kayhan.ir

کد خبر: ۹۱۱۳۷
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶

اخبار ویژه


بی‌بی‌سی: اربعین یعنی آمریکایی‌ها رفتنی‌اند و ایرانی‌ها می‌مانند
شبکه دولتی انگلیس می‌گوید عراق، حیاط خلوت ایرانی‌ها شده است و پیام مراسم اربعین  این است که نیروهای آمریکایی رفتنی بودند و آن که می‌ماند نیروهای مردمی هستند.
وبسایت بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی نوشت: حکومت ایران از کم‌رنگ شدن مرز میان دو کشور راضی است. تصویر مردانی اغلب جوان که با کوله‌پشتی و ساک دستی کوچکی از روی دیوار و کانتینرهای مرزی میان دو کشور ایران و عراق می‌گذرند تا برای اربعین به کربلا برسند، نشانه‌ای است از اتفاقی که در سال‌های اخیر در روابط دیپلماتیک رخ داده است: مرزها میان دو کشور که زمانی با هم می‌جنگیدند، کم‌رنگ شده است.
از یک سو ایرانی‌ها برای عراق می‌جنگند و از سوی دیگر ویزای سفر شهروندان ایرانی به جای کنسولگری‌های عراق در دفاتر خدمات مسافرتی شهرستان‌های ایران صادر می‌شود که نقش کنسولگری‌های موقت را ایفا می‌کنند.
یا شهرداری‌ تهران، کنترل خدمات شهری این منطقه زیارتی عراق را در دست می‌گیرد و شهروندان ایرانی با کارت‌های بانکی‌شان می‌توانند از خودپردازهای بانک‌های عراقی، دینار بگیرند.
اما ماجرای این سفر زیارتی چیست؟ آیا عراق حیاط خلوت جمهوری اسلامی شده است یا پیوندهای فرهنگی و مذهبی میان دو کشور چنان است که مرزهای سیاسی نمی‌تواند زائران امام سوم شیعیان را با وجود سابقه جنگی هشت ساله از هم دور کند؟
بی‌بی‌سی می‌افزاید: زائران ایرانی از سه نقطه مرزی مهران در استان ایلام و چذابه و شلمچه در استان خوزستان وارد عراق می‌شوند. سپس به شهر نجف سفر می‌کنند تا از آنجا مناسک پیاده‌روی در فاصله نزدیک به 80 کیلومتری این شهر تا کربلا را آغاز کنند. در فاصله این دو شهر هیئت‌هایی اغلب از شیعیان ایرانی و عراقی مستقر شده‌اند تا به زائران این مسیر خدمات مختلفی ارائه کنند. شما اگر یکی از مسافران این مسیر باشید نیازی به خرید غذا، پرداخت هزینه محل اقامت و خدمات درمانی و هزینه‌های مشابه ندارید. این هیئت‌ها یا آن‌طور که شیعیان عراقی می‌گویند این موکب‌ها، در کنار افراد محلی، غذا، میوه، چای و شیرینی رایگان به زائران ارائه می‌کنند. سنت اسلامی نذر در اینجا توسعه زیادی پیدا کرده است. برق لازم برای شارژ تلفن، ماساژ برای گرفتن خستگی از پا و شانه‌های زائران، پوشک برای نوزادان و هر خدمتی که در این مسیر مورد نیاز باشد در قالب نذر و به صورت رایگان عرضه می‌شود. در کنار شیعیان عراقی که میزبان‌اند و شیعیان ایرانی که همسایه‌اند، شیعه‌هایی از کشورهای دیگر هم در این مناسک حضور دارند.
شبکه دولتی انگلیس خاطرنشان کرد: در دوران حکومت «حزب بعث» این سفر ممنوع شد و پس از چند بار حمله به زائران، مدتی از رونق افتاد. اوباما در پاییز سال 2011 اعلام کرد که نیروهایش را تا پایان سال میلادی از عراق خارج می‌‌کند. اندکی بعد در اربعین همان سال ایران با بهره‌گیری از دلبستگی مذهبی مشترک اکثریت مردم ایران و شیعیان جنوب عراق، یک مناسک فردی را به آیینی بزرگ و جمعی تبدیل کرد. این اقدام پیام روشنی داشت، آن که رفتنی است نیروهای آمریکایی‌اند و آن که می‌ماند «نیرهای مردمی» ایرانی‌اند.

یورونیوز: هر سال بر تعداد راهپیمایان اربعین افزوده می‌شود
شبکه تلویزیونی یورونیوز اعلام کرد هر سال بر شمار شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اربعین افزوده می‌شود.
این شبکه، گردهمایی اربعین را «بزرگ‌ترین تجمع شیعیان در سراسر جهان» خواند و گفت: «هر سال که از قدمت این مراسم نوظهور می‌گذرد، بر شمار شرکت‌کنندگان در این تجمع افزوده می‌شود. مدتی است که هر ساله همزمان با گذشت چهل روز از واقعه عاشورا، بسیاری از وفاداران و دوستداران امام حسین(ع) برای گرامیداشت مراسم اربعین راهی کربلا می‌شوند.
شرکت‌‌کنندگان در مراسم امسال که مقامات عراقی تعداد آنها را تا بیست میلیون نفر تخمین زده‌اند، با بر تن کردن لباس‌های مشکی، یاد و خاطره امام خود را با برپایی مراسم نوحه‌خوانی و سینه‌زنی، زنده نگاه می‌دارند.
در این مراسم دسته‌ها و هیئت‌های عزاداری از کشورها و شهرهای مختلف هر یک به سبک و سیاق و به زبان خود عزاداری می‌کردند و خیابان‌های اطراف حرم امام حسین(ع) مملو از جمعیت بود.
بی‌بی‌سی هم در گزارشی گفت: اربعین تجربه‌ای ارزشمند برای ملت و حاکمیت ایران است.
از آنچه تحلیلگران سیاسی، به درستی از قدرت‌نمایی ایران در منطقه تفسیر می‌کنند، این اجتماع کم‌نظیر انسانی، یک فایده اجتماعی مهم نیز برای حکومت ایران داشته و دارد و آن ایجاد فصل مشترکی میان اهداف سیاسی نظام حاکم و علایق بخش بزرگی از جامعه ایرانی است.
این فصل مشترک، هم برای حکومت ایران و هم برای جامعه ایرانی فرصت و غنیمت بزرگی است؛ چه بسا هم‌عرض غنایمی سیاسی که به دست آمده است.
بی‌بی‌سی گفت: جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی عمدتا رضایت عمومی‌اش را در تعارض با خواسته‌های نظام حاکم دیده و حکومت را حتی در جزیی‌ترین مسایل خود، عنصری مزاحم یافته است. در سراسر تاریخ معاصر می‌توان نشانه‌های آشکاری از تعارض دوگانه دولت و ملت را به روشنی پیدا کرد. یک سوی این تعارض جامعه ناراضی ایرانی قرار دارد و سوی دیگر حکومت‌هایی که پس از تثبیت موقعیت سیاسی‌شان جامعه را نه یک فرصت، بلکه تهدید دیده و می‌بیند.
تحلیلگر این شبکه گفت: در طول تاریخ ایران کمتر حکومتی را می‌توان پیدا کرد که خواست و رضایت عمومی را به رسمیت شناخته و مصلحت و مشی و مرام خود را بر اساس آن تعریف کرده باشد.

فریب چهره‌های فرعی اصولگرایان را نخورید/روحانی شاید انتخابات را واگذار کند
«روحانی بی‌رقیب نیست و نباید فریب تحلیل‌های چند چهره فرعی اصولگرایان را خورد».
بهارنیوز - از سایت‌های حامی دولت - با تصریح بر اینکه باید از تحلیل‌های سطحی و خوش‌بینانه درباره تهدیدات روحانی در انتخابات 96 دست کشید، نوشت: با گذران تقویم، دولت روحانی به ماههای پایانی نزدیک می‌شود. برخی اصلاح‌طلبان او را در کارزار اردیبهشت بی‌رقیب می‌دانند. اما تحرکات اخیر نامزدهای محتمل اصولگرا و تلاش افراد نزدیک به آنان در ارتباط‌گیری گسترده با مناطق کمتر بهره‌مند، نمای دیگری را نشان می‌دهد و گویی رقبای روحانی نیز پالس‌هایی را دریافت کرده‌اند و با تمام توان سعی در حضور و اردوکشی دارند.
نتایج انتخابات آمریکا شاید خبر خوشی برای آنان باشد و مجالی می‌دهد برای کیهانیستها تا دستاوردهای دولت را بیش از پیش به تمسخر و استهزاء بکشانند. در این میانه تنها استناد موافقان بی‌رقیب ماندن روحانی مصاحبه تنی چند از راستها همچون باهنر و مصباحی مقدم است. افراد و گروه‌هایی که هیچ اقتداری در مدیریت فضای فکری و عملی نو اصولگرایان ندارند.
بهارنیوز اضافه کرد: البته نباید فراموش کرد که همین راست‌های میانه‌رو نیز از راهنمای چپ زدن روحانی در ماههای اخیر کمی هراسان شده‌اند و در حمایت قاطع از او و دولتش مردد. پس پازل پیش‌رو نشانی از بی‌رقیب بودن روحانی ندارد و نباید فریب تحلیل‌های چند چهره نامرجع و فرعی اصولگرا را خورد. سکوت فعلی نو اصولگرایان شاید به دلیل واهمه از در سیبل قرار گرفتن نامزدشان دارد.
این سایت هشدار داد «باید از تحلیل‌های خوش‌بینانه و سطحی دست کشید و باور داشت شکست روحانی در انتخابات 96 روند نرمالیزاسیون را تا سال‌ها متوقف خواهد کرد.»

این همه طرح مسکن برای خانه‌دار نشدن مردم!
یک خبرگزاری اصلاح‌طلب گزارش داد «سخت‌گیری‌های بانک مسکن، طرح مسکن قسطی را عقیم کرد».
دبیر انجمن انبوه‌سازان استان تهران با بیان این که تاکنون حتی یک قرارداد خرید مسکن از طریق طرح مسکن قسطی هم انجام نشده، به ایلنا گفت: سخت‌گیری‌های بانک مسکن در ضمانت اقساط این طرح را عقیم کرد.
محمد مهدی مافی با اشاره به وضعیت طرح مسکن قسطی گفت: جامعه انبوه‌سازان تلاش بسیاری برای اجرای طرح مسکن قسطی کردند. در طرح مسکن قسطی مهم‌ترین نکته این بود که بدون استفاده از منابع دولتی شرایط ویژه‌ای برای خانه‌دار کردن مردم فراهم آید.
دبیر انجمن انبوه‌سازان استان تهران با بیان این که در این طرح سیاست ما این بود که ضمانت‌های لازم از طریق مؤسسات مالی و بانکی فراهم آید، گفت: در مسیر اجرای طرح مسکن قسطی باعدم درک صحیح این ایده از سوی مسئولان بانک مسکن مواجه شدیم، برای اجرای شرایط این طرح از جمله تأمین ضمانت‌های آن برای بازپرداخت اقساط با بانک مسکن به عنوان یک نهاد تخصصی وارد مذاکره شدیم هر چند به توافق‌هایی با این بانک رسیده بودیم اما بخشنامه‌های این بانک در مسیر اجرا طرح مسکن قسطی را عقیم کرد.
وی افزود: بانک مسکن برای اجرای این طرح محدودیت‌هایی قائل شد که این محدودیت‌ها طرح را غیرعملیاتی ساخت.
مافی با اشاره به ناکارآمدی محدودیت‌های اعمال شده از سوی بانک مسکن در اجرای مسکن قسطی گفت: بنا نبود بانک مسکن سقفی را برای اقساط در نظر بگیرد. از سوی دیگر نرخ کارمزدی که بانک مسکن پیشنهاد داد رقم بسیار بالایی بود.
وی با بیان اینکه در اجرای طرح‌های مسکن باموضوع عدم شناخت برنامه‌ها و طرح‌ها از سوی مسئولان مواجه هستیم، گفت: طرح صندوق زمین و مسکن، قانون پیش‌فروش و طرح مسکن قسطی از جمله طرح‌های مسکنی بود که با عدم درک صحیح از سوی مسئولان اجرایی مواجه شدند.
وی بااشاره به مذاکرات برای اجرای طرح مسکن قسطی از سوی سایر بانک‌ها و مؤسسات مالی گفت: تمرکز بر روی اجرای این طرح به صورت مشترک با بانک مسکن فرصتی برای مذاکره با سایر نهادهای مالی و بانک‌ها نگذاشت و تاکنون حتی یک قرارداد خرید مسکن از طریق مسکن قسطی انجام نشده است.
یادآور می‌شود وزیر راه و شهرسازی، با مزخرف خواندن مسکن مهر، از ایده مسکن اجتماعی خبر داده بود که با وجود پر شدن 40 ماه از عمر دولت یازدهم، هنوز این طرح نیز عملی نشده است.

دولت طبقات مستضعف را دریابد نه اشراف‌ «های‌کلاس» را
کاش دولتمردان در همین ایام نیم‌نگاهی به مرز عراق می‌داشتند تا عمق توصیه بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره محرومان را بفهمند.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب در این باره نوشت: همزمانی مصوبه منع فروش هواپیمای مسافربری به ایران توسط نمایندگان کنگره آمریکا با راه‌پیمایی میلیونی مراسم اربعین حسینی در ایران و عراق می‌تواند مایه عبرت برای کارگزارانی باشد که در تمشیت ملکداری بین مطلا و طلا یا قائل به تمایزی نیستند و یا قادر به تمایزی نیستند!
هرچند با توجه به فرسودگی سیستم ناوبری هوائی، دولتمردان را می‌بایست نسبت به نوسازی ناوگان هوائی کشور موظف محسوب کرد و هرچند مصوبه کنگره نیز شاخصی است از تفرعن و شیرین عقلی نمایندگان مجلس آمریکا. اما با توجه به قاعده «اهم فی‌الاهم» نیز نمی‌توان این جفا را از تدبیرکنندگان دولت «تدبیر و امید» نادیده انگاشت که در برزخ تخیر بین دوگانه «مطلا و طلا» جانب گوهر ناب را رها کرده و بی‌حزمانه از دغدغه‌های «خرمهره‌های صحنه» جانبداری می‌کند!
قدر مسلم آن است که مسافرت هوائی خارجی به قاعده امری لوکس با مسافرانی لوکس محسوب می‌شود که به رغم مشکلات معیشتی و اقتصادی گسترده و مبتلا‌به کشور تامین مطالبات این بخش از جامعه نمی‌تواند و نباید اولویت حکومت باشد. خصوصا آنکه این اقشار عموما آنقدر تمکن مالی دارند تا زمان آپدیت شدن ناوگان هوائی کشور پروازهای خارجی خود را از طریق شرکت‌های هواپیمائی خارجی تعقیب کنند.
دولتمردان اگر نیم‌نگاهی به وصایای بنیانگذار جمهوری اسلامی می‌داشتند در آن صورت عنایت به این بداهت می‌یافتند که: «آنها که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند... ما باید تمام تلاش‌مان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»
دولتمردان تدبیر و امید را تنها کافی بود در ایام اربعین حسینی نیم‌نگاهی به مرز سومار و چذابه می‌داشتند تا آنگاه به عمق توصیه بنیانگذار جمهوری اسلامی تفطن می‌یافتند!
توده‌های مومن و کم‌تمول و بلکه بی‌تمولی که برای یگانه «سفر خارجه‌شان» نه دغدغه ایرلاین «های کلاس» دارند و نه دلمشغول صندلی «فیرست کلاس»‌اند و با پای پیاده نذر سفر دارند و دست بر قضا در این سفر بیشتر مصیبت کشیدن را دالی بر فضیلت بیشتر سفرشان دانسته و بدان اقتفا ارسی خود را نیز واگذاشته و «برهنه پا» عزم سفر می‌کنند. همان که به تعبیر امام خمینی اثبات کرده‌اند تا آخر خط می‌مانند.