لغو محدودیتهای کرونایی
پس از موفقیت واکسن داخلی
البته مسئله مهمی که باید به آن دقت داشت، لغو محدودیتهای مرتبط با کرونا توسط آمریکا پس از موفقیت واکسن داخلی کرونا بود. یعنی یک بار دیگر وقتی آمریکا درباره امکان استقلال و خودکفایی یا شکست تحریمها توسط ایران احساس خطر کرد برای خنثی کردن آن و جلوگیری از ادامه این روند مثبت مقداری عقبنشینی کرد.
اواخر خرداد ماه سال جاری بود که وزارت دارایی آمریکا با صدور دستورالعملی راه را برای معاملات و تبادلات مالی مربوط به همهگیری کرونا با ایران، ونزوئلا و سوریه باز کرد. بر اساس بیانیه این وزارتخانه، نقل و انتقالات مالی با کشور ایران و دو کشور دیگر به منظور تامین اقلامی چون ماسک، ونتیلاتور و واکسن کرونا آزاد شد.
اما چرا آمریکا پس از 15 ماه از شیوع کرونا در ایران چنین تصمیمی گرفت؟ پاسخ در خبری است که وزیر بهداشت چهار روز قبل از لغو محدودیتها به مردم ایران داده بود. سعید نمکی، در ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰0 اظهار داشت: «دیروز مجوز اضطراری واکسن کووایران برکت صادر شد».
موفقیت در دست یافتن به واکسن داخلی چهره از نقاب آمریکا برداشت و آمریکایی که ادعا میکرد ایران تحت تحریم دارویی نیست، پس از آنکه ایران واکسن کرونا را ساخت اعلام کرد تحریمهای دارویی ایران لغو شد.
3- حتی واکسنهای «کوواکس» هم
به ایران نرسید
سومین مسئلهای که باید درنظر گرفت این است که حتی اگر ایران برای تهیه واکسن آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره میشد قطعاً پاسخ منفی دریافت میکرد، بدعهدی کوواکس (سبد تهیه واکسن در بهداشت جهانی) در اجرای تعهداتش نسبت به ارسال واکسن به ایران است.
همزمان با تلاش جامعه جهانی برای دست یافتن به واکسن کرونا، ایران نیز برای ثبت سفارش واکسن از طریق سازوکار کوواکس اقدام کرد. سعید نمکی وزیر بهداشت در آذرماه سال 99، اظهار داشت: حدود ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دُز واکسن را از طریق کوواکس به کشور وارد خواهیم کرد.
با این حال و پس از گذشت بیش از 7 ماه از این اظهارات، تعهدات کوواکس نیز برای تحویل واکسن به ایران عملیاتی نشده است. در این رابطه کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو اظهار داشت: «از 3.6 میلیون دُز وعده داده شده تا پایان بهار، تنها 2/2 میلیون دز تحویل شده است!» این در حالی است که سازوکار کوواکس یک سازوکار بینالمللی است که منابع بینالمللی را هماهنگ میکند تا کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط امکان دسترسی عادلانه به تستهای تشخیصی، درمانها و واکسنهای کووید-۱۹ را بیابند.
این عدم پایبندی به تعهد نشان میدهد در شرایطی که تمام کشورها درگیر شیوع ویروس کرونا هستند، توقع تامین واکسن از سایر کشورهای درگیر، توقعی خوشبینانه است. البته که این عدم ایفای تعهد تنها دامنگیر ایران نبوده و سایر کشورهای دنیا نیز با بدعهدیهای تولیدکنندههای واکسن مواجه هستند.
4- بدعهدی مدرنا
در قبال تحویل 40 میلیون واکسن به کره جنوبی
در این باره، اخیرا رویترز گزارش داد که وزیر بهداشت کرهجنوبی به دلیل تامین نشدن واکسنهای ثبت سفارش شده از مردم این کشور عذرخواهی کرد و گفت که شرکت مدرنا در ماه جاری و به دلیل مشکلات در تولید، کمتر از نیمی از برنامه از پیش تعیین شده، به کرهجنوبی واکسن کرونا خواهد داد.
شرکت آمریکایی مدرنا قرار بود در ماه آگوست 8.5 میلیون دُز واکسن کرونا به کرهجنوبی که از متحدان و کشورهای نزدیک به آمریکا است بدهد اما به گفته وزیر بهداشت این کشور کمتر از نیمی از این میزان تحویل خواهد شد. کرهجنوبی قراردادی برای خرید 40 میلیون دُز واکسن کرونا از مدرنا دارد اما تاکنون فقط 2.4 میلیون دُز واکسن دریافت کرده است!
این مسئله نشان میدهد، وابستگی و دلخوش کردن به تامین کنندگان عمده واکسن کرونا در دنیا با توجه به نیاز خود کشورهای تولیدکننده به واکسن و در شرایطی که حتی همپیمانان سیاسی و استراتژیک هم با وجود در اولویت بودن دچار بد عهدی میشوند منجر به عقب ماندن از برنامه واکسیناسیون خواهد شد. در همین زمینه میتوان به عقب ماندن روسیه از ایفای تعهدات خود به ایران درخصوص واکسن اشاره کرد. در شرایطی که دولت ایران برای تامین واکسن کرونا دو قرارداد دو میلیون و 60 میلیون دزی واکسن را با روسیه امضا کرده است اما اکنون حدود 900 هزار دز واکسن اسپوتنیک به دست ما رسیده است چرا که کشور روسیه خود به واکسن نیازمند است و باتوجه به شیوع بالای واریانت دلتا، نمیتواند به تعهداتش در قبال ایران عمل کند. همینطور هند که به علت نیاز خود از ارسال محموله واکسن توافق شده با ایران خودداری کرد.
با این همه، متاسفانه تحریف کنندگان ماجرای اخیر واردات واکسن که وضعیت امروز کشور را معلول محدودیت برای واکسنهای آمریکایی و انگلیسی میدانند، این موارد را یا فراموش کردهاند یا به عمد به فراموشی سپردهاند تا از بازگو کردن حقایق برای جامعه خودداری کنند. نکته قابل تاملتر اینکه، این افراد تا پیش از این هیچ مطالبهای از جوامع بینالمللی و آمریکا برای رفع تحریمهای ظالمانه دارویی و مرتبط با کرونا نداشتن و به جای مطالبه از دشمنیهای غرب و آمریکا، تیغ انتقاد را به سوی داخلیها کشیدهاند.
البته این افراد به جای انتقاد از برخی سوء تدبیرهای دولت مطبوع خود در مدیریت کرونا با وجود اینکه نسبت به سوء مدیریت ستاد ملی کرونا در پیک چهارم و پنجم هیچ اظهار نظری نداشته و ندارند، تنها دلیل آمار بالای جان باختگان را تحدید واکسنهای آمریکایی و انگلیسی میدانند. این در حالی است که متاسفانه حداقل از ابتدای امسال به طور مشخص شاهد سوء مدیریت ستاد ملی کرونا و دولت حسن روحانی که در نوروز معتقد بود از موج چهارم عبور کردهایم و این اواخر از زدن بیل بر کمر کرونا صحبت میکرد، در ماجرای آزاد گذاشتن سفرهای نوروزی، رها کردن نظارت بر اجرای پروتکلها، برخی تعطیل کردنهای بیمورد و... بودیم و مدیریت دقیق و قاطع و ویژهای برای جلوگیری از بروز پیکهای جدید و بعد از آن جولان ویروس جهش یافته دلتا صورت نگرفت.
5- مدیریت کرونا کجای مطالبات است؟
نگاهی به واکسیناسیون سایر کشورها و آمارهای اخیر نشان میدهد اگر چه واکسن نقش تاثیرگذاری در کاهش آمار مرگ و میر دارد اما به تنهایی کافی نیست. سازمان بهداشت جهانی با آغاز واکسیناسیون کرونا در کشورهای مختلف تاکید دارد که همچنان باید رعایت پروتکلهای بهداشتی و نظارت بر اجرای آنها در دستور کار کشورها باشد.
با این اوصاف، متاسفانه بیتفاوتی و سوءمدیریت ستاد ملی کرونا در زمان ریاست حسن روحانی سبب شد تا امروز آمار مرگ و میر در کشور به بالاترین حد خود برسد. سوءمدیریتی که با ممنوع نکردن تعطیلات نوروزی و عدم ابلاغ شیوهنامههای جدید سبب شد تا پیک چهارم رقم بخورد. پس از مدت کوتاهی از فروکش کردن پیک چهارم و با ظهور سویه دلتا، بازهم ستاد ملی کرونا نسبت به درگیر شدن برخی از استانها به این سویه کم توجهی کرد و با تعطیلی غلط 6 روزه تهران و البرز سبب شدت گرفتن شیوع سویه دلتا در کشور شد.
البته هرچند برخی علاقه دارند علت همه مشکلات را نبود واکسن آمریکایی در کشور بدانند و گذشته از اینکه در آمریکا دهها میلیون آمریکایی حاضر به تزریق واکسنهای تولیدی این کشور نشدهاند، باید گفت درخصوص واردات واکسن به کشور با وجود همه محدودیتها یا بدقولیها در ماههای گذشته تلاشهای زیادی صورت گرفته است از جمله سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تاکنون با تمام تلاش توانسته بیش از 12 میلیون دز واکسن به کشور وارد کند. همچنین خرید واکسن از کشورهایی چون هند، روسیه، چین، کره جنوبی و ایتالیا و محمولههای اهدایی ژاپن درکنار تلاش تولید کنندگان داخلی واکسن توانسته تا به امروز منجر به واکسینه شدن بیش از سه میلیون نفر به صورت کامل (دودز) و 13.5 میلیون نفر بصورت تکدز شود.
نکته دیگری که نباید فراموش کرد، میدان دادن وزارت بهداشت و سازمان غذاودارو به بخش خصوصی برای تامین واکسن کرونا است. مسئلهای که البته جزو مطالبات همین جریان تحریف در ماههای گذشته نیز بود. اما تاکنون تنها یک محموله واکسن توسط بخش خصوصی شامل بیش از ۳۰۰ هزار دُز واکسن آسترازنکا تولیدی روسیه وارد کشور شده است. در تشریح چرایی ناکامی بخش خصوصی در واردات واکسن لازم است تا بار دیگر موارد مذکور مرور شود. در شرایطی که دولتها در تامین واکسن دچار مشکلات مختلف هستند، طبیعی است که بخش خصوصی که به نسبت دولتها وجاهت قانونی و دیپلماتیک کمتری دارد، نتواند موفقیت لازم را کسب کند.
6- انتظار از دولت برای حمایت بیشتر
از تولید کنندگان داخلی واکسن
همانطور که پیشتر اشاره شد، دولت دوازدهم در حوزه تامین واکسن پس از مشخص شدن سیاستهای کلان از طرق مختلف برای تامین واکسن کرونا اقدام کرد. با این همه شاید عدم تمرکز کافی بر روی تولید واکسن در داخل از ایرادات دولت قبل باشد. در این باره، زهرا شیخی سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس در اوایل مرداد ماه سال جاری اظهار داشت: «واکسنسازان داخلی در نشست با اعضای کمیسیون کمبود نقدینگی را به عنوان یکی از مهمترین دلایل کندی پیشرفت ساخت واکسن داخلی اعلام و بر ضرورت پیش خرید واکسن توسط دولت تأکید کردند». وی افزود: «تمامی نمایندگان بر این باور بودند نگاهی که به خرید واکسن از کشورهای خارجی وجود دارد در مورد تولیدکنندگان داخلی رعایت نمیشود یعنی واردات به راحتی پیش خرید میشود اما در رابطه با تولید داخل این گونه نیست و شاهد پاسکاریها و بوروکراسی اداری هستیم و این موضوع مجلس و تولیدکنندگان را آزار میدهد». این اظهارات مهر تاییدی بر عدم توجه جدی دولت دوازدهم به تولید واکسن داخلی است.
با این احوال، آنچه که از مرور موارد مذکور میتوان نتیجه گرفت این است که تحریفکنندگان مسئله واردات واکسن در شرایط کنونی به دنبال دور کردن افکار جامعه از علل اصلی بالا رفتن آمار مرگ و میر است. به عقیده این افراد، واکسنهایی که هیچ وقت قرار نبود به دست ما برسد میتوانست امروز نجات دهنده مردم ایران باشد. آنچه که این افراد از بیان آن ترس دارند، حقایقی است که از نظر گذشت.
نکته آخر اینکه، برخی مدعیان اصلاحات که تجربه نامه نوشتن تعدادی از همفکرانشان به رئیسجمهور آمریکا برای اعمال تحریمهای فلجکننده علیه ایران را دارند یا اعتراف اکبر گنجی یار دیرین خود که میگوید:« ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولتهای راست افراطی هستیم. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریمهای تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم» را پیش چشم دارند بهتر است به جای بزک آمریکا و اشک تمساح برای آمار کرونا، با مردم خود صادقانه برخورد کنند.