kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۰۷۱۵
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۹

اخبار ویژه





یک بام و دو هوای پدرخوانده‌ها با عارف و محسن  هاشمی
یک سایت حامی دولت، اصلاح‌طلبان طیف چپ را «پدرخوانده‌های شورای شهر» خواند و نوشت: چطور است که استعفای محسن هاشمی برای شهرداری تهران میثاق‌شکنی با مردم است اما استعفای عارف اشکالی ندارد؟
درحالی‌که کش و قوس میان کارگزاران و حزب اتحاد ملت (مشارکت سابق) برای تصاحب شهرداری تهران تشدید شده، سایت انتخاب نوشت: درحالیکه فعالین یک محفل سیاسی که خود را «لیست‌ساز» و «پدرخوانده لیست امید» می‌دانند، در طی هفته‌های اخیر بیشترین حجم تخریب را علیه رئیس شورای شهر تهران، به دلیل جلوگیری از استعفای وی برای تصدی شهرداری داشته‌اند، شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد، استعفای محسن هاشمی را برخلاف میثاق با مردم دانسته و درعین حال اظهار کرده است استعفای محمدرضا عارف برای تصدی شهرداری تهران هیچ مشکلی ندارد!
شکوری‌راد در منطق عجیب خود با اظهار اینکه استعفای نماینده شورا برای تصدی شهرداری، خلاف میثاق و رای مردم است اما استعفا از نمایندگی مجلس خلاف رای و میثاق مردم نیست توضیح می‌دهد که به دلیل اینکه با وزیر شدن یک نماینده مجلس مخالف نیستیم با شهردار شدن او هم نباید مخالفت کنیم چراکه شهرداری از وزارت مهم‌تر است.
او با استناد به اینکه در گذشته هم به وزیر شدن نمایندگان اعتراض نشده است، این موضوع را علت عدم اشکال استعفای عارف برای نمایندگی مجلس می‌داند.
این عضو محفل پدرخواندگان لیست امید توضیح نمی‌دهد چرا وقتی با استعفای یک نماینده مجلس که جایگاه قانونی بالاتری از شورای شهر دارد و رفتن او از یک قوه به قوه دیگر (مجلس به دولت) مخالف نیست و آن را پشت کردن به رای مردم نمی‌داند، استعفای یک عضو شورا جهت شهردار شدن در همان نهاد یعنی نهاد مدیریت شهری را پشت کردن به رای مردم می‌داند!
و اگر این دوستان که خود را قیم و پدرخوانده مردم و اصلاح‌طلبان می‌دانند، اگر با وزیر شدن یک نماینده مخالفت نکرده‌اند، با استعفای کدامیک از اعضای شورا در گذشته که به دلایل مختلف ازجمله شرکت در انتخابات مجلس، گرفتن مسئولیت اجرایی در دولت و ... انجام شد، مخالفت کرده‌اند؟!
اکنون این پدرخواندگان اصلاح‌طلب در یک روزنامه محلی متعلق به # ژن-خوب (که در همه مسابقات برنده می‌شود)، تیتر می‌زنند که «حمایت کیهان از محسن هاشمی» و در استدلالی سخیف که تنها می‌تواند از تراوشات ذهن کودکانه همان ژن معیوب و توهم ژن اولیه سرچشمه گرفته شده باشد، چنین نتیجه می‌گیرد که با توجه به حمایت کیهان، اصلاح‌طلبان نباید با خروج هاشمی از شورا موافقت کنند، چراکه پشت کردن به مردم است، اما استعفای خود از مجلس و شورا، اقدامی درست و اخلاقی است!
پدرخواندگان اصلاح‌طلب فراموش کرده‌اند که اوج این غرور و تخریب و تفرعن و قیم‌مابی نسبت به مردم، در سال 1381 و پس از پیروزی‌های پیاپی در دوم خرداد و شورای نخست، مجلس ششم و ریاست جمهوری هشتم رخ داد، اما واکنش مردم به این غرور و قیم‌مابی، شکست مفتضحانه آنها را در انتخابات دور دوم شورا - که آزادترین انتخابات سه دهه اخیر بود - رقم زد.
پدرخواندگان اصلاح‌طلب فراموش کرده‌اند که اگر سرقفلی رای مردم همیشه متعلق به آنان بود، نباید فهرست اصلاح‌طلبان در انتخابات دوره قبل شورا با وجود همه حمایت‌هایی مانند این دوره، تنها 40 درصد از کرسی‌های شورا را کسب می‌کردند. اما گویا نابودی تهران برای «پدرخواندگان اصلاح‌طلب» بی‌اهمیت‌تر از آن است که منافع باندی و اقتصادی خود را به خطر بیندازند!

حاصل ناکارآمدی ارزی دولت انداختن سوزن در انبار کاه
«تصمیم اخیر دولت مبنی بر تک‌نرخی کردن شتابزده نرخ ارز از روز سه‌شنبه 21 فروردین آن هم با قیمت 4200 تومان قابل دفاع نیست، چراکه این تصمیم بدون ادله‌های لازم برای تعیین نرخ ارز و تاثیر آن بر اقتصاد اتخاذ شده است.» روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد از قول آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی نوشت: اقدام اخیر دولت با تعیین قیمت ثابت برای ارز شبیه عملکرد فردی است که سوزن را در انبار کاه انداخته و از دیگران می‌خواهد درصورت نیاز خودشان به دنبال سوزن بگردند. دولت و بانک مرکزی در حالی که هنوز هیچ توضیحی در رابطه با دلایل افزایش قیمت ارز در روزهای ابتدایی سال و روزهای گذشته ارایه نکرده‌اند دست به تک‌نرخی کردن ارز زده که ابهامات جدیدی را پیش روی اقتصاد قرار می‌دهد.
به نظر می‌رسد دولت و بانک مرکزی سناریوهایی را برای خود متصور هستند که یکی با هدف حرکت به سمت تک‌نرخی کردن ارز شعار واقعی کردن قیمت‌ها بوده است و سناریوی دیگر اقدامی صرفا در جهت حذف بازارهای موازی ارز است.
رویکردی که به نظر می‌رسد حاصلی جز ایجاد بازار سیاه برای متقاضیان ندارد، بازاری که در پی تقاضای ارزی کسانی که نیاز به ارز دارند و امکان تامین آن از بازارهای قانونی را ندارند، شکل می‌گیرد.
در شرایط فعلی گویا اقتصاد کشور تاوان ناکارآمدی بانک مرکزی را پس می‌دهد. هنوز مشخص نیست که بانک مرکزی و دولت با چه ادله و فلسفه‌ای برای تثبیت قیمت ارز به یکباره قیمت 4200 تومان را برگزیده و اعلام کرده‌اند.
ازطرفی تعریف تک‌نرخی کردن ارز به این معنی است که دولت در هر دوره اقتصادی قیمتی را برای ارز تعیین کند و این یعنی در ادوار مختلف باید قیمت‌های مختلفی از طرف دولت برای ارز و اقتصاد لحاظ شود؛ موضوعی که مجددا این سوال را به ذهن متبادر می‌سازد که آیا قیمت 4هزار و 200 تومانی ارز می‌تواند رشد اقتصادی، تورم و نرخ بیکاری را که مطلوب کشور است، محقق کند؟
در همین حال مشخص است که بانک مرکزی در دوره‌ای که به سبب افزایش تقاضای ارز مسافرتی باید حجم بیشتری اسکناس به بازار تزریق می‌کرد از این کار امتناع ورزیده و در عین حال زمانی که به جهت افزایش تقاضا و کمبود عرضه قیمت به بالاترین رقم تجربه شده تاکنون رسید، هم اقدامی انجام نداد. در حقیقت این ناکارآمدی سیستم بانکی کشور است که حال و روز کشور را به چنین وضعیتی رسانده است.

شغل ایجاد کردید یا می‌خواهید سر کار بگذارید؟
آقای روحانی چگونه شاغلین مرتبط با فضای مجازی را از 15 هزار نفر به
2 میلیون نفر رساند؟
حمید رسایی نماینده سابق مردم تهران در مجلس ضمن انتقاد از آمارهای غیرواقعی دولت نوشت:  چند روز قبل بود که آقای روحانی در جلسه با مدیران دولتی به نقل از وزیر ارتباطات از آمار ایجاد دو میلیون شغل در فضای مجازی خبر داد. اعلام این عدد، تعجب همگان از جمله وزیر ارتباطات دولت که در جلسه حاضر بود را به دنبال داشت. جهرمی در واکنش به این آمار که رئیس‌جمهور به نقل از وی اعلام کرده بود، طی اطلاعیه‌ای، عدد اعلامی را ناشی از خستگی رئیس‌جمهور‌ دانست و عدد واقعی را دویست هزار نفر اعلام کرد. اما آیا روحانی واقعا خسته بود؟ آیا او از آمار واقعی در این حوزه بی‌اطلاع است؟
برای پاسخ به این سوالات به چند ماه قبل برمی‌گردیم. بعد از آشوب‌های دی‌ماه سال گذشته وقتی آقای روحانی در برابر طرح این پرسش که چرا با رسانه‌های ساختارشکن برخورد نمی‌شود، قرار می‌گیرد، بهانه عدم برخورد را اشتغال 15 هزار نفر در فضای مجازی می‌داند!  یک روز بعد در جلسه دیگری وقتی مجددا این مطالبه مطرح می‌شود، آقای روحانی عدد شاغلین در فضای مجازی را 50 هزار و چند روز دیگر 100 هزار نفر اعلام می‌کند!  به فاصله چند روز در جلسه عالی دیگری وی این عدد را به 200 هزار نفر افزایش می‌دهد که تعجب و سؤال دیگر حاضران از جمله رئیس جلسه را به دنبال دارد!
حتما هم این جمله را که اخیرا جلایی‌پور بر زبان آورده، زیاد شنیده‌اید: «برجام و تلگرام، دو دستاورد اصلی دولت روحانی هستند».
این حرف دقیقی است که روحانی برای ارائه عملکرد به مردم چیزی در آستین ندارد. از برجام که فقط یک اسم باقی مانده. بر سر تابوت این میت حتی شخص روحانی هم حاضر به گریه کردن نیست.
ایجاد اشتغال در فضای مجازی (یعنی تلگرام)  چیزی است که روحانی می‌تواند کمی برای بازی با افکار عمومی روی آن مانور دهد. برای همین علیرغم مصوبه مجموعه کارگزاران امنیتی خودش، برای مسدود کردن تلگرام در راستای دفاع از حقوق امنیتی و اقتصادی مردم و حاکمیت، مقاومت می‌کند.
روحانی علیرغم اینکه می‌داند بالاخره  باید دکمه فیلتر تلگرام را از یک طرف و دکمه تقویت شبکه‌های داخلی را از طرف دیگر بزند، اما تلاش می‌کند تا در این دقایق آخر، خودش را مخالف این تصمیم نشان دهد. برای همین حاضر است آمار ایجاد اشتغال در تلگرام را از 15 هزار (که البته در این هم تردید است) به 100 هزار و بعد طی یک روز به 200 هزار و سپس به 2 میلیون نفر برساند.
روحانی در حقیقت به دنبال ایجاد اشتغال برای 40 میلیون نفر است. سرکار گذاشتن مردم (40 میلیون کاربر تلگرام در ایران) آن چیزی است که برای او اولویت دارد تا ناکارآمدی‌هایش و توخالی بودن وعده‌هایش فراموش شود.

حق با سخنگوی دولت است یا وزیران ارتباطات و اقتصاد؟
سخنگوی دولت می‌گوید استفاده از پیام‌رسان‌های خارجی را حق شهروندی می‌دانیم.
محمدباقر نوبخت در جمع خبرنگاران و در پاسخ به این پرسش که «چرا تلگرام برخلاف سخنان رئیس‌جمهوری در شرایط نزدیک به فیلترینگ قرار گرفته» گفت: موضع دولت در خصوص فضای مجازی و استفاده از پیام رسان‌ها کاملاً مشخص است. دولت به آزادی دسترسی به اطلاعات در این فضا هر چند که باید قوانینی هم رعایت شود، اعتقاد دارد اما اینکه رقابت میان اپلیکیشن‌های داخلی و خارجی وجود داشته باشد و اینکه دولت برای تقویت پیام‌رسان‌های داخلی گام‌های حمایتی برداشت لازم بود اما دولت از سوی دیگر موضعش در برابر فیلترینگ هم مشخص است.
وی افزود: اینکه پیام‌رسان داخلی هم در کنار پیام‌رسان‌های خارجی وجود داشته باشد از نظر دولت مشکلی ندارد اما اینکه یک شهروند ما بخواهد از پیام‌رسان‌های خارجی استفاده کند را ما در چارچوب منشور حقوق شهروندی، حق آن شهروند می‌دانیم.
مغالطه آقای نوبخت درباره تلگرام و چسباندن آن به حقوق شهروندی در حالی است که مدیر این پیام‌رسان در ماجرای اغتشاشات دی ماه 96 و در حالی که وزیر ارتباطات خواستار انسداد یک کانال آموزش‌دهنده ساخت بمب و ترور و جنایت بود، این خواسته را رد کرد و به همان کانال وابسته به سرویس‌های جاسوسی اجازه داد با صرف تغییر نام، به فعالیت‌های خود ادامه دهد. شبکه میدانی تروریست‌ها در آن ماجرا هم چند شهروند بی‌گناه را با جنایت تمام به شهادت رساندند و هم به مساجد و حسینیه‌ها حمله کردند و هم پرچم جمهوری اسلامی را به آتش کشیدند.
اخیراً نیز برخی مقامات بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، در پی به هم ریختن بازار ارز تصریح کردند کشور مشکل ارزی ندارد و کانال تلگرام و برخی شبکه‌های مجازی وابسته به دشمن، بازار را به هم ریخته‌اند.
بنابراین باید از آقای نوبخت پرسید آیا مجال دادن به کانال در خدمت دشمن که مشخصاً برای ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی و تولید ناامنی و ترور فعالیت می‌کند، دفاع از حقوق شهروندی است یا جنایت در حق آن؟!

عکس یادگاری با افراطیونی که گفتند «مجلس زوری» و «ناطق‌نوری» نمی‌خواهند
«اینکه آقای ناطق‌نوری دغدغه خود پیرامون بازنگری در قانون اساسی را با اشخاصی مثل خانم مینو خالقی و یاشار سلطانی یا فواد صادقی که جملگی سابقه حواشی سیاسی، رد صلاحیت و دستگیری و بازداشت دارند را مطرح کرده‌اند، جای سوال دارد.»
به گزارش مشرق، فیاض زاهد، از افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی به تازگی در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، از دیدار خود و جمعی از فعالان سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب با حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری در روز پنجشنبه گذشته خبر داده است.
براساس گفته‌های او مینو خالقی، محمدجواد حق‌شناس، یاشار سلطانی، غلامعلی رجایی و فواد صادقی از جمله سایر حاضرین در این جلسه بوده‌اند.
همچنین درباره اظهارات ناطق‌نوری در این جلسه گفته است: قانون اساسی و ضرورت توجه به ظرفیت‌های آن و همچنین بازنگری آن ازجمله محورهایی بود که آقای ناطق‌نوری به آن اشاره کردند و نگران هستند که برخی از مسئولیت‌ها حوزه‌هایش در قانون اساسی به روشنی تفکیک نشده و تکالیف مشخص نیست که این مسئله موجب سردرگمی در پیگیری مطالبات شده است.
به گزارش مشرق، اینکه آقای ناطق‌نوری دغدغه خود پیرامون بازنگری در قانون اساسی را با اشخاصی مثل خانم مینو خالقی و یاشار سلطانی یا فواد صادقی که جملگی سابقه حواشی سیاسی، رد صلاحیت و دستگیری و بازداشت دارند را مطرح کرده‌اند، جای سوال دارد.
در واقع توجیه این مسئله به هیچ‌وجه روشن نیست. البته اگر توجیهی وجود داشته باشد... به نظر می‌رسد نزدیک شدن بیش از اندازه آقای ناطق به اصلاح‌طلبان به معنی عبرت نگرفتن از کارنامه سیاسی و البته از رفتارهای این جریان خاص با مرحوم هاشمی است.
یادآور می‌شود افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، در انتخابات سال 76 تا می‌توانستند به تخریب و ترور شخصیت ناطق‌نوری پرداختند. آنها پس از آن هم درمقابل ناطق‌نوری که رئیس مجلس پنجم بودند شعار می‌دادند «مجلس زوری نمی‌خایم - ناطق‌نوری نمی‌خایم». اما همین طیف از موضع نفاق، سعی کردند به ناطق‌نوری نزدیک شود و تقویت این نزدیکی، حاکی از باز شدن گارد ناطق به سمت این جریان ساختارشکن فعال در فتنه 88 می‌کند.