kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۷۷۹
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۵
یک شهید، یک خاطره

بیش از نیاز نخرید


مریم عرفانیان

صبح جمعه بود که محمدرضا به خانه آمد و گفت:
-«برای بردن مصالح به روستا اومدم و خواستم یه احوالی هم از خانواده بپرسم.»
اما در همان مدت کوتاه متوجه شد مادر بیش از حد نیاز مقداری مواد غذایی کمیاب خریده است.
 ناراحت شد و گفت:
-«دیگه این کار رو انجام ندید.»
محمدرضا، آنچه مازاد بر احتیاج خانواده بود را برای روستاییان با خودش برد.
 * خاطره‌ای از شهید محمدرضا گویا مفرد
* راوی: برادر شهید