مسئول اتحادیه رسانههای عراق درگفتوگو با کیهان
آمریکا در عراق جایگاهی ندارد /بسیج مردمی موصل را آزاد می کند
مصاحبه : سبحان محقق و محمد رضا مرادی
اشاره
عراق در آستانه عملیات بزرگ «موصل» قرار دارد؛ عملیاتی که هم برای ملت و دولت عراق و هم برای آمریکا که به عراق نگاه خاصی دارد، حیاتی است.
در شرایط حساس کنونی فرصتی دست داد تا با «سیدحمید حسینی» مسئول اتحادیه رسانههای عراق به گفتوگو بنشینیم و اوضاع جاری این کشور را با او مورد مداقه قرار دهیم. این مقام عراقی هم با توجه به اشرافی که نسبت به مسائل مورد نظر دارد، توضیحات جالب و درخوری ارائه کرد.
با هم این گفتوگو را از نظر میگذرانیم.
سرویس خارجی
* لطفاخودتان را برای خوانندگان ما معرفی بفرمایید.
- سیدحمید حسینی رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیون عراق هستم.
* خبرگزاریهای عراق مثل «البراثا» و «نهریننت» هم تحت پوشش شما هستند؟
- برخی از آنها که خبرگزاریهای کل عراق نیستند، را در اتحادیه نمیپذیریم.
* نزدیکترین شخصیت و یا نهادی که با آن همکاری دارید را ذکر کنید.
- ما به عنوان اتحادیه باید کل عراق را ببینیم. چون اعضای اتحادیه (علاوه بر شیعیان) شامل کردها و اهل سنت هم میشوند. لذا باید کل عراق را ببینیم، تا بتوانیم همه را جذب کنیم و همه زیر چتر یک اتحادیه کار بکنند. در عراق نهادی تحت عنوان «نقابه الصحافیین» (کانون روزنامهنگاران) از قبل وجود داشت و هنوز هم دارد و این نهاد فقط مطبوعات را پوشش میدهد. ولی ما اتحادیه را راه انداختیم و از روز اول که فعالیت خود را شروع کرد، دست نیروهای انقلابی بود و آنها فعالیت خود را با تأسی به اسلام اصیل و ناب محمدی(ص) شروع کردهاند.
* با توجه به اینکه با رسانه آشنا هستید، احتمالا میدانید که مخاطبان گفتوشنودهای مقطّع و کوتاه را بیشتر میپسندند و مطالعه میکنند؛ در اینجا هم اگر ممکن است همین رویه را ملاک قرار دهیم.
- موافق هستم.
* در ارتباط با شرایط سیاسی و اجتماعی عراق در حال حاضر چه جمعبندیای را به دست میدهید؟
- مردم عراق در حال حاضربه دو چیز معتقد هستند و به آن تأسی میکنند؛ «مرجعیت»[نجف[ و «ولایت» ]آیتالله خامنهای[. مردم میگویند که این دو بودند که عراق را نجات دادند. احزاب که متولی کارهای سیاسی هستند، عراق را به اینجا رساندند. آنها نتوانستند عراق را اداره کنند. آنها کل مردم این کشور را جذب نکردهاند و نتوانستهاند جذب بکنند.
* همه فکر میکردند که بساط داعش خیلی زودتر از اینها در عراق جمع و پروندهاش بسته بشود، چطور شد که داعش توانست این قدر دوام بیاورد؟
- زمانی که داعش وارد عراق شد (خرداد 1393)، من در سامرا حضور داشتم و (مثل بقیه مردم) تحت محاصره بودم. همه تلاش ما در آن مقطع این بود که سامرا به دست داعش سقوط نکند، ما خط قرمزهایی داشتیم که یکی از آنها، عتبات و دیگری شهر بغداد بود. ما نباید بغداد را از دست میدادیم. اینها خط قرمزهای تشیع در عراق بود.
* چه چیزی باعث شد بغداد سقوط نکند؟
- اینکه مردم میگویند تدابیر ولایت و امام خامنهای رهبر معظم انقلاب عراق را نجات داد، اینجا خودش را نشان میدهد. ایشان گفتند، هدف داعش ایران است. ما میگفتیم ایران که در جای خیلی دوری قرار دارد.
ولی وقتی آنها (عناصر داعش) آمدند، به طرف سامرا نیامدند، بلکه مستقیما رفتند به سمت «جلولا» و «سعدیه» و در مناطق مرزی نزدیک به ایران مستقر شدند. اصلا هیچکس از ما در عراق باور نمیکرد که داعش ایران را در نظر دارد و به سراغ ایران آمده است. مردم ایران باید این مسئله را بدانند.
* مربوط به چه سالهایی است؟
- سال 2014 (2014/6/9) ، یعنی زمانی که من در سامرا بودهام، قبل از صدور فتوا ] از طرف آیتالله سیدعلی سیستانی[. زمانی که مشخص شد که قضیه فقط عراق نیست و به کل جریان (مقاومت) مربوط میشود، فتوا صادر شد.
پیش از آن زمان، موقعی که داعش وارد سوریه شد، «حاجقاسم سلیمانی» عراقیهایی را بسیج کرد برای نبرد با داعش در سوریه. در آن موقع ما به نخستوزیر عراق (نوری مالکی) گفتیم که ارتش حقیقی عراق در سوریه دارد شکل میگیرد، در آنجاست که تیپ و گردان در حال ایجاد شدن است و این ارتشی که آمریکا به وجود آورد، ارتش حقیقی عراق نیست.
* منظورتان این است که در سوریه عراقیها تحت نظر سلیمانی بسیج مردمی (حشد الشعبی) را تشکیل دادند؟
- در سوریه هنوز اسم نداشت. راهبرد جمهوری اسلامی (ایران) این بود. عناصر داعش از کل کشورهای دنیا آمده بودند، به همین خاطر جمهوری اسلامی ایران عراقیها را در آنجا سازماندهی کرد. در آن زمان به نوری مالکی میگفتم که ارتش اصلی عراق در سوریه دارد تشکیل میشود. ولی کسی حرف ما را باور نکرد. حاج قاسمدر آن موقع گردانهایی را درست میکرد که در مقابل داعش بایستند، در آن زمان این گردانها اسم نداشتند، ولی بعدا که داعش وارد عراق شد، حاجقاسم همینها را وارد عراق کرد و دیگر نیاز به سازماندهی وجود نداشت. در آن زمان ارتش و پلیس از مقابل داعش فرار میکردند. تنها در یک استان 40 هزار ارتشی فرار کرده بودند. یک ساعت هم مقاومت نکردند، این در حالی بود که بهترین سلاح را در اختیار داشتند و شما دیدید که داعش چه سلاحهایی را از استان نینوای عراق وارد سوریه کرد. در آن مقطع که من سامرا بودم، حاج (قاسم) نیروهایش را آورد بغداد و این شهر را تحت کنترل خود گرفت. در غیر این صورت، بغداد سقوط میکرد. لذا، چنانچه فتوای آیتالله سیستانی و ایستادگی حاجقاسم و جمهوری اسلامی ایران نبود، ما بغدادی نداشتیم، عراق را هم نداشتیم. در آن زمان داعش وقتی فهمید بغداد را نمیتواند اشغال کند، به طرف سامرا آمد و آنجا را محاصره کرد. ما در حرم بودیم و تلاش میکردیم که حرم خراب نشود. تعداد نیروهای ما فقط 200 نفر بود. داعش میتوانست به آسانی بارگاه را خراب کند.
* پس بسیج مردمی در آن زمان وجود نداشت؟
- نه، گردانها و تیپهایی که حاجقاسم ایجاد کرده بود، هنوز اسم نداشت. وقتی فتوا صادر شد، مردم خواستند به نظامیان بپیوندند. اما نه ارتش وجود داشت و نه پلیس. به همین خاطر، مردم به طور طبیعی به همین تشکیلات (حاجقاسم) پیوستند، و همین تشکیلات تبدیل به ارتش عراق شد. همین تیپها و گردانهایی که در سوریه تشکیل شده بودند، ناجی عراق شدند.
* به دستاوردهایی که همین تشکیلات که بعدا حشد الشعبی (بسیج مردمی) نام گرفت، میتوانید اشاره بکنید؟
- اولین موردی که رخ داد این بود که ارتش مضمحل شده به خودش بیاید و دوباره سازماندهی پیدا بکند. آنها (نظامیان) میدیدند که مردم بدون هرگونه پول و دستمزدمی آیند و مقابل داعش میایستند و خودشان که هم پول و هم بودجه دارند، کاری نمیکنند. لذا، آنها با مشاهده این شرایط، روحیه گرفتند و خود را مجددا سازماندهی و احیاء کردند.
پس، اولین کار تشکیلات (حاجقاسم) این بود که ارتش مجددا سازماندهی بشود، دومین کار این تشکیلات، این بود که جلوی سقوط بغداد و کربلا و نجف را گرفت. اگر یکی از این مکانهای مقدس سقوط میکرد، دیگر نمیشد جلوی هیچ چیزی را گرفت و شیعه و سنی شروع به کشتار یکدیگر میکردند، مردم دیگر تحمل تخریب عتبات و عالیات را نداشتند.
حاجی همچنین نیروهایش را 100 کیلومتر به سمت سامرا آورد و محاصره این شهر را شکست. اما متأسفانه حدود 1700 نفر از نیروهای ما در پایگاه «اسپایکر» بودند که (توسط داعش) قتل عام شدند. من تلفنی به آنها اطلاع میدادم که از پادگان خارج نشوند، چون برای نجات آنها، نیرو در حال حرکت است. ولی چون اینها به سیاستمداران اعتقادی نداشتند و آنها را قبول نداشتند، حرف عشایر منطقه را گوش کردند و بیرون آمدند و به دست داعش افتادند و همه قتلعام شدند.
* بسیج مردمی تا چه اندازه در پیروزیهای بزرگ مثل آزادسازی «تکریت» و «جرف الصخر» نقش داشت؟
- جرف الصخر در نزدیک کربلا قرار دارد و چهار استان را داعش (به خاطر حضورش در جرف الصخر) ناامن کرده بود؛ استانهای کربلا، بابل، بغداد و الانبار، عناصر داعش از اینجا کربلا و بابل را با گلولههای خمپاره هدف قرار میدادند و مسیرها را هم میبستند. آمریکا هم ( در زمان اشغال) نتوانست به این منطقه ورود کند. اولین کاری را که حاجقاسم در قالب عملیات دستهجمعی انجام داد، ورود به این منطقه بود. در آن زمان همه تحلیلگران به او میگفتند که عملیات در اینجا مشکل است و به این منطقه وارد نشوید. اول مناطق آسانتر را فتح کنید و بعد به این منطقه وارد شوید. ولی حاجی تصمیم گرفت با هماهنگی دولت عراق، به این منطقه ورود بکند. (در آن زمان) نه ارتشی بود و نه پلیسی. همین نیروهایی که در سوریه بودند، وارد شدند و در مدت کوتاهی قبل از اربعین توانستند آنجا را آزاد بکنند. این اولین کاری است که حاجی توانست به لطف خدا انجام بدهد. در آن عملیات پلیس فدرال به شکل آزمایشی و تحت نظر بسیج مردمی وارد شد و موفق هم شد.
* منظور از پلیس فدرال چیست؟
- در عراق هم پلیس محلی وجود دارد که مثل کلانتریهای ایران فعالیت میکند، ولی پلیس فدرال در همه جا میتواند ورود کند. وقتی این عملیات با موفقیت انجام شد، داعش فهمید که این نیروها سختترین مناطق را هم میتوانند بگیرند.
پس از آن، این نیروها توانستند کل استان دیاله را از تروریستها پس بگیرند. آمریکا هم حتی نمیتوانست وارد این استان شود و فقط با هواپیما (به مواضع تروریستها در این استان) حمله میکرد. استان دیاله که 55 درصد جمعیت آن شیعه هستند، الان در اختیار بسیج مردمی قرار دارد.
«آمرلی» هم منطقه سختی بود، چون با کرکوک فاصلهای نداشت و حرکت از دیاله به آمرلی حدود پنج ساعت زمان میبرد. اما بسیج مردمی رفت و به محاصره 90 روزه مردم این منطقه توسط داعش پایان داد.
* به نظر میرسد که آمریکا نمیخواهد بسیج مردمی در عملیات (موصل) حضور داشته باشد. ما در این مورد بعدا صحبت میکنیم...
- اتفاقا این مسئله مهمی است که بدانیم چرا آمریکا نمیخواهد بسیج مردمی در عملیات حضور داشته باشد. باید به این مسئله توجه شود.
* بله درست است، ولی در جای خود و وقتی میخواهیم به موصل بپردازیم، توضیحات شما را در این مورد نیز میشنویم. اما اکنون و قبل از اینکه وارد بحث موصل شویم، خواستم شما یک مقایسهای انجام دهید میان عملیات آزادسازی شهر «رمادی» مرکز استان الانبار که نیروهای بسیج مردمی در آن حضور نداشتند و عملیات آزادسازی فلوجه، که این نیروها در عملیات حضور داشتند.
- رمادی مرکز استان الانبار است. استان الانبار یک سوم وسعت خاک عراق را تشکیل میدهد. بسیج مردمی در الانبار حضور داشت. آمریکاییها گفته بودند که بسیج مردمی نباید در عملیات حضور داشته باشد. به زعم آمریکاییها، بسیج مردمی در مناطق حساسی مثل تکریت، بیجی و جرف الصخر ورود کرده بود و به همین خاطر، نمیخواستند بسیج وارد مرکز استان الانبار هم بشود. بسیج مردمی هم این انتخاب را به عهده مردم گذاشت و اعلام کرد تا مردم از ما نخواهند ما وارد این عملیات نمیشویم. حتی اگر دولت هم از ما بخواهد ما وارد نمیشویم. فقط باید مردم از ما بخواهند. چون این منطقه یک منطقه متعلق به اهل سنت است.
ولی مردم و سیاستمداران به حرف آمریکاییها اعتماد پیدا کردند. آمریکا حدود 4000 نیرو در آنجا مستقر کرد تا یک شهرونه یک استان را آزاد کنند.
جالب اینجاست که وقتی رمادی را آزاد کردند، 90 درصد شهر کلا خراب شد. حتی اگر دولت بخواهد به شهر برگردد، ساختمانی وجود ندارد که در آنجا مستقر شود. کلا آمریکاییها شهر را با خاک یکسان کردند. داعش نیروی نظامی کلاسیک نیست و مثل پارتیزانها عمل میکنند. آمریکا برای اینکه ثابت کند که میتواند بدون بسیج مردمی، منطقه را آزاد کند، دست به چنین حرکتی زد. الان برای اینکه شهر بازسازی شود، نیاز به حدود چهار میلیارد دلار نقدینگی دارد.
ولی بسیج مردمی مناطق وسیعتر و حساستر را بدون تخریب آزاد کرد، مثل تکریت؛ شهری که در آن قبایلی مثل «البو عجیل» و «البو ناصر» که عشایر «صدام» هستند، حضور دارند. این شهر همچنان تمیز و شیک هستند. چون وقتی بسیج مردمی وارد این شهر شد، فقط پنج درصد شهر آسیب دید. همین الان 20 هزار دانشجو در آنجا در حال تحصیل هستند. در آنجا آمریکا (در عملیات) حضور نداشت و بسیج مردمی به همراه ارتش و پلیس این عملیات را انجام دادند. اصولا فرماندهی حاجقاسم به گونهای است که به شهر آسیب نمیرسد.
* و البته، توصیههای مرجعیت هم در اینجا نقش داشت.
- مرجعیت و آقا (آیتالله خامنهای).حاجقاسم هیچوقت مستقیما با دشمن روبرو نمیشود. دشمن را غافلگیر میکند. تخریب پنج درصدی تکریت هم بیشتر به خاطر تلهگذاری داعش بوده است. تروریستها بلندگوهایی را در خانهها تعبیه کرده بودند که صدای ناله زن و کودک را پخش میکردند. نیروهای بسیج مردمی هم وقتی این صداها را میشنیدند، برای نجات دادن اعضای خانه، وارد خانه میشدند، ولی به محض ورود، خانه منفجر میشد.
اما فلوجه؛ این شهر یک منطقه دینی و مذهبی برای اهل سنت است. همانطور که تکریت مرکز حزب بعث بوده است. فلوجه شهر کوچکی است که بیش از 100 مسجد دارد. حتی آمریکاییها در زمان اشغال عراق، وقتی در فلوجه چند کشته دادند، دیگر در این شهر ورود نکردند.
عربستان، قطر، ترکیه، و اردن به آمریکا فشار میآوردند که نگذارند بسیج مردمی وارد این شهر بشود، و به گفته آنها اگر وارد بشود، دیگر حیثیتی برای اهل سنت باقی نمیماند. البته آنها به اسم اهل سنت حرف میزدند و منظورشان وهابیت و تروریستها بودند. مردم اهل سنت در این میان، مظلوم واقع شدند.
ما با اهل سنت هماکنون داریم کار میکنیم.
در بسیج مردمی الان بیش از 20 هزار نفر سنی حضور دارند و مشغول نبرد هستند. تا آن موقع وقتی آمریکا فشار میآورد، دولت کوتاه میآمد و جلوی بسیج مردمی را میگرفت. اما بسیج مردمی در حد فاصل فلوجه و بغداد حضور داشت و به مدت دو سال مسیر داعش را سد کرده بود و نگذاشت عناصر این گروه وارد بغداد شوند. فاصله این دو شهر تقریبا 30 کیلومتر است.
فرماندهان بسیج مردمی اعلام کردند که باید ورود بکنند و لانه فساد را (در فلوجه) از بین ببرند. نخستوزیر هم بالاخره این اجازه را به آنها داد.
* و بالاخره بسیج مردمی وارد عملیات شد.
- بله، ولی نیروهای بسیج مردمی داخل شهر نشدند، بلکه شهر را 360 درجه محاصره کردند و کاری کردند که دیگر نه نیرویی (از تروریستها) بتواند وارد شهر و یا از آن خارج شود، و سپس، اعلام کردند مردم از شهر بیرون بیایند، مسیرهایی را هم به همین خاطر درست کرده بودند.
مردم همه به مدت دو هفته از شهر خارج میشدند و طبیعتا شماری از عناصر داعش (حدود 2000 نفر) هم بیرون آمدند و دستگیر شدند.
در این مرحله از نیروهای پلیس فدرال خواسته شد مثل منطقه جرفالصخره وارد شهر شوند. پس از ورود پلیس، نیروهای بسیج مردمی هم وارد شهر شدند والحمدلله توانستند ظرف دو هفته شهر را از اشغال خارج کنند.
* تخریب شهر چقدر بود؟
- سه درصد، در واقع تخریبی صورت نگرفت و بلافاصله پس از عملیات، در این شهر نمازجمعه برگزار شد.
* ذهنیت ساکنان فلوجه نسبت به عملیات چه هست؟
- ساکنان فلوجه پیش از این همه رفته بودند و بیشتر کسانی که در آنجا حضور داشتند،از خارج آمده بودند؛ و از عربهای سعودی و قطر بودند. حتی از کشورهای چین و بنگلادش هم در آنجا حضور داشتند.
* با توجه به این صحبتها، مقدمهای ایجاد شد که ما به مسئله موصل ورود بکنیم. اکنون و قبل از آنکه عملیات اصلی آزادسازی موصل شروع بشود، دو جریان فکری و سیاسی دارند با هم میجنگند؛ جریانی که دوست دارد، بسیج مردمی در این عملیات ورود بکند و جریانی که این را نمیخواهد و در راس این جریان، آمریکا قرار دارد.
نظر شما در این باره چیست و آیا آمریکا واقعا نمیخواهد؟
- بله.
* سندی دارید؟
- سفیر آمریکا در عراق مدتی قبل با آقای (سیدعمار) حکیم (رئیس مجلس اعلای اسلامی) و آقای نخستوزیر جلسههای جداگانهای داشت و علاوه بر آنها، با ابراهیم جعفری (وزیر خارجه) و همه سران احزاب دیدار و اعلام کرد: ما دوست نداریم که بسیج مردمی در این عملیات شرکت کند. بنده در رد اظهارات ایشان مصاحبهای انجام دادم و گفتم که این درخواست، قابل قبول نیست.
سفیر استدلالش این است که مردم اهل سنت نمیپذیرند که بسیج ورود کند.
* چرا آمریکا نمیخواهد؟
- چون آمریکاییها وقتی داعشیها را وارد عراق کردند، میخواستند که نیروهای انقلابی در این کشور جان نگیرند و جمهوری اسلامی ایران در عراق نفوذی نداشته باشد.
آمریکاییها مدعی بودند که برای جمع کردن بساط داعش از عراق، به 30 سال زمان نیاز هست و لذا، دولت باید اجازه بدهد که ما چند پادگان و پایگاه ایجاد و نیرو وارد بکنیم تا عراقیها را بتوانیم سازماندهی بکنیم و نهایتا، داعش را از این کشور بیرون کنیم.
اما وقتی بسیج مردمی تشکیل شد و اینگونه عناصر داعش را تار و مار کرد، طبیعتا نقشه آمریکاییها را زیر سؤال برد.
علاوه بر آن، اینها (آمریکاییها) میگفتند که عراق نمیتواند وحدت خود را حفظ کند؛ باید این کشور به سه بخش تقسیم شود (کرد، عرب سنی و عرب شیعه)، آنها میگفتند که بسیج مردمی که بخش اعظم آن را شیعیان تشکیل میدهد، مناطق اهل سنت را اگر آزاد کند، نقشه آنها (آمریکاییها) را به هم میریزد. تاکنون تکریت و فلوجه به دست بسیج مردمی افتاده و اگر بخواهد در موصل هم ورود بکند، آمریکا دیگر جایگاهی نخواهد داشت.
* نیروهایی که آمریکا میخواهد در عملیات آزادسازی موصل مشارکت دهد، چه نیروهایی هستند؟
- پیشمرگها، مجموعهای از عشایر تحت فرماندهی «اثیل النجیفی» (استاندار سابق موصل)، بعثیهایی که تو به کردهاند، آمریکا اینها را سازماندهی کرده است.
* از ترکیه هم نیرو حضور دارد؟
- نه. لذا، نیروهای انقلابی میگویند موصل یک شهر عراقی است و بسیج مردمی میتواند ورود بکند.
در یک جمعبندی، اصرار ما این است که در عملیات شرکت بکنیم و شرکت خواهیم کرد. اصلا نمیگذاریم که آمریکا نقشهاش را در موصل به اجرا بگذارد.
الحمدلله نخستوزیر هم اجازه این کار را داده است.
* چه وقت این عملیات کلید میخورد؟
- نظر نخستوزیر این است که قبل از پایان دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» در آمریکا، موصل آزاد بشود تا دموکراتها در آمریکا یک برگ برندهای داشته باشند. آمریکاییها عجله دارند که این کار صورت بگیرد.
* معمای موصل را به نظر میرسد که اهلسنت میتوانند حل کنند و جلوی ادعاهای آمریکا را بگیرند.
- سیاسیون اهل سنت اصلا پایگاه مردمی ندارند، اهل سنت الان سه میلیون نفرشان آواره هستند.
آنها میگویند که سیاستمداران سنی نه تنها مشکل آنها را حل نکردند، بلکه شرایط را بدتر هم کردند.
* برداشت من از اظهارات شما این است که مردم اهل سنت عراق فعلا تریبون ندارند.
- بله، تریبون ندارند. گرایش اهل سنت به شیعیان است. الان امنترین شهر عراق شهر تکریت است و حتی امنیت آن از امنیت شهر نجف هم بیشتر است.
* چرا؟
- چون، بسیج مردمی تامین امنیت تکریت را برعهده دارد. الان بسیج مردمی وقتی منطقهای را آزاد میکند، با کمال احترام ساکنان منطقه را برمیگرداند و از خود مردم منطقه هم تشکلهایی را برای حفاظت ایجاد میکند. به همین خاطر است که آمریکا نمیخواهد بسیج مردمی در عملیات ورود بکند.
* برخی مدعی شده اند که نوری مالکی نخستوزیر سابق عراق، به شیوه دیکتاتورها بر این کشور حکومت میکرد. آیا شما با این نظر موافق هستید؟
- نه، من اصلا با آن موافق نیستم.
اگر مالکی به شیوه دیکتاتوری عمل میکرد، این مسائل بعدی در عراق اتفاق نمیافتاد.
* ایراد شما به مالکی چه هست؟
- مالکی باور کرده بود که آمریکا منافع عراق را در نظر دارد. همانطور که ایران منافع عراق را در نظر میگیرد. باور داشت که آمریکاییها سر او کلاه نمیگذارند. باور کرده بود این ارتشی که آمریکاییها درست کرده بودند، میتواند استقلال عراق را حفظ کند.
* آیا این روزها با مالکی تماس دارید؟
- بله.
* آیا عقیدهاش درباره آمریکا عوض شده است؟
- بله.
* یعنی از زبان خودش شنیدید؟
- بله.
* دقیقا چه گفت؟
- از ایشان شنیدم که از آمریکا خیلی ناراحت است. گفت که اینها (آمریکاییها) دروغ میگویند که ما (حاکمیت) دموکراسی در عراق را میخواهیم. ایشان خودش به تنهایی از مجموع 320 کرسی 103 کرسی مجلس را (از طریق ائتلاف دولت قانون) به دست آورد، ولی نگذاشتند که او حاکم (نخستوزیر) بشود.
لذا، مالکی به این نتیجه رسید که آمریکا اگر میگوید به دنبال دموکراسی (در عراق) هست، دروغ میگوید.
* جایگاه احزاب در عراق الان چگونه است؟
- احزاب تنها در میان 20 درصد مردم نفوذ دارند. مردم عراق کلا توجهشان الان به آیتالله سیستانی و امامخامنهای است.
آنها میدانند که فتوای آیتالله سیستانی و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران باعث شد که عراق دوباره روی پای خودش بایستد.
* مهمترین انتخاباتی که مردم عراق پیش رو دارند چیست؟
- شورای شهر.
* چه ماهی؟
- یک سال دیگر.
* ماه انتخابات را میتوانید ذکر کنید؟
- برج شش سال آینده.
* حرکات نسنجیده ماههای اخیر مقتداصدر را چگونه تحلیل میکنید؟
- مقتدا صدر میگوید اگر من این کارها (راهاندازی تظاهرات ضددولتی در بغداد) را انجام ندهم، حرف من شنیده نمیشود. اگر با جمع حرکت بکنم صدای من شنیده نمیشود. من باید از جمع جدا بشوم و داد بزنم که همه صدای مرا بشنوند.
پس، این ویژگی مقتدا صدر است که میخواهد صدایش شنیده بشود و همیشه مطرح باشد.
این طور نباشد که به عنوان مثال از 183 کرسی (شیعیان) فقط 30 کرسی را (در مجلس) به دست آورد، صدایش هم در همین حد و اندازه باشد.
اعتراض ایشان علیه فساد در دولت است، در حالی که شش وزیر در کابینه دارد.
* در یک جمعبندی، آمریکا برای بعد از فتح موصل چه برنامهای دارد؟
- اگر ما به عنوان بسیج مردمی، در عملیات آزادسازی موصل ورود نکنیم، آنجا پایگاهی برای وهابیها و تکفیریهایی که مورد تایید آمریکا هستند و خودشان میگویند اینها دستشان به خون آغشته نیست، میشود.
ولی اگر بسیج مردمی ورود بکند و این نقشه آمریکا را از بین ببرد، آمریکا طبیعتا در عراق شکست بزرگی خواهد خورد.
* سوال آخر این است که مردم عراق تا چه حد میدانند دست آلسعود به خون مردم این کشور آلوده است؟
- 100 درصد شیعیان این را میدانند. کل شیعیان میدانند که دولتهای عربستان، قطر و اردن دستشان به خون مردم عراق آلوده است. همه اینها رفقای آمریکا هستند و با چراغ سبز واشنگتن، دست به چنین جنایاتی زدهاند و میزنند.
مردم الحمدلله مشکلی ندارند.
مشکل ما (در عراق) سیاستمداران هستند. بعضی از سیاستمداران این اعتقاد را ندارند.
* به این مسئله اعتقاد ندارند، یا اینکه مصلحت را در نظر میگیرند؟
- اینها میخواهند که هم شیطان و هم رحمان را با هم داشته باشند.
* از اینکه وقت شما را گرفتیم، ما را ببخشید.
- خواهش میکنم.