kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۴۵۰۱
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۶

بازخوانی رنج‌های بانوی اسلام در خطبه فدکیه

سیدابوالحسن موسوی طباطبایی 

حضرت فاطمه زهرا(س) ده روز پس از ارتحال جانکاه رسول رحمت(ص) برای دفاع از حریم ولایت، پا به مسجد النبی نهاد.
مصیبت عظیم فقدان پدر و اندوه مظلومیت همسر گرامی‌اش، در موضوع خلافت، از سویی و بیماری شدید جسم؛ شکستگی سینه و پهلو، درد و جراحت صورت و بازو و آسیب سقط جنین شش ماهه از سوی دیگر، آن حضرت را نحیف و رنجور ساخته بود، به گونه‌ای که نمی‌توانست بدرستی قدم بردارد و دامن به زیر پایش قرار می‌گرفت و شاید با کمک بانوانی که او را احاطه کرده بودند، فاصله اندک منزل تا مسجد را به سختی طی نمود.
در مسجد، پرده‌ای نصب شد و حضرت فاطمه و همراهان، پشت پرده قرار گرفتند. در قسمت دیگر، خلیفه اول با گروهی از مهاجران و انصار قرار داشتند. سکوتی سنگین مسجد را فرا گرفته ومردم منتظر سخنی از دخت گرامی پیامبر اسلام بودند. بناگاه آن حضرت ناله‌ای جانسوز از سینه برآورد که جمعیت از شنیدن آن به خود لرزیدند و صدا به‌گریه بلند کردند. حضرت لختی سکوت نمود تا مجلس آرامش یابد. آنگاه خطابه‌ای مفصل ایراد کرد.
برخی ویژگی‌های خطبه فدکیه
   این خطبه در اوج زیبایی و فصاحت و مشحون از مفاهیم عمیق و ژرف است با عباراتی محکم و استوار، متین و جذاب و کوبنده و تأثیر گذار که نظیر آن را می‌توان در نهج‌البلاغه و سخنان امیرالمومنین(ع) یافت. جملات خطبه، کوتاه و غالبا مرکب از سه یا چهار کلمه هستند. این کوتاهی عبارات، یادآور «رَجَز»هایی است که سپاهیان اسلام در مقابل لشکر خصم می‌خواندند و دل آنان را مملو از رعب می‌کردند.
   فضای حاکم بر خطبه، حزن آلود و سرشار از اندوه است. موسیقی غمگینی در سراسر نظام خطبه وجود دارد که از رنج بیکران گوینده آن حکایت دارد. عبارات، آهنگین و دارای سجع و قافیه است. ضرباهنگ سنگین نثر مسجّع خطبه، آنچنان در اعماق قلوب نفوذ می‌کند که آدمی نمی‌داند از زیبایی مسحور‌کننده آن، آستین بیفشاند و یا از روح غم و رنج حاکم در مضامینش بگرید.
دختر گرامی پیامبر، بالبداهه در حضور مهاجران و انصار خطبه‌ای خواند مالامال از آرایه‌های ادبی چون جناس، طباق و تضاد و نیز سراسر، تشبیه و مجاز و استعاره. در این خطبه آنچنان واژه‌ها به دقت در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند که در برخی فرازها، شکوه و حماسه و در پاره‌ای قسمت‌ها، خیانت و پیمان شکنی و در بخش‌هایی، مظلومیتی عمیق و حقوقی پایمال شده، موج می‌زند.
   با توجه به گوناگونی مباحثی که در خطبه فدکیه وجود دارد، می‌توان آن را به بخش‌ها و فرازهای مختلف تقسیم کرد. این نوشتار سعی دارد کوتاه و مختصر به معرفی فرازهای مهم این خطبه بپردازد.
۱. حمد و سپاس الهی
حضرت صدیقه(ع) خطبه را با سپاس پروردگار آغاز فرموده:
«ألحَمدُللهِ علی ماأنْعَم ولَهُ الشُکرُعلی ماألْهَم وَ الثَّناءُ بِما قَدَّم: خدای را بر نعمتهایش سپاس می‌گویم و بر توفیقاتش شکر می‌کنم و بر مواهبی که ارزانی داشته ستایش می‌کنم.»
آنگاه در ۳۵ عبارت کوتاه و موجز به زیباترین شکل از توحید می‌گوید: وحدانیت خدا، بی‌نیازی او از خلق، غیر قابل وصف بودن خداوند، حکمت آفرینش، چرایی وجود ثواب و عقاب و دیگر مطالب.
۲. رسالت پیامبر اکرم(ص)
   حضرت فاطمه(ع) در چندین جای خطبه از پیامبر به (أبی) یعنی«پدرم» تعبیر کرده و در آن شرایط یادآوری می‌فرماید که من تنها یادگار رسول خدا هستم. آنگاه می‌افزاید:
 «وقتی پیامبر مبعوث شد، مردم ،آتش پرست و بندگان بت بودند و خداوند به وسیله پدرم محمد(ص) تاریکی‌ها را روشن و حجاب دلها را برطرف کرد و مردم را از گمراهی رهانید. تا هنگامی که پروردگار عالم، از روی مهربانی و آزادی و رغبت و میل، او را به سوی خود فرا خواند و هم اکنون حضرتش از رنج این جهان، در آسایش است و فرشتگان نیکوکار، گرداگرد اویند».
۳. قرآن و فلسفه احکام
آنگاه دخت گرامی پیامبر، رو به اهل مجلس و با خطاب «أنتُم عِبادُالله: شما بندگان خدایید» مسئولیت خطیر مهاجران و انصار را به آنان یادآوری کرده و با عباراتی بدیع، قرآن را وصف می‌کند و علت تشریع برخی احکام اسلام را بیان می‌دارد از جمله:
«خداوند ایمان را برای پاکی شما از شرک و نماز را برای دوری از تکبر قرار داد. زکات را برای پیرایش درون و افزایش روزی و روزه را برای محکم کردن اخلاص و حج را برای استحکام دین واجب ساخت. جهاد را برای عزت اسلام و امر به معروف را برای صلاح جامعه و نیکی به پدر و مادر را به جهت مصونیت از خشم الهی و صله رحم را برای طولانی شدن عمر و ازدیاد جمعیت و نهی از شراب را برای پاک ماندن از پلیدی مقرر فرمود.»
آن حضرت در این فراز،‌اشاره‌ای نیز به فلسفه پیروی اهل بیت می‌کنند:
«وَ طاعَتَنا نِظاما لِلمِلّهًْ و إمامَتَنا أمانا لِلفٌرقَهًْ؛ خداوند، اطاعت ما خاندان را برای سامان یافتن مسلمین و امامت ما را به جهت مصون ماندن از تفرقه و پراکندگی واجب فرمود.»
بنابر این، وحدت جامعه اسلامی، در پرتو پیروی از اهل بیت(ع) محقق می‌شود و این مطلب در آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران نیز مورد تأکید واقع شده است: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا؛ همگی به ریسمان خداوند چنگ زنید و پراکنده نشوید. روایات، ریسمان خداوند را تعبیر به اهل بیت پیامبر(ص) می‌کنند.
۴. رسالت و ولایت
حضرت زهرا(ع) در این فراز ابتدا خود را چنین معرفی می‌نماید: «أیّها النّاسُ اعلَمُوا أنّی فاطمهًْ وَ أبی مُحَمد(ص)‌ای مردم! بدانید که من فاطمه هستم و پدرم محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌باشد.» آنگاه به نقش پیامبر اکرم و مشقات او در راه انجام رسالت،‌ اشاره می‌کند:
«او رسالت خود را به خوبی انجام داد و مردم را انذار کرد. از راه و روش مشرکان روی برتافت و بر گردن‌هایشان کوفت و‌گریبانشان را فشرد و بت‌ها را در هم شکست تا آنکه جمع کفر و شرک متلاشی شد و تاریکی شب رفت و صبح صادق حقیقت آشکار گشت و شما زبان به لااله الا الله گشودید!»
آن حضرت ‌اشاره‌ای نیز به وضعیت اسفناک اعراب قبل از اسلام دارد:
«شما در لبه پرتگاه آتش قرار داشتید و متفرق و اندک بودید، آب متعفن می‌نوشیدید و برگ درختان، خوراکتان بود و همواره خوار و ذلیل می‌زیستید تا آنگاه که خداوند، شما را به برکت محمد(ص) رهانید».
حضرت زهرای اطهر، در این فراز از خطبه با عباراتی فوق‌العاده زیبا و سرشار از احساس، به فداکاری‌های امیرالمؤمنین(ع) در راه اسلام‌اشاره می‌فرماید:
«هرگاه شاخ شیطان هویدا شد و فتنه‌های مشرکان دهان گشود، پیامبر، برادرش علی(ع) را در گلو گاه رزمشان افکند و او هرگز از این معرکه‌های پر خطر باز نگشت مگر آنکه سرهای مشرکان را پایمال رزم خود نموده و شعله‌های هولناک فتنه را با تیغ برّان خود خاموش کرده بود. علی(ع) در راه خشنودی حق، پذیرای رنج و زحمت و در اجرای امر خداوند، پرتلاش و خویشاوند و نزدیک پیامبر و سرور و سالار اولیای خدا است».
دخت گرامی رسول‌الله، در مقایسه‌ای، امیرالمؤمنین را سراپا خیر و نیکی معرفی می‌کند:
«... مُشَمِرا، ناصِحا، مُجِدّا، کادِحا: علی(ع) همواره آماده فداکاری و پیوسته خیرخواه اسلام و پرتلاش بوده و از سختی و دشواری امور استقبال کرده است... اما شما رفاه طلب و خوشگذران و با خیالی آسوده و شاد و در امنیت زیسته‌اید و برای ما اهل بیت انتظار پیشامد‌های ناگوار و امید خبرهای بد داشتید. هنگام نبرد، عقب‌نشینی کرده و  ازجنگ می‌گریختید.»
۵. حوادث پس از وفات پیامبر اسلام
زهرای مرضیه(ع) ماجرای انحراف مردم از خلیفه منصوب پیامبر را حاصل رویدادی یک شبه نمی‌داند بلکه آن را نتیجه سالها حقد و کینه و حسادت می‌شمرد که در زمانی مناسب یعنی پس از ارتحال رسول خدا(ص) چون زخمی چرکین، سر باز کرد و اتفاقاتی ناگوار را رقم زد:
   «بعد از رحلت پیامبر... کینه‌های نفاق و دورویی در شما آشکار شد و جامه دین فرسوده گشت و گمراهان، سکوت خود را شکستند و پست رتبگانِ فراموش شده ،پدیدار شدند و صدای رهبران باطل در فضا پیچید که برای طلب یاری خود، خانه‌های شما را می‌کوفتند.
شیطان سر از مخفیگاه خود بیرون آورد و شما را به سوی خویش فراخواند و دریافت که پذیرای دعوت و آماده و مهیای فریبش هستید و از شما خواست به فرمان او بپاخیزید و مشاهده کرد در امر او چه سبکبالید! و به خشم گرفتن دعوتتان کرد و وجودتان را مملو از خشم باطل یافت.
سرانجام شتر دیگران را از آنِ خود کرده داغ مالکیت زدید و در آبشخور دیگران وارد شدید. (و خلافتی را که حقتان نبود صاحب شدید) و این رفتار زشتتان در حالی بود که زمانی از ارتحال پیامبر نگذشته و زخم مصیبت ما عمیق بود و جراحتمان التیام نیافته و پیامبر هنوز به خاک سپرده نشده بود با این عذر که می‌خواستید فتنه‌ای بپا نشود حال آنکه در فتنه‌ای بزرگ افتادید.»
سپس آن حضرت ایشان را ملامت می‌کند که از دستورات روشن قرآن روی برتافتند و آن را پشت سر افکندند و آتش فتنه به پا کردند و به ندای شیطان برای خاموش کردن نور تابان دین، پاسخ مثبت دادند. و سرانجام فرمود:
 وَ نَصبِرُ مِنکُم علی مِثل ِالمُدی و وَخزِ السِنانِ فی الحَشا؛ ما چاره‌ای جز شکیبایی نداریم همچون کسی که خنجر بر گلویش و نوک نیزه بر دلش نشسته باشد.
۶. فدک
(فدک قریه‌ای در ۱۶۰ کیلومتری مدینه است که در صدر اسلام دارای نخلستان‌های متعدد و چشمه‌های پر آب و محصولات فراوان بوده است. این منطقه ابتدا در ملکیت یهودیان قرار داشت. اما پس از فتح خیبر، یهود راضی به مصالحه شدند و فدک را تقدیم پیامبر کردند. این سرزمین به علت آنکه بدون جنگ و لشکر کشی، به دست آمده بود در تصرف پیامبر قرار گرفت و ایشان می‌توانست آن را به هر که بخواهد ببخشد. اما جبرئیل نازل شد و فرمان خداوند را چنین ابلاغ کرد:  به پاس فداکاری‌های حضرت خدیجه(س) و ثروت فراوانی که در راه اسلام مصرف نمود، فدک را به دختر گرامیش فاطمه هدیه کن. پس از اعطای فدک به حضرت زهرا(ع)، این منطقه سه سال در تصرف ایشان ماند. کارگزاران آن حضرت، محصولات فدک را پس از جمع‌آوری به مصرف فقیران مدینه می‌رساندند و اندکی نیز سهم خانواده امیرالمؤمنین (ع)می شد. تا اینکه خلیفه اول، بانوی اسلام را از مالکیت این سرزمین خلع ید کرد. حضرت ابتدا در‌باره فدک به عنوان «نحله و هدیه پیامبر» با ابوبکر استدلال فرمود و چون دلایل ایشان از سوی دستگاه خلافت پذیرفته نشد، از طریق «ارث» بودن آن به محاجه پرداخت.)
در این فراز از خطبه، آن حضرت دلایل محکمی برای موضوع ارث می‌آورد:
  «آیا شما می‌پندارید که ما ارثی نداریم؟ مگر از احکام جاهلیت پیروی می‌کنید؟ آیا در کتاب خدا آیه‌ای است که تو از پدرت ارث ببری و من از ارث پدر محروم باشم؟ چه کار زشت و شگفتی است! آیا به عمد، کتاب خدا را رها کرده و پشت سر نهادید؟ در حالی که می‌فرماید: سلیمان میراث دار داود گردید«سوره نمل آیه ۱۶» و در داستان یحیی و زکریا از زبان آن حضرت می‌فرماید: خداوندا! تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و میراث دار خاندان یعقوب باشد..«سوره مریم آیات ۵و۶»»
آنگاه پس از استشهاد به چند آیه دیگر قرآن در موضوع ارث، این گونه ادامه می‌دهد:
«آیا چنین پنداشته اید که من هیچ بهره و ارثی از پدر خود ندارم و هیچ نسبت  خویشاوندی در میان ما نیست؟ آیا خداوند، آیه‌ای مخصوص شما نازل فرموده و پدرم را از آن خارج ساخته است؟ یا می‌گویید من با پدرم پیرو یک مذهب نیستیم که پیروان دومذهب ازیکدیگر ارث نمی‌برند. یا شما به آیات عام و خاص قرآن از پدر و پسر عمویم آگاه‌ترید؟
اینک این تو و این فدک! که همچون‌اشتری آماده و جهاز گردیده است. برآن سوار شو و بدان که در رستاخیز با تو ملاقات خواهد کرد و آن روز خداوند چه نیکو داوری است و دادخواه، پیامبر و وعده‌گاه قیامت است و در آن زمان اهل باطل زیان می‌بینند «سوره جاثیه آیه۲۷» و پشیمانی سودی نخواهد داشت.»
۷. خطاب به انصار
در پایان، بانوی گرامی اسلام انصار را مورد خطاب قرار داد و چنین فرمود:
«ای گروه جوانمردان! و ‌ای بازوان توانمند ملت و یاوران اسلام! این غفلت در باره حق من واین سهل انگاری دردادخواهی من ازچیست؟ آیا پدرم نفرمود: المَرءُ یُحفَظُ فی وُلده؛ احترام هر کس در فرزندان او حفظ می‌شود؟ چه زود بدعت‌ها را آشکار کردید و چه با شتاب، رفتار نابحقتان را ظاهر نمودید. حال آنکه شما توانایی احقاق حق مرا دارید و نیرویتان برای پشتیبانی من بسیار است.»