نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تطهیر شاهزاده اره به دست به نام اصلاحات
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی با عنوان «اصلاحات حلال سعودی» برگزاری کنسرت خوانندههای غربی در عربستان را بزرگترین اتفاق فرهنگی این کشور نامید و نوشت: «هفته گذشته برای نخستینبار کنسرت موسیقی جانت جکسون، فیفتی سنت، کریس براون و چند تن دیگر از بزرگان موسیقی پاپ و راپ آمریکا در شهر جده برگزار شد. برگزاری این کنسرت موسیقی بزرگترین اتفاق فرهنگی در عربستان سعودی است اما این همه ماجرا نیست. محمد بنسلمان، از چند سال قبل انجام اصلاحاتی را در عربستان آغاز کرده است.»این روزنامه در ادامه اقدامات ضداسلامی و ترویج بی بندو باری در عربستان را اصلاحات حلال نامید و تصریح کرد: «در جامعه سنتی عربستان زنان تا سه سال قبل حتی از حقوق اولیه خود مانند حق رانندگی محروم بودند و برگزاری هر نوع کنسرتی را حرام میدانستند. علاوه بر آن معاشرت دختر و پسر دچار محدودیت شدید و غلیظ بود و زنان به تنهایی حق مسافرت نداشتند، اما حالا به یمن اصلاحات ولیعهد به ناگهان دختران و پسران میتوانند در یک دیسکوی حلال با هم برقصند، شامپاین حلال بنوشند و با موسیقی و رقص شب را به صبح برسانند.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات در حالی برای آمریکائیزه کردن فرهنگ عربستان و زیر پا گذاشتن آموزههای دینی توسط بن سلمان که پیشتر به او لقب «محمد اصلاح طلب» هم دادهاند، غش و ضعف میروند که چندی پیش با افشای قتل هولناک خاشقجی از مخالفان حکومت سعودی پشت پرده این اقدامات ضد دینی و ضد اسلامی ولیعهد جنایتکار سعودی بر همگان آشکار شده بود.جای بسی تأسف است که مدعیان اصلاحات اجرای خوانندگان زن و یا شروع بکار دیسکوها به سبک غرب را برای کشورمان آرزو میکنند و آن را بزرگترین رویداد فرهنگی عربستان میدادند، آن هم کشوری که بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی به دلیل کمترین فعالیتهای خود، بیشترین احکام قضایی از حبس و گاه حتی تا اعدام را میگیرند.
مدعیان اصلاحات: آقای روحانی! گاندو نتیجه انفعال شماست
روزنامه آرمان در یادداشت اول شماره اخیر خود نوشت: «بیشتر نمایندگانی که به نام آیتا... هاشمی از مردم برای مجلس و شوراها رأی گرفتند، عمل به وصیت او را در صیانت از آرمان ملی و حقالناس فراموش کردند.» آرمان نوشته است: «از آقای روحانی میپرسم آیا وضع امروز شما بدتر است یا وضع آیتالله هاشمی از سال 84 تا 92؟... همه آنها که روزی از نردبان آیتالله هاشمی بالا رفته بودند، به او پشت کردند و حرمتش را شکستند؛ اما آقای روحانی، آیتا... هاشمی یک قدم از خواست مردم عقب ننشست.»
فراموش نکنید به روح آیت ا... هاشمی بدهکارید!
در ادامه این مطلب آمده است: «آقای روحانی، اعتدال، انفعال نیست. این بزرگترین درس آیتا... هاشمی برای امروز است. چرا با مردم سخن نمیگویید این بزرگترین درس آیتا... هاشمی برای امروز است. چرا با مردم سخن نمیگویید؟ گاندو و امثالهم نتیجه انفعال شماست وگرنه هزارهزارش علیه آیتا... هاشمی ساخته شد و اثر نکرد. لااقل ماهی یکبار به صداوسیما بروید در یک تاریخ مشخص. نهراسید از داوری مردم. عاقبت آیتا... هاشمی مصداق عینی انصاف و قدردانی ملت بزرگ ایران است، اگر مردم باور کنند که پای آرمان ملی ملت ایستادهاید. فراموش نکنید به روح آیتا... هاشمی بدهکارید، حفظ امید مردم، صیانت از آرمان ملی و کشتی اعتدال را.»شایانذکر است مدعیان اصلاحات که همواره منافع شخصی و حزبی را فدای منافع ملی کردهاند، همچنان به دنبال اهداف غیرقانونی مانند مسئله حصر و ممنوعالتصویری سران فتنه و... هستند. آنها روحانی را وامدار هاشمی میدانند و به همین دلیل معتقدند که رئیسجمهور باید دینش را به او ادا کرده و آن اهداف را دنبال کند. گفتنی است که اصلاحطلبان و نزدیکان رئیسجمهور، همچنان از گاندو عصبانی هستند و توییت میکنند و مطلب مینویسند. آنها میگویند گاندو نتیجه انفعال روحانی در برابر منتقدان است درحالیکه صحیح آن است که بگوییم گاندو نتیجه انفعال در برابر غرب! است.
ایراد اصلاحطلبان به حرفهای روحانی در مورد قیمت گوشت
روزنامه مردمسالاری در سرمقاله خود با عنوان «حاشیهای بر سخنان روحانی در ستاد مبارزه با قاچاق» نوشته است: «رئیسجمهور با اشاره به اظهارات وزیر جهاد کشاورزی مبنی بر اینکه در حال حاضر حداقل ۳۰ درصد قیمت گوشت اضافه است، گفتند: مشخص است که اینجا با مشکلی مواجه هستیم که باید آن را حل کنیم زیرا اگر اجحافی صورت گیرد از دامدار گرفته تا مردم، همه متضرر خواهند شد. نگارنده ضمن احترام خاصی که برای آقای مهندس حجتی قائل است، اما باید اذعان کرد که این ادعای وزیر محترم دارای ایرادات اساسی هم از حیث عددی یعنی ۳۰ درصد و هم به لحاظ تحلیلهای اقتصادی و مبنایی است. چون برای این مدعا تاکنون گواه، مستندات و تحلیلی منتشر نشده است.»روزنامه ابتکار هم در صفحه اول خود با تیتر «پاسخگویان مطالبه گر!» و این سؤال که «مسئولیت تنظیم بازار بر عهده کیست؟» نوشت: «با مطرحشدن اینگونه صحبتها سؤالهای بیشماری به وجود میآید که به نظر میرسد مسئولان باید پاسخگوی آن باشند. شفاف نبودن، بیاطلاعی برخی از مسئولان از امور مختلف در بازار و عدم مسئولیتپذیری حاکی از این است که بازار در آشفتگی به سر میبرد و هیچکس هم تصمیم به نظارت درست در بازار را ندارد و در این آشفتهبازار تنها از واقعی نبودن قیمتها صحبت میشود.»به نظر میرسد اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه «قیمت گوشت هنوز 30 درصد گران است» مانند سایر برخی سخنان وی مانند «نظرسنجی ماشینی» است و بدون آنکه کار کارشناسی و تحقیقات میدانی در خصوص نرخ تورم صورت بگیرد مطرح شده است. قابلتأمل آنکه بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، نتایج بررسیها و محاسبات در خصوص شاخص قیمت مصرفکننده در تیرماه امسال نشان داده است که تورم کل 12 ماهه (12 ماهه اخیر نسبت به 12 ماه قبل از آن) به 40/4 درصد رسیده است. جالب آنکه این نرخ تورم بالاترین نرخ ثبتشده مرکز آمار طی 15 سال اخیر است.
عقدهگشایی علیه صداوسیما به خاطر پیوستن مزدک میرزایی به تلویزیون وهابی!
روزنامه زنجیرهای ابتکار در گزارش صفحه اول خود با عنوان «رسانه ملی یا بنگاه سرمایه سوزی» به خبر پیوستن یکی از مجریان ورزشی تلویزیون به شبکه تجزیهطلب وهابی پرداخت و نوشت: «در این میان نیز برخی کاربران، سیاستهای علی فروغی، مدیر شبکه 3 را عامل این تصمیم دانستند و این اتفاق را نتیجه ادامه رفتار او با کسانی چون عادل فردوسیپور، مزدک میرزایی و پیمان یوسفی تلقی کردند.»ابتکار در پاسخ به این سؤال که «چرا مزدک بهیکباره از ایران رفت؟» به نقل از یکی از کارشناسان برنامههای ورزشی آورده است: «شاید مزدک به دلیل استیصال چنین تصمیمی گرفته است... جوانان ما به فضا و کار نیاز دارند. وقتی فضا بسته و این موارد فقط برای یک عده خاصی میشود، طبیعی است که این نارواییها هم ایجاد میشود.»در این مطلب آمده است: «در این میان این پرسش مهم مطرح میشود که چرا برخی مدیران صداوسیما با منابع انسانی خود که هزینه بسیاری برای آنها صرف کردهاند چنین بیرحمانه برخورد میکنند؟»
ابتکار نوشته است: «سالها است که صداوسیما انحصار برنامهسازی را از آن خود کرده است و فضای رقابتی چندانی وجود ندارد. گرچه در سالهای اخیر با گسترده شدن فضای مجازی و راهاندازی شبکههای اینترنتی و شبکه نمایش خانگی کمی فضا برای کسانی که از صداوسیما طرد شدهاند، باز شده اما بازهم رقابت با نهادی با درآمد و بودجه کلان کاری بس مشکل است که منتهی به بیکاری افراد خبرهای میشود که صداوسیما به دلایلی (که گاهی چندان مشخص و منطقی هم نیستند) آنها را کنار گذاشته است.»در انتهای این گزارش آمده است: «رفتن مزدک چه صحت داشته باشد و چه نه، چه تصمیم شخصی باشد و چه ناشی از شرایط، آنچه مشهود است، ناتوانی مدیران صداوسیما در نگهداری از سرمایههایی است که بهراحتی قابل جبران نیستند.»لازم به ذکر است که این روزنامه مدعی اصلاحات بهجای آنکه به تقبیح و سرزنش پیوستن مزدک میرزایی به تلویزیون ایران اینترنشنال بپردازد سر پیکان نقد خود را به سمت صداوسیما نشانه رفته و در نگاهی انحرافی و فرافکنانه «از کنار گذاشتن عادل»، «آفت مدیریت سلیقهای» و «انحصار صداوسیما» سخن به میان آورده است. در مورد رفتن مزدک میرزایی به تلویزیون ایران اینترنشنال (که شبکهای وابسته به دولت وهابی سعودی است) باید پرسید چقدر ضرورت دقت کافی در گزینش مجریان و گویندگان رسانه ملی و همچنین تا چه حد، مسئله «نفوذ» جدی است و اساساً چه کسی یا کسانی و با چه واسطه و روندی، مزدک میرزایی را برای اشتغال به شبکه ایران اینترنشنال دعوت کردهاند؟
امتیاز در وضعیت اقتدار عقلانی نیست
روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی نوشت: «در پی برداشتن گام دوم از سوی ایران بود که فرانسه بهعنوان یکی از سه کشور اروپایی طرف برجام برای یافتن ابتکارعمل جهت جلوگیری از فروپاشی این توافق پا پیش گذاشت. رئیسجمهوری فرانسه علاوه بر تماسهای تلفنی با روحانی، امانوئل بن، مشاور خود را به تهران فرستاد تا همزمان با حضور او منابع خبری از پیگیری طرح «فریز در برابر فریز» سخن بگویند. طرحی که میگوید بر پایه آن لازم نیست امریکا به برجام بازگردد همچنان که ایران نیز لازم نیست از کاهش تعهدات خود دست بشوید بلکه هر دو برای دورهای کوتاه اقدامات خود را منجمد میسازند. امریکا تحریمهای خود را بهویژه در حوزه فروش نفت و معاملات بانکی منجمد میسازد و در مقابل ایران نیز روند بازنگری در تعهداتش را منجمد کند.»ارگان دولت افزود: «چنانکه پیدا بود، این پیشنهاد مورد اقبال مقامهای ایران قرار نگرفت و آنها انجام هر پیشرفتی در روند اجرای برجام را به برداشتن همه تحریمهای هستهای از سوی امریکا منوط کردند. اینک به نظر میرسد مقامهای تهران و پاریس به جستوجوی راهکارهای دیگری برخاستهاند. در همین چارچوب به نظر میرسد محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در جریان سفر اخیرش به نیویورک پیشنهادی را در گفتوگو با رسانهها مطرح کرد که بر اساس آن پیشنهاد میشود ایران پروتکل الحاقی را که بهموجب توافق هستهای اجرای داوطلبانه آن را پذیرفته است، در ازای برداشتن همه تحریمها از سوی امریکا به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند. هرچند که تاکنون مقامهای آمریکایی واکنش مشخصی به این پیشنهاد ایران نداشتهاند اما پیشبینی میشود این ایده یکی از محورهای اصلی رایزنیهای فشرده مقامهای ایران و فرانسه باشد. باید دید پاریس تا چه اندازه توان پیگیری و حمایت مؤثر از راهکار پیشنهادی تهران را برای نجات برجام در خود میبیند.»لازم به یادآوری است که آمریکا در برجام تعهد کرد که تحریمها را لغو کند. پر واضح است که اگر آنها زیر تعهدشان زدهاند عقلانی نیست که در ازای این تعهد انجامنشده، امتیاز مجدد بدهیم؛ آنهم به آمریکا و غرب که بیاعتباری امضایشان علاوه بر موارد پیشین، در برجام نیز عیان شد و هدف مشترکشان در قبال ایران خیال خام براندازی است. بهویژه اینکه امروز رویکرد مقاومت و سیلیهای پیدرپی ایران به آمریکا و متحدانش، زورگویان جهانی را در موضع ضعف و درماندگی و ایران اسلامی و جبهه مقاومت را با اقتدار و افتخار در صدر اخبار و تحلیلهای رسانههای دنیا قرار داده است.
ترور «امید» به دستور اتاقهای فکر اصلاحطلبی
«محمدعلی وکیلی»، نماینده اصلاح طلب مجلس در مصاحبه با شرق میگوید که جریان موسوم به اصلاح طلبی برای ریاست جمهوری و هم برای مجلس برنامه مشخصی نداشت و بر همین اساس هر کسی از این طیف به وعده دادن پرداخت و انتظارسازی کرد: «جریان اصلاحطلبی در اینجا خطای بزرگی کرد. خطای بزرگ این بود که مأموریت کسی را که به پاستور و کسانی را که به بهارستان فرستاد، مشخص نکرد. در نتیجه هر کسی با متر خود انتظارسازی کرد...»
شورای شهر پنجم (شوراهای کنونی) حواشی و ماجراهای بسیاری داشته؛ از دستگیری 5 نفر از اعضای شورای شهر بابل به جرم فساد اخلاقی و مالی تا دستگیری عضو شورای شهر مشهد در یک پارتی مختلط و توهین عضو شورای شهر نیشابور به عزاداری امام حسین (ع). این شورای شهر دستپخت اصلاحطلبان مجلس است و وکیلی نیز به صراحت گفته است: «اگر فراکسیون امید نبود هیچ گاه شورای شهر اصلاحطلب شکل نمیگرفت. ما تلاش کردیم هیئت نظارت بر شوراها را از اکثریت فراکسیون امید شکل دادیم.»مجلس ششم با آن حواشی و خسارتهایی که به کشور و جامعه زد و از آن طرف اخبارش هر روز قند توی دل دشمنان و رسانههای معاند نظام آب میکرد انگار الگویی برای این طیف موسوم به اصلاح طلب است. این در حالی است که این طیف و خود وکیلی مدعی هستند که به دنبال برقراری مناسبات بهتر با حاکمیت هستند. البته این تقسیم بندی اصلاح طلبان است.وکیلی گفته است: «در مجلس ششم گفته میشد با اینکه هر کدام از اعضا یک حزب بودند، عقبهای فکری برای تغذیه آنها وجود داشت. در نطقها، تذکرات، لوایح و طرحها به آنها کمک میشد. به هر حال، احزاب فعال بود و اتاقهای فکری وجود داشت... تصور بر این بود که او [روحانی] میتواند... سوءتفاهم ایجادشده بین اصلاحطلبان و حاکمیت را برطرف کند و با رفع این سوءتفاهم انتظارات تدریجی اصلاحطلبان از جمله رفع حصر را برآورده کند. از این منظر آقای روحانی قابل نقد است. از همین منظر ما نیز قرار نبود که نقش مجلس ششم را ایفا کنیم. یعنی نطقها و موضعگیریهای اصلاحطلبانه مجلسششمی داشته باشیم. ما بنا بود ارتباط سازنده با حاکمیت برقرار کنیم...»
در عبارات بالا نکات فوق العاده مهمی هست: الف) وکیلی تلویحاً به نقش غیرسازنده مجلس ششم اشاره میکند آنجا که میگوید ما قرار نبود مانند مجلس ششم باشیم بلکه قرار بود ارتباط سازنده برقرار کنیم. ب) جامعه و مشکلات مردم برای اصلاح طلبان درجه اهمیت بسیار کمی دارد. اصلاحطلبی چنان با خواستههای حزبی در هم آمیخته که اکنون و در شرایط فعلی هم وکیلی دغدغه جریان اصلاح طلب را «رفع حصر» مینامند. معیشت و مشکلات مردم فدای دو یا سه نفر!
یکی از نکات مهم در صحبتهای وکیلی آنجاست که او به لطماتی که فراکسیون امید از بخشی از جریان اصلاح طلبی خورده اشاره میکند: «همیشه اعتماد به نفس امید را با تخریب گرفتند. از روز اول که مجلس بازگشایی نشده بود، گفتند امیدیها آدمهای ناشناختهای هستند که به برکت نظارت استصوابی وارد مجلس شدند. با وجود این بیمهری اعضای فراکسیون کارشان را در ظرف مقدورات انجام دادند. اگرچه معتقد هستم کارنامه این مأموریت مهم ضعیف بوده است... من می گویم ما هنوز وارد مجلس نشده بودیم که بمباران یاس از سوی اتاقهای فکر جریان اصلاح طلبی شروع شد.»