اخبار ویژه
خلأ برنامه اقتصادی صحیح مهمتر از تیم اقتصادی ناکارآمد دولت
تغییر تیم اقتصادی بیشتر ضرورت دارد یا تحول در برنامههای اقتصادی دولت؟
تابناک با طرح این سوال که چرا باید تیم اقتصادی دولت تغییر کند؟ مینویسد: منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت و البته برخی کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که میانگین سنی تیم اقتصادی دولت بالاست و تحرک لازم را ندارد و از سوی دیگر، برنامهای که برخی وزرا از جمله محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت و عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در پیش گرفتهاند، نمیتواند ضامن موفقیت دولت در عرصه اقتصادی باشد و آن گونه که انتظار میرفت این دو وزیر نتوانستهاند به مطالبات مردم برای خروج اقتصاد کشور از رکود با رونق بخشیدن به صنعت و تولید کشور و همچنین بازار مسکن پاسخ دهند.
دلیل دیگری که برخی بر ضرورت تغییر تیم اقتصادی کابینه تاکید میورزند این است که اعضای کابینه دولت از وزرای اقتصادی گرفته و دیگر چهرههای اقتصادی دولت، از تحرک و تخصص لازم برای پیشبرد برنامههای دولت متناسب با مطالبات ملت در بهرهبرداری از فرصتهای سرمایهگذاری پسابرجام برخوردار نیستند.
نکته مهم اینکه صرف تغییر تیم اقتصادی دولت، بدون تحول و درانداختن طرحی نو و نهضتی فراگیر با استفاده از نظرات و دیدگاههای کارشناسان و خبرگان اقتصادی دولت نتیجهبخش نخواهد بود.
مهمترین انتقادی که میتوان بر سیاستها و جهتگیریهای اقتصادی دولت و شخص رئیسجمهور محترم وارد دانست، دوری جستن از استفاده از نظرات خبرگان اقتصادی و شنیدن دیدگاههای اقتصاددانان شناخته شده کشور از یکسو و اعتقاد عمیق به نسخه پیشنهادی مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهوری است. البته این پیوند و انتخاب برای پرهیز از تشتت آرا و برنامههای اقتصادی دولت و اختلاف در تیم اقتصادی کابینه از یک منظر شاید درست به نظر برسد، اما از منظری دیگر باعث خواهد شد تا دولت در بازطراحی برنامههای اقتصادی خود از دیگر ایدهها، نظرها و پیشنهادها و آگاهی از خطاها و انحرافهای رخ داده در برنامههای خود محروم بماند.
انتظار میرود آقای روحانی، بدون در نظر گرفتن فضاسازیهای احتمالی و برداشتهای سیاسی متصور، یک بار هم که شده جمعی از شناختهشدهترین و خبرهترین اقتصاددانان و اساتید برجسته داخلی و خارجی را دعوت کند تا در یک گفتوگوی حتی چندین ساعته اما صریح و بیپرده- چه علنی باشد یا غیرعلنی- راه و بیراه پیش روی اقتصاد را ارزیابی دقیق کنند و پیش از هر کار و گرفتار شدن در چالههای ناشی از آزمون و خطاهای اقتصادی، به این جمعبندی ملی برسند که آیا تغییر تیم اقتصادی دولت ضرورت دارد یا نهضتی نو در برنامهها و سیاستهای اقتصادی.
نقش پول در ائتلاف امید /کدام گربه برای خدا موش میگیرد؟!
رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان درباره کمکهای مالی به این ستاد در انتخابات مجلس گفت فرض ما این بود که هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد.
اخیرا روزنامه آرمان از قول کولایی نوشت که «برخی به کمک پول و رانت در فهرست ائتلاف امید قرار گرفتند». علی صوفی دراینباره به روزنامه آرمان گفت: در یک فعالیت وسیع انتخاباتی ممکن است در نقاطی از ایران اینگونه اتفاقات رخ داده باشد.
وی با بیان اینکه «تمام تلاش ستاد انتخاباتی این بود که هزینههای انتخاباتی از اسپانسرها گرفته شود»، افزود: حدود 300 میلیون تومان توسط آقای مرعشی به حساب ستاد واریز شد که بعدا به حساب کاندیدای حزب کارگزاران گذاشته شد و فرد شناخته شدهای هم حدود 100 میلیون به حساب ستاد به صورت نقدی واریز کرد و دیگر هیچ کمک نقدیای به حساب واریز نشد تا اینکه لیست تهران بسته شد و بعد از بستن لیست قرار شد افرادی که در لیست امید تهران بودند نفری 50 میلیون برای هزینههای ستادهای انتخاباتی به حساب ستاد تهران واریز کنند که از سی نفر آقای دکتر عارف دو برابر سهم خود را به حساب ستاد انتخاباتی تهران واریز کردند. خانم صفدر حسینی هم سهم خود را پرداخت کرد. همچنین برخی دیگر هم تا سهم پنجاه میلیون را در چند بخش واریز کردند و عدهای هم کمتر از سهم خود دادند، با این وجود نصف مبلغی که پیشبینی میشد تامین نشد. صوفی خاطر نشان کرد: فهرستهای انتخاباتی را چاپ میکردند که حدود پانزده میلیون کارت چاپ شد و هر شخصی بخشی از هزینه آن را پرداخت. افرادی هم بودند که حاضر بودند پذیرایی از فعالان ستادهای انتخاباتی را برعهده بگیرند.
وی در پاسخ این سؤال که در زمانی که این کمکها به ستاد انتخاباتی میشد درخواستی از سوی این افراد از اعضای شورای عالی نشد؟» گفت: ما در همان زمان هم فرض را بر این گذاشتیم که «هیچ گربهای محض رضای خدا موش شکار نمیکند» و همه افرادی که کمک میکنند، ممکن است مطالباتی داشته باشند.
وی همچنین در مصاحبه با روزنامه آفتابیزد درباره اظهارات کولایی گفت: من تنها میتوانم در رابطه با تهران سخن بگویم؛ اول آنکه در تهران تصمیمگیری بر عهده دو بخش مجزا بود. تصمیمگیری یک بخش با شورای عالی سیاستگذاری، در قسمت دیگر نیز تصمیمگیری با ائتلاف حزب اعتدال و توسعه بود که در مجموع تعدادی با معرفی این حزب وارد لیست امید شدند. ما در رابطه با این حزب قضاوتی نداریم، با این حال بعید میدانم در این سطح چنین پولی رد و بدل شده باشد.
وی افزود: حرفی که خانم کولایی زدهاند باید توضیح داده شود و باید از ایشان پرسید که اصلا مصادیقشان از بیان این صحبتها چه بوده است؛ آیا این مسئله در استانها اتفاق افتاده است یا در تهران؟
صوفی میگوید: ذهن مردم برای شنیدن این قبیل حرفها به خاطر افزایش فسادها آماده است. خانم کولایی خود عضو هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری بودند و الان هم عضو شورای عالی سیاستگذاری هستند. نمیدانم ایشان این حرفها را بر چه اساسی زده است. به نظر من این سخنان از دقت لازم برخوردار نبوده است. به هر حال اگر ایشان اطلاعی داشته است بهتر بود تا مصادیق آن را بیان میکردند تا همه چیز زیر سؤال نرود.
بازار مسکن زمین خورده اما خبری از وزیر نیست که نیست
«تناقض تاریخی در بازار مسکن؛ تعداد معاملات همچنان کاهش مییابد اما قیمتها همچنان بالا میرود»، «مسکن، بدون رونق گران شد»، «سراشیبی دوباره در بازار مسکن؛ روند معاملات نزولی شد» و... اینها عناوین نشریات حامی دولت درباره آشفتهبازار مسکن است.
روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی نوشت: در حالی که بازار مسکن نیمه اول سال 95 را با رکود و بیرمقی پشت سرگذاشت، بسیاری از صاحبخانهها، چشم به معجزه نیمه دوم دوختهاند زیرا برخی کارشناسان اینطور پیشبینی کرده بودند که نیمه دوم سال جاری بازار مسکن با چند درصد افزایش قیمت، رونق را تجربه خواهد کرد.
در چند ماه گذشته که بانک مرکزی، سیاست کاهش نرخ سود بانکی را اجرا کرد، وضعیت دیگری در بازار مسکن رقم خورد. صاحبخانهها به گرفتن اجاره ماه به ماه تمایل بیشتری نشان دادند و خانه رهنی در بازار کمیاب شد، اگر هم باشد با قیمتی بسیار بالا معامله خواهد شد؛ آنها با ناامید شدن از سود سپردههای بانکیشان تصمیم گرفتهاند اجاره واحدهای مسکونی خود را بالا ببرند، هر چند برخی گزارشهای میدانی نشان میدهد بسیاری از شعب بانکها چندان هم کاهش نرخ سود سپردههای بانکی را رعایت نمیکنند اما به هر حال، این سیاست پولی، تأثیر روانی خود را بر بازار مسکن گذاشته است. آن طور که از شواهد برمیآید، ساز و کار رونق مسکن در نیمه دوم سال هم فراهم نیست. اما گزارشهای رسمی نشان میدهد تعداد معامله واحدهای مسکونی نسبت به پارسال کمتر شده، هر چند قیمت هر متر مربع واحد مسکونی افزایش داشته است.
تجربه سالهای گذشته نشان داده هر بار کشور وارد فضاهای سیاسی و انتخاباتی شده، اولین سیگنال را بازار مسکن نشان داده است. حالا هم که کشور وارد فضای انتخابات ریاستجمهوری شده، این نوسانات به خوبی قابل مشاهده است. حتی پیش از این، بسیاری از گزارشهای میدانی حاکی از آن بود که برخی از مشاوران املاک مشتریها را ترغیب میکنند تا دیر نشده خانه موردنظر را خریداری، رهن یا اجاره کنند.
روزنامه شهروند نیز در گزارشی خاطرنشان کرد: بازار مسکن دوباره به سراشیبی افتاده و روند معاملات در پاییز امسال نزولی شده است. آمار بانک مرکزی از حجم معاملات ملکی تهران در مهر 95 نشان میدهد که شمار معاملات نسبت به مدت مشابه سال گذشته 10/6 درصد کاهش داشته است. این موضوع در حالی رخ میدهد که فعالان بازار مسکن معتقدند، قدرت خرید مردم سقوط داشته و بیشترین حجم معاملات مربوط به خانههای کوچک و ارزانقیمت بوده است. در حقیقت معاملات، کمتر و قیمتها بیشتر شده است.
روزنامه آرمان نیز گزارش داد: براساس گزارش جدید بانک مرکزی، بازار مسکن رونق نگرفته اما مسکن گران شده است. مسکن نه تنها از رکود عمیقی که از بیش از سه سال پیش گرفتار آن است بیدار نشده بلکه در پاییز امسال و برخلاف پیشبینیهایی که در مورد رونق این بخش تأثیرگذار در اقتصاد مطرح بود، به خواب زمستانی رفته است. تازهترین گزارشها درباره مسکن حکایت از آن دارد که با وجود کاهش بیش از 10 درصدی معاملات مسکن قیمت واحدهای مسکونی به طور میانگین 5/9 درصد رشد داشته است. تازهترین گزارشی که بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن شهر تهران ارائه کرده از کاهش معاملات آپارتمانهای مسکونی و افزایش متوسط قیمت خرید و فروش و همچنین اختلاف هشت میلیونی بین بیشترین و کمترین قیمت هر متر خانه در همین دوره خبر میدهد.
این گزارشها در نشریات مختلف- که با گزارش بانک مرکزی مقارن شده- در حالی است که وزیر راه و شهرسازی هر چند وقت یکبار صرفاً به مسکن مهر ناسزا میگوید و فقط پز خرید احتمالی چند فروند هواپیمای مسافربری را میدهد.
چرا کلینتون بدتر از ترامپ است؟
یک کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به سخنرانی رئیسجمهور در جمع مردم اراک در خصوص بد و بدتر بودن کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا گفت: به نظر من خانم کلینتون بدتر است و ترامپ بد، چون کلینتون ارتباط بیشتر و نزدیکتر و عمیقتری با سعودیها و رژیم صهیونیستی دارد، ترامپ هم دشمن است ولی در ارتباطات با دشمنان جمهوری اسلامی سابقه کمتری دارد، از طرف دیگر در ایجاد اجماع علیه ایران هم کلینتون موفقتر خواهد بود و ترامپ توانایی ایجاد اجماع در حزب جمهوریخواه را هم ندارد.
فوآد ایزدی در گفتوگو با شبکه اطلاعرسانی راه دانا، در خصوص جایگاه ایران در انتخابات آمریکا اظهار داشت: طی سی سال اخیر در همه انتخاباتی که در آمریکا برگزار شده، ایران مطرح بوده و اولین دلیل این موضوع بزرگی و تاثیرگذاری ایران است.
وی با بیان اینکه دلیل مطرح بودن ایران در مناظرات انتخاباتی آمریکا به قدرت ایران بازمیگردد افزود: کشورهایی که با آمریکا همسو هستند نیازی به بحث ندارند چرا که حرفگوشکن این دولتاند؛ دلیل دوم اهمیت ایران هم مربوط به رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلیها در آمریکا است.
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: به دلیل ساختار سیاسی آمریکا، سیاستمداران آمریکایی وامدار سرمایهداران هستند و چون خیلی از سرمایهداران این کشور صهیونیست هستند باید به گونهای نسبت به ایران بدگویی کنند که نظر صهیونیستها را به خود جلب کنند تا در حوزه مالی به مشکل خاصی برنخورند. نتیجه این دو عامل میشود اینکه کاندیداها برای اینکه خود را ضد ایرانیتر نشان بدهند با یکدیگر رقابت میکنند.
وی با بیان اینکه «این حرف که ما بین بد و بدتر قرار گرفتهایم» حرف درستی است ادامه داد: با توجه به این نتیجهگیری که رئیسجمهوری از وضعیت انتخاباتی آمریکا دارند، در بهترین حالت وضعیت قوه مجریه این کشور برای ما «بد» خواهد بود فلذا دیگر نباید شاهد مواضعی باشیم که دولت در سه سال گذشته آن را اتخاذ کرده است.
ایزدی گفت: در سه سال گذشته بخشی از کشور معطل موضوع هستهای و مذاکرات هستهای شد ولی امروز با این اظهارنظر معلوم میشود سیاست، سیاست غلطی بوده و نباید ادامه پیدا کند چون ما با مجموعهای مواجه هستیم که قابلیت اعتماد ندارند و برجام را طوری طراحی کردند که منافع ملی کشور ما به خطر افتاد.
وی ادامه داد: اگر واقعیت این است که مقامات آمریکایی بین بد و بدتر هستند که واقعیت هم همین است. نباید به آنها اعتماد شود و معطل آنها ماند و امیدواریم که در این شش ماه باقی مانده این جمله رئیسجمهوری راهبرد دولت در مسائل سیاست خارجی شود.
همین مسکن مهر مزخرف پاشنه آشیل روحانی در انتخابات میشود
یک روزنامه زنجیرهای میگوید اقتصاد و مسکن مهر در آستانه انتخابات، پاشنه آشیل دولت است.
روزنامه آفتاب یزد نوشت: سیر صعودی فشارها به دولت روحانی با نزدیک شدن به زمان انتخابات هر چه بیشتر رنگ اقتصادی به خود خواهد گرفت. فرهنگ و سیاست موضوعات مطالبات طبقه متوسط است. پاشنه آشیل، اقتصاد است و منتقدان در فشار دادن هر چه بیشتر انگشت روی یکی از دردناکترین زخمها یعنی موضوع پرمخاطب و جمعیت شمول مسکن مهر تردید نخواهند کرد.
این روزنامه افزود: مسکن مهر بیتردید به یکی از محورهای مهم فشار بر روحانی در زمان انتخابات بدل خواهد شد. آخوندی مدیری برجسته و خوش سابقه است که کارنامه درخشانی نیز به عنوان رزومه وزارتی دارد. جریانهای مواج سیاسی و بیقاعده در کشور ما اما قابل پیشبینی نیستند. افزایش فشار کمرشکن و قابل پیشبینی چالش مسکن مهر در زمان انتخابات میتواند این سابقه درخشان را دچار خطر نماید.
دلشوره آفتاب یزد در حالی است که وزیر راه و شهرسازی همچنان فاقد کارنامه در زمینه مسکن است و فقط هر چند ماه یک بار، علیه مسکن مهر بدگویی کرده و آن را مزخرف خوانده است. با این وصف معلوم نیست اگر واقعاً مسکن مهر مزخرف بوده، چرا باید نگران تأثیر تعیین کننده آن در انتخابات 7 ماه بعد بود؟! از طرف دیگر باید پرسید آیا اگر غم و غصه انتخاباتی در میان نبود، بیکفایتی و بیکارنامگی وزیر یا دولت در زمینه مسکن جای نگرانی و ناراحتی نداشت؟!