شهدای زنده را تفحص کنیم
مدافع حرم آل الله شهید حججی، یکی از رویشهای انقلاب اسلامی در عصر حاضر بود که آتش وجودش و بیداری وجدانش او را آرام نگذاشت تا اینکه در مصاف با شقیترین انسانها در قتلگاه خون آرام گرفت.
امثال شهید حججی، کار فرهنگی را از همان مراحلی شروع میکنند که شاید اگر به بعضی از مدعیان عرصه فرهنگ پیشنهاد شود آن را به دور از شان و جایگاه خود بدانند! احساس تکلیف، آن هم با انجام ابتداییترین کارهای فرهنگی و روحیه بدهکاری به مردم اولین درسی است که این شهید عزیز به ما میدهد، اینکه منتظر پیشنهادات پر رنگ و لعاب نباشیم، منتظر درخواست یک مجموعه مهم و با نام و نشان نباشیم، منتظر پیشنهاد یک شخصیت اجرایی مشهور نباشیم و خودمان را بدهکار انقلاب اسلامی و مردم عزیز کشورمان بدانیم حتی اگر لازم باشد کتاب فروشی کنیم، با بچههای مسجد محل مانوس شویم، با بچههای کم سن و سال هم ردیف شویم و از محله خودمان شروع کنیم.
دومین ویژگی شهید حججی، روحیه اخلاص و صداقت در رفتار ایشان با مردم بود. همان اخلاق حسنهای که امام معصوم(ع) فرمودند اعمال انسان به نیت اوست، این نیت خالص همان چیزیست که عظمت کار یک انسان را تا عرش الهی همراهی میکند. خلوص این شهید والامقام، همه کارهای به ظاهر معمول او را آنچنان رنگ خدایی داد که شهادتش امواج نور را در دنیای منیتها به یکباره منتشر ساخت.
در جهاد فی سبیل الله دیگر مهم نیست که کارهای تو را ببینند! حتی اگر حتی چهره تو را نشناسند، حتی اگر پیشنهادات تو را بنام خوشان مطرح کنند و یا حتی اگر مورد اتهام و نگاههای قدرنشناس اطرافیان قرار بگیری، اما همچنان خود را بدهکار و مدیون امام زمانت خواهی یافت.
کار شهدای مدافع حرم، به خصوص شهید حججی، انتشار نور در فضای ظلمانی معاصر بود. چرا که این ویژگی مجاهد فی سبیلالله و خاصیت خون ریخته شده در مسیر محبوب است که امواج معنویت را به دلهای خسته میکوبد و کالبد مرده جامعه را احیا میکند.
امروز ما با دو نسل تاثیرگذار در عرصه انقلاب اسلامی مواجهیم؛ نسلی که انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را طی کرده و در عمر با برکت و نورانی خود حماسهها آفریده است، همان نسلی که همراه امام بت شکن و روح الله زمان ما بود، زندانهای مخفوف ساواک و اسارتها و ترکشهای مزدوران بعثی را درک کرد، همان نسل همتها، باکریها، خرازیها و کاظمیها، همان نسلی که کربلای چهار و پنج را به چشم خود دید، اما نگذاشت طوفان دشمنی غرب، کمرش را خم کند. همان نسلی که امام روحالله را با قدر شناسی وصف ناپذیر تا بهشتزهرا(س) همراهی کرد و با بصیرت و صلابت با امام خامنهای بیعت نمود.
این جماعت بهشتی، آرام آرام در حال خداحافظی است و جسم و کالبد این نسل در حال رفتن از میان ماست، نسلی با کوله باری از خاطرات و تجربیات ناب!
امروزه جماعتی از جنس ایمان و اخلاص در بیابانهای عراق در حال تفحص شهدا هستند اما تفحص شهدای زنده شهر و دیارمان همچنان در کش و قوس کاغذ بازیهای اداری و کمبود اعتبارات معطل مانده است!
شهدای زندهای که چندان نیاز به جستوجو ندارند! کافیست با چشم روزمرگی و دیده دنیاطلبی نبینیم در این صورت حتما آنها را در کنار خود خواهیم یافت.
جریان تولیدات فرهنگی و ترویج روحیه مقاومت و ایثار را با تفحص این ستارگان هدایت، با تفحص خاطرات، دست نوشتهها و ثبت صدای ماندگار این عزیزان، میتوان به یک جریان تاثیرگذار بلند مدت ماندگار در عرصه بینالملل، بالاخص در عرصه بیداری اسلامی تبدیل کرد. این نسل هر کدامشان که بروند، کتاب هزار برگیست که دیگر دستمان به آن نخواهد رسید!
قطعاً جریان آتش به اختیار و مومن میطلبد تا هر چه زودتر به ثبت این گنجینه جنگ بپردازد! و از طرفی با نسلی مواجهیم که دغدغه امام راحل مبنی بر صدور انقلاب اسلامی را در قالب تشکلهای فرهنگی و اقتصادی خود جوش و همچنین حرکت مجاهدانه مدافعان حرم در آنسوی مرزهای جغرافیایی دنبال میکند. امروزه باید حججیهای زمان خودمان را تفحص کنیم. اینها در گوشهگوشههای شهرها و روستاها با گمنامی تمام، بیآلایش و بیمنت، در حوزههای فرهنگی و اقتصادی در حال خدمتند. نگذاریم گرد و غبار دنیا طلبان و قدرت پرستها، چهره معصوم و با صلابت این شهدای زنده گمنام را در میان ما پنهان کند.
محمد حسین محمدی فشارکی