اخبار ویژه
روایت عضو حزب اعتماد ملی از رفتار مافیایی حزب اتحاد ملت
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی میگوید: حزب اتحاد ملت، در حال دور زدن مابقی احزاب است و میخواهد نمایندگان خود را به اسم اصلاحطلبی وارد لیست کند. آنها خاتمی را هم چماق خود در مقابل دیگر اصلاحطلبان کردهاند.
محمدصادق جوادی حصار در گفتوگو با فرارو و درباره عدم حضور کسی از حزب متبوعش در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان(با وجود حضور اعضای کارگزاران و اعتماد ملت و...) اظهار داشت: وقتی که در این مجموعه - ستاد انتخابات- حزب اعتماد ملی حضور ندارد، احتمالا باید تصور اعضای محترم شورا این باشد که هیچکدام از پارامترها در نمایندگان اعتماد ملی حاضر در جمع پیدا نشده است، یعنی پشتیبانی گسترده، مقبولیت عام و شخصیتهایی که خودشان ذاتاً آدمهای برجستهای باشند وجود نداشته است. مثلا ما آقای افشانی را در مجموعه داشتیم که شهردار تهران بوده یا آقای حضرتی، یا آقای گرامیمقدم.
ظاهراً ارادهای در شورای عالی وجود دارد که به جای تنشزدایی، تنشافزایی میکند و اگر انتقادی شد، به جای اینکه آن انتقاد را مورد توجه قرار دهند، میکوشند تا منتقد را از میان بردارند. با حذف آقای گرامیمقدم از ترکیب ستاد انتخاباتی، شورای عالی عملا اعلام کرد که من تحمل شنیدن صدای مخالف و منتقد را ندارم. وی با اشاره به طرح سرا اضافه کرد: عدهای تقریبا از شش ماه قبل میگفتند که ما در انتخابات شرکت نمیکنیم، مگر کاندیداهایمان تایید شوند، یعنی حضور مشروط. شرطشان این بود که کاندیداهایشان تایید شوند. این «کاندیداهای ما» معلوم بود چه کسانی هستند، یعنی کسانی که در شورای عالی از قبل برنامهریزی کردهاند که از چه کاندیداهایی حمایت کنند. وقتی این پیام آنطور که باید از سوی جامعه مورد استقبال قرار نگرفت، این دوستان احساسشان این بود که اگر بروند حرفهایشان را پس بگیرند و بگویند باشد، حالا، چون جامعه جواب مثبت به ما نداد، ما حرفمان را پس میگیریم و میرویم در انتخابات شرکت میکنیم، به تیم مقابل باختهاند.
اگر بگویند ما در هر شرایطی شرکت نمیکنیم، ممکن است جامعه مخاطبشان شرکت کند، باز اینها به جامعه مخاطبشان باختهاند. آمدند یک مهندسی وارونه کردند. هزار نفری خودشان یک پیام میدهند، میگویند از این آدمهایی که ما معرفی میکنیم، شما 90 نفر را به ما معرفی کنید.
از این 90 نفری که شما به ما معرفی میکنید، اگر تایید شدند، ما به میدان رفته و بازی خودمان را هم خواهیم کرد. اگر تایید نشدند، ما میآییم بیرون، ولی این دفعه ما نیستیم که میآییم بیرون، این شما هستید که میآیید بیرون، چون شما اینها را انتخاب کردهاید، بعد میگویید ما آمدیم و انتخاب کردیم، حاکمیت به ما روی خوش نشان نداد، بنابراین 800 هزار نفری که قبلاً آمدند در «رای سنجی» شرکت کردند و کاندیدایشان رد شد، پا پس میکشند. در این شرایط هرکس دیگر بخواهد با نام اصلاحطلب وارد میدان مبارزه شود، اینها میگویند بدلیها هستند؛ همان حرفی که به آقای عارف، آقای کواکبیان و آقای کروبی هم میگفتند.
جوادی حصار میافزاید: اینها خودبرترانگاری و خودمحورانگاری دارند. این خودمحوری و خوداصلاحطلبپنداری آفت است.
وی با تصریح بر این که حزب مشارکت دنبال مصادره پیروزی خاتمی در سال 76 به نفع خود بود، گفت: بله، آنها آن زمان رأی آقای خاتمی را گذاشتند در حساب خودشان از آنجا به بعد شما نگاه کنید برای اینکه وزنشان تعریف شود و بگویند ما اصل هستیم و بقیه فرع، حزب مشارکت یک وقتی آمد و گفت: ما چوب هم بگذاریم، مردم به آن چوب رأی میدهند. با همین رویکرد اشتباه و با همین تحلیل نامناسب از اوضاع و شرایط، آمدند و گفتند آقای معین را مطرح میکنیم. رأی به دکتر معین رأی خلص مشارکت بود آنهایی که دیگران را برای حمایت از کروبی و هاشمی در مرحله اول انتخابات 84 به تمسخر میگرفتند وقتی در برابر کروبی بدون حزب شکست خوردند هم دست از لجاجت و اینکه اشتباه کردهاند برنمیداشتند.
دوغ درست کردهاند که وقتی لازم شد، آب به آن ببندند.
عضو حزب اعتماد ملی همچنین گفته است: دارند به صد زبان میگویند که منظور از «ما» «ما» چه کسانی هستند. «ما» آن کسانی هستند که احزاب دیگر را در پیتی میدانند و میگویند اینها عددی نیستند، اصلاحطلبان را شقه شقه میکنند، به کارگزاران میگویند شما از اول هم اصلاحطلب نبودید، به اعتماد ملی میگویند حزب ضعیفی است، نمیتواند میدانداری کند و...، انحصارطلبند متأسفانه، انحصار شاخ و دم که ندارد.
وقتی بانی حراج 18 میلیارد دلار ارز آدرس غلط به دشمن میدهد
اظهارات عجیب معاون اول رئیسجمهور در بزرگنمایی فشار تحریمها، با انتقاد بسیاری از مطبوعات مواجه شد.
نویسنده روزنامه فرهیختگان در اینباره نوشت: اگر روزی از من بهعنوان یک خبرنگار بپرسند عجیبترین اتفاقی که در دولت روحانی مشاهده کردی چه بود، برخلاف دیگران که شاید از وقایعی مانند شوک بنزینی یا ادعای بیخبری رئیسجمهور از این اقدام نام ببرند، از شرایط خاص حاکم بر پاستور یاد خواهم کرد؛ شرایطی که دولت دست به اشتباهات بزرگی بزند و هزینههای گزافی را به کشور تحمیل کند. به یاد بیاورید گفتوگوی عیسی کلانتری با روزنامه قانون در تیرماه سال 92 را یا بعدا در آذرماه همان سال، گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور با مردم برای ارائه گزارش 100 روزه را در هر دوی این اظهارات، گفته شد دولت، کشور را با خزانه خالی تحویل گرفته است! اظهارنظری عجیب که کارشناسان با عدد و رقم توضیح دادند درست نبوده است.
از دید قریب به اتفاق کارشناسان بیان چنین حرفی خالیکردن دست مذاکرهکنندگان و تضعیف آنها پشت میز مذاکره بود. این مدل اظهارنظر البته برای اولین و آخرینبار در دولت روحانی بیان نشد، چراکه حتی وزیر امور خارجه هم با اظهارنظر خود، پیام ضعف جبهه داخلی را به خارج فرستاد.
همان روزی که او در دانشگاه تهران گفت آمریکا با یک بمب کل تاسیسات دفاعی ما را زمینگیر میکند. گره زدن همه مسائل کشور به مذاکره و تعریفکردن توافق بهعنوان راهحل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور از آب خوردن تا محیطزیست، نمونههای مشابهی است. منطق معلوم ماجرا هم این است که وقتی طرف خارجی یقین کند ایران نیازمند است، قطعا از خود سرسختی نشان خواهد داد و گرانفروشی خواهد کرد.
اخیراً هم در شرایطی که کشور مواجهه تمامعیاری با غرب در حوزههای مختلفی دارد، معاون اول دولت سخنرانی کرده و حرفهایی از جنس همان خزانه خالی را مطرح کرد.
اسحاق جهانگیری در «روز ملی صادرات» با اشاره به اینکه «هر روز فشار آمریکاییها بر ایران و فعالان اقتصادی اضافه شده»، گفت: «مکرر گفتهایم که آمریکاییها نتوانستهاند صادرات نفت کشور را به صفر برسانند ولی مرتب فشار وارد کردهاند و حتی کشورهای دوست ما هم جرات خرید نفت از ما را ندارند و ما برای فروش نفت کشور به روشهای دیگری متوسل میشویم. آمریکاییها مهمترین محصولات صادراتی مثل پتروشیمی را شناسایی کردهاند و آنها را در لیست تحریم قرار دادهاند و حتی مثلا مجموعه فولاد کشور را که برخی نیازهای آن از خارج وارد میشود، تحریم کردهاند.
همچنین کل شرکتهای حملونقل دریایی در ارتباط با ایران و همچنین بیمهها که کشتیها را بیمه میکنند، تحریم کردهاند و کل نظام بانکی کشور را تحریم کردهاند و بهمعنای واقعی تمام گلوگاههای فعالیت اقتصادی کشور را در طول یکی، دو سال گذشته بستهاند.»
این عبارات پس از انتشار، بهسرعت به تیتر اول رسانههای غربی و ضدانقلاب تبدیل شد و آنها با ذوقزدگی خاصی «بستهبودن همه گلوگاههای اقتصادی ایران» را از زبان معاون اول دولت ایران تیتر اول خود کردند. نتیجه اینگونه اظهارنظرهای عجیب و غریب حتی اگر صحت هم داشته باشند، انتقال پیام ضعف است.
نویسنده در پایان احتمال داده که این قبیل فضاسازیها برای القای اجبار به مذاکره دوباره با غرب و همچنین پذیرش دیکتههای پرخسارت FATF است.
اظهارات عجیب جهانگیری در حالی است که او از مقصران اصلی بر باد دادن 18 میلیارد دلار از ذخایر ارزی در سال 97 به شمار میرود، سوءتدبیری که تکرار و تعدد موارد مشابه آن، علت اصلی مشکلات اقتصادی بهشمار میرود، و نه موضوع تحریمها.
دولت با نقض قانون هدفمندی یارانه موجب تحمیل تورم بر مردم شد
دولت در ماجرای بنزین برای چند سال خلاف قانون هدفمندی عمل کرد و موجب فشار ناگهانی بر مردم شد.
روزنامه آرمان به قلم مستخدمین حسینی نوشت: در يک ناحيه اصلي در نحوه تصميمسازيها و تصميمگيري اقتصادي بايد تاسف خورد از اينکه بينش و نگرشي که به حوزههاي اقتصادي داريم، کاملا جزيرهاي است و برنامهريزي از آن بيرون نميآيد. برنامهريزي اقتصادي مبتني بر نظامي پيوسته بايد باشد که همه اجزاي آن سيستم اقتصادي به هم مرتبط هستند و اگر جزئي از آن سيستم اقتصادي دچاراشکال در نظام برنامهريزي باشد، قطعا تمام سيستم را تحت تاثير قرار ميدهد. نگاهي که دولت و تيم اقتصادياش دارد بر پايه تورم است. يعني با افزايش تورم و سطح عمومي قيمتها رضايتمندي يکسري افراد ثروتمند و رانتگير را بهدست ميآورد و خود دولت هم از قِبَل اين افزايش تورم ميتواند بدهيهايش را بپردازد. يعني به عبارتي اتخاذ سياستهاي تورمزا به نفع دولت تمام ميشود و به رضايت يا عدم رضايت مردم کاري ندارد و تنها مدعي ميشود مردم آب و برق و بنزين و گاز زياد مصرف ميکنند. يعني تماما خطاب اين است که اي مردم! شما زياده از حد داريد در حوزههاي مختلف اقتصاد مصرف ميکنيد و باعث ميشويد که دولت را تحت فشار قرار دهيد. در صورتي که خود همين دولت قانوني داشته که ميتوانسته فرآوردههاي نفتي و بنزين را آرامآرام بر مبناي بخشي از تورم افزايش دهد. الان کسي سؤال نميکند دولت خلاف قانون عمل کرده و قانون هدفمندي يارانهها را زير پا گذاشته و بعد از چند سال بحث بنزين را مطرح کرده است. تمام مسئولان هم در حالي از عدم افزايش قيمتها تا پايان سال سخن ميگويند که به محض اجراي همين افزايش قيمت بنزين، شاهد افزايش تورم بوديم و اول از همه قيمت خودرو بالا رفت.
در طرح اصلاحات اقتصادي يک معادلهاي داريم که يک طرفش درآمدهاست و يک طرفش هزينهها و دولتها سعي ميکنند در برنامههاي اصلاحات که مجمعالجزاير را ببينند اين نسبت را هم رعايت کنند. يعني حقوق مردم را براي تراز درآمدها و هزينههايشان ببينند نهاينکه يکطرفه باشد و اسم اصلاحات اقتصادي را افزايش قيمت بگذاريم.
روایت آشوبگر متواری از دُم خروس موسوی در زمینه براندازی
یک آشوبگر متواری فتنه 78 میگوید: حمایت موسوی از آشوبگران در ماجرای اخیر، رنگ و بوی براندازی داشت و تلاشی برای تقویت و تداوم اغتشاش بود.
علی افشاری در سایت دویچهوله نوشت: ویژگیهای شخصیتی، موسوی را در جایگاه مدیریت اعتراضات قرار داده و در عین حال سوابق او در دهه 60 برای مخالفان چندان جذاب نیست... با این حال رویکرد تحولخواهی موسوی، به راهاندازی جریان براندازی تعبیر شد. موضعگیری موسوی همچنین بر روی اصلاحطلبان و شیطنت آنها به سمت چپ [رادیکالیسم] موثر است. در مجموع موضعگیری موسوی برای تقویت و تداوم اعتراضات بود.
حکیمیپور: لیست امید را در سال 94 شراکتی، رفاقتی و وراثتی بستند
دبیرکل یک حزب اصلاحطلب میگوید احزاب در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان برابر نیستند و ادعای برابری آنها در طرح موسوم به «سرا» خندهدار است.
احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت در گفتوگو با ایلنا ضمن مخالفت با طرح سرا گفت: بزرگترین مشکل طرح این است که تحزب را تضعیف میکند. گفته میشود که این در راستای تحزب است اما درست نیست. چگونه ممکن است که یک عضو حقیقی بیاید و شبکهسازی کند در حالی که شبکهسازی برای احزاب است.
وی اضافه کرد: اگر افراد حقیقی میتوانند شبکهسازی کنند چرا حزب تشکیل نمیدهند و چرا عضو حزبی نمیشوند؟ در این طرح، حزب شبکه خود را معرفی میکند و فرد حقیقی هم شبکه خود را؛ یعنی یک حزب با یک فرد برابری میکند؟! کارکردشان یکی است؟ خندهدار است!
وی با بیان اینکه ما چهار سال است میگوییم که ساختار شورای عالی اصلاحطلبان غلط است یادآور شد: اگر به نامهای که سال 94 بعد از انتخابات مجلس دهم به دبیران کل احزاب نوشتیم گوش داده میشد اکنون شرایط دیگری وجود داشت؛ در آن نامه نوشتیم که روش شورای عالی غلط است و گفتیم در این شرایط بستن لیستها با مهندسی انجام شده و به صورت رفاقتی، شراکتی و وراثتی بسته میشوند.
وی افزود: طرح سرا هم همینگونه است؛ انواع و اقسام ایرادهای فنی و اجرایی دارد. لزومی ندارد که افراد اصلاحطلب خود و شماره ملیشان را معرفی کنند، چرا که برخی در ارگانها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و ایراد دیگر این است که از کجا راستیآزمایی میشود که کدهای ملی که ارائه شده درست است؟ برای اینکه متوجه صحت آنها بشویم باید به اداره ثبت مراجعه کنیم که این غیرممکن است و آنها پاسخگو نخواهند بود.
حکیمیپور در مورد راهکار درست گفت: دو سال روی طرح مجمع و پارلمان اصلاحات کار کردیم، بهتر بود که آن را زمین نمیزدند. در آن زمان دوستانی که فکر میکردند منویاتشان اجرا نمیشود و تهدید به خروج و پارلمان را زمینگیر کردند. پارلمان اصلاحات میتوانست جامعیت لازم را داشته باشد.
نماینده اسبق مجلس در پاسخ به اینکه حتی بدنه جریان اصلاحطلبی به شورای عالی نقد دارند اما گوش شنوایی نیست، گفت: مسئول این موضوع من نیستم. خودمان نیز از اول اعتراض داریم و فقط برای اینکه نگویند وحدتشکن و مخالف هستیم، نمایندهمان در شورای عالی شرکت دارد.