نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامه اصلاحطلب: آقای روحانی! از قوهقضائیه برخلاف دولت راحت میتوان انتقاد کرد
سرویس سیاسی-
یک روزنامه اصلاحطلب، در پاسخ درخواست رئیسجمهور از اهالی رسانه برای نقد قوه قضائیه نوشت: «اصلا گیریم حرف شما درست، ما میخواهیم از قوه قضائیه انتقاد کنیم؛ اولا از کجای قوه قضائیه انتقاد کنیم از برخورد با دانه درشتهای فساد اقتصادی؟ از بیرون کشاندن پروندههای20-10 ساله؟ از سرعت بخشیدن به رسیدگیها؟ از زندان زدایی؟ از باز پسگیری اموال عمومی و بیتالمال؟ از رفع موانع پیش پای تولید و صنایع؟ از امیدبخشی به جامعه؟ از محاکمه طبریها و نعمتزادهها؟ از باز پس دادن هزاران میلیاردتومان پول ملت به خزانه دولت؟ از ایجاد تحول در قوه ی قضائیه؟ از برخورد با قضات و وکلای فاسد؟ از هفت تپه و دشت مغان؟ از شفافیت واقعی؟ از اطلاعرسانی به موقع؟ از ارتباط مستقیم با مردم ستمدیده؟»
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «آقای روحانی! منصف باشید» به مسایل مهمی اشاره کرده: «احمدینژاد نیز شبیه حسن روحانی دست به فرافکنی میزد اما از روحانی منصفتر بود که اگر حمله و نقد میکرد حتما «گزک» دستش داده بودند اما رئیسدولت فعلی حمله کرد چون برای بسیاری از سؤالات مطروحه پاسخی نداشت!»
سپس آفتاب یزد در ادامه آورده: «رئیسجمهوری که از بدو آغاز به کار مجلس یازدهم، به توصیه «ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا» حاضر نشده حتی برای ارائه بودجه راهی مجلس شود، ناگهان نشست رسانهای برگزاری میکند به سبک و سیاقی جدید تا هر کس از در انتقاد و گلایه برآمد که آنها بودند و اینها نبودند؛ پاسخ بشنود: «شرمنده! محدودیت مکان باعث شد.»
در این باره لازم به ذکر است که آفتاب یزد نیز به نشست خبری رئیسجمهور دعوت نشده بود. در ادامه این روزنامه نشست خبری رئیسجمهور را یک دورهمی خوانده و سپس افزوده: «حالا بگذریم از حرفها، گفتهها و عبارتها که در این نشست «وی.آی.پی» رد و بدل شده است اما اینکه گفته شده: «اگر جرات دارید از نیروهای مسلح و قوه قضائیه انتقاد کنید وگرنه انتقاد از دولت امتیاز است و پستی بالاتر...!» جای چند بحث دارد که سعی میکنیم کوتاه بگوییم...»
رئیسجمهور و هدایت منتقدان به سمت قوای دیگر!
این گزارش در بیان این نکات با دیده انصاف نگریسته و آورده: «این وسط پای نیروهای مسلح را میکشید وسط که عرصه تنگ شود بر منتقد جماعت یا هدف شلوغ بازی و شلوغ کاری است؟! اصلا وقتی رسانههای دشمن را رصد کردیم که دیدیم آنها نیز همین را میگویند، چرا باید رئیسقوه مجریه خواهان هدایت جامعه انتقادی به سمت قوه دیگری باشد؟»
آفتاب یزد در بیان نکته سوم افزوده: «اصلا گیریم حرف شما درست، ما میخواهیم از قوه قضائیه انتقاد کنیم؛ اولا از کجای قوه قضائیه انتقاد کنیم از برخورد با دانه درشتهای فساد اقتصادی؟ از بیرون کشاندن پروندههای20-10 ساله؟ از سرعت بخشیدن به رسیدگیها؟ از زندان زدایی؟ از باز پسگیری اموال عمومی و بیتالمال؟ از رفع موانع پیش پای تولید و صنایع؟ از امیدبخشی به جامعه؟ از محاکمه طبریها و نعمتزادهها؟ از باز پس دادن هزاران میلیاردتومان پول ملت به خزانه دولت؟ از ایجاد تحول در قوه قضائیه؟ از برخورد با قضات و وکلای فاسد؟ از جوانگرایی؟ از هفت تپه و دشت مغان؟ از مبارزه جدی با زمینخواری و کوهخواری و جنگل خواری و رودخانه خواری؟ از شفافیت واقعی؟ از اطلاعرسانی به موقع؟ از ارتباط مستقیم با مردم ستمدیده؟ دقیقا از کدامیک شروع کنیم؟»
نکته چهارم گزارش این چنین تشریح شده است که «بیایید از نیروهای مسلح نیز انتقاد کنیم، از کجا شروع کنیم؛ مرزها، امنیت شهرها، حضور در عرصه تولید و سازندگی، تلاش برای زمینگیر کردن دشمنان؟ در کنار مردم ایستادن؟ در سیل و زلزله در خاکریز نخست بودن؟ از جاده و خطوط ریلی ساختن؟ از حضور در صنعت نفت؟ از کمک به دولت در بزنگاههای سخت؟ الان ما دقیقا از کدامیک اینها انتقاد کنیم، صریح بگویید تیتر یک کردن آنها با ما!»
این نوشتار در ادامه نکته پنجم را این گونه شرح داده: «منصفانهترین حرفی که باید زد این است: «نقد از دولت عقوبت دارد اما نقد از قوهقضائیه و قوای مسلح هیچ تبعاتی ندارد» این را من به شما میگویم که بیشتر از 3 دهه است در کار رسانهام، اصلا بگذارید واضحتر بگویم هیچگاه بهاندازه این روزها، آسان و راحت از قوای مسلح و قوه قضائیه نقد نکرده بودیم که حالا به آسانی تیغ نقد از نیام بیرون کشیدهایم! در فقره کانون وکلا، در فقره برخورد با قضات فاسد، در فقره برخی پروندهها، در فقره شفافسازی این قوه قضائیه بود که زیر فشار بود این قوه قضائیه بود که در نقدپذیری پیشقدم بود در این میانه اما این دولت بود که تا «بالای چشمش ابرو گفتیم» قهر و عتاب و حذف و تعدیل و... در همین نشست «وی.آی.پی» بودنها و نبودن یک دلیل بیشتر نداشت: «دوری و نزدیکی از دایره نقد دولت!»
اما نکته ششمی که آفتاب یزد آورده، نکتهای است که آه از نهاد آدمی برمی خیزاند. به راستی چرا چه عاملی باعث میشود تا حرفها و اظهارات برخی از درون کشور مانند خواستههای معاندان ایران باشد؟ گزارش مذکور تصریح میکند: «در این روزهایی که از در و دیوار دنیا نقد علیه قوه قضائیه و قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران میبارد عجیب نیست این حرف!؟ چه نفس راحتی کشیدند برخی معاندان و رسانههای تا بن دندان مسلح! که «اینها خود مشغول خویشتناند ما را مجال حضور نیست!»
نتیجه ارز 4200 تومانی، رانت ۳۸۹ هزار میلیارد تومانی بود!
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود به بودجه 1400 پرداخت و نوشت: «باید در نظر داشت که دولتها به وجود میآیند تا نظم ایجاد کرده و امنیت ملی، اقتصادی و روانی را برای کشورها و ملتها پدید بیاورند اما به مرور با بزرگ شدن خود دولتها و سیستمهای بوروکراتیک شاهد آن هستیم که بین هدف ایجاد دولت و خروجی آن، فاصلهای بسیار زیاد روی داده و این مشکل برای همه دولتها در سرتاسر جهان با هر میزان بهرهوری است.»
در ادامه مطلب آمده است: «درنهایت بهای دولت و کاستن از آن فقط یک راه دارد: دولتها آنقدر کوچک شوند که در ثمر بخشترین حالت و شکل خود ظاهر گردند و این امر بدون سخت کار کردن و از آن مهمتر هوشمندانه کار کردن، امکان ناپذیر است.»
ابتکار نوشت: «برای نمود هوشمندانه کار کردن بهترین مثالی که میتوان زد و با آن بحث را خاتمه داد این است که با سیاست ارز ترجیحی از سال ۱۳۹۷ برای واردات کالاهای اساسی حدود ۳۸۹ هزار میلیارد تومان رانت توزیع شده است که به سبب غیر اقتصادی بودن طرح به نتیجه نرسیده است، این عدد حدود ۸ برابر اعتبارات عمرانی سال ۱۳۹۷ بوده است و ۱۹۴ برابر طرح اجرایی شده ملی خط راهآهن خواف هرات!»
ارائه آمارهای مثبت اقتصادی دولت برای مردم نان و آب نمیشود
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی با عنوان «رشد مثبت، الزاما رفاه نميآورد» نوشت: «بر اساس گزارش اخير بانك مركزي، نرخ رشد اقتصادي در شش ماه نخست سال جاري مثبت شد. مدتهاست در ادبيات اقتصادي رشد اقتصادي به خودي خود به معني ايجاد رفاه براي افراد جامعه نيست. در شرايط فعلي رشد مثبت الزاما يك امتياز نيست. شرط لازم براي بهبود وضعيت و رفاه مردم است، اما شرط كافي نيست. دو، سه سال پيش كه حتي تحريم نبوديم، رشد اقتصادي پس از برجام و بازگشت نفت ايران به بازارها با وجود اينكه رشدهاي اقتصادي بالا و مثبتي داشتيم اما مردم احساس ميكردند كه وضعشان تغييري نكرده است. مهمترين دليلش اين بود كه عمده رشد اقتصادي در بخشهاي نفت و پتروشيمي و صنايع بزرگ بود كه عمدتا صنايع سرمايه برداشتند. وقتي تكنولوژي در اين بخشها باشد بدان معناست كه منافع نمايشي از رشد نصيب عده محدودي ميشود. اگر اين نرخ رشد اقتصادي درست باشد كه البته با توجه به اينكه بانك مركزي آن را منتشر كرده، نميتوان به آن ايرادي كلي گرفت، با فروش نفت انتظاري نيست كه سريعا منافع حاصل از رشد اقتصادي احساس شود. منابع رشد اقتصادي مثبت در بخشهاي ديگر اقتصادي و واحدهاي توليدي به مردم نميرسد يا در كوتاهمدت به مردم نميرسد. حتي اگر رشد اقتصادي به جاي 1/3 به 5 يا 6 درصد نيز برسد به دليل اينكه عمده تمركز بر بخش نفت و واحدهاي مرتبط با آن است، منافعشان الزاما به توده مردم نميرسد و ايجاد اشتغال چنداني نيز نميكند.»
این روزنامه نوشت: «پرسش مردم اين است كه اگر رشد اقتصادي مثبت شده، چرا در زندگي حس نميشود؟»
گفتنی است، رئیسجمهور این روزها درباره وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به گونهای صحبت میکند که حاکی از کم شدن آلام و مشکلات مردم و امیدواری به آینده است. روحانی اخیرا درباره تورم بیان داشته است که کارهای دولت به بهبود وضعیت اقتصادی انجامیده است. وی گرچه سعی دارد آمار مثبتی از اوضاع اقتصادی در ماههای پایانی عمر دولت خود بدهد اما موضوع اینجاست مواردی که روحانی از آن سخن میگوید تقریبا هیچ تاثیری در زندگی مردم ندارد.
از سوی دیگر، رئیسجمهور در حالی روی این آمارها استناد میکند و آن را مثبت ارزیابی میکند که یادآوری سخنان وی در انتخابات سال 92 نشان میدهد، او استناد به آمار و ارقامی را که اثر گذاری آن در زندگی مردم ملموس نباشد، قبول نداشته است. رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 بیان کرده بود که ملاک، جیب مردم است و ملاک این آمار نیست.
رئیسجمهور البته در تبلیغات انتخاباتی خود وعدههای دیگری نیز به مردم داده بود از جمله اینکه آنچنان رونقی ایجاد خواهد کرد که مردم حتی به آن 45 هزار تومان یارانه نقدی هم نیاز نداشته باشند. اما امروز و در ده روز اول آذرماه سال 99 مقایسه قیمت کالاها و خدمات، افزایش تعداد نیازمندان به یارانه و کمکهای معیشتی، مشکلات مسکن، قیمت بالای مرغ و تخممرغ، خودرو و... حقیقت تلخی را عیان میکند.
مگر FATF مخالف پولشویی و تروریسم است؟!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «صرف بيان تمديد مهلت FATF بهتنهايي ميتواند عاملي باشد که ايران نشان دهد همچنان قصد دارد تا با کشورهاي جهان تعامل داشته باشد. اين سؤال هميشه وجود داشته است به چه علت لوايحي را که دولت ارائه داده و مجلس تصويب کرده همچنان بلاتکليف است؛ بلاتکليفي که تمديد مهلت رسيدگي به آن روزنههاي اميدي را ايجاد کرده است؛ اميدي که با احياي برجام و برداشته شدن تحريمهاي بانکي، ديگر سدي را پيش روي خود نخواهد داشت.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «اين يک تحريم خودساخته است و سخت گرفته شده است. ما با پذيرش لوايح FATF صرفا متعهد ميشويم که پولشويي نکرده و به تروريستها کمک نخواهيم کرد. عدم پذيرش آن جنبه خوبي ندارد و حتي برجام را نيز تحت تاثير قرار ميدهد. برجامي که امروز همه طرفهاي آن علاقهمند به احياي آن هستند و امروز ظاهرا ديگر مخالفي وجود ندارد.»
مدعیان اصلاحات در پی آن هستند تا اینگونه وانمود کنند که FATF مانعی در مقابل برجام است و اگر ایران به این سازمان بپیوندد، مشکلات بانکی و در ادامه مشکلات اقتصادی و تحریمها رفع میشود.
این ادعای مضحک در حالی است که آمریکا و اروپا- اعضای اصلی FATF- رکوردداران پولشویی در جهان هستند. بنابر آمار منتشر شده، 70 درصد پولشویی جهان در آمریکا و اروپا رخ میدهد.
علاوهبر این FATF هیچگاه اقدامی در مقابله با تروریسم انجام نداده است. برای مثال سال گذشته و پس از اقدام جنایتکارانه دولت آمریکا در ترور سردار سلیمانی، که مصداق تروریسم دولتی بود، علیرغم آنکه آمریکا عضو FATF بود، این سازمان به هیچ عنوان این اقدام تروریستی را محکوم نکرد.
هدف اصلی FATF هوشمندسازی تحریمهای آمریکاست. در حقیقت این سازمان بازوی وزارت خزانهداری آمریکا در اعمال تحریمهای غیرقانونی است.
تبدیل تحریم به فرصت از نگاه بیکفایتها
علی دینی ترکمانی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی دیروز در ارگان دولت نوشت: «کشور ما در ۴۰ سال گذشته یک دهه جنگ را پشت سر گذاشت که رشد اقتصادی ۱.۶- بود. بعد از جنگ تا سال ۱۳۹۰ میانگین سالانه ۵ درصد رشد اقتصادی داشتیم و در دهه ۹۰ هم رشد اقتصادی ما در بهترین حالت صفر یا نیم درصد بوده است. پس ما دو دهه از چهار دهه را به دلیل جنگ و تحریم از دست دادهایم در حالی که کشورهای دیگر به سرعت پیشرفت کردهاند و فاصله آنها با ما زیاد شده است. در این شرایط اینکه ما میتوانیم تهدید تحریمها را به فرصت تبدیل کنیم حرف معناداری نیست زیرا ما در شرایط عادی هم نتوانستیم موفق باشیم و این تحریمها در شرایطی میتواند تبدیل به فرصت شود که ما در برخی مسائل استراتژیک بازنگری کنیم.»
تخطئه ناشیانه رویکرد تبدیل تحریم به فرصت در حالی است که مدیران انقلابی در شرایط تحریم صد در صدی، سنگ تحریم را خرد کردند و در عرصههای هستهای و سوخت 20 درصد، ماهواره، موشک، زیردریایی، بنزین و... به موفقیت و پیشرفتهای خیرهکننده رسیدند، کشور را خودکفا و جهان را مبهوت کردند اما مدیریت اشرافی مدعی اصلاحات و اعتدال 95 درصد برنامه هستهای را واگذار میکند، فجایع اقتصادی را به مردم تحمیل میکند، ظرفیتهای ملی را پای وعدههای پوچ دشمن هدر میدهد و منجر به چنان فرصتسوزی میشود که قیمت ارز 9 برابر، قیمت خودرو 8 برابر، قیمت مسکن 7 برابر و نقدینگی سرگردان 6 برابر میشود.