بیت شهید صدوقی مرکز اصلی نشر و توزیع اعلامیه
در مبارزات مردم در انقلاب اسلامی، هیچ رسانهای در اختیار نیروهای مذهبی نبود. اطلاعرسانی افزون بر منبرهای مساجد و حسینیهها، با توزیع و انتشار اعلامیهها انجام میشد. اعلامیهها یکی از اصلیترین ابزار آگاهیبخشی انقلاب بودند و دارای عناوین متفاوتی بودند. بیت شریف آیتالله صدوقی(ره)، یکی از مراکز اصلی نشر اعلامیه و توزیع آن در شهرهای مختلف کشور بود. آیتالله صدوقی شخصا در نشر اعلامیهها فعالیت مینمود:
«آیتالله جلیلی از کرمانشاه تماس گرفت و بعد از احوالپرسی، سوژه گفت: آن امانتها رسید؟ (گمان کنم اعلامیه باشد).
جلیلی: خیر، توسط کی فرستادهاید؟
صدوقی: توسط اقای سیدابوالقاسم ابریشمی.
جلیلی: خیر، نرسیده است.
صدوقی: پس امروز من ازش بازخواست کنم، ببینم چی شده است و جواب را خدمت شما خواهم داد.»
«زن نجفی (مادر مجید) به رجبعلی گفت: مجید اعلامیهای را که از پاریس خوانده شده است، میخواهد بدهند چاپ کنند. آیا لازم نیست که از حاجی آقا اجازه گرفته شود؟
رجبعلی: نمیدانم، ولی اعلامیه مال خود آقای خمینی هست.
خانم نجفی: ولی بپرسید خیلی بهتر است؛ شما بپرسید و بعد به آن بگویید.
نجفی داماد سوژه است و رئیس بانک میباشد و مجید پسر وی میباشد.»
با اوجگیری حرکتهای گسترده مردمی در سراسر کشور، رژیم شاهنشاهی مجبور به عقبنشینیهای تاکتیکی پیدرپی، چون آزادسازی زندانیان سیاسی، ترمیم حقوق و مرخصیهای کارگری، ایجاد خیمهشب بازی مخالف خوانی برخی از نمایندگان در مجلس شورای ملی و... شد.
این عوامفریبیها، موجب شد امامخمینی(ره) در پاسخ به خبرنگار رادیو، تلویزیون سوئد، که سوال نمود:
«شاه با دکتر امینی وارد مذاکراتی شده است، که نشان میدهد حاضر به عقبنشینیها و نرمشهایی میباشد. او زندانیان سیاسی را آزاد ساخته است. آیا حضرت آیتالله میتوانند نقشی را برای شاه، در یک دولت با آزادیهای بیشتر بپذیرند؟»
اینگونه پاسخ دهد که:
«شاه مدتی است که مشغول اجرای نقشهای است که ملت را فریب دهد؛ با اشخاصی مذاکره و عقبنشینیهایی کرده که برای فریب ملت است. اما ملت حاضر نیست که شاه باشد، هر قدر هم عقبنشینی کند. حرف قاطع با پشتیبانی ملت این است که شاه، با جنایتهایی که نسبت به ملت و کشور و خیانتهایی که تاکنون کرده است، قابل پذیرش نیست؛ نه خودش و نه سلسلهاش، باید این سلسله منقرض شود! طرز حکومت با رفراندم تعیین میشود.»
و آیتالله صدوقی نیز در مکالمهای که با مهدی مناقب، (نوه دختری خود) که از خارج از کشور تماس گرفته بود، داشت؛ وقتی از او شنید:
«مهدی بازرگان با روزنامه لوموند مصاحبه کرده و آن طوری که روزنامه لوموند نوشته بوده، این است که نوشته اطرافیان مهندس بازرگان گفتهاند که آقای خمینی با دولت دکتر امینی سازش خواهند کرد.»
با صراحت پاسخ داد:
«نخیر، همچین چیزی نیست.»
شتاب گرفتن حرکتهای دانشجویی و دانشآموزی موجب شد دبیران و معلمان که برخی از آنان خود مشوق دانشآموزان برای تعطیلی مدارس و برپایی تظاهرات خیابانی بودند، در خانه معلم یزد تجمع و قطعنامهای 15 مادهای را صادر نمایند.
پس از این تجمع، مدیرکل آموزش و پرورش استان یزد، از آیتالله صدوقی(ره) برای حل مشکل معلمین زرتشتی، که تدریس آنان به دانشآموزان مسلمان مورد اعتراض قرار گرفته بود رهنمود خواسته و گفت:
«ما هر مشکلی داریم با شما تماس میگیریم، این آموزش و پرورش متعلق به جنابعالی است.»
آیتالله صدوقی برای ارج نهادن به اعتصاب معلمان، برنامه راهپیمایی روز 14 آبان ماه را به شیوه زیر تنظیم نمود:
«بنا شده آقایان روحانیان و بازاریان بیایند مسجد و حرکت کنند، بروند استقبال فرهنگیان که از خانه معلم میآیند و آنجا به هم ملحق شوند.»