kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۹۲۹۰
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۸

«امنیت» و سازوکارهای تأمین آن


علی پوریا

امنیت مقوله‌ پیچیده‌ای است و تامین آن بسیار سخت‌تر از اندیشه در آن است.امنیت دارای اقسام دوگانه فردی و اجتماعی است و نمی‌توان ارتباط تنگاتنگ آن دو را نادیده گرفت؛ زیرا مثلا امنیت روانی فرد با امنیت روانی جمعی و نیز بر عکس ارتباط دارد.
با این همه آنچه در مباحث علوم سیاسی، از امنیت مطرح است، امنیت اجتماعی است که عوامل و علل چندی در تحقق آن نقش دارد. آنچه در پی می‌آید اشاره به برخی از این سازوکارهای تامین امنیت اجتماعی است.
***
در اسلام برای تامین امنیت اجتماعی، سازوکارها و سیاست‌هایی بیان شده که توجه و اجرای آن می‌تواند امنیت را برای اجتماع و نظام سیاسی تامین کند. برای دستیابی به امنیت اجتماعی لازم است تا امنیت نظامی و انتظامی و  سیاسی و روانی فراهم آید. سیاست‌هایی که می‌تواند این مهم را تامین کند شامل موارد زیر است:
1- کسب اطلاعات: از جمله مهم‌ترین سیاست‌هایی که تامین‌کننده امنیت اجتماعی است، اجرای سیاست کسب اطلاعات از طریق استخبارات و جاسوسی است. کسب اطلاعات از مواضع و عملکرد دشمن این فرصت را به رهبر جامعه و مردم می‌دهد تا درست رفتار کنند و تحت تاثیر جو و فضای روانی شایعات قرار نگیرند و بتوانند امنیت روانی جامعه را حفظ و مدیریت کرده و به موقع نسبت به کنش‌های دشمن، واکنش مناسب نشان بدهند. حضرت موسی(ع) از طریق برخی از پیروان و دوستدارانش از وقایع دربار فرعونی آگاه می‌شد، همچنانکه وجود یک نفوذی در دربار فرعونی امکان تاثیرگذاری بر تصمیمات در جلسات رهبران و دستگاه سیاسی دشمن را فراهم می‌آورد. در قرآن درباره کسب اطلاعات از سوی موسی(ع) آمده است: وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ؛ از دورافتاده‌ترين [نقطه] شهر مردى دوان دوان آمد [و] گفت اى موسى، سران قوم در‌باره تو مشورت می‌كنند تا تو را بكشند، پس [از شهر] خارج شو که من واقعا از خيرخواهان تو هستم.(قصص، آیه 20)  
خداوند در جایی دیگر درباره فرد نفوذی در دربار فرعونی و تاثیرگذاری وی می‌فرماید: مردى مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مى‌داشت: گفت آيا مردى را مى‌كشيد كه مى‏‌گويد پروردگار من خداست و مسلما براى شما از جانب پروردگارتان دلايل آشكارى آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد چرا كه خدا كسى را كه افراط‌كار دروغزن باشد هدايت نمى‌كند.(غافر، آیه 28)
امام على(ع) در نامه‌ به كارگزارانش می‌نویسد: مردانى با ما بيعت داشتند و اينك گريخته‌اند. پس گمان می‌بريم كه به سوى شهرهاى ناحيه بصره رفته‌اند. از مردمان شهرهايت در‌باره آنان پرس‌وجو كن و مأموران مخفى (خبرچين‌ها) را از هر سوى سر زمين خود، بر آنان بگمار. آنگاه، آنچه را كه بدان رسيدى، برايم بنويس. والسلام! (الغارات: ج ۱ ص ۳۳۷، بحار الأنوار: ج ۳۳ ص ۴۰۷ ح ۶۲۸) همچنین در کتب روایی و تاریخی آمده است: معاوية بن ضحّاك بن سفيان، پرچمدار قبيله بنى سليم، با معاويه بود و معاويه و شاميان را دشمن می‌داشت و به مردمان عراق و على‌بن‌ابى‌طالب(ع)، تمايل داشت و خبرها را براى عبد‌اللّه بن طفيل عامرى می‌نوشت و او آن را براى على(ع) می‌فرستاد.(وقعة صفّين: ص ۴۶۸، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج ۱۵ ص ۱۲۰.) در جایی دیگر نیز آمده است: وجاءَت عُيونُ عَليٍّ فَأَخبَرَتهُ بِما قَد كانَ؛ مأموران مخفى على(ع) آمدند و آنچه را رخ داده بود، گزارش دادند. (وقعة صفّين: ص ۳۶۰، بحار الأنوار: ج ۳۲ ص ۵۰۰ ح ۴۳۰؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي‌الحديد: ج ۸ ص ۳۹).
2- اقامه حدود شرعی و الهی: از نظر قرآن یک نظام سیاسی، موظف به تامین و اجرای حدود شرعی و الهی است و همین امر موجب مشروعیت سیاسی آن است. بر این اساس در یک جامعه اسلامی ، نظام سیاسی می‌بایست به اقامه حدود الهی و نماز و اجرای زکات در راستای فقرزدایی همت گمارد. توجه ویژه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر و ‌سامان‌دادن به نظام اقتصادی جهت اداره صحیح و توانمند جامعه و تأمین رفاه عمومی و تکریم اصل جهاد، دفاع و قتال با دشمنان خدا و جامعه اسلامی، شناخت ماهیت دشمنان خدا و خلق، ستیز مداوم با آنها و جائرین و تأکید بر افزایش آمادگی رزمی، دفاعی و تسلیحاتی و نیرومندی بیشتر از حیث عِدّه و عُدّه، جهت ترساندن مخلّان امنیت و عوامل متعدد تهدیدگر از مهمترین سیاست‌های تامین امنیت است که در آیات 38 تا 41 سوره حج و 60 سوره انفال و مانند آن بیان شده است.
البته برای تأمین امنیت اجتماعی ساز و کارهای دیگری نیز وجود دارد که در این مقال مجال پرداختن به آنها نیست.
3- هوشیاری کامل در برابر دشمن: از دیگر سیاست‌ها در برابر دشمن در راستای تامین امنیت، هوشیاری کامل در برابر دشمن است. امام علی(ع) می‌فرماید: كُن مِن عَدُوِّكَ عَلى أشَدِّ الحَذَرِ؛ از دشمنت، به سختى برحذر باش. (غرر الحكم: ج ۶ ص ۲۹۳ ح ۱۰۳۰۱؛ عيون الحكم والمواعظ : ص ۵۲۳ ح ۹۵۲۲) و نیز می‌فرماید: مَن نامَ لَم يُنَم عَنهُ؛ آن كه به خواب رود،  دشمنِ او به خواب نرود.( نهج البلاغة: نامه ۶۲، الغارات: ج ۱ ص ۳۲۱)
4- كوچك نشمردن دشمن: از دیگر سیاست‌ها در عرصه تامین امنیت، کوچک شمردن دشمن است. امام علی(ع) می‌فرماید: لا تَستَصغِرَنَّ عَدُوّا وإن ضَعُفَ؛ هيچ دشمنى را كوچك مشمار، گرچه ناتوان باشد. (غرر الحكم: ج ۶ ص ۲۷۳ ح ۱۰۲۱۶، عيون الحكم والمواعظ: ص ۵۱۸ ح ۹۴۱۲)
5- مجازات نكردن بر پايه گمان و اتّهام: امام علی(ع) با آنکه از باطن اعمال طلحه و زبیر خبر داشت اما با آنان برخورد نکرد. عبد اللّه بن عباس گفت: اگر چنين نظرى دارى ، چرا به آنان اجازه دادى و چرا آنان را زندان نكردى و با آهن به بند نكشيدى تا مسلمانان را از شرّشان آسوده دارى؟  فرمود: «اى ابن عباس! آيا مرا وا می‌دارى كه ستم آغاز كنم و بدى را پيش از نيكى به كار گيرم و آنان را بر پايه گمان و اتهام، كيفر دهم و پيش از انجام دادن كار، مؤاخذه كنم؟ هرگز! به خدا سوگند، از آنچه خداوند از من پيمان گرفته از داورى بر پايه عدل و سخن حق عدول نمىكنم. ( الجمل: ص ۱۶۶)
6- آمادگی جنگی و ترساندن: آمادگی جنگی و ترساندن دشمن از دیگر سیاست‌های تامین امنیت است که خداوند در قرآن فرموده است: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسب‌هاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمى‌‏شناسيدشان و خدا آنان را می‌‏شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده می‌‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت. (انفال، آیه ۶۰)
7- نرمی در صورت فقدان توطئه: از دیگر راه‌های تامین امنیت رفق و مدارا با دشمن در صورتی است که قصد توطئه و برنامه‌ای برای آن ندارد؛ چرا که « الرِّفقُ يَفِلُّ حَدَّ المُخالَفَةِ؛ نرم‌خويى، تيزىِ مخالفت را كُند می‌سازد. (غرر‌الحكم: ج ۱ ص ۱۵۰ ح ۵۶۰) امام علی(ع) همچنین می‌فرماید: به دشمنت، به اندازه‌اى نزديك شو كه به خواسته‌ات برسى و در نزديكى به او زياده‌روى منما تا خود و ياورت را خوار سازى. (شرح نهج البلاغة لابن أبي‌الحديد: ج ۲۰ ص ۳۴۲ ح ۹۲۳)
8- مقابله با قانون‌ستیزی و هنجارشکنی: برای تامین امنیت اجتماعی باید با قانون‌گریزان و قانون‌ستیزان و هنجارشکنان مقابله و مبارزه کرد. در حقیقت مقابله با دیدگاه‌های نظم‌ستیز و هرج‌ومرج‌طلب و تأکید بر ضرورت وجود حکومت و نظام سیاسی نظم‌آفرین و امنیت‌بخش و تقویت و بهینه‌سازی فعالیت ‌نظام سیاسی در راستای دستیابی به تحقق بهینه تأمین امنیت از اموری است که در آیات و روایات بیان شده است. نظام سیاسی باید با سازوکار تحصیل «حیات طیبه» و دوری‌گزینی از «حیات سیئه»، تلاش نماید امنیت را به‌عنوان ویژگی این نوع زندگی ایده‌آل اسلامی، تحقق بخشیده و به احیای دین و حاکم‌ساختن شعائر و قوانین الهی و اقامه حدود الهی بپردازد.
9- ولایتمداری: از مهمترین عوامل تاثیرگذار در تامین امنیت، ولایتمداری است؛ جامعه‌ای که ولایتمدار باشد، با مهر و محبت می‌تواند امنیت فراگیر و جامع را تامین کند. امامت و رهبری در صورتی امنیت‌آور است که زمامداری صالح، به‌دور از اختلاف نظر‌ها، امت را بر یک محور بنیادین و جدای از عوامل تفرقه و تبعیض در مسیر حیات طیبه حرکت داده و متحد سازد.
10- عدالت: تامین امنیت در چارچوب اقامه و اجرای عدالت در آیات قرآن از جمله آیه 25 سوره حدید بیان شده است. تأکید بر عدالت به‌عنوان رمز بقا، استحکام و ترقی نظام سیاسی و ضامن ثبات و امنیت و عدم عقب‌نشینی از عدالت به‌نفع امنیت و نفی باور «امنیت در سایة شمشیر» و جایگزینی باور «امنیت در سایة عدالت» به‌جای آن از دیگر سیاست‌هایی است که در آیات و روایات مورد توجه قرار گرفته است. به سخن دیگر تحقق و اجرای عدالت به‌عنوان سبب انتظام امور مردم و جامعه و عامل رفع خشونت‌گرایی و طغیان مردم علیه حکومت از مهمترین عوامل تامین امنیت است. همچنین عینی‌کردن عدالت به‌معنای قراردادن هر چیز در جای بایستة خویش، حق را به حقداررساندن، ایفای اهلیت و رعایت استحقاقها، استیفای مداوم حقوق، إعمال عدالت در کلیة کارویژه‌های حکومت بویژه در انتخاب کارگزاران مؤمن و اصلح و در توزیع منافع، مناصب و خدمات عمومی می‌تواند در تامین امنیت اجتماعی و سیاسی بسیار کارساز باشد.
11- رعایت حقوق متقابل امام و امت: توجه نظام سیاسی به رعایت حقوق متقابل مردم و حکومت و تعامل صحیح بین حکومت و مردم و کسب رضایت عامه که همان مقبولیت است، إعمال حکومت عادلانه و حقمدارانه با اتخاذ رویة ملایمت‌آمیز، ملاطفت‌جویانه، مشورت‌خواهانه و مشارکت‌طلبانه، همراه با إعمال تسامح و تساهل لازم، برخورداری از خصیصة انتقادپذیری، توجه به درستی وجدان جمعی و قضاوت افکار عمومی، تلاش در جهت جذب قلوب مردم و انس و الفت و اتحاد و همدلی با آنان، بویژه با توده‌های مردم، مظلومین و طبقات فرودست جامعه از دیگر سیاست‌های تامین امنیت فراگیر و جامع است که در روایات و آیات بیان شده است. در همین راستا، ایفای حقوق کلیه شهروندان اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان و فرق‌نگذاشتن بین آنها در تأمین امنیت و حیات مادی بر اساس آیاتی از جمله آیه 25 سوره حدید باید در دستور سیاست‌ها و برنامه‌های نظام سیاسی باشد.
۱۲-صلح‌خواهی:  یکی از سیاست‌های تامین امنیت سیاسی و اجتماعی، صلح‌خواهی است. در آیات قرآن، صلح و امنیت مقدم بر جنگ است و اسلام هرگز آغازگر جنگ نیست. خداوند بر حفظ روابط صلح آميز با اقوام و ملّتها تاکید داشته و از نظر قرآن صلح داراى جايگاهى مهم در حقوق بين‌الملل اسلامى است. (بقره، آیه 217؛ نساء، آیات 88 تا 92؛  توبه، آیات 4 و 7 و 12) خداوند بصراحت می‌فرماید: والصُّلحُ خَيرٌ؛ صلح خیر است. (نساء، آیه 128) بنابراین تلاش برای صلح امری پسندیده است؛ چنانکه پیامبر(ص) بارها با دشمنانش صلح کرد و صلح نامه نوشت. (توبه، آیات 1 تا 14؛ انفال، آیات 55 و 56) خداوند نه تنها بر صلح با دشمنان به عنوان یک خیر توجه می‌دهد، بلکه بر طلب صلح به عنوان یک واجب در میان امت تاکید می‌کند. از همین رو، مسلمانان، موظّف به برقرارى صلح و از ميان بردن جنگها و درگيريهاى داخلى ميان خود شده‌اند (حجرات، آیه 9) و در آیاتی نیز بر لزوم برخورد مسلمانان با افراد مخالفِ ايجاد صلح بين مسلمانان تاکید کرده (همان) و نیز در همین آیه بر لزوم گردن نهادن مسلمانان درگير جنگ، به صلح پيشنهادى به آنان از سوى ساير مسلمانان توجه می‌دهد.(همان) با ایجاد صلح همگی باید به مفاد آن عمل کنند و امنیت کامل برقرار شود.
خداوند در آیات 89 و 90 سوره نساء بر حرمت تعرّض به جان و مال دشمنان، در صورت دست برداشتن از جنگ و پيشنهاد صلح توجه می‌دهد و از مسلمانان می‌خواهد تا امنیت برای آنان فراهم آید. به طور طبیعی صلح شرایطی را فراهم می‌آورد که امنیت فراگیر از نتایج آن است. بنابراین، صلح‌خواهی به عنوان یک امر خیر در آموزه‌های اسلام برای تامین امنیت مطرح است. امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید: مَنِ استَصلَحَ عَدُوَّهُ زادَ في عَدَدِهِ؛ آن كه دشمنش را به صلح بكشانَد، بر جمعيت (لشكر) خود، افزوده است. (غرر الحكم: ج ۵ ص ۲۵۶ ح ۸۲۳۰، عيون‌الحكم والمواعظ: ص ۴۴۵ ح ۷۸۳۸). و نیز می‌فرماید: مَنِ استَصلَحَ الأَضدادَ بَلَغَ المُرادَ؛ آن كه مخالفان را به صلح بكشاند، به مقصود خواهد رسيد. (غررالحكم: ج ۵ ص ۲۱۵ ح ۸۰۴۳، عيون الحكم والمواعظ: ص ۴۳۱ ح ۷۴۱۷).