kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۶۲۱۹
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۰

داستان چوپان و گرگ‌های فداکار (یادداشت روز)



  1- مردم در حماسه کم‌نظیر 22 بهمن با وجود تبلیغات دشمن، و سوء مدیریت برخی مدیران، با نشاط تمام پای جشن چهل سالگی انقلاب آمدند. اهمّ و مهم کردند؛ همیشه اصلی- فرعی را تشخیص دادند و گله‌مندی، آنها را از دیدن کینه و کمین دشمن باز نداشت. آمدند و دشمن را عقب راندند. مردم حجت را تمام کردند و حالا نوبت مسئولان است که در تراز همین روحیات انقلابی عمل کنند.
2- افراطیون مدعی اصلاحات که دولت را رحم اجاره‌ای می‌خوانند و آقای روحانی را برای رفتار رادیکال تحت فشار می‌گذارند، ترجیح دادند با اقیانوس ملت در جشن انقلاب همراه نباشند و در کنار ملت دیده نشوند. چرا؟ جز این است که در قبال ضد انقلاب، بند را به آب داده‌اند؟ ارتداد از انقلاب، نگون‌بختی است و گرنه خداوند اراده فرموده کار دین را با مردمانی بی‌ادعا اما پای کار پیش ببرد؛ چنانکه فرمود «اى كسانى كه ايمان آورده‌‌ايد هر كس از شما از دين خود برگردد، به زودى خدا گروهى را مى‌‏آورد كه آنان را دوست مى‌دارد و آنان او را دوست دارند؛ با مؤمنان فروتن و در مقابل كافران، نفوذناپذیر هستند. در راه خدا جهاد مى‌كنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى‌ترسند.»
3- زمستان 59 و بهار سال 60 در حالی که ارتش صدام سرگرم پیشروی در عمق مرزهای ما بود، بنی‌صدر در اثر پیوند با منافقین ترجیح داد به جای اهتمام به دفاع مقدس، جنگی موازی را در پایتخت برپا کند. او اواخر اردیبهشت 1360 مردم و مسئولان را با جنجال رفراندوم سرگرم کرده بود، اما یک ماه بعد، سازمان منافقین اسلحه‌ها را بیرون کشیدند و جنگ و ترور را کلید زدند. بنی‌صدر اصرار داشت مقابل نخست‌وزیر رجایی و بزرگان انقلاب در حزب جمهوری اسلامی جبهه باز کند. وقتی دست او رو شد و نمایندگان ملت به عدم کفایتش رای دادند، همان سران نظام (شهید بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای، رجایی و باهنر و 70 وزیر و معاون و نماینده مجلس) به دست عوامل سازمان نفوذی در دفتر رئیس‌جمهور به خاک و خون کشیده شدند. مدتی بعد تصاویر سرکرده منافقین که برای عرض نوکری و مزدوری نزد صدام رفته بود، منتشر شد
4- حضرت امام(ره) هنگام تنفیذ حکم بنی‌صدر فرمود: «من یک کلمه به آقای بنی‌صدر تذکر می‌دهم، این کلمه تذکر برای همه است، حب‌الدنیا رأس کل خطیئه. یعنی دنیادوستی در رأس همه خطاهاست». امام بعد از چند نوبت نصیحت فرمود: «من تا آنجایی که اخلاق اسلامی اقتضا می‌کند همه اینها را به آرامش دعوت خواهم کرد نصیحت خاضعانه خواهم کرد. لکن آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم آن روز این‌طور نیست که باز بنشینم نصیحت کنم، دست همه را قطع خواهم کرد. آن شخص هر که می‌خواهد باشد در هر مقامی می‌خواهد باشد قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می‌نشانم». ایشان پس از عزل بنی‌صدر فرمود: «خدا می‌داند که من مکرر به این گفتم که آقا اینها تو را تباه می‌کنند این گرگ‌هایی که دور تو جمع شده‏اند و به هیچ چیز عقیده ندارند، تو را از بین می‌برند، گوش نکرد، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند».
5- سخنان دور از انتظار برخی مدیران از کجا آب می‌خورد؟ نقش مشاوران نااهل در این زمینه چیست؟ چرا یک دولتمرد گفت؛ «پیغمبر و امام زمان را هم می‌شود نقد کرد». بله می‌شود به ساحت پیغمبر(ص) بی‌حرمتی هم کرد، چنانکه روزنامه مردم امروز به سردبیری مشاور فعلی همان دولتمرد انجام داد و همزمان با توهین مجله فرانسوی شارلی ابدو به ساحت پیامبر اعظم (ص) تیتر زد «من هم شارلی هستم»! زمانی همینها گفته بودند مشکل توسعه این است که نمی‌توان علیه خدا تظاهرات کرد! اما این قبیل در زمره مشاوران دولت چه می‌کنند؟ مگر بارها نگفتند دولت «رحم اجاره‌ای» ماست؟ چرا سردبیر روزنامه‌های زنجیره‌ای توقیف شده، به عنوان مشاور و دبیر شورای بررسی‌های ویژه ریاست‌جمهوری منصوب می‌شود؟
6- جالب اینکه همین فرد از عناصر ضدهاشمی در سال‌های 76 تا 80 بود و در دوکتاب خود از هاشمی با تعبیر مافیایی «پدرخوانده» یاد کرد. اما پس از چرخش فریبکارانه افراطیون، در زمره تقدیس‌کنندگان هاشمی درآمد. او اولین سردبیرشرق بود؛ روزنامه‌ای که 24 مرداد 94 نوشت «اهمیت هاشمی در اعلام ختم دوره انقلاب است. وی اولین دولت پسا انقلابی را تاسیس کرد و آدم‌هایی را که آمادگی روحی ورود به دوران تازه را نداشتند کنار گذاشت و شکاف تاریخی در انقلاب به وجود آورد». روزنامه آفتاب‌یزد پس از انتصاب همین مشاور نوشت «دولت همین‌قدر که بتواند مخالفان خود را سرگرم نگه دارد، کفایت می‌کند»! مشاورانی از این دست، واقعا به شنیدن صدای مردم باور دارند؟ آنها با گفتن اینکه «باید صدای مردم را شنید»، می‌کوشند از مخاطب اعتراض بودن خارج شوند و توپ را در زمین نظام بیندازند.
7- بر اساس نظرسنجی دانشگاه مریلند است، ۸۵ درصد ایرانیان نظر کاملا نامساعدی نسبت به دولت آمریکا دارند و تنها کمتر از یک درصد نظرشان کاملا مثبت است. در حالی که از محبوبیت آقایان روحانی و ظریف، 17 و 10 درصد کاسته شده، محبوبیت سردار سلیمانی 17 درصد افزایش یافته و به 83 درصد رسیده؛ این افزایش محبوبیت نماد اقبال مردم به رویکرد انقلابی است. تنها 4/9 درصد از مردم معتقدند نظام سیاسی نیازمند تغییرات اساسی است و فقط 8/8 درصد باور داشتند که باید پول کمتری صرف برنامه موشکی شود. از هر ۱۰ نفر، ۸ نفر معتقد بودند دولت باید اقدامات بیشتری برای مبارزه با فساد و جلوگیری از افزایش قیمت مواد غذایی انجام داد.
8- نظرسنجی دوم متعلق به «ایسپا» (نزدیک به دولت) است: «۸۰ درصد مردم، مشکلات اقتصادی را مهم‌ترین عامل نارضایتی می‌دانند. 69 درصد بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار ، 9/7 درصد آزادی بیان و 2/3 درصد رفع حصر را خواسته اصلی شرکت‌کنندگان در تجمعات اعلام کردند. پاسخ 74/8 درصد به پرسش درباره رضایت از شرایط اقتصادی، منفی بوده است». اما برخی مدیران و مشاوران سعی می‌کنند مطالبات مردم را «فرا اقتصادی و «فرادولتی» کنند. «ح-الف» مشاور رئیس‌جمهور، ضمن تلاش برای تحریف و مصادره به مطلوب همین نظرسنجی می‌گوید «اعتراضات مهر اقتصادی خورده ‌اما لایه زیرین آن سیاسی است [؟!]... مردم به راحتی تفکیک میان دولت و نظام قائل نیستند تا بتوانیم بگوییم دولت ناکارآمد است اما نظام دارای مشروعیت است». همین فرد پس از گفت‌و‌گوی تلویزیونی آقای روحانی اقدام به نظرسنجی از مردم کرد اما چون نتایج نامطلوب بود، پس از چند ساعت، ترجیح داد نظرسنجی را از صفحه توییتر خود حذف کند! تا قبل از حذف این نظرسنجی، بیش از 7 هزار نفر شرکت کردند که رای 82 درصد «ضعیف»، 14 درصد «متوسط» و 4 درصد «عالی» بود.
9- وی بهمن 94 در مناظره تلویزیونی درباره نفوذ گفت «اگر یک عامل اخلالگر بتواند موفق شود اخلال کند آسیبها بسیار بزرگ است. بخش دیگر، این است که یک عده‌ای برای مسئولان تصمیم سازی می‌کنند. اگر مشاور امین و دانا نباشد، می‌تواند مستشیر خود را گمراه کند...نفوذیها در قوه عاقله نفوذ می‌کنند. روی مغز می‌نشینند و خطرات بسیار بزرگ‌تری دارند از ویروس‌هایی که روی پا و دست عمل می‌کنند». اما سخنگوی قوه قضائیه خرداد ماه در پاسخ به سؤالی درباره بازداشت فردی به جرم جاسوسی در دفتر همین شخص گفت «فردی توسط وزارت اطلاعات در ارتباط با محل کار او بازداشت شده است». تاکنون چند جاسوس مرتبط با اطرافیان و دفتر برخی دولتمردان ارشد (نظیر جیسون رضائیان، پدر و پسر نمازی و...) بازداشت شده‌اند. آنها چه قدر در تولید ناکارآمدی و نارضایتی موثرند؟
10- نعل وارونه زدن، به استراتژی برخی مدیران تبدیل شده است.دم از وحدت می‌زنند و بر دوقطبی کردن جامعه اهتمام می‌ورزند. از شفافیت می‌گویند اما مشی شان پنهانکاری است. دم از قانون می‌زنند اما دولت، از 80 درصد احکام قانون بودجه 95 تخلف می‌کند و 16 هزار میلیارد تومان درآمد نفت به خزانه واریز نمی‌شود. از صدای مردم می‌گویند اما نسخه گران کردن انفجاری بنزین را می‌پیچند. دعوت به کینه زدایی می‌کنند در حالی که جز به فحاشی با منتقدان صاحب نظر سخن نگفته‌اند.
11- آقای روحانی روز 22 بهمن، از رفراندوم برسر مسائل اختلافی جناحها طبق اصل 59 قانون اساسی سخن گفت. طبق این اصل، همه‌پرسی اصلا در صلاحیت دولت نیست و ربطی هم به اختلاف جناح ها ندارد. این اظهارات در واقع، تحریف صورت مسئله است. منطق نظام و انقلاب، بی‌اعتمادی مطلق به آمریکاست. آقای روحانی خلاف این منطق مستحکم، براعتماد به شیطان بزرگ اصرار کرد، امتیاز نقد داد و وعده نسیه گرفت. طبق آخرین نظرسنجی‌ها، از برکت سعه صدر نظام درباره مذاکره و توافق، 80 تا 90 درصد مردم نسبت به آمریکا ابراز انزجار و بی‌اعتمادی مطلق می‌کنند و تنها یک درصد خوش گمانند.
12- انصاف آن است که آقای روحانی بگوید درباره براعتماد یکطرفه به دشمن‌اشتباه کرده و جبران می‌کند. او با 4 سال تاخیر گفت «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌گوید اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورها می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانه‌اند كه با شما مذاكره كنند؟». این سخنان در حالی عنوان شد که صاحب نظران منتقد با انواع فحش‌ها نواخته شدند.
13- دشمن به جنگ اقتصادی اهتمام دارد اما برخی دولتمردان، نه! تروریسم اقتصادی سال 90 و 91 مجددا به‌روز‌رسانی شده است. نرخ دلار در پسابرجام با 40 درصد افزایش به 4900 تومان رسید، در حالی که همواره گفته شده دو برابر قبل از برجام نفت می‌فروشیم و طبیعتا باید درآمد ارزی دو برابر شده باشد. از نگاه طیف غربگرای مامور که دولت را رحم اجاره‌ای می‌داند، آشفتگی بازار ارز، آنها را از موضع اتهام و سوء تدبیر یا خیانت در بزک شیطان بزرگ درمی آورد به این معنا شاید بتوانند طیف قائل به فرمول «امتیاز بده هرجا که احساس ضعف کردی» را با خود درباره ضرورت مذاکره و واگذاری امتیاز جدید همراه کنند و از احساس ندامت درباره برجام برهانند! حتی ممکن است وسوسه کنند که با گران شدن ارز، می‌توان درآمدزایی کرد!
14- دی و بهمن 90، فتنه اقتصادی راه افتاد. برخی بانک‌ها و مراکز مشابه به خیال سود یا از سر نفوذزدگی، با سرمایه خودی، در نقشه دشمن بازی کردند! تصور کنید برخی بانک‌ها با صرافی و دلالی ارزی پیوند بخورند؛ می‌شود صرافی آقای «ص» (مدیر نجومی که حقوق 730 میلیون تومانی در بانک... می‌گرفت و دارای پرونده تخلفات سنگین در بانک... بود) و شرکا (قبیل حسین - ف). این صرافی بهمن90 تاسیس شد. مشابه همین صرافی را داماد و فرزند یک مدیر نجومی دیگر دربهمن همان سال تاسیس کردند. چرا این طیف در آغاز عملیات دشمن برای تولید «تورم انتظاری» صرافی زدند؟ این همان اتفاقی است که در جنگ نرم به عنوان فنون جوجیتسو یاد می‌شود؛ استفاده از نیروی حریف علیه خودش.
15- همان موج تورم انتظاری که به سان گلوله برفی عمل کرد و مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات 92 بر آن سوار شدند، دوباره فعال شده. چون هدف دشمن، زدن اقتدار ایران است. دولت باید دشمنی دشمن را باور کند؛ همچنانکه بپذیرد برخی موتلفان دوست نما، نفوذی دشمن و بدخواه دولتند. باید رد تروریست‌ها و خرابکاران اقتصادی وابسته به بهائیت و صهیونیسم مسیحی را گرفت. این مسئولیت وزارت اطلاعات، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، مجلس و دستگاه قضایی است. دشمن می‌خواهد از ملت ایران انتقام بگیرد. نباید مسئله دیگری را بر حضور همه‌جانبه در مقابل جنگ اقتصادی دشمن اولویت داد.

محمد ایمانی