اخبار ویژه
آفتاب یزد: ائتلاف امید در تهران بود و نبودش هیچ فرقی نمیکند
«از 30 نماینده عضو ائتلاف امید در تهران (اصلاحطلب) تنها 7 نفر نطق داشتند و حتی 6 نفر از این نمایندگان، میکروفونشان برای تذکر هم روشن نشده است.»
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در گزارشی تحت عنوان «سنجش عیار امیدیها» نوشت: امروز اشخاصی جامه وکالت مردم تهران را به تن کرده و بر کرسیهای سبزرنگ بهارستان نشستهاند که زمانی در زمره بازماندگان غربال اصلاحطلبان شاخص و سرشناس به شمار میرفتند. چهرههایی کمترشناخته شده یا به کل ناشناخته که حتی با بهرهگیری از سرویسهای جستجوگر در فضای مجازی نیز نام و نشانی از آنها یافت نمیشد. با این حال سران اصلاحات به دلیل عاری بودن چنتههایشان از کاندیداهای مطرح و همینطور به خاطر ممانعت از ناامیدی مردم و تکرار مجلس نهمی دیگر ناگزیر به روی آوردن به این بازماندگان برای انتخابات هفتم اسفند ماه شدند و اسامی آنها را به عنوان منتخبان پایتختنشینان در لیست امید تهران نگاشتند.
اما بنا بر بررسیهای انجام شده از سوی «آفتاب یزد» در بازه زمانی «هشتم خرداد ماه تا دهم شهریور ماه» گروهی از نمایندگان تهران همچنان در لاک خود فرو رفته و به گونهای در صحن خانه ملت حضور یافتهاند که بود و نبودشان تفاوتی در روال یک روز کاری مجلس ایجاد نکرده است و در خارج از بهارستان هم که به کل عطای نمایندگی را به لقایش بخشیدهاند و هیچ اثری از آنها یافت نشده است. همچون «داود محمدی»، «عبدالرضا هاشمزائی»، «غلامرضا حیدری»، «علی نوبخت»، «سیده فاطمه حسینی» و «محمدرضا بادامچی».
نکته جالب توجه آنجایی است که از میان 30 نماینده تهران در سه ماه نخست تشکیل مجلس تنها 7 نفر به ایراد نطق میان دستور پرداختند و 23 نفر به کل پشت تریبون قرار نگرفتند. در خصوص تعداد تذکرات شفاهی و کتبی نیز باید خاطرنشان کرد که در بازه زمانی مذکور 6 نماینده از 30 وکلای ملت به کل میکروفن نمایندگیشان روشن نشده است.
یادآور میشود مراد این روزنامه زنجیرهای به اعتبار سوابق آن، ضرورت رادیکالیسم و حاشیهسازی در مجلس است.
نه به آن ژست مبارزه با فساد و نه به این حمایت از مدیران نجومی!
اظهارات اخیر معاون اول رئیسجمهور در تبرئه متخلفان مسلم پرونده حقوقهای نجومی، سندی روشن درباره علت پاسخ عتابآمیز رهبر معظم انقلاب به درخواست وی در آذرماه 1393 است.
اسحاق جهانگیری اخیرا در پاسخ خبرنگاران درباره حقوقهای نجومی مدعی شد: قبل از مصوبات اخیر دولت برای عدم تکرار حقوقهای نامتعارف، در خیلی از موارد حقوقهای بالایی وجود داشته که البته گیرنده حقوق هیچ تخلفی انجام نداده یعنی کسی که به ظاهر حقوقش بالا است و حتما هم باید کاهش پیدا کند وقتی که بررسی میکنیم میبینیم که آن کسی که حقوق گرفته طبق قوانین به او دادهاند و او هم دریافت کرده است که در این رابطه طبق مقررات یک مجموعهای باید برای آن فرد حقوق تعیین میکردند که تعیین و پرداخت کردند ولی از زمانی که این مصوبات ابلاغ شد هم گیرنده و هم پرداخت کننده حتما اگر چنین اقدامی انجام دهند تخلف کردهاند و به تخلفشان حتما رسیدگی خواهد شد.
این ادعای جهانگیری مبنی بر اینکه دریافتکنندگان حقوقهای نجومی تخلفی مرتکب نشدهاند، خلاف نامه 3 ماه پیش وی به رئیسجمهور است. وی تیرماه 1395 که بحث حقوقهای نجومی داغ بود و دولت مجبور به عذرخواهی شد، در گزارشی به رئیسجمهور تصریح کرد: «کمیته ویژه (تشکیل شده از سوی رئیسجمهور) طی دو هفته فعالیت، با کمک کارشناسان مطلع و دستگاههای نظارتی ضمن بررسی علل و شناسایی «موارد تخلف»، تصمیمگیری درباره استرداد وجوه و برکناری مدیران متخلف تصمیماتی نیز در جهت اصلاح مقررات و ضوابط اجرایی اتخاذ نمود.
وی در این نامه میافزاید: بررسی اطلاعات دریافتی نشان میدهد که پرداختهای غیرمتعارف انواع متفاوتی دارد و به دلایل گوناگونی انجام شده است. بخشی از این پرداختها با تخلف از ضوابط و مقررات موجود صورت گرفته است.»
اعتراف به تخلفات فاحش و تأیید بر برکناری متخلفان - هنگامی که فضای عمومی در اوج اعتراض قرار داشت - و سپس انکار اصل تخلف، حاکی از عدم صداقت با افکار عمومی است؛ به ویژه آن که برخی از همین نجومیبگیران در زمره دوستان خاص دولتمردانی چون جهانگیری و نوبخت و حسین فریدون و برخی از وزرا قرار دارند.
یادآور میشود اسحاق جهانگیری 17 آذر 1393 ضمن سخنانی در همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد گفت: «اوایل ماه جاری به رهبر معظم انقلاب نامهای نوشتم که این همایش برگزار میشود و بین سران سه قوه نیز همدلی و هماهنگی برای مبارزه با فساد وجود دارد. در این نامه خدمت حضرت آقا عرض کردم که خوب است ابتدای این همایش از سوی شما پیامی داشته باشیم یا پایان آن دیداری انجام دهیم که هر کدام را مصلحت بدانید.
وی همچنین گفت: ایشان در حاشیه نامهای که خدمتشان فرستاده بودم چند جمله مرقوم فرمودند»
رهبرمعظم انقلاب در آن پاسخ عتابآمیز تصریح کردند:
«بسماللهالرحمنالرحیم
نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین میکنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای کند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون سمینار، تصمیمات قاطع و عملی و بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند. موفق باشید.»
بنابر گزارش رئیس جدید دیوان محاسبات که از مرکز آمار دولت به دیوان رفته، حداقل 400 مدیر حقوق نجومی بالای 20 میلیون تومان دریافت میکردند. اما دولت تنها مدعی بر کناری 8-9 شد که برخی از آنها نیز پستهای دیگری گرفتند اما کسی برای مجازات به خاطر خیانت در امانت به دستگاه قضایی معرفی نشد. بسیاری از این مدیران غیر از حقوقهای رسمی چند ده- و بعضا چند صدمیلیونی - سالانه چندبار پاداشهای گزاف و تسهیلات هنگفت نیز دریافت میکردند.
برجام دیگر پیروزی نیست/ برای روحانی بدهی محسوب میشود
«توافق هستهای که در ایران با بزرگنمایی همراه بود؛ نتایج کمی به همراه داشته است».
هفتهنامه آبزرور در تحلیلی نوشت: از زمان امضای توافق هستهای مسائل زیادی در ایران تغییر کرده است. به نظر میرسد آنچه که به عنوان پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای دولت بود اکنون به مسئولیت و بدهی برای دولت حسن روحانی تبدیل شده است.
به گزارش نامهنیوز در ادامه این تحلیل آمده است: توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی، نتیجه مذاکرات فشردهای بود که همزمان با روی کار آمدن دولت روحانی در تهران در آگوست سال 2013 آغاز شد. اما از زمان امضای توافق در سال 2015 سرعت اجرای آن بسیار کند بوده است. پیام انتخاباتی حسن روحانی ساده بود؛ ایران به اعتدال و خروج محتاطانه از انزوا و آزادسازی اقتصاد از بند تحریمهای اقتصادی نیازمند است.
توافق هستهای ایران و گروه 5+1 شرایط را برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و بازرسی از تأسیسات هستهای این کشور فراهم کرد. این راهی بود که تهران بوسیله آن به غرب نشان داد که به دنبال تولید سلاح هستهای نیست تا در مقابل آن غرب برداشته شدن تحریمها را بپذیرد. اما اعمال تحریمهای جدید کنگره علیه ایران و باقی ماندن تحریمهای مرتبط با ادعاهای غرب در زمینه حمایت ایران از تروریسم، تحقق وعدههای توافق هستهای را زیر سؤال برده است. موضوعی که خبر خوبی برای روحانی و تیمش نیست.
در حالی که بسیاری از هیئتهای تجاری غربی و آسیایی پس از توافق عازم تهران شدند، پیشرفت اقتصادی در این کشور بسیار کند و آهسته بود چرا که مؤسسات مالی جهانی همچنان در تعامل با ایران ریسکپذیر نیستند.
آبزرور مینویسد: در نتیجه میتوان گفت بهبود شرایط اقتصادی مورد انتظار، همچنان در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
29 شرط بر زمین مانده برجام راز ممنوعیت اجرای FATF
علت ممنوعیت و توقف اجرای برنامه اقدام FATF را باید در 29 شرط پذیرش برجام که بر زمین مانده و رعایت نمیشود جستوجو کرد.
در حالی که تصمیم نهایی نظام بر عدم اجرای FATF است و این موضوع به دستگاهها ابلاغ شده، برخی مدیران دولتی و نشریات زنجیرهای حامی آنها خودرا به تجاهل و بیاطلاعی زده و همچنان به دروغ، محسنات ندانستهای را- که روزگاری به برجام نسبت میدادند و عملی نشد- به FATF نسبت میدهند یا به اجرای آن ابراز علاقه میکنند.
این در حالی است که به لحاظ حقوقی، اقدام وزیر اقتصاد در امضای برنامه اجرایی FATF فاقد اعتبار و باطل است چرا که نه تنها مصوبه مجلس درباره دادن تعهد را ندارد بلکه حتی خلاف مفاد قوانین مصوب مجلس در زمینه مبارزه با پولشویی و تروریسم است. همچنین وزیر اقتصاد در حالی پای یک تعهد ضد امنیتی را امضا کرده که شورای عالی امنیت ملی از ماجرا بیاطلاع بوده و پس از امضا و حتی ابلاغ و اجرا، تازه موضوع به اطلاع شورا و مجلس - به شکل استطلاعی- نمیرسیده است.
اما مهمتر از عدم رعایت روال قانونی، سابقه بر زمین ماندن شروط تعیین شده برای برجام نیز، ممنوعیت اجرای اکشنپلن FATF را دو قبضه میکند. سال گذشته اجرای برجام از سوی دولت، به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبر انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مشروط شد. اما متأسفانه دولت مرتکب قصور و تقصیرهای فراوان در مراعات آن 29 شرط شد به نحوی که اکنون همه حتی دولتمردان به نقض- سیستماتیک برجام و عملی نشدن تعهدات آمریکا اذعان دارند؛ چنین توافق یک سویهای یعنی FATF خسارت- محض. همین جا، نقطه عزیمت جهت قضاوت و تصمیمگیری درباره اجرا یا عدم اجرای برنامه اقدام FATF است. کارنامه مردودی دولت و وزارت خارجه در ماجرای برجام و اجرای تعهدات، بدون آن که تحریمها لغو و امتیاز مد نظر ایران واگذار شود، هر خردمندی را به توقف وا میدارد.
البته ماجرای FATF از جهاتی خسارتبارتر و خطرناکتر است؛ هم خود تحریمی است و هم اطلاعات مالی و بانکی کشور را در دسترس دشمنان میگذارد و هم ارتباط ایران با بازوهای اقتدارش در منطقه را قطع میکند؛ ضمن اینکه همانند برجام هیچ تضمینی در حوزه تعهدات طرف مقابل وجود ندارد. به همین دلیل امضای وزیر اقتصاد پای اکشنپلن فاقد اعتبار و غیرقانونی است. این موضوع صراحتاً به دولت ابلاغ شده است اما برخی مدیران- گویا که آتو دست غرب داشته باشند- خود را به تجاهل زده و میکوشند با دور زدن حکم ابلاغی، نظام را مقابل عمل انجام شده قرار دهند و شگرد راه بینداز و جا بینداز را ادامه دهند.
آنچه نگران کنندهتر است سرنوشت شکایت و اعتراضهای بعدی ایران بر سر نقض برجام به کمیسیون مشترک است. بلافاصله پس از آن که آقای روحانی گفت «اعضای کمیسیون مشترک متفقاً به آمریکا اعتراض کردند و آمریکا قول داد به تعهداتش در برجام عمل کند»، وزیران خارجه و انرژی آمریکا با گستاخی سخن روحانی را تکذیب کردند و گفتند «آمریکا به همه تعهداتش- بلکه بیش از آن- عمل کرده است»! معلوم نیست اکنون دولت و وزارت خارجه چه اقدام بازدارندهای در مقابل بدعهدی و کارشکنی حریف انجام میدهند؟ و اعضای کمیسیون مشترک کجا هستند تا «عملاً» و «رسماً» به آمریکا اعتراض کنند؟
مگر هدف از برجام فقط دادن امتیاز به آمریکا بود؟!
اظهارات وزیرخارجه درباره بدعهدی آمریکا از نگاه حقوقی و دیپلماتیک فاقد اعتبار است.
محمدجواد ظریف دیروز در پاسخ سؤال یکی از نمایندگان، با ادعای اینکه امروز با بدعهدی آمریکا برخورد میشود، گفت: ما تنها با آمریکا و بدعهدیهای آن برخورد نمیکنیم بلکه دنیایی که با آمریکا علیه ما متعهد شده بودند امروز فشار میآورند و کار به جایی رسیده که کری مجبور شد بگوید ما به تعهداتمان عمل کردیم؛ امروز آمریکا مجبور است به دنیا پاسخ دهد که به چه میزان به تعهداتش پایبند بوده است.
وی گفت: البته بدعهدیها را هم گزارش میدهیم. هیئت نظارت بر برجام هیئتی است که توسط رهبری تشکیل شده و وزیر امور خارجه تنها یک عضو هیئت نظارت بر برجام است و وضعیت فعلی برجام مورد قبول این شوراست. ما هم تلاش میکنیم مشکلات را رفع کنیم.
آقای ظریف در حقیقت موضع کری را تحریف کرده است. در واقع برخلاف ادعای آقای روحانی مبنی بر اینکه کمیسیون مشترک ایران و غرب به آمریکا تذکر داد و آمریکا قول داد به تعهدش عمل کند، آمریکا با گستاخی اعلام کرد به همه تعهداتش عمل کرده و پس از آن هیچ یک از اعضای کمیسیون مشترک حتی در لفظ به آمریکا اعتراض نکرد. آیا نام این اتفاق فشار به آمریکا و «مجبور شدن آمریکا» است؟ یعنی چی؟ یعنی آمریکا مجبور شده رفتارش را تغییر داده یا با صراحت میگوید که کارش درست است؟! چرا آقای ظریف به مسئلهای با این همه وضوح توجه نمیکند یا خدای نخواسته خود را به تجاهل میزند؟
اما درباره هیئت نظارت به برجام نیز، باید گفت وقتی آقای ظریف با صراحت اذعان کرد اما هیچ یک از بانکهای بزرگ اروپایی 8 ماه پس از اجرای برجام به خاطر تهدید و مجازاتهای آمریکا حاضر به همکاری با ایران نیستند، ادعای رضایت از وضعیت فعلی برجام به چه معناست؟ یعنی ایشان مأمور بود امتیازات بزرگ هستهای به دشمن واگذار کند و حالا هم مأموریت خود را پایان یافته تلقی میکند؟!
نکته مهم در سخنان دیروز آقای ظریف، پرخاشگری به نمایندگان ملت در مجلس است؛ چیزی که برعکس آن در مواجهه با امثال کری دیده میشود و در آنجا آقای ظریف چهره متواضع و افتاده و منفعل به خود میگیرد!