اگر مانده بود به اسلام سیلی میزد(درمکتب امام)
یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیتالله کاشانی دید که اینها خلاف دارند میکنند و صحبت کرد، اینها [این] کار کردند [که] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیتالله» گذاشتند! این در زمان آن[محمد مصدق] بود که اینها فخر میکنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم [...] من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام میزد.
صحیفه امام؛ ج14؛ ص456 | جماران؛ 25 خرداد 1360
صحیفه امام؛ ج14؛ ص456 | جماران؛ 25 خرداد 1360