ذوالقرنین و جامعه مطلوب(پرسش و پاسخ)
پرسش:
شاخصها و ویژگیهای جامعه مطلوب که با مبانی عقلانی و وحیانی ذوالقرنین منطبق بود، چیست؟
پاسخ:
ذوالقرنین پس از مسافرتهای طولانی و پیمودن راهها و مواجهه با اقوام مختلف وارد محیطی شد که در نگاههای اول چیزهای غیرعادی در آنجا مشاهده کرد، مثلا دید قبور مردگان درجلوی منزلهاست، خانههای مسکونی در و بند ندارد، قدری بیشتر توقف نمود و بررسی کرد. متوجه شد که آن مردم، مومن به خدا و پیرو یکی از انبیای بزرگ الهی هستند.
جالب آنکه فهمید آنان با روشهای خاص و مزایای کمنظیری زندگی میکنند. تصمیم گرفت آنچه را که دیده و از آنها مطلع شده است از آنان پرسش نماید و به عقلشان واقف گردد و چون پرسشها و پاسخها از نتایج پاکی و حسن سیره آنان حکایت میکند. بنابراین در این جا بیشتر همین قالب پرسشها و پاسخها مطرح میشود.
ذوالقرنین گفت: ای مردم! مرا از خبر خود آگاه سازید که من زمین را گشتم. شرق و غربش را، صحرا و دریایش را جلگه و کوهش را محیط نور و ظلمتش را دیدم و مانند شما مشاهده ننمودم، به من بگویید چرا قبور گذشتگانتان جلوی خانههای شماست؟
گفتند: برای آن که مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از دلمان خارج نشود.
پرسید: چرا منزلهای شما در ندارد؟
گفتند: برای این که بین ما دزد یا افراد مورد سوءظن وجود ندارد و همه امین و مورد اعتمادند.
پرسید:چرا کسی بر شما فرمانروا نیست.
پاسخ دادند: ما به یکدیگر ستم نمیکنیم تا فرمانروا جلوی ظلم او را بگیرد.
پرسید: چرا بین خود، قاضی و حاکم ندارید؟
گفتند: ما به یکدیگر خصومت نمیکنیم تا نیاز به قاضی باشد.
گفت: چرا از نظر مالی تفاوت ندارید و بعضی بر بعضی برتر نیستید؟
پاسخ گفتند: برای آن که تعاون و عطوفت بین ما حاکم هست.
پرسید: چرا با هم نزاع و اختلاف ندارید؟
پاسخ دادند: برای محبت دلمان و رعایت صلاح مابینمان.
پرسید: چرا شما به یکدیگر دشنام نمیگویید و فکر قتل یکدیگر را در سر نمیپرورانید؟
گفتند: برای اینکه ما با اراده جدی و عزم قاطع بر غرایزمان غلبه کردهایم و نفس سرکش را با حلم و بردباری مهار نمودهایم.
پرسید: چرا کلمه شما یکی است و راهتان مستقیم است؟
گفتند: از این جهت است که به هم دروغ نمیگوییم و با یکدیگر خدعه نمیکنیم و بعضی از بعض دیگر غیبت نمینمایند.
پرسیدند: چرا بین شما فقیر و مسکین نیست؟
گفتند: از این جهت که ما اموال را به طور مساوی بین خود تقسیم میکنیم.
پرسید: چرا در شما خشونت و غلظت مشاهده نمیشود؟
گفتند: برای فروتنی و تواضعی است که نسبت به هم داریم.
پرسید: چرا خداوند به شما عمر طولانی داده است؟
گفتند: برای آنکه در عمل، حق را رعایت میکنیم و بین خود به عدل حکم مینماییم.
ذوالقرنین گفت: ای مردم! به من بگویید که آیا پدرانتان همانند شما عمل میکردند؟
آنها در پاسخ کارهای پدران خود را این چنین شرح دادند:
به تهیدستان ترحم داشتند، با فقرا مساوات مینمودند، اگر از کسی ستم میدیدند، مشمول عفوش قرار میدادند، و اگر بد میدیدند عمل ناروای بد کننده را با احسان تلافی میکردند، به علاوه در پیشگاه الهی برای وی استغفار مینمودند، صله رحم داشتند. امانت را به صاحبش برمیگرداندند، گفته افراد را تصدیق مینمودند و آنان را تکذیب نمیکردند و خداوند بر اثر این اعمال، امور آنان را اصلاح نمود.
ذوالقرنین به آن مردم علاقهمند شد در آن سرزمین سکونت گزید و آنجا ماند تا سرانجام از دار دنیا رفت. (1)
________________________
1- شرح دعای مکارم الاخلاق، ج 2، ص 133
شاخصها و ویژگیهای جامعه مطلوب که با مبانی عقلانی و وحیانی ذوالقرنین منطبق بود، چیست؟
پاسخ:
ذوالقرنین پس از مسافرتهای طولانی و پیمودن راهها و مواجهه با اقوام مختلف وارد محیطی شد که در نگاههای اول چیزهای غیرعادی در آنجا مشاهده کرد، مثلا دید قبور مردگان درجلوی منزلهاست، خانههای مسکونی در و بند ندارد، قدری بیشتر توقف نمود و بررسی کرد. متوجه شد که آن مردم، مومن به خدا و پیرو یکی از انبیای بزرگ الهی هستند.
جالب آنکه فهمید آنان با روشهای خاص و مزایای کمنظیری زندگی میکنند. تصمیم گرفت آنچه را که دیده و از آنها مطلع شده است از آنان پرسش نماید و به عقلشان واقف گردد و چون پرسشها و پاسخها از نتایج پاکی و حسن سیره آنان حکایت میکند. بنابراین در این جا بیشتر همین قالب پرسشها و پاسخها مطرح میشود.
ذوالقرنین گفت: ای مردم! مرا از خبر خود آگاه سازید که من زمین را گشتم. شرق و غربش را، صحرا و دریایش را جلگه و کوهش را محیط نور و ظلمتش را دیدم و مانند شما مشاهده ننمودم، به من بگویید چرا قبور گذشتگانتان جلوی خانههای شماست؟
گفتند: برای آن که مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از دلمان خارج نشود.
پرسید: چرا منزلهای شما در ندارد؟
گفتند: برای این که بین ما دزد یا افراد مورد سوءظن وجود ندارد و همه امین و مورد اعتمادند.
پرسید:چرا کسی بر شما فرمانروا نیست.
پاسخ دادند: ما به یکدیگر ستم نمیکنیم تا فرمانروا جلوی ظلم او را بگیرد.
پرسید: چرا بین خود، قاضی و حاکم ندارید؟
گفتند: ما به یکدیگر خصومت نمیکنیم تا نیاز به قاضی باشد.
گفت: چرا از نظر مالی تفاوت ندارید و بعضی بر بعضی برتر نیستید؟
پاسخ گفتند: برای آن که تعاون و عطوفت بین ما حاکم هست.
پرسید: چرا با هم نزاع و اختلاف ندارید؟
پاسخ دادند: برای محبت دلمان و رعایت صلاح مابینمان.
پرسید: چرا شما به یکدیگر دشنام نمیگویید و فکر قتل یکدیگر را در سر نمیپرورانید؟
گفتند: برای اینکه ما با اراده جدی و عزم قاطع بر غرایزمان غلبه کردهایم و نفس سرکش را با حلم و بردباری مهار نمودهایم.
پرسید: چرا کلمه شما یکی است و راهتان مستقیم است؟
گفتند: از این جهت است که به هم دروغ نمیگوییم و با یکدیگر خدعه نمیکنیم و بعضی از بعض دیگر غیبت نمینمایند.
پرسیدند: چرا بین شما فقیر و مسکین نیست؟
گفتند: از این جهت که ما اموال را به طور مساوی بین خود تقسیم میکنیم.
پرسید: چرا در شما خشونت و غلظت مشاهده نمیشود؟
گفتند: برای فروتنی و تواضعی است که نسبت به هم داریم.
پرسید: چرا خداوند به شما عمر طولانی داده است؟
گفتند: برای آنکه در عمل، حق را رعایت میکنیم و بین خود به عدل حکم مینماییم.
ذوالقرنین گفت: ای مردم! به من بگویید که آیا پدرانتان همانند شما عمل میکردند؟
آنها در پاسخ کارهای پدران خود را این چنین شرح دادند:
به تهیدستان ترحم داشتند، با فقرا مساوات مینمودند، اگر از کسی ستم میدیدند، مشمول عفوش قرار میدادند، و اگر بد میدیدند عمل ناروای بد کننده را با احسان تلافی میکردند، به علاوه در پیشگاه الهی برای وی استغفار مینمودند، صله رحم داشتند. امانت را به صاحبش برمیگرداندند، گفته افراد را تصدیق مینمودند و آنان را تکذیب نمیکردند و خداوند بر اثر این اعمال، امور آنان را اصلاح نمود.
ذوالقرنین به آن مردم علاقهمند شد در آن سرزمین سکونت گزید و آنجا ماند تا سرانجام از دار دنیا رفت. (1)
________________________
1- شرح دعای مکارم الاخلاق، ج 2، ص 133