نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران
نخست وزیر ایران گوش به فرمان سفیر انگلیس
دستور صریح سفیر انگلیس
برای دستگیری اتباع ایرانی
در سند زیر اقدام واضح و مداخلهجویانه سفیر انگلیس در دستگیری یکی از اتباع ایرانی آنهم از مستخدمین دولت ایران نشان داده شده است. طرفه آنکه سفیر انگلیس، علنا و گستاخانه از نخستوزیر ایران میخواهد (یا به او دستور میدهد) که یکی از مدیران زیر مجموعه دولت را به دلیل اظهاراتی که علیه اشغالگران داشته، دستگیر و به محلی که وی تعیین میکند، انتقال دهند تا توسط مامورین انگلیسی از وی بازجویی بهعمل آید.
سند:
سفارت انگلیس – 25 تیر سال 1322
آقای نخستوزیر
محترما به اطلاع جنابعالی میرسانم که گزارشهای بسیار نامساعدی از منابع مختلفه راجع به عملیات جواد امینی که فعلا به سمت معاونت اداره خوار بار گلپایگان مشغول کار میباشد، به دوستدار رسیده است. ظاهرا جواد امینی مشغولاشاعه تبلیغات بر له دول محور بوده و سعی دارد مالکین محلی را از تحویل گندم خود به عنوان اینکه آنچه جنس تحویل گردد فقط برای مصرف مقامات انگلیسی حمل خواهد شد، منصرف سازد...
آن جناب تصدیق خواهند فرمود که اگر این قبیل فعالیتها بدون مانع ادامه پیدا کند، ممکن است نتایج وخیمی در مساعی جنگی متفقین و جمعآوری منظم غلّه در منطقه نامبرده داشته باشد.
نظر به مراتب فوق، معتقدم که جواد امینی را درس عبرتی برای دیگران قرار داده و بنابراین خواهشمندم فورا تعلیمات لازم به مقامات ایرانی صادر فرمایید که مشارالیه را دستگیر و برای بازداشت به سلطان آباد اعزام دارند تا بر طبق مقررات قرارداد انگلیس و ایران، مصوبه سال قبل راجع به مظنونین از او بازجویی به عمل آید. این اقدام به عقیده دوستدار موجب عبرت سایر طرفداران محور در منطقه مزبور بوده و به طور وضوح نشان میدهد که دولت علیه اشخاصی که مشغول عملیات ضد متفقین میباشند، مسامحه نخواهد ورزید.
دوست صمیمی
آر.دبلیو.بولارد۲۲۳
همکاری شهربانی رژیم شاهنشاهی
و قوای اشغالگر در دستگیری ایرانیان
همچنین یک مجموعه از اسناد موجود نشان میدهد، اداره شهربانی و مشخصا اداره سیاسی شهربانی همکاری تنگاتنگی را در دستگیری هموطنان ما بامتفقین داشته و در بسیاری موارد، پس از اینکه برخی شهروندان به اتهام واهی دستگیر گشته، تحویل دول متفق داده میشدند. آنهایی که تحویل انگلیسیها میشدند، در زندانهایی که در داخل کشور برای این مهم منظور و تدارک دیده شده بود، شکنجه شده، مورد بازجویی قرار میگرفتند و آنهایی هم که تحویل دولت روسیه داده میشدند، در خیلی از موارد به اردوگاههای سیبری تبعید شده و هیچگاه دیگر نشانی از آنها بدست نیامد. احتمالا در زیر شکنجه از بین رفته یا اینکه تا زمان مرگ خودشان در این زندانها و اردوگاهها باقی میماندند که هر چند شکایت و اسناد زیادی از این دست زندانیان وجود دارد، اما نمیتوان آمار مشخص از آنها ارائه داد.
سند زیر به همین نوع بازداشتها و دستگیریهای غیرقانونی میپردازد که هیچگاه ملجایی برای دادرسی و اعاده حق پیدا نکردند:
سند:
دفتر و کارخانه فنی مهندس میر هادی
آهنکاری و ریختهگری تهران
3 آبان 1324
مجلس شورای ملی
اینجانب در 7 مهرماه 1323 برخلاف قوانین مملکتی بدون دلیل و مدرکی توسط شعبه سیاسی اداره شهربانی بازداشت شده ، تحویل متفقین گردیدم. چهارده ماه در بازداشتگاه بودم. در این مدت مشروحا به نخستوزیر راجع به بازداشت غیر قانونی اعتراض نمودم و خسارتی که از این حیث به کارخانه اینجانب میرسد، تذکر دادم. در همان زمان هم شرحی توسط جناب آقای طباطبایی، رئیس مجلس به عرض مجلس شورای ملی رساندم. کلیه اقداماتی که پس از بازداشت برای جبران خسارت به کارخانه و خودم نمودم ، بیاثر مانده. تا کنون هیچ امیدی داده نشده. به اینجانب در نتیجه این بازداشت غیر قانونی، مبلغ یک میلیون و یکصد هزار ریال خسارت وارد آمده و در نتیجه این خسارت سرمایه جاری کارخانه از بین رفته و کارخانه مبلغ سیصد هزار ریال مقروض شده است. اینک نمیدانم با چه عایدات زندگی شخصی را اداره کنم و با بحران بیکاری و قرض زیاد و عدم حمایت از محصولات داخلی چه نوع کارخانه را ادامه دهم...لذا از رفتار غیرقانونی که نسبت به اینجانب شده...شکایت دارم...
با تقدیم احترامات
مهندس فضل الله میرهادی
ورود به دفتر نماینده مجلس شورای ملی : 6/8/۲۴ ۲۲۴
بازداشت مسئولان ایرانی
توسط ارتشهای متفقین
سجاد راعی، محقق و کارشناس اسناد تاریخی، از بخش دیگری از ظلم متفقین و ارتشهای اشغالگر نسبت به مردم ایران پرده برمی دارد. این بخش از زورگوییهای متفقین به بازداشت مسئولین ایرانی چه در ادارات و چه موسسات دیگر بر میگردد که راعی براساس اسناد و مدارک موجود به آنها اشاره کرده و یک نوع جمعبندی از این مجموعه اسناد ارائه میکند:
«... موضوع دیگری که در چارچوب سری مداخلات متفقین به ویژه انگلیس قابل بررسی هست، بازداشت، تبعید و برکناری مسئولین ایرانی از مسئولیت خودشان در ادارات است. انگلیسیها پس ازاشغال و استقرار و همچنین قراردادهایی که لازم داشتند، برای حضور خود در ایران با دولت ایران منعقد بکنند، در مرحله بعد برای اینکه کنترل بیشتری بر امور داشته باشند، به بازداشت گسترده ایرانیان از اقشار مختلف یعنی از نخستوزیر تا یک نگهبان اقدام میورزند. اینها از سال 1322 بیش از 200 نفر از ایرانیان را در ظاهر به اتهام طرفداری و حمایت از آلمان دستگیر میکنند ولی در واقع از دولت میخواهند بازداشت افرادی که هر نوع مخالفت و اقدامی علیه انگلیسیها انجام داده بودند، چه در مطبوعات، چه در مجلس و چه در جامعه و چه در ادارات، باید تحت نظر متفقین
باشند.
در این دوره متفقین، بازداشتگاه برای بازداشت ایرانیان در کشور ایجاد میکنند که در واقع میشود گفت که در تاریخ جهان هم کم نظیر و شاید بینظیر باشد.
در رشت، تهران و اراک بازداشتگاه درست میکنند و هرکدام از ایرانیان که مظنون معرفی شده، در این بازداشتگاهها زندانی کرده تا زمانی که به نظر خودشان، خطرشان رفع شده باشد...»۲۲۵
برای دستگیری اتباع ایرانی
در سند زیر اقدام واضح و مداخلهجویانه سفیر انگلیس در دستگیری یکی از اتباع ایرانی آنهم از مستخدمین دولت ایران نشان داده شده است. طرفه آنکه سفیر انگلیس، علنا و گستاخانه از نخستوزیر ایران میخواهد (یا به او دستور میدهد) که یکی از مدیران زیر مجموعه دولت را به دلیل اظهاراتی که علیه اشغالگران داشته، دستگیر و به محلی که وی تعیین میکند، انتقال دهند تا توسط مامورین انگلیسی از وی بازجویی بهعمل آید.
سند:
سفارت انگلیس – 25 تیر سال 1322
آقای نخستوزیر
محترما به اطلاع جنابعالی میرسانم که گزارشهای بسیار نامساعدی از منابع مختلفه راجع به عملیات جواد امینی که فعلا به سمت معاونت اداره خوار بار گلپایگان مشغول کار میباشد، به دوستدار رسیده است. ظاهرا جواد امینی مشغولاشاعه تبلیغات بر له دول محور بوده و سعی دارد مالکین محلی را از تحویل گندم خود به عنوان اینکه آنچه جنس تحویل گردد فقط برای مصرف مقامات انگلیسی حمل خواهد شد، منصرف سازد...
آن جناب تصدیق خواهند فرمود که اگر این قبیل فعالیتها بدون مانع ادامه پیدا کند، ممکن است نتایج وخیمی در مساعی جنگی متفقین و جمعآوری منظم غلّه در منطقه نامبرده داشته باشد.
نظر به مراتب فوق، معتقدم که جواد امینی را درس عبرتی برای دیگران قرار داده و بنابراین خواهشمندم فورا تعلیمات لازم به مقامات ایرانی صادر فرمایید که مشارالیه را دستگیر و برای بازداشت به سلطان آباد اعزام دارند تا بر طبق مقررات قرارداد انگلیس و ایران، مصوبه سال قبل راجع به مظنونین از او بازجویی به عمل آید. این اقدام به عقیده دوستدار موجب عبرت سایر طرفداران محور در منطقه مزبور بوده و به طور وضوح نشان میدهد که دولت علیه اشخاصی که مشغول عملیات ضد متفقین میباشند، مسامحه نخواهد ورزید.
دوست صمیمی
آر.دبلیو.بولارد۲۲۳
همکاری شهربانی رژیم شاهنشاهی
و قوای اشغالگر در دستگیری ایرانیان
همچنین یک مجموعه از اسناد موجود نشان میدهد، اداره شهربانی و مشخصا اداره سیاسی شهربانی همکاری تنگاتنگی را در دستگیری هموطنان ما بامتفقین داشته و در بسیاری موارد، پس از اینکه برخی شهروندان به اتهام واهی دستگیر گشته، تحویل دول متفق داده میشدند. آنهایی که تحویل انگلیسیها میشدند، در زندانهایی که در داخل کشور برای این مهم منظور و تدارک دیده شده بود، شکنجه شده، مورد بازجویی قرار میگرفتند و آنهایی هم که تحویل دولت روسیه داده میشدند، در خیلی از موارد به اردوگاههای سیبری تبعید شده و هیچگاه دیگر نشانی از آنها بدست نیامد. احتمالا در زیر شکنجه از بین رفته یا اینکه تا زمان مرگ خودشان در این زندانها و اردوگاهها باقی میماندند که هر چند شکایت و اسناد زیادی از این دست زندانیان وجود دارد، اما نمیتوان آمار مشخص از آنها ارائه داد.
سند زیر به همین نوع بازداشتها و دستگیریهای غیرقانونی میپردازد که هیچگاه ملجایی برای دادرسی و اعاده حق پیدا نکردند:
سند:
دفتر و کارخانه فنی مهندس میر هادی
آهنکاری و ریختهگری تهران
3 آبان 1324
مجلس شورای ملی
اینجانب در 7 مهرماه 1323 برخلاف قوانین مملکتی بدون دلیل و مدرکی توسط شعبه سیاسی اداره شهربانی بازداشت شده ، تحویل متفقین گردیدم. چهارده ماه در بازداشتگاه بودم. در این مدت مشروحا به نخستوزیر راجع به بازداشت غیر قانونی اعتراض نمودم و خسارتی که از این حیث به کارخانه اینجانب میرسد، تذکر دادم. در همان زمان هم شرحی توسط جناب آقای طباطبایی، رئیس مجلس به عرض مجلس شورای ملی رساندم. کلیه اقداماتی که پس از بازداشت برای جبران خسارت به کارخانه و خودم نمودم ، بیاثر مانده. تا کنون هیچ امیدی داده نشده. به اینجانب در نتیجه این بازداشت غیر قانونی، مبلغ یک میلیون و یکصد هزار ریال خسارت وارد آمده و در نتیجه این خسارت سرمایه جاری کارخانه از بین رفته و کارخانه مبلغ سیصد هزار ریال مقروض شده است. اینک نمیدانم با چه عایدات زندگی شخصی را اداره کنم و با بحران بیکاری و قرض زیاد و عدم حمایت از محصولات داخلی چه نوع کارخانه را ادامه دهم...لذا از رفتار غیرقانونی که نسبت به اینجانب شده...شکایت دارم...
با تقدیم احترامات
مهندس فضل الله میرهادی
ورود به دفتر نماینده مجلس شورای ملی : 6/8/۲۴ ۲۲۴
بازداشت مسئولان ایرانی
توسط ارتشهای متفقین
سجاد راعی، محقق و کارشناس اسناد تاریخی، از بخش دیگری از ظلم متفقین و ارتشهای اشغالگر نسبت به مردم ایران پرده برمی دارد. این بخش از زورگوییهای متفقین به بازداشت مسئولین ایرانی چه در ادارات و چه موسسات دیگر بر میگردد که راعی براساس اسناد و مدارک موجود به آنها اشاره کرده و یک نوع جمعبندی از این مجموعه اسناد ارائه میکند:
«... موضوع دیگری که در چارچوب سری مداخلات متفقین به ویژه انگلیس قابل بررسی هست، بازداشت، تبعید و برکناری مسئولین ایرانی از مسئولیت خودشان در ادارات است. انگلیسیها پس ازاشغال و استقرار و همچنین قراردادهایی که لازم داشتند، برای حضور خود در ایران با دولت ایران منعقد بکنند، در مرحله بعد برای اینکه کنترل بیشتری بر امور داشته باشند، به بازداشت گسترده ایرانیان از اقشار مختلف یعنی از نخستوزیر تا یک نگهبان اقدام میورزند. اینها از سال 1322 بیش از 200 نفر از ایرانیان را در ظاهر به اتهام طرفداری و حمایت از آلمان دستگیر میکنند ولی در واقع از دولت میخواهند بازداشت افرادی که هر نوع مخالفت و اقدامی علیه انگلیسیها انجام داده بودند، چه در مطبوعات، چه در مجلس و چه در جامعه و چه در ادارات، باید تحت نظر متفقین
باشند.
در این دوره متفقین، بازداشتگاه برای بازداشت ایرانیان در کشور ایجاد میکنند که در واقع میشود گفت که در تاریخ جهان هم کم نظیر و شاید بینظیر باشد.
در رشت، تهران و اراک بازداشتگاه درست میکنند و هرکدام از ایرانیان که مظنون معرفی شده، در این بازداشتگاهها زندانی کرده تا زمانی که به نظر خودشان، خطرشان رفع شده باشد...»۲۲۵