kayhan.ir

کد خبر: ۴۸۷۰۵
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۴
نامه دانشجویان بورسیه به دبیر ستاد حقوق بشر

موضع قوه قضائیه در پرونده تضییع حقوق بورسیه‌ها چیست؟

جمعی از دانشجویان بورسیه در نامه‌ای خطاب به محمدجواد لاریجانی از عدم تمکین وزارت علوم و دولت به قانون، گلایه کرده و با طرح چند پرسش آورده‌اند: موضع قوه عادله کشور در قبال تضییع حقوق افراد توسط دستگاه اجرایی کشور چیست؟!


در این نامه دانشجویان معترض به سیاست بازی گسترده در وزارت علوم، آمده است: چگونه وزارت علوم دولت به اصطلاح تدبیر و امید، با اغراض صرفاً سیاسی، روحیه، آینده و حقوق این قشر فرهیخته و خانواده ایشان را به بازی گرفت و با یک صحنه‌آرایی فوق‌العاده، و البته با همراهی رسانه‌های جریان‌ساز خود، به قلع و قمع عده‌ای جوان نخبه ارزشی پرداخت؟
بورسیه‌های تظلم‌خواه در ادامه نوشته‌اند: همان گونه که قبلاً نیز خاطرنشان شد، این جریان در ابتدا، با متهم کردن تمام بورسیه‌ها به فساد، بی‌سوادی و غیرقانونی بودن، به تشکیل دادگاهی نمایشی، بدون حضور متهمین علمی کشور! اقدام نمود، و بدون استعلام از رزومه‌های علمی این دانشجویان و پیشرفت تحصیلی‌شا‌ن از دانشگاه‌های محل تحصیل، تنها حدود ۳۰ نفر را محروم از تحصیل و حدود ۸۰۰ نفر را به صرف چند صدم کسر معدل در مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد، یا چندماه و چندسال اضافه سن، به لغو بورس و تحصیل با پرداخت هزینه شخصی محکوم کرد، و از رفع اتهام و عذرخواهی از باقی بورسیه‌ها نیز سر باز زد. در ادامه نیز خود در مقام تجدید‌نظر برآمد و با کمی تغییر در آراء قبلی، احکام برآمده از قضاوت ناعادلانه خویش را به دانشگاه‌های محل تحصیل دانشجویان فرستاد تا ضمن لغو بورس، و بستن پورتال آموزشی دانشجویان، ایشان را مجبور به پذیرش این احکام گرداند.
معترضین به کمیته سیاسی تشکیل شده در وزارت علوم از لاریجانی پرسیده‌اند: شما که خود موفق به دریافت مدرک دکترا گشته‌اید، آیا باور دارید، و باور می‌کنید، که شخص ناتوان و بی‌سوادی بتواند مراحل مختلفی چون مصاحبه تخصصی گروه، گذراندن واحدهای درسی، آزمون جامع، تصویب پورپوزال، تحریر رساله و البته نگارش و چاپ مقالات علمی را به آسانی پشت سر بگذارد و به دریافت مدرک دکترا، آن هم در معتبرترین دانشگاه‌های کشور که اجازه برپایی و تشکیل دوره‌های دکتری رشته‌های مختلف را کسب کرده‌اند، نائل آید؟!
سوال دوم ما این است که آیا باور قوه قضائیه این است که هر کس و هر مرجعی می‌تواند هم در مقام شاکی و هم در مقام قضاوت بنشیند و بدون آشنایی و البته بدون باور، به اصول ابتدایی قضاوت عادلانه، امنیت روانی، شغلی و اجتماعی عده‌ای را نادیده گرفته و دچار آسیب گرداند؟!
سوال سوم اینکه آیا رفتار قلدرمآبانه وزارت علوم در عدم تمکین به حکم صادره از سوی کمیسیون اصل نود مجلس که براساس قانون اساسی دارای اختیار و جایگاه قانونی است، با اصول مسلم حقوق سازگار است و آیا قرار نیست نهاد قضایی کشور در قبال این قبیل رفتارهای غیرقانونی اقدام شایسته به عمل آورد؟
نویسندگان نامه ادامه داده‌اند: گناه دانشجویانی که صرفاً با اعتماد به مراکز تصمیم‌گیری و اجرایی کشور و ثبات در شرایط و تعهدات از تمام فرصت‌های شغلی و کاری و تحصیلی دیگر چشم پوشیده، و متعهدانه به درس و تحصیل خویش مشغول گشته‌اند چیست؟! و البته باید این دانشجویان به کجا پناه ببرند و از چه نهادی و چه کسی تظلم‌خواهی کنند؟!
و اما سوال پایانی، موضع قوه عادله کشور در قبال تضییع حقوق افراد، در آمد و شدهای انتخاباتی و تغییر ذائقه سیاسی دستگاه اجرایی کشور چیست؟