ابوالقاسم حکیمی‌پور در گفت‌و‌گو با تسنیم با بیان اینکه بانک‌ها قلکی در اختیار دولت هستند، اظهار داشت: دولت حدود 1١٤ هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی و ٨٥ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار است. برای همین است که بانک‌ها تمایلی به پرداخت تسهیلات نداشته و بازگشت تسهیلات با ریسک بالایی همراه است.
وی یکی دیگر از مسائل برون سازمانی را بالا بودن قیمت تمام شده پول دانست و خاطر نشان کرد: عوامل درون سازمانی سیستم بانکی نیز ضعف کار کارشناسی در طرح‌های تسهیلاتی است و همچنین یکی از مهمترین ضعف‌های این سیستم، ضعف مدیریتی است.
این کارشناس بانکی در ادامه با اشاره اینکه در همه کشور‌ها مدیران بانکی، نظریه پرداز هستند، تصریح کرد: در کشور ما مدیران بانکی بر اساس مسائل سیاسی انتخاب می‌شوند و تنها افراد محدودی هستند که در چرخه مدیریت بانک‌ها می‌چرخند. به نوعی در سیستم بانکی بررسی منابع انسانی انجام نمی‌شود.
حکیمی‌پور گفت: همچنین هیئت مدیره بانک‌ها در سایر کشور‌ها بین ١٥ تا ٢٥ نفر هستند و حتی اعضای غیر‌موظف و اقتصاددان‌هایی نیز از خارج از سیستم بانکی به آنها کمک می‌کنند اما در ایران اعضای هیئت مدیره تنها ٥نفر بوده که در اتاق‌های در بسته جمع می‌شوند و اقدامی که بتواند بانک‌ها را از بحران خارج کند، ندارند.
وی با تأکید بر اینکه فساد به شدت در سیستم بانکی رخنه کرده و این مربوط به این دولت نیست ولی در این دوره عیان و آشکار شد، بیان کرد:  برخی می‌گویند چرا در مورد افرادی خاص این گونه صحبت می‌کنید، اینها ذخایر انقلاب هستند؛ اما باید بگویم اینها نه تنها ذخایر انقلاب نیستند بلکه جزو فاسد‌ترین‌ها هستند.
این کارشناس بانکی در خصوص فیش‌های نجومی و نحوه برخورد با آنها اظهار داشت: نباید توقع داشته باشیم چاقو دسته خودش را بِبُرد. بخشی از فساد اداری بانک‌ها همین فیش‌ها و حقوق‌های نجومی است و این اختلاف زیاد بین کارمندان جامعه و دولت باعث ناامیدی و يأس شده ولی دولت اقدام خاصی برای جبران انجام نداده است و حتی می‌توان گفت به نوعی ماست‌مالی هم می‌کند.
حکیمی‌پور با بیان اینکه انواع مختلف فیش‌ها توسط برخی مدیران تحت عنوان حق جلسه، حق مأموریت، حق کارشناسی دریافت می‌کنند که در مقابل عملکرد خوبی هم ندارند، خاطر نشان کرد: با توجه به این همه پولی که دریافت می‌کنند ولی نتیجه کار آنطور که باید نیست و اگر یک فرد زیر دیپلم را هم در این سمت بگذاریم همین کارها‌ را انجام می‌دهد. در کشورهای دیگر مدیران خود دارای دیدگاه بوده و به نوعی نظریه‌پرداز هستند به نوعی که به خروج بحران آن کشور منجر می‌شود.
وی ادامه داد: این مدیران اگر ماهانه 5 میلیون دلار هم دریافت کنند کم است. بنابراین با همه این شرایطی که وجود دارد، بهم ریختگی در سیستم اداری کشور وجود دارد که فرد دلسوزی نیست که با دل و جون برای کشور کار کند. وقتی بین دولت و اندیشمندان و متخصصان یک فاصله عمیق وجود دارد و گفتار درمانی خوبی وجود ندارد، نمی‌توان توقعی بیش از این داشت.
به گفته این کارشناس بانکی و اقتصادی آمارهایی که اعلام می‌شود همه دروغ و جعلی است، و وقتی گفته می‌شود رسانه‌ها آمار را نقد نکنند، باید بگوییم این آمار قلب تپنده اقتصاد آمارهای موجود است. البته مشکل اصلی این است که یک مرجع منسجم و معتبر در کشور وجود ندارد زیرا هم بانک مرکزی و هم مرکز آمار هر دو دولتی هستند و آمارهایی که اعلام می‌کنند تنها بازی با اعداد و ارقام است، در حالی که مراکز آمار در سایر کشور‌ها خصوصی است.
حکیمی‌پور با اشاره به اینکه در سایر کشور‌ها ملاک رفاه عمومی است وقتی این رقم رشد داشته باشد خود به خود رشد اقتصادی نیز رخ می‌دهد، تصریح کرد: در کشور ما رشد اقتصادی رخ داده ولی فقر عمومی وجود دارد بنابراین باید بگویم جیب مردم مهم است نه آماری که هر مرکزی جداگانه برای خود اعلام می‌کند.