رهبر انقلاب، از مفاخر بشریت در حکومتداری(زلال بصیرت)
نعمت عظیم انقلاب اسلامی و برپایی نظامی بر اساس دین آرزوی همه انبیا و اولیای الهی بوده است، هر چند مراتبی از نظام دینی در طول 1400 سال گذشته واقع شده است، اما نسبت به نظام اسلامی که از چهل سال پیش در کشورمان ایجاد شده است، بسیار متفاوت است؛ در طول تاریخ اسلام، زمانی و پدیدهای را که بتوان با انقلاب اسلامی ایران مقایسه کرد سراغ ندارم. شاید عدهای گمان کنند این نظام نیز مانند نظامهای دیگری است که در این کشور وجود داشتهاند، نهایت اینکه خدمات بیشتری در این نظام نسبت به دوره پهلوی و قاجار صورت گرفته است. لذا اولین وظیفه این است که بخوبی برای همگان به خصوص نوجوانان تفاوت این انقلاب با سایر انقلابها و کودتاها تبیین شود و فرق اساسی آن نیز بیان شود. در تشکیل همه حکومتها و سلسلههای شاهنشاهی ، هدف اصلی رسیدن به حکومت و قدرت و امور مادی و دنیوی بوده است،اما در این انقلاب، بنیانگذار انقلاب اسلامی، حتی یک روز هم به فکر منفعت شخصی خود یا بستگانش نبود؛ از روز اولی که حرکتش را آغاز کرد، صرفا برای انجام وظیفه الهی عمل کرد و تا آخرین روزهای عمر نیز دغدغه اصلیاش همین بود. در این راه برایش شکنجه و شهادت و مرگ طبیعی و حتی مرگ فرزند، فرقی نمیکرد؛ فقط انجام وظیفه برایش مهم بود و بس. چنین شخصی را جز با انبیا و اولیای الهی نمیتوان مقایسه کرد،بالاخره امام(ره) بعد از پیروزی انقلاب، قریب به یک دهه، این کشتی را هدایت کرد؛ اما همه نگران بودند که بعد از امام(ره) چه خواهد شد؛ دشمنان نیز بیصبرانه منتظر چنین روزی بودند که انتقام خود را بگیرند؛ حقیقت این بود که نه تنها بنده که هیچ یک از دوستان باور نمیکردیم که کسی بتواند نقش رهبری امت را مانند امام(ره) ایفا کند. ما رهبر معظم انقلاب را از قبل میشناختیم، اما باور نمیکردیم که ایشان چنین قدرتی داشته باشند، از طرف دیگر افرادی هم بودند که خود یا طرفدارانشان احساس میکردند بتوانند کشور را مدیریت کنند و لذا خوف اختلاف نیز وجود داشت؛ اما خداوند لطف کرد و ظرف چند ساعت – و علیرغم اینکه ایشان از پذیرفتن این پست ابا میکردند – بدون هیچ اختلافی، مسئله حل شد و در حال حاضر نیز حدود 30 سال بر این مسند قرار گرفت و جای امام(ره) را به خوبی پر کرد. تاریخ آینده ثابت خواهد کرد که یکی از مفاخر انسانیت در مسند حکومت، رهبر معظم انقلاب است. اینکه کسی 30 سال پست دشواری را بر عهده داشته باشد و هیچ کجا نتوان اشتباه قطعی از وی نشان داد و حتی معاندینی که دنبال گرفتن یک نقطه ضعف از ایشان هستند، نتوانند چیزی پیدا کنند، چیزی شبیه معجزه است. از سخن گفتن و عمل کردن گرفته تا شیوه زندگی و رفتارهای خانوادگی ایشان، عاری از هرگونه نقطه ضعف است؛ آن هم در روزگاری که رهبر پیشرفتهترین کشورها، فردی است که دیوانگی او زبانزد است و مایه ننگ مردم آن کشور است؛ حتی رئیسمجلس نمایندگان آمریکا دربارهاش میگوید «ترامپ ارزش استیضاح کردن ندارد!»؛ در چنین زمانی خداوند چنین رهبری به ما داده است. تفاوت اصلی امام(ره) و رهبر معظم انقلاب با سران کشورهای دنیا در این است که ایشان به دنبال انجام وظیفه الهی، آن هم خالصانه برای خدا هستند. همین اخلاص هم سبب پیروزی انقلاب اسلامی، عزت و پیشرفتهای کشور شده است؛ اگر در آینده نیز مسئولان کشور، از این دست باشند، چنین روحیهای داشته باشند و همکارانشان را از کسانی انتخاب کنند که این روحیه را داشته باشند، سنت الهی همان سنت یعنی پیروزی مردم پابرهنه بیاتکا به هیچ قدرتی است.
ضرورت همفکری و همافزایی نیروهای انقلاب
باید توجه داشته باشیم که ما امروز ریزهخوار سفره پابرهنگان مستضعفی هستیم که بهخاطر خدا، امام (ره) را اطاعت کردند؛ اگر همین مسئله را برای نسل آینده نیز تبیین کنیم تا همگان به دنبال انجام وظیفه برای خدا باشند، این پیروزیها تداوم خواهد داشت. در انتهای گام دوم ما زنده نیستیم، اما این ملت زنده خواهد بود؛ اگر کسانی که در گهواره هستند تا کسانی که نوجوان هستند، امروز درست تربیت شوند و این مسئله برایشان تبیین شود و انگیزه کار برای خدا پیدا کنند، این انقلاب نیز تا ظهور حضرت حجت(عج) با قوت به راه خود ادامه خواهد داد؛ اما اگر این ارتباط قطع شد و روحیهها عوض شد، نتیجه مطلوب نیز نخواهد داشت. حتی امام(ره) نیز سالها در درس خود شاگردانی تربیت کرد و سپس با کمک یاران مخلص، حرکت خود را آغاز کرد. تأکید امام (ره) و رهبر معظم انقلاب نیز بر همفکری و همافزایی نیروهای انقلاب است؛ کار گروهی سبب رشد تصاعدی کار میشود و لذا خداوند هم بر تعاون دستور داده است. حتی در امر به معروف و نهی از منکر دستور داده شده است که به صورت جمعی باشد تا اثرگذار باشد.
تربیت نسل جدید با فکر صحیح
تا قبل از نهضت امام (ره) نه تنها کار گروهی در متدینان رواج نداشت، بلکه طبق تفسیرها و تحلیلهای اشتباه، انزوا و عزلتگزینی برای افراد متدین، مطلوب تلقی میشد،امام(ره) بود که کار گروهی و تکالیف اجتماعی را احیا کرد؛ بنده سراغ ندارم قبل از نهضت امام(ره)، در حوزههای علمیه، درس خارج امر به معروف و نهی از منکر گفته شده باشد؛ در رسالهها نیز شرایطی نوشته میشد که یکی از آن شرایط احتمال تأثیر و عدم ضرر برای امر به معروفکننده بود و لذا خیلیها آن را ترک میکردند. بی جهت نبود که امام(ره) شخصیت اول دنیا شد. امتیازاتی در او بود که زمینه را آماده میکرد و لذا یک نفر سبب این همه برکت در عالم شد. در ابتدا باید اجتماعیات اسلام یا به فرمایش امام (ره) بخش اعظم فقه را بشناسیم و باور کنیم که غیر از تکالیف فردی، تکالیف سنگینتر و مهمتری نیز داریم که سعادت دنیا و آخرت در گرو انجام آنهاست و غفلت از این بخش دین، سبب میشود تا دین بسیار ناقص و ضعیف باشد. در این راه قدم اول توسعه گفتمان اسلامی انقلابی است ؛ همان گفتمانی که امام(ره) بذر آن را افشاند و نهالش را غرس کرد و به دست رهبر معظم انقلاب رشد کرد و درخت تناور چهلساله شد. باید بدانیم تا فکر تصحیح نشود، عمل اصلاح نمیشود. شاید تا پیش از امام(ره) از کسی نشنیده بودیم که حفظ نظام از نماز هم واجبتر است؛ اما امام(ره) آن را زودتر و بهتر از دیگران فهمید و به ما فهماند؛ لذا اگر ما باور داریم، باید گفتمان امام(ره) را توسعه بدهیم و نسل آینده را با فکر صحیح رشد دهیم. امروز تکنولوژی علیرغم ایجاد فرصتها، به سادگی با ابزاری به اندازه کف دست، فرزندان را از والدین جدا کرده است و فرزندان مشغول این ابزارها شدهاند و اتفاقا دشمنان نیز از این راهها هر آنچه که بخواهند در ذهن بچههای ما وارد میکنند؛ برنامه را طوری تنظیم میکنند که از همان کودکی طوری ساخته شوند که به این مسائل بیتفاوت باشند؛ طبیعتا نسلی که چنین تربیت شود، در آینده در جهت مطلوب، تأثیرگذار نخواهند بود. هنوز در دانشگاههای جمهوری اسلامی، اساتیدی تدریس میکنند که هم نسبت به ضروریترین مسائل دینی و هم نسبت به نظام شک و تردید ایجاد میکنند و هم نسبت به روش مبارزه با شاه و استکبار جهانی ایجاد شبهه میکنند. گاهی بهگونهای وانمود میکنند که امام(ره) اشتباه کرد و با دشمنی با شاه و آمریکا، این همه کشته و ویرانی به وجود آورد. باید با مذاکره، حق را گرفت! آیا چنین تحلیلهایی برای جوانانی که با سرگرمیها و بازیها مأنوس شدهاند، جذابتر خواهد بود یا ایستادن در مقابل دشمن، ولو به قیمت شهادت؟! طبیعی است جوانی که با بازیها و سرگرمیهای بیهدف رشد کرده، به دنبال سرگرمی بیشتر است.
راهکار رشد فرهنگ دینی
متأسفانه با اینکه چهل سال بعد از انقلاب، فرصت داشتهایم، در زمینه رشد فرهنگ دینی کوتاهی کردهایم. به عنوان نمونه از همان اوایل انقلاب، امام (ره) فرمود علوم انسانی باید اسلامی شود؛ چهل سال گذشته است؛ چقدر تا نقطه مطلوب فاصله داریم؟ هر چند در این زمینه خیلی کار شده است، اما نسبت به مطلوب، خیلی فاصله دارد ،لذا باید مشکلات و کمبودهای خودمان را بشناسیم و راه جبران آنها را یاد بگیریم و در صدد حل آنها برآییم. قرار نیست همه یک جور کار کنیم؛ بلکه باید افراد را با توجه به استعدادهایشان در زمینههای مختلف بهکار گرفت. متأسفانه در هر زمینهای هم وارد شویم، کمبود داریم و باید افراد مختلف با استعدادهای مختلف را در زمینههای مختلف بهکار گرفت. در وهله اول باید به دنبال فهم صحیح از اسلام و هدف آن باشیم و در وهله بعد، به دنبال شیوه پیاده کردن احکام و اهداف اسلام در جامعه باشیم. هرچند برای این کار باید نیروهایی تربیت کرد؛ البته نمیتوان توقع داشت که نیروهای کاملا مطلوب و مناسب، وجود داشته باشند؛ بلکه باید نیروهایی که نسبتا مطلوب هستند را جمع کرد و کمبودهای آنها را با عقل جمعی، جبران کرد تا فکر صحیحتر و عمیقتری به وجود بیاید. شرط تأثیرگذاری کارها منوط به الهی بودن انگیزه ماست و این نیاز به خودسازی دارد؛ مبادا به اسم دین و انقلاب، به دنبال این باشیم که خودمان به پست و مقامی برسیم.البته خداوند برای رسیدن به این مرتبه نیز راهی برایمان قرار داده است و آن توسل به اهل بیت(ع) و گدایی صادقانه از آنان است؛ اگر دلمان را متوجه آنها کنیم و صادقانه از آنها درخواست کنیم، آنها نیز به ما کمک خواهند کرد و دعای امام زمان(عج) نیز همراه ما خواهد بود.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله)
دردیدار جمعی از اعضای حزب بیداری ؛ قم ؛26/12/97
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.