تروریسم صهیونیستی-12
ترور پرسنل سازمان مللمتحد توسط صهيونيستها
به اين ترتيب آشكار مىشود كه خط سياسى ماعتس ناشى از تندروى راستگرايانه آن است، كه بيش از هر گرايش سياسى ديگر به آن پايبند است.
عانو، سردمدار اين سازمان، به هنگام محاكمه، هدفهاى سازمان خود را بر محور ذيل مبتنى دانست: «جنگ عليه چپگرايان اسرائيلى.»
شايد با توجه به اين هدفهاست كه عانو، در ژوئن سال 1980.م، همراه با همسرش به باشگاه جنبش شلى دستبرد زدند.
بعضى از مهمترين عمليات ديگرى كه سازمان يادشده انجام داده عبارتند از: به آتش كشيدن ساختمان هيأت تحريريه روزنامه هاآرتص، و كارخانه كارغل در اللّد و فرش فروشى مارس در حيفا و يكى از مراكز گروه هاشومير هتسعير.
از نظر تشكيلاتى، شكل رهبرى ماعتس نمايانگر شباهت آن با يك باند جنايتكار
است.
عانو به هنگام محاكمه اعتراف كرد كه وى رئيس، نخستوزير، وزير كشاورزى (مسئول سرقتهاى كشاورزى از كيبوتصها) وزير ارتباطات (مسئول سرقت خودروها) و رئيسى براى سازمان جاسوسى خود تعيين كرده است.
آن چه كه گروه ماعتس را به باند راهزنان شبيه مىسازد، ديگر نامهاى آن نظير شوراى جنايتكاران جوان، و شوراى گريختگان از ارتش دفاعى است. تحقيقات پليس آشكار كرده است كه تا سال 1981.م ماعتس 23 جنايتكار را دربرمىگرفته، كه در ردهبندىهاى پليس به جنايتكاران كوچك معروفند.
محاكمه عانو هنگامى پايان پذيرفت كه قاضى دادگاه استان تلآويو، يورام گلين، 39 ماه زندانى براى وى تعيين كرد.
عملياتهای تروريستی
رژیم صهيونيستى
ترور پرسنل سازمان ملل متحد
كنت فولك برنادوت، ميانجى سازمان ملل در مورد مسئله فلسطين، در 17 سپتامبر 1948.م، در حالى كه همراه با دستيارش كلنل آندره بياسروت سوار بر ماشين خود در حال عبور از منطقه زير تسلط اسرائيلىها در بيتالمقدس بودند، توسط افرادى از گروه تروريستى اشترن هدف گلوله قرار گرفت و به قتل رسيد. دستيار او نيز كشته شد.
عناصرى كه در اين جنايت شركت كرده بودند، يا آزاد شدند و يا به زندانهاى كوتاه مدت محكوم شدند. فردمن ايلين رئيس سازمان اشترن به 8 سال زندان محكوم شد؛ اما پس از مدت كوتاهى آزاد شد و عضو پارلمان اسرائيل شد.
استاتون گريفيت، سفير آمريكا، پس از اين عمليات تروريستى، در خاطرات خود نوشت:
«ترور برنادوت لكه ننگى است كه تا ابد بر دامان اسرائيل مىماند.»
بعدها مشخص شد كه مقامات اسرائيلى با طراحان اين ترور روابط دوستانهاى داشتهاند. از جمله اين كه:
«در فوريه 1977.م (بهمن 1355هـ.ش) ضمن يك كنفرانس مطبوعاتى براى تبليغ كتابى درباره زندگى ديويد بنگورين، كه در اسرائيل منتشر شده بود؛ نويسنده آن دكتر ميکائيل بارزوهر، اعتراف كرد كه نخستوزير پيشين، نام سه تن از طرّاحان ترور برنادوت را مىدانست. يكى از اين افراد كه ياهوشفا زايتگر نام داشت، از دوستان نزديك بن گورين بوده است.»
عمليات تروريستى گروههاى افراطى صهيونيستى در اين دوره به حدى غيرانسانى و افراطى بود كه دولتهاى مختلف و مجامع بينالمللى، و حتى برخى از دولتهاى غربى حامى آنها نيز مجبور به اعتراف به آن شدند. به ويژه انگلستان و آمريكا و سازمان ملل متحد، كه درباره تروريسم صهيونيستى مطالبى را مطرح و منتشر كردند. به عنوان نمونه، در يك سند رسمى كه انگليس منتشر كرده چنين آمده است:
1- هاگانا و نيروى ضربتى آن، پالماخ - كه هر دو تابع رهبرى سياسى اعضاى برجسته آژانس يهود هستند - همواره زير پوشش جنبش مقاومت يهود به خرابكارى و خشونت از پيش تدارك شدهاى دست مىزنند.
2- سازمان ايرگون تزاوى لئومى و دسته اشترن، با همكارى كامل، با رهبرى هاگانا، به چندين فعاليت مشترك دست زدهاند.
3- ايستگاه راديويى با نام صداى اسرائيل، كه مدعى است صداى جنبش مقاومت است و كاملاً زير نظر آژانس يهود فعاليت مىكند، از اين سازمانها حمايت مىكرد.
در كتاب روابط خارجى دولت آمريكا (از انتشارات رسمى وزارت خارجه آمريكا)، كه شامل مدارك و اسناد رسمى محرمانه آمريكاست نيز مطالبى
در اين باره منتشر شده است. به ويژه در جلد چهارم و هشتم اين كتاب شواهدى وجود دارد كه ثابت مىكند آمريكا از سال 1943.م اطلاع داشته است كه آژانس يهود و سازمان تروريستى هاگانا وابسته به اوست، و همچنين ساير سازمانهاى تروريستى نقشههايى را براى بيرون راندن اكثريت مردم عرب از فلسطين؛ و مسلط شدن بر آن به شكل كامل؛ و اعمال نفوذ در مسائل اقتصادى خاورميانه را در سر مىپروراندند.
شوراى امنيت سازمان ملل متحد نيز چندين قطعنامه در خصوص اقدامات تروريستى گروههاى افراطى صهيونيستى منتشر كرده است.