بر خوان گسترده رحمت(۶)
حق تقوا
خداوند در آیه ۱۰۲ آل عمران میفرماید: «اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِه؛ آن چنانکه سزاوار خدا است تقوا پیشه کنید.» در این آیه شریفه رعایت تقوا به بالاترین حد ممکن سفارش شده است. به این معنا که تقوا ورزیدنتان، شایسته پیشگاه خدای با عظمت باشد یا به عبارت دیگر حق تقوای خدا را بجا آورید.
اما حق تقوا چیست و چگونه میتوان آن را بجا آورد؟ امام صادق(ع) در تفسیر آیه کریمه، سه محور اساسی ارائه و گستره حق تقوا را معین فرموده اند:
«أن یُطاعَ فَلایُعصی؛ حق تقوا این است که از خداوند اطاعت نموده و نافرمانیش نکنید.
وَ یُذکَرَ فَلایُنسی؛ پیوسته به یاد او باشید و فراموشش نکنید.
وَ یُشکَرَ فَلایُکفَرَ؛ و شکر و سپاس او را بجای آورده و کفران نعمت نکنید»
در حدیث مشهوری امیرالمؤمنین(ع) ایمان را سه بخش فرمودهاند: معرفت قلبی، اقرار به زبان و عمل با اعضا و جوارح. یعنی پارهای از ایمان مربوط به قلب است و قسمتی مربوط به زبان و بخشی نیز به ارکان و جوارح تعلق دارد و تا این سه در کنار هم قرار نگیرند، ایمان شخص کامل نخواهد شد.
امام صادق(ع) نیز در بیان «حق تقوا» به همین سه قسمت اشاره میفرمایند: «اطاعت خداوند» قسمت عملی تقوا است و در محدوده اعضا و جوارح میباشد. «ذکر» و یاد خدا موضوعی مرتبط به قلب است. (مقصود از قلب، بخش حافظه و ذاکره آدمی است و نه عضو صنوبریِ پالایشکننده خون) و «شکر» و سپاس خداوند نیز اختصاص به زبان دارد.
در عین حال هر کدام از این اعمال سه گانه، در حوزه یکدیگر نیز دخالت دارند به این معنا که اطاعت و ذکر و شکر، هر یک به سه قسمِ قلبی، زبانی و ارکانی تقسیم میگردند. اطاعت زبانی یعنی انسان جز خشنودی حق، سخنی نگوید و اطاعت قلبی به این معنا است که با همه وجود تسلیم پروردگار باشد.
شکر عملی آن است که نعمتهای خداوند در مسیر بندگی و اطاعت خداوند به کار گرفته شود و شکر قلبی که فراتر از شکر زبانی است یعنی انسان معتقد باشد همه نعمتها از جانب خدا است و اسباب و ظواهر، تنها واسطهاند.
همچنین ذکر علاوهبر زبانی میتواند قلبی و عملی باشد ذکر قلبی یعنی شخص پیوسته به یاد خدا باشد و ذکر عملی به این معنا است که اعمال و رفتار او در مسیر رضای الهی باشد.
پس بر اساس روایت امام ششم(ع)، میتوان تقوا را سه قسم نمود: تقوای جوارح، تقوای قلب و تقوای زبان و چنان چه این سه با هم در انسان به وجود بیایند حق تقوا بجا آورده شده است. هر چند رسیدن به این مقصد بسیار مشکل است ولی با استمداد از پروردگار عالمیان، ممکن است.
در مقابل، امام صادق(ع) سه امر دیگر را ضد تقوا میدانند: عصیان، نسیان و کفران. این سه رفتار بد و ناپسند برای هلاکت انسان، از یکدیگر مدد میگیرند. یعنی ممکن است هر کدام از این سه صفت سرچشمه دو تای دیگر گردند. مثلا عصیان و گناه ریشه فراموشی پروردگار و متعاقبا باعث کفران گردد. یا نسیان و غفلت عامل گناه و کفران نعمت گردد و قس علی هذا.
این روایت به ما هشدار میدهد که صفات نیک و بد هرگز به تنهایی در شخص پدید نمیآیند بلکه به صورت گروهی ظاهر میگردند یعنی اگر انسانی قدم در بیراهههای گناه بگذارد مورد هجوم صفات ناپسند واقع میشود. همچنین است احوال کسی که در مسیر ایمان و تقوا گام نهاده است وی نیز به وسیله صفات نیک و ستوده احاطه میگردد. در روایات اهل بیت اینچنین آمده که اگر صفت نیکی را در فردی دیدید منتظر نظایر دیگری از آن صفات نیک باشید.
سیدابوالحسن موسوی طباطبایی