kayhan.ir

کد خبر: ۹۷۶۴۴
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۰

اخبار ویژه




سی‌ان‌ان: جمعیت راهپیمایی 22 بهمن عظیم‌تر از هر سال دیگر بود
گزارشگر شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان، جمعیت راهپیمایی 22 بهمن امسال را عظیم‌تر از گذشته توصیف کرد.
فردریک پلتن خبرنگار سی‌ان‌ان در گزارش پوشش خبر راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن گفت: ایرانی‌ها می‌گویند قوی در برابر دولت جدید آمریکا خواهند ایستاد.
وی که به میان جمعیت در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن در میدان آزادی رفته بود در تماس مستقیم با این شبکه خبری گفت: جمعیتی که به این راهپیمایی آمده‌اند عظیم‌تر از گذشته است.
پلتن گفت: راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی هر سال با حضور جمعیت زیادی همراه است، اما امسال عظیم‌تر از سال‌های گذشته می‌باشد و این به دلیل دولت جدید در آمریکا است و خشم زیادی علیه دولت ترامپ وجود دارد.
وی بار دیگر تصریح کرد: این حضور بنا به دعوت رهبر عالی ایران از مردم در پاسخ به اقدامات و تهدیدهای دونالد ترامپ صورت گرفته است.
گزارشگر سی‌ان‌ان افزود: شاهد پوسترهای بسیار و شعارهای ضد ترامپ هستیم و ایرانی‌ها می‌گویند بسیار قوی در برابر دولت جدید آمریکا خواهند ایستاد.

عبدی: اشتباه بزرگ اصلاح‌طلبان مبارزه با نظام بود
عباس عبدی خطاب به مدعیان اصلاح‌طلبی تصریح کرد به جای پیش کشیدن مباحثی مانند آشتی ملی، باید تکلیف خود را با نظام معلوم کنند که اصلاح‌طلب هستند یا مبارزه جو؟!
وی ضمن یادداشتی در نشریه کارگزارانی صدا، مدعیان اصلاح‌طلبی را دچار تناقض میان اصلاح‌طلبی و مبارزه‌جویی دانست و نوشت: فوت ناگهانی آقای هاشمی در میان بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان این حس را ایجاد کرد که دچار خلایی در روابط با حکومت و کلیت نظام شده‌اند و به همین دلیل نگران این وضعیت جدید سیاسی گردیده‌اند.
اصلاح‌طلبی مبتنی بر راه رفتن روی دو پای جامعه و حکومت است. دو پایی که حتی‌المقدور باید هم‌اندازه هم باشند، و الا مثل شل‌ها راه خواهند رفت. اشتباه اصلاح‌طلبان این بود که گمان می‌کردند که این نقش را برای آنان آقای هاشمی بازی می‌کند، و اکنون که نیست دچار نقص شده‌اند. وی می‌افزاید: آنان به دو دلیل در چنین برداشتی مرتکب خطا می‌شدند. اول اینکه حضور هاشمی در قدرت به نمایندگی از اصلاح‌طلبان نبود. وی به دلیل جایگاه شخصی و اینرسی سیاسی خودش چنین حضوری را داشت و هیچ گاه هم علاقه‌ای نداشت که کسان دیگری را نمایندگی کند، حداکثر وضعیت این بود که دیگران از رفتار و حضورش در این جایگاه حمایت می‌کردند و این رابطه دو طرفه نبود. دلیل دوم اینکه حتی اگر برداشت اصلاح‌طلبان از نقش آقای هاشمی درست بود، در این صورت نباید به یک وضعیت فردی بسنده می‌کردند، چرا که این موقعیت به علل گوناگون از جمله مرگ می‌تواند از میان برود و یک جناح را دچار خلاء ابزاری و ارتباطی و سیاسی نماید. با توجه به این ملاحظه روشن است که اصلاح‌طلبان باید نسبت خود را با نظام و ارتباط با آن تنظیم و باز تعریف کنند و خیلی بیش از این باید چنین می‌کردند.
عبدی که با وجود سوابق تندروی، پس از ماجرای فتنه 88 به مدعیان اصلاح‌طلبی معترض بود و چند بار ماجرای آشوب را نکوهش کرد، در ادامه این تحلیل می‌نویسد: مشکل اصلی اصلاح‌طلبان این بود که گمان می‌کردند بازتعریف چنین رابطه‌ای به انحلال هویتی آنان منجر می‌شود. چنین برداشت نادرستی محصول دو نکته بود. اول اینکه مگر در گذشته که چنین ارتباطی را داشتند، فاقد هویت بودند که اکنون می‌خواهند با دوری جستن از این وضع هویت خود را حفظ کنند؟ اتفاقاً آنان در شرایطی چنین ارتباطی را داشتند که به لحاظ شاخص‌های گوناگون وضع حکومت بهتر از سال‌های گذشته نبوده است. پس چرا در آن زمان مشکل هویتی نداشتند؟
چگونه می‌توان در دهه‌های 1360 و 1370 درون یک ساختار بود و به آن افتخار کرد ولی در دهه گذشته چنین حضوری را نافی هویت خود دانست؟
نکته دوم که شاید مهم‌تر باشد، غلبه یافتن سیاست مبارزه‌جویی بر سیاست اصلاح‌طلبی است. مبارزه‌جو هویت خود را در طرد و تقابل و ضدیت با طرف دیگر تعریف می‌کند. بخش مهمی از هویت او سلبی و در نفی پدیده یا موجودی است که با آن مبارزه می‌کند.
در سیاست مبارزه، اصل بر مبارزه‌جویی است. هرکس زندان برود، تندتر بنویسد، شجاع‌تر باشد، حقانیت همراه اوست. در حالی که در سیاست اصلاح‌طلبانه شجاعت سیاسی و مبارزه جویی واجد حسن ذاتی نیست...
وی تأکید کرد: در سیاست مبارزه، معنای دوست و دشمن تفاوت می‌کند. هر کس با کسی که او را دشمن بدانیم، مبارزه کند، دوست ما تلقی می‌شود و حاضریم تمام گذشته و واقعیات و اختلافات را نادیده بگیریم و اقدام به مجیزگویی او کنیم نه به خاطر خودش که از بغض دشمن! چنین می‌کنیم. برای رفع حصر به همه نامه می‌نویسند، غیر از کسی که باید بنویسند!! بعد هم فکر می‌کنند حتماً با این کار حصر رفع می‌شود؟! قطعاً چنین رفتاری برخلاف آن هدف است و در خوش‌بینانه‌ترین حالت فقط از روی رفع مسئولیت نگاشته می‌شود ولو حصر را تداوم بخشد و در حالت بدبینانه تعمدی در انتشار این نامه‌ها با هدف تداوم حصر می‌توان دید. آنان دنبال هزینه درست کردن برای طرف مقابل خود هستند و گمان دارند افزایش هزینه مؤثرترین راه برای تغییر سیاست است.
عبدی در پایان نوشت: تا هنگامی که بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان مبارزه‌جویی می‌کنند، نیازی به این ارتباط و بازتعریف آن ندارند. ولی در این صورت به طور آشکار باید متوجه شوند که اصلاح‌طلبی آنان مصداق راه رفتن روی یک پا خواهد شد. در این صورت با دو گام برداشتن، هم عقب می‌افتند و هم خسته می‌شوند و به سرعت تعادل رفتاری خودرا از دست می‌دهند. تا حالا هم توهم تکیه به عصایی به نام آقای هاشمی داشتند. بنابراین امروز که این توهم زایل شده است، باید تصمیم بگیرند.

آزادی اموال بلوکه شده و گران شدن ارز چگونه قابل جمع است؟!
ادعای آزاد شدن 150 میلیارد دلار از اموال ایران و گران شدن نرخ ارز چگونه با هم قابل جمع است؟ اگر واقعا دارایی‌های بلوکه شده ایران آزاد شد، چرا دلار تا 4100 تومان هم صعود کرد؟
سایت مشرق در تحلیلی نوشت: وقتی دولت روحانی روی کار آمد، وعده حل مناقشه هسته‌ای به روش مذاکره با غرب را داد و ادعا کرد با این روش می‌تواند شمشیر را از دستان آمریکا و غرب انداخته و حقوق پایمال شده ایران را بازگرداند. در توافقی که بعمل آمد، طبق ادعای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای قرار شد در قبال اقداماتی چون تعطیلی سایت فردو، بتن‌ریزی قلب راکتور نیروگاه اراک و اعمال محدودیت‌های شدید استفاده از سانتریفیوژ و کم شدن بیش از 90 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده و... تمامی تحریم‌های هسته‌ای کشور لغو گردد و وضعیت به حالت قبل از تحریم‌ها برگردد.
بیش از یک سال از انجام تعهدات ایران گذشت و تاکنون مطابق ادعاهایی که آقایان ظریف و روحانی کردند، می‌بایست، تمامی آن پول‌های بلوکه شده ایران آزاد می‌شد. مسلما نتیجه ورود 150 میلیارد دلار ارز به داخل کشور و تزریق تدریجی آن به بازار، کاهش شدید ارزش دلار می‌شد، ولی آنچه بعد از برجام شاهد بودیم افزایش مبلغ آن تا حد 4100 تومان بوده است.
در این بین دونالد ترامپ مدعی شده که ایران بعد از برجام،‌150 میلیارد دلار دریافت کرده و رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی و اعتدال با ذوق‌زدگی تمام، موضع دونالد ترامپ را برجسته کرده‌اند تا برجام را پرعایدی قلمداد کنند، ترامپ نوشت: «ایران به لبه پرتگاه رسیده و در آستانه فروپاشی بود تا اینکه آمریکا به میدان آمد و با توافق هسته‌ای زندگی دوباره‌ای به آنها بخشید؛ 150 میلیارد دلار.»
اصلاح‌طلبان با انتشار این مطلب ترامپ، از آن استقبال کرده و این صحبت ترامپ را دلیلی بر گرفتن امتیازات بزرگ دولت روحانی از آمریکا در برجام تلقی کردند.
اما در صورتی که این موضوع را بپذیریم، چگونه می‌توان افزایش قیمت ارز در پسابرجام را توجیه نمود؟ چگونه می‌توان ادعای دولت روحانی مبتنی بر کسری بودجه و وضعیت مالی دولت را پذیرفت؟
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در کمیسیون تلفیق بودجه گفت: «حدود 50 الی 60 هزار میلیارد تومان کمبود بودجه داریم که این در واقع بدهی روی بدهی است و اینگونه مملکت‌داری مناسب نیست.»
در صورتی که مبلغ مورد ادعا به کشور وارد می‌شد، می‌بایست قیمت ارز به کمتر از 2500 تومان برمی‌گشت، ولی آنچه بازار ارز شاهد آن بوده، افزایش نرخ ارز پس از اجرای توافق بوده که نشان می‌دهد، برخلاف ادعاهایی که در خصوص قابلیت‌های توافق هسته‌ای از سوی رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه دولت یازدهم شده است، برجام نتوانسته هیچکدام از تحریم‌های هسته‌ای مربوط به بانک و پول نفت را که حجم بیش از 80 درصدی تحریم‌ها را شامل می‌شد، را لغو کند.
یادآور می‌شود قیمت ارز ظرف یک سال اخیر حدود 25 درصد گران شد.

رهامی: کارنامه اقتصادی دولت مورد اعتراض مردم است
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گفت مردم در برخی استان‌ها، انتقادات بسیاری به عملکرد دولت و عدم گشایش اقتصادی دارند.
محسن رهامی در گفت‌وگو با نامه‌نیوز و درباره برنامه حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی گفت: گرچه نظر کلی اصلاح‌طلبان بر حمایت از روحانی است، ولی جلساتی که باید با حضور سران و بزرگان اصلاحات و دبیران احزاب، به‌طور خاص در این مورد تشکیل شود، برگزار نشده و در خصوص موضوع حمایت از روحانی به جمع‌بندی  نهایی نرسیده‌ایم.
وی ضمن تمجید از برجام گفت: البته انتقاداتی هم به دولت روحانی وجود دارد، بحث رکود بازار، عدم توسعه اشتغال، عدم تعمیق عدالت در مناطق و استان‌های محروم و در حاشیه و عدم گشایش در معیشت مردم، بخشی از نقدهایی است که در میان مردم و جریان‌های اصلاح‌طلب، به دولت روحانی وارد می‌شود. مثلا در سفرهایی که به استان‌های مرزی مانند خوزستان و کرمانشاه و کردستان داشتم، مردم این استان‌ها انتقادات بسیاری را در خصوص مسائل یاد شده، به  عملکرد دولت داشتند.
رهامی با اشاره به سخنان کواکبیان مبنی بر اینکه به روحانی چک سفید امضا نمی‌دهیم، گفت: منظور آقای کواکبیان نیز همین موضوع است. حمایت از کاندیدا باید دوطرفه باشد. ما باید برنامه‌های روحانی را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم برای بخش‌های مختلف چه برنامه‌ای دارد؟ پس از آن در مورد حمایت تصمیم‌گیری نهایی داشته باشیم.
این فعال سیاسی ادامه داد: برخی می‌‌گویند ما در هر شرایطی هم که باشد باز هم از روحانی حمایت می‌کنیم. طبیعی است که این نوع موضع‌گیری بیشتر جنبه احساسی و غیرکارشناسی دارد. حمایت صحیح زمانی صورت می‌گیرد که برنامه‌های کاندیدا را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. از افرادی مانند بنده که از سال 59 وارد مجلس شده‌ایم و از مدیران ارشد و با سابقه نظام محسوب می‌شویم، انتظار بیشتری وجود دارد. از امثال ما پذیرفته نیست که به صورت چشم بسته، پاکت در بسته‌ای را قبول کنیم و سؤالی هم در مورد آن نپرسیم! این شیوه حمایتی اصلا صحیح نیست. حمایت باید مبتنی بر ارزیابی و نقد عملکرد و بررسی برنامه آینده کاندیداها باشد.
بخش اخیر سخنان رهامی مسموع نیست چرا که روحانی در 4 سال گذشته نشان داده برنامه‌ای برای مدیریت دولت و عمل به وعده‌های اقتصادی ندارد؛ در واقع توقع برنامه را باید از نامزدهای جدید داشت، نه رئیس‌جمهوری که هر چه در چنته داشته رو کرده است.

واشنگتن پست: ترامپ سنجیده حرف بزند /هزاران سرباز آمریکایی در تیررس ایرانند
یک روزنامه آمریکایی هشدار داد رویارویی با ایران هزینه‌های بزرگی برای ترامپ دارد و ممکن است به شکست برای وی منتهی شود؛ ترامپ در حالی خود را به این معرکه رویارویی با ایران افکنده که هیچ طرح استراتژیکی برای آن آماده نکرده است و در هفته‌های آغازین دوره کاریش کماکان بی‌برنامه است.
دیوید ایگناتیوس در واشنگتن پست نوشت: ترامپ باید مراقب باشد دست به عمل نسنجیده‌ای در مقابل ایران نزند. وی از موضع اخطار و تحریم با ایران سخن می‌گوید و برخی متحدان عرب و اسرائیلی آمریکا این را می‌پسندند. اما موضوع این است که رودررو شدن با ایران خطرات عمده‌ای دارد. «فرماندهی مرکزی آمریکا» هزاران نیرو در عراق و خلیج(فارس) دارد و همه این سربازان می‌توانند در مقابل حملات تلافی‌جویانه ایران آسیب‌پذیر باشند.
«مایکل فلین» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، چهارشنبه گذشته اعلام کرد ایران بابت رفتارهای «بی‌ثبات‌کننده‌اش» در «وضع اخطار» قرار دارد. اما مشکل اینجاست که قبل از این تصمیم هیچ‌گونه مشورتی با فرماندهی مرکزی آمریکا صورت نگرفته است.
واشنگتن پست در ادامه نوشت: ایران دشمنی سرسخت است. هرگونه رویارویی با ایران باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهد که ایران مواضعی محکم در سوریه و عراق دارد و این استعداد را دارد که مدعای ترامپ را برای ریشه‌کن کردن «داعش» در این دو کشور عقیم گذارد.
یکی از مقامات اسبق بلندپایه سیاست خارجی آمریکا و از جمهوریخواهان در این‌باره می‌گوید: «دولت ترامپ می‌خواست با این تحریم‌ها به ایران پیامی ابلاغ کند، اما این دولت هیچ ایده‌ای نداشت که چطور این پیام خود را تفهیم کند.»
ترامپ در حالی درباره ایران موضع و تصمیم گرفت که فقط دو هفته از آغاز کارش می‌گذشت و هنوز پست‌های کلیدی تیم امنیت ملی کابینه‌اش خالی بود، چه رسد به اینکه طرحی هم برای تدوین یک استراتژی داشته باشد. به عنوان نمونه دولت ترامپ در مورد سوریه، استراتژی «اوباما» را نمی‌پذیرد، اما هیچ استراتژی بهتری هم جایگزین آن ندارد.
هم‌اکنون تقریبا پنج هزار شبه نظامی تحت امر ایران در سوریه فعالیت دارند. ایران در سوریه کنترل بعضی از گلوگاه‌ها را در اختیار دارد. این گلوگاه‌ها در عراق، قویترین اهرم ایران بود.
ایرانی‌ها با غلبه بر داعش در «موصل»، که احتمالا تا چند ماه دیگر عملیات رهاسازی آن ادامه خواهد داشت، می‌توانند هزاران شبه نظامی شیعه را در سرتاسر خاک عراق بسیج کنند.
این روزنامه خاطرنشان کرد: مستشاران نظامی آمریکا در عراق در مقابل حملات این شبه نظامیان تحت امر ایران به شدت آسیب‌پذیرند. این مشکل یک دهه قبل در عراق به وفور اتفاق می‌افتاد.
واشنگتن پست در پایان نوشت: تهدیدهای ایران در خاورمیانه، یکی از اهداف آمریکا از زمان پیدایش انقلاب اسلامی ایران بوده است. اعراب و اسرائیل هر دو به شدت از موضع سخت و محکم ترامپ در قبال ایران شادند. ایران یکی از سرسخت‌ترین چالش‌های ترامپ در حوزه سیاست خارجی است. بنابراین وی باید خیلی مراقب باشد و دست به عمل نسنجیده‌ای که به خوبی برنامه‌ریزی نشده است، نزند؛ وگرنه خلیج خوک‌های خود را خواهد داشت.
این روزنامه تصریح کرد ایران نفوذی تعیین‌کننده در عراق و سوریه و لبنان و یمن دارد.