بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینهها و شرایط انعقاد معاهده برجام
انقلاب اسلامی، تجدیدگر هویت اسلامی
سهراب صلاحی
از تحلیلگران جهان اسلام، احمد بن بلا (2012-1918)، نخستین رئیسجمهور الجزایر پس از استقلال این کشور که با تقدیم یکمیلیون شهید در مقابل استعمار فرانسه به پیروزی رسید، پیرامون تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی در بین مسلمانان چنین میگوید: «ملل عرب باید زنده شدن اسلام را در قرن بیستم مدیون انقلاب اسلامی ایران بدانند. این اسلامی که دنیای عرب را به اجبار دگرگون خواهد ساخت، امروز آوای نهضت امام خمینی (ره) در دورافتادهترین نقاط جهان اسلام به گوش میرسد. در دورافتادهترین قبایل صحرای آفریقا سخن از روحی تازه است که انقلاب اسلامی در قرن بیستم به اسلام داده است.»شوق وی در گسترش بیداری اسلامی محدود به زمان حیات امام خمینی (ره) نبود. وی در هنگام پیروزی سرافرازان حزبالله در جنگ 33 روزه (1385/2006) در مقابل رژیم صهیونیستی اعلام کرد که اگر سید حسن نصرالله رهبر قدرتمند حزبالله لبنان مرا به سربازی بپذیرد افتخار مینمایم و تأکید کرد که اگر جمال عبدالناصر نیز زنده بود بر سربازی سید حسن نصرالله افتخار میکرد.
انقلاب اسلامی ایران در هویت یابی و اعتمادبهنفس مسلمانان از اندونزی گرفته تا جوامع اسلامی در غرب، نقش مهمی داشته است؛ زیرا پیروزی این انقلاب در افکار عمومی مسلمانان بهمنزله پیروزی اسلام و توانایی بالقوه آن برای رهبری و هدایت مردم در مقابله با رژیمهای فاسد و استعمار خارجی به شمار میرود. در این رابطه تنها به تحلیل دو نشریه غربی بسنده میشود:
روزنامه لارپوبلیکا چاپ ایتالیا طی مقالهای تحت عنوان «کاخ سفید و اسلام قدرتمند» نوشت: «جمهوری اسلامی ایران نیروی عظیمی است که از اصولگرایان تمامی جهان حمایت میکند و میداند چگونه شبکه متنفذ خود را بکار گیرد... اجلاسهایی که طی یک سال اخیر در کشورهای غربی بهمنظور شناخت ابعاد حرکت اسلامخواهی تحت عناوین گوناگون برگزار شد، موضوعاتی چون علل گرایش تودهها به اسلام، فلسفه سیاسی اسلام، قدرت در اسلام، پیوند سیاست و دین، ماهیت حکومت در اسلام و بیگانهستیزی در میان مسلمانان موردبحث و کنکاش قرارگرفته است. ازجمله این بررسیها، حاصل برنامه پنجساله مطالعاتی بود که توسط دانشگاه شیکاگو و با همکاری آکادمی هنر و علوم آمریکا برگزار شد. موضوع موردتحقیق این مجموعه، اصولگرایی اسلامی و علت خیزش آن در دوران پایانی قرن حاضر بود».
هفتهنامه اکونومیک نیز طی مقالهای درباره نتایج مطالعات پنجساله این گروه مینویسد: «اصولگرایی ممکن است تنها بهعنوان یک سنتگرایی آغازشده باشد ولی تدریجاً در اثر جبر تاریخ و با شرایط اجتماعی مقاطع مختلف تاریخی به یک نیروی فعال تبدیلشده است، نیرویی که معتقد به مبارزه است».
روزنامه فرانکفورتر آلگمانیه چاپ آلمان در مقالهای تحت عنوان «بازگشت به اسلام» مینویسد: پس از ناکامی دولتهای غربی از لیبرالیسم گرفته تا مارکسیسم، باید شاهد رنسانس اسلام بود. این روزنامه ناراحتی خود را از این رنسانس کتمان نمینماید و مینویسد: «باید به هر وسیلهای با بنیادگرایی [اصولگرایی] اسلامی مقابله کرد و باید دقیقاً سازمانهای اطلاعاتی غرب و خاور نزدیک حتی اگر لازم باشد، با روشهای غیرمعمول بدین کار اقدام کنند و تأکید مینماید که برای متواری کردن اسلامگرایان باید همه قدرتهای جهانی متحد شوند».
علت ناراحتی امپراتوری رسانهای غرب از انقلاب اسلامی این بود که در بیانات صریح رهبر کبیر انقلاب، دفاع از حقوق همه مسلمین و مستضعفین و حمایت از نهضتهای آزادیبخش از مسلمات شیوه مبارزه وی، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی بود تا آنجا که فرمودند: «در منازعات جهانی هر طرفی که مظلوم باشد ما طرفدار آنهاییم». و آن را شیوه و روش پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) بهخصوص درس گرفتن از نهضت بزرگ عاشورا میدانست. بر این اساس ملیگرایی و قرار گرفتن در حصار تنگ ملیت را حذف، قرآن و سیره انبیا و اولیا معظم الهی در طول تاریخ قلمداد کرد و به همین دلیل دفاع از بلاد و حیثیت مسلمین را امری لازم و فریضه الهی و اعتبار و اقتدار جمهوری اسلامی را متعلق به همه ملتهای اسلامی میدانست.
در میان مسائل مربوط به جهان اسلام، آنچه ذهن و فکر امام خمینی (ره) را بیشتر به خود مشغول کرده بود مسئله فلسطین بود. بر این اساس انزجار از رژیم صهیونیستی و لزوم مبارزه برای آزادسازی فلسطین از چنگال صهیونیستها را سالها قبل از انقلاب گوشزد نمود و دولتهای عربی و اسلامی را برای پایان دادن به این مصیبت بزرگ جهان اسلام به اتحاد فراخواند. امام (ره) صراحتاً هرگونه برنامهای که باعث کمک به رژیم صهیونیستی شود را حرام و مخالف اسلام اعلام نمود و از ابتدای پیروزی انقلاب، روز قدس را برای تحکیم پیوستگی دائمی میان مسلمین و مسئولیت تاریخی مسلمانان برای آزادی بیتالمقدس قرارداد. معمار کبیر انقلاب، روز قدس را روز مقابله مستضعفین با مستکبرین قلمداد نمود و روزی دانست که باید مستضعفین را از زیر چنگال مستکبرین بیرون آورد. ازاینرو پیوسته از مردم فلسطین و مردم لبنان که مورد ظلم صهیونیستها بودند دفاع میکرد و از کسانی که چه در فلسطین اشغالی و چه در لبنان به منافع صهیونیستها ضربه میزدند تشکر و قدردانی میکرد و اطمینان میداد که ملت ایران آنها را تنها نخواهد گذاشت.
حمایتهای بیدریغ امام (ره) و انقلاب اسلامی از آرمان فلسطین باعث شد که جوانان فلسطینی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی به ایجاد سازمانهای اسلامی و جهادی بپردازند و آن را تنها راه چاره برای رهایی فلسطین از اشغال رژیم صهیونیستی دانستند. این حرکت به مسئله فلسطین محدود نشد. ازاینرو بود که محققین غربی اذعان داشتند که پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، اسلام بهصورت ایدئولوژی مخالفان سیاسی نظامهای موجود سیاسی در خاورمیانه درآمده است و تأثیرگذاری آن بر روند تحولات تا حدی است که یکی از مشاوران حکام دولت امارات متحده عربی در مصاحبهای نقل میکند که: «من مواجهشدن با 10 کمونیست را به روبهرو شدن با یک انقلابی مسلمان ترجیح میدهم».
نتیجه اینکه، انقلاب اسلامی ایران نهفقط محرک جنبشها و نهضتهای اسلامی کنونی در سراسر جهان بوده، بلکه این انقلاب موجب شد که مسلمانان جهان بهخصوص جمعیتهای مسلمان کشورهای غربی شأن و شخصیت پیدا نمایند و از مسلمان بودن خود شرمگین نباشد. مسلمانان اکنون دریافتهاند که اسلام و قرآن منبع قوی و پرتحرکی در زمینههای مختلف سیاسی فرهنگی و اقتصادی است. آنها امروز در پرتو انقلاب اسلامی به تفسیر صدر اسلام و تاریخ پیامبر اکرم (ص) و وضع اسلام در قرن اول هجری نشستهاند و پی میبرند که در آغاز، انشعاب و اختلاف شیعه و سنی در کار نبوده است و دریافت کردهاند که ائمه چهارگانه اهل سنت همه در محضر اهلبیت (ع) زانو زدهاند و از آنها درس گرفتهاند. بهعلاوه ازجمله موضوعات موردمطالعه این مراکز، تأثیر انقلاب اسلامی بر حرکتهای دینخواهی در میان دیگر ادیان همچون هندو، مسیحیت و یهود است. همچنین انقلاب اسلامی مسیر یکطرفه نفوذ غرب بر شرق را تغییر داد و امروز از مباحث مهم مراکز مختلف علمی- راهبردی غرب بررسی تأثیر انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی بر نظام بینالملل معاصر است. از منظر بینالملل نیز انقلاب اسلامی با گشودن جبههای ثالث در نظام بینالملل، از رهگذر سیاست «نه شرقی و نه غربی» توانست دستاوردهای قابلتوجهی را در عرصه سیاست خارجی به منصه ظهور برساند، بهگونهای که حتی میتوان مهمترین دستاورد نظام جمهوری اسلامی را در سیاست خارجی آن دانست که بر محور حکمت، عزت و مصلحت استوار بوده است.