«مرضیه هاشمي» از روزهای دستگیریاش در آمریکا ميگويد:
آمریکا به شدت از ایران میترسد؛ ما قدرت رسانهای خود را دست کم میگیریم
دعاي مردم و فشار رسانهاي پرستيوي مرا از زندان نجات داد
محمدپارسا نجفی
دی سال 1397 مرضیه هاشمی بدون هیچ اتهامی در آمریکا دستگیر و در زندان مورد آزار قرار ميگيرد، اما حمايت مردمي موجب میشود 11 روز بعد دادستاني آمريكا، هاشمي را آزاد كند با اين اعلام كه وي هيچ جرمي مرتكب نشده بود. هاشمی در مصاحبه زیر به مواردي بيشتر از آنچه به اين دستگيري مربوط است پرداخته که كمتر به آن توجه شده است. این مصاحبه از نگاه شما میگذرد.
چرا دادستانی آمريكا شما را زندانی کرد در حاليكه هیچ عنوان اتهامی به شما نسبت ندادند و همان زمان شهرت بينالمللي هم داشتيد؟
فکر میکنم در آمریکا مرا به این دلیل دستگیر کردند که از فعالیت سیاسی من نگران بودند و به علت حمايت رسانهای مردم و سر و صدايي كه ايجاد شد، متوجه شدند چقدر اين دستگيري براي آنها موجب آبروریزی شده است و محاسبه كردند که نگه داشتن من از آزاد بودنم برای آنها خسارت بیشتری دارد.
از زمانی که بازداشت شدم هر بار پرسیدم به چه جرمی مرا زندانی کردید، پاسخ مي دادند «تو محکوم نیستی». در دادگاه هم گاهي با نرمش و اغلب با فریاد و تهدید سعی داشتند مرا وادار كنند كه حرفی بزنم تا بهانهای برای دستگیری من به دست آورند.
البته دلیل اصلی آزادی خود را در دعای مردم میبینم. خیلی شنیدم از نمازها و دعاهایي که برايم خوانده شد و حتی روزههایی که با اين هدف گرفته شد. خدا را بسیار شاكرم كه در کشوری با چنين مردم معتقدي زندگی میکنم.
بازداشت كردن من یک پیغام برای همه اشخاص (به ویژه آمریکایيها) بود که بدانند اگر اندیشه مقاومت را باور داشته باشند، باید خود را برای هزینههای سنگینی مانند زندان و... آماده کنند.
دولت آمريكا به مرور با تبليغات و ايجاد ترس توانسته آزاديهاي مردم را بگيرد و خيلي از مردم ايالات متحده آنچنان درگير زندگي روزمره هستند كه توجهي به اين نكته ندارند؛ اما وقتی حركتي انجام دهند كه به نفع حاكميت نباشد آن هنگام است كه معناي آزادي در آمريكا مشخص ميشود. ايالات متحده نسبت به جمعیتش بیشترین تعداد زندانی جهان را دارد.
البته آمریکا مدعی است که زندانی سیاسی ندارد؛ اما اشخاصی را به بهانههای مختلف بازداشت میکنند و چنانچه اين بازداشت هزینه سنگيني براي آنها نداشته باشد، تا هر وقت که بخواهند اشخاص را در زندان نگه میدارند تا فعالیت سیاسی آنها مشکلی برای حکومت آمريكا ایجاد نکند.
یک قدرت تا زمانی که قدرت دیگري بالای سر خود نبیند، مجبور نیست پاسخگوی رفتارش باشد. وقتی آمریکا توانايي انجام کاری را داشته باشد، ملاحظه نميكند كه آن اقدام قانوني و انسانی هست يا خير.
كمپين رسانهاي پرس تیوی با شعار «مرضیه هاشمي را آزاد كنيد» چقدر در آزادي شما موثر بود؟
کمپینی که شبکههای برون مرزی شروع کردند بسیار موثر بود. در زندان که بودم خبری از بیرون نداشتم و رسانهای هم به دستم نمیرسید ولی تاثیرفشار رسانهای ایران را از تغییر رفتار آنها خیلی واضح متوجه شدم. نمیدانم آنها اصلا حدس زده بودند که ممکن است رسانههای ایران این چنین برای آزادی بنده تلاش کنند یا نه.
نکته جالب این بود که دولت آمریکا وکیلی برای من تعیین کرده بود، اما به جای دفاع از من تلاش میکرد خبر دستگیری غیرقانونی من منتشر نشود، برای همین به دخترم هشدار داده بود که اگر خبر دستگیری من رسانهای شود شرایطم خیلی وخیم خواهد شد. وقتي اجازه یافتم براي اولين بار با دخترم صحبت کنم از وی شنیدم که وکیل تسخیری گفته این دستگیری در هیچ رسانهای نباید منتشر شود.
به علت اینکه به وکیل اعتماد نداشتم، همان موقع به فارسی به دخترم گفتم که این خبر را خیلی رسانهای کند. بعد از انتشار خبر و شروع تلاشها براي آزادي من، وكيل با دخترم دعوا كرد كه چرا خبر را منتشر كردي و از شدت خشم صورت وي برانگيخته و قرمز شده بود. حقيقت اين است كه نتيجه كمپين رسانهاي پرس تیوی براي من خيلي خوب بود.
روز بعد از شروع کمپین، چند نفر از جمله معاون رئيس زندان آمدند و گفتند چيزي لازم نداري؟ من هم روسري و لباس آستين بلند و غذای حلال مانند نان و سبزیجات خواستم که خواستههاي مرا تا روز بعد فراهم کردند. [تا آن موقع مرا از حجاب محروم كرده بودند.] بنابراين آزادي نتيجه مستقيمي با كمپين و فشار رسانهاي داشت.
متاسفانه ما قدرت رسانهای خود را دست کم میگیریم. حتي بعضی وقتها ناخواسته جهتگيريهاي برخي از ما با رسانه دشمن یکی ميشود و موضوعاتی که آنها میخواهند، مطرح میشود، در صورتی که اگر در انتخاب سوژه هم نگاه ما بیشتر به موضوعات مهم برای جهان اسلام و جبهه مقاومت باشد، میتوانیم با پخش مسائل مهم، منحصر به فرد باشیم و مخاطب بیشتری هم داشته باشیم.
اگر شما خبرنگار و مستندساز پرس تيوي نبوديد آيا باز هم احتمال داشت شما را دستگير كنند؟
بله اگر همکار پرس تی وی نبودم اما از مستضعفین دفاع میکردم، چنین رفتاری حتما انجام میشد، با این تفاوت که دیگر حمایت رسانهای را پشت خود نداشتم و طبعا بیشتر اذیت میشدم. این اولین مرتبه نبود که حکومت آمریکا مرا مورد آزار و اذیت قرار میداد برای مثال در گذشته که در آمریکا زندگی میکردم و در مسجد و دانشگاه شهر درباره فعالیت نظامی آمریکا در جهان و جنایاتی که در كشورهاي اسلام مرتکب میشود و از ديگر سو، مشروعیت حرکتهای مقاومت صحبت میکردم يك روز ساعت هفت صبح بیش از 15 مامور امنیتی مسلح به منزل ما یورش آوردند و بعد از کلی سؤال و جواب، همه کتابها و... که در خانه داشتيم را با خود بردند. البته الان چون در تریبون بزرگ تری فعالیت دارم ریسک و خطر بسیار بیشتری برای من وجود دارد.
واقعیت این است که در آمریکا انجام عبادات فردی مانند نماز و روزه امكانپذیر است؛ اما از مستضعفین نميتوان دفاع کرد. پرس تیوی هم تا زمانی که وظیفهاش را درست انجام دهد و به عنوان یک شبکه خبری بینالمللی انگلیسی زبان در جایگاه خط مقدم مقاومت و حامی مظلومان جهان باشد به یقین مورد دشمنی آمریکا قرار خواهد داشت.
باز هم ممکن است همکاران پرس تیوی در سفر به ایالات متحده بیدلیل دستگیر و زندانی شوند؟
بله اين احتمال هست كه مجری و خبرنگاران پرس تيوي اگر به آمريكا بروند، دستگير شوند. حتي كساني كه براي تحصيل به ايران آمده باشند، در بازگشت به كشورشان بازجويي يا حتي زنداني شدهاند. آمريكا به شدت از ايران مي ترسد و خود را در جنگ شديد با ايران تصور میکند.
به صورت كلي هر شخصي که از استعمار و مقاومت صحبت كند و حرفش به اندازه کافی موثر باشد، چه در آمریکا و چه در کشورهایی که زير نفوذ آمریکا هستند، حتما دستگیر يا ترور میشود. ترور فقط کشتن نيست و در بسياري از موارد مفهوم آن ترور شخصیت است مانند اتهامات دروغ یا بزرگنمایی مشکلات، به سخره گرفتن و غیره تا ديگر کسی به حرف آن آدم گوش نکند.
برای ترور شخصیت هم هیچ بهانهای نیاز ندارند. فرقي هم ندارد که این آدم ایرانی یا مسلمان باشد. همین که دست استعمار را افشا كند کافیست مانند جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس که خیلی از جنایات آمریکا و بعضی سازمانهای بینالمللی را افشا كرد. به همین خاطر وي را به اتهامی دروغ آن هم بدون هیچ سند و مدرکی، زنداني كردند و 7 سال است که آزاد نشده است.
اگر يك روز خطری از سمت کشورهای استعمارگر متوجه بنده نباشد، فکر میکنم يا به اندازه کافی موثر نیستم یا خدای نکرده از اهدافم دور شدهام. به عنوان يك خبرنگار امیدوارم به مقاومت و مستضعفان خدمت كنم.
رفتار غیرانسانی پلیس آمریکا که مانع حجاب شما شدند از دشمنی آنها با اسلام حکایت دارد؟
وضعی که به من گذشت به آزادی دین خیلی مربوط نبود بلكه به قدرت بستگی داشت. تا زمانی که کسی از زندانی بودن من خبر نداشت، فشاری هم روی مسئولین زندان نبود که به من آزادی بدهند. آمريكا با اسلام حقيقت محور میجنگد و نه با اسلام انگليسي. مثلا اگر شخصي عليه ظلم، امپرياليسم و کاپیتالیسم مبارزه كند، مورد دشمنی آمریکا قرار میگیرد. اسلام فقط نماز خواندن نیست، بلکه هر مسلمانی وظیفه دارد در برابر ظلم بایستند. پس زمانی که بنده بیتفاوت نباشم آمریکا با من دشمنی میکند.
در نقطه مقابل؛ اگر خانمی روسری داشته باشد ولی از نظر فکری همان اهداف کاپیتالیسم را دنبال کند و یک کپی برابر اصل با آنها باشد، مشکلی پیش نمیآید. البته این را هم باید گفت که اخیرا حرکتهای وسیعی صورت میگیرد تا اشخاص دیندار، چه مسیحی چه مسلمان نتوانند آموزههای دینیشان را به بچههای خود منتقل کنند، براي مثل تفکرات دینی درباره نقش دین در جامعه و قوانین و دوري كردن از گناهي مانند همجنسبازی. البته اين روند مخصوص آمریکا نیست و در فرانسه هم به زودی قرار است حق آموزش در خانه از والدین گرفته شود و همه بچهها بايد در مدرسههای تحت نظر حکومت فرانسه درس بخوانند.
زمانی که من دانشجو بودم آزادی فعالیت دینی و سیاسی در آمریکا نسبتا زیاد بود. کسانی که مطالعه کافی دارند، خوب میدانند که آزادی بیان فقط برای کساني است که تفکر لیبرال دارند.
حتي در یکی از جلسات دادگاه گفته شد چون در ایران اجازه تولید برنامه موافق با منافقین و اسرائیل نیست، پس اینجا هم آزادی بیان نیست. آمریکا فقط تا زمانی به آدم آزادی میدهد که یا در راستای اهداف آنها استفاده شود، یا بتوانند پيامدش را کنترل کنند. برای اینکه واقعا آزادی داشته باشیم، فقط باید قوی بشويم و آزادی را با قدرت بگیریم.