ردپای 60 سال خیانت و جنایت
روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
خیانت نهضت آزادی از ابتدا تا انتهای جنگ(پاورقی)
Research@kayhan.ir
کار به آنجا رسیده بود که حتی محمد سلامتی دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، طی مصاحبهای در آبان 75 میگوید :
«نهضت آزادی متأسفانه در جریان جنگ تحمیلی به مرز خیانت رسید و امام هم دست رد بر سینه آنها زد» .1
مارک گازیوروسکی محقق آمریکایی، طی مقالهای در پاییز 2012، به جلسهای که میان ابراهیم یزدی و عباس امیرانتظام در مهر ماه 1358 با دو تن از مأمورین سازمان سیا به نامهای جورج کیو و ران اسمیت در تهران برگزار شده بود، اشاره کرده و مینویسد که جورج کیو به آنها در مورد قصد حمله عراق به ایران، اطلاعاتی داده بود. وی میگوید :
«جورج کیو در مورد تدارکات عراق جهت حمله به ایران، برای یزدی و امیرانتظام گزارش داد. او به آنها گفت که آمریکا اسناد متقنی دارد مبنی بر انجام مانورهای نظامی از سوی عراق که فقط میتوان با گزینه آماده شدن برای حمله احتمالی به ایران توجیه شان کرد ... وی نهایتاً هم گفت آمریکا دریافته است که رهبران عراق اعتقاد دارند نیروهای مسلح ایران هنوز هم کمابیش قدرتمندند و منتظر پاکسازیهای بیشتر و افزایش هرج و مرجاند تا پیش از حمله شان، ایران ضعیفتر و ضعیفتر شده باشد. در نتیجه با این که رهبران عراق دارند برای حمله احتمالی به ایران تدارک میبینند، اما عجالتاً از حمله حذر دارند و هنوز تصمیم آخر را برای انجام این کار نگرفته اند». 2
سردار محمد درودیان نیز نقل میکند که مارک گازیوروسکی، میگفت هنگامی که برای تحقیق در زمینه کودتای نوژه، در پاریس با رئیس سابق پایگاه سیا در ایران، ملاقات کردم، او گفت که 10 روز قبل از تصرف سفارت آمریکا در ایران ( یعنی در تاریخ سوم آبان 58 )، با آقای ابراهیم یزدی ملاقات کردم و به آقای یزدی گفتم با اطلاعاتی که ما داریم، عراق میخواهد به ایران حمله کند. 3
یعنی جناب ابراهیم یزدی و دولت موقت اطلاع داشتهاند که عراق قصد حمله به ایران را دارد اما نه این خبر را به اطلاع امام و شورای انقلاب میرسانند و نه خود اقدامی انجام میدهند. ممکن است این سؤال به ذهن برسد که علت آن همه خوش رقصیهای نهضت آزادی برای صدام و آمریکا و ایفای نقش دستگاه عملیات روانی حزب بعث عراق در طی جنگ تحمیلی، چه بوده است ؟
دو دهه پس از پایان جنگ تحمیلی، بخشی از توافقات پشت پرده این خائنین وطن فروش، برملا شد. فرمانده سابق گارد ریاست جمهوری عراق، در مصاحبهای اعلام کرد هدف ما از راه انداختن جنگ با ایران، حمایت از نهضت آزادی و بازگرداندن آنها به قدرت بود. سرلشکر رعد الحمدانی در گفت و گو با «روسیا الیوم» اظهار داشت :
« بر اساس دستوراتی که به ما ابلاغ شده بود، فلسفه جنگ این بود که نیروهای ملی گرا مانند بازرگان از این طریق بتوانند حکومت را در تهران در دست بگیرند و ما را از عوارض انقلاب در ایران نجات دهند ... قرار بود نیروهای عراقی 10 تا 20 کیلومتر در عمق خاک ایران و در طول 1350 کیلومتر مرز دو کشور نفوذ کنند تا سران ایران نیروهای خود را به طرف مرزها اعزام نمایند. این شرایط میتوانست به نهضت آزادی، مهدی بازرگان و دیگر افراد نخبه در ایران اجازه بدهد که کنترل تهران را در دست بگیرند». 4
وی در جای دیگر میگوید : «ما فکر میکردیم به محض اینکه وارد خاک ایران شویم، مهدی بازرگان رهبر اپوزیسیون ایران، به قدرت خواهد رسید» .5
لذا بی جهت نیست که ابراهیم یزدی، خبر دریافتی در آبان 58 مبنی بر قصد عراق برای حمله به ایران را به اطلاع امام خمینی و مسئولان دیگر نمیرساند و چند روز پیش از آغاز جنگ تحمیلی نیز به طور محرمانه با برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، ملاقات میکند. باید توجه داشت که در تاریخ 29 شهریور 59 ـ یعنی دو روز پیش از شروع رسمی و تمام عیار جنگ ـ در مجلس شورای اسلامی مسئله ملاقات دکتر ابراهیم یزدی با برژینسکی مطرح شد. آیتالله خامنهای طی سخنانی در این مورد اعلام کرد که شورای انقلاب از این ملاقات مطلقاً خبر نداشته است. 6
حال میتوان فهمید که چرا حتی یک نفر از اعضای نهضت آزادی در جنگ علیه صدام و حزب بعث عراق شرکت نکردند. این خائنین آمریکایی، برای دستیابی به قدرت، با دولت آمریکا و صدام حسین به توافق رسیده بودند تا نظام جمهوری اسلامی را ساقط و خود در رأس قدرت قرار گیرند.
از سوی دیگر، نهضت آزادی که در طی جنگ تحمیلی نقش ستون پنجم ارتش بعثی عراق را در داخل کشور ایفا میکرد، هم به تبلیغات دامنه دار برای تضعیف روحیه مقاومت مردم و رزمندگان میپرداخت و هم اخبار و اطلاعات جنگی را جمع آوری میکرد. در صورت جلسه هیئت اجرایی نهضت آزادی در تاریخ یازدهم اردیبهشت 1367 که به امضای دکتر ابراهیم یزدی نیز رسیده بود، موضوع جمع آوری اطلاعات در مورد حملات موشکی عراق به تصویب میرسد. به راستی نهضت آزادی این گونه اخبار را برای چه منظوری جمع آوری میکرده ؟ آیا این اخبار و اطلاعات جز برای استفاده صدام حسین و اربابان آمریکایی اش، کاربرد دیگری هم داشته است ؟! 7
موضع امام خمینی (ره) در برابر نهضت آزادی و دولت موقت:
امام خمینی با توجه به شناختی که از سوابق مهندس بازرگان و نهضت آزادی داشتند، مایل به سپردن امور اجرایی کشور به آنها نبودند اما برخی از اطرافیان و شاگردان امام پیشنهاد کردند که مهندس بازرگان به نخست وزیری دولت موقت منصوب شود و امام نیز به خاطر توصیه آنها پذیرفتند. اما بعدها که این افراد نشان دادند که در اداره امور کشور به مبانی اسلامی توجه آنچنانی ندارند، امام از این تصمیم خود پشیمان شدند. ایشان در سخنرانی مورخ 29 تیر 1359 میفرمایند:
«دولت موقت را قرار دادیم و خطا کردیم. از اول باید یک دولتی که قاطع باشد و جوان باشد تا بتواند مملکت را اداره کند، انتخاب میکردیم». 8
امام خمینی در تاریخ 18 تیر 1360 با اشاره به توطئه دولت بازرگان برای انحلال مجلس خبرگان، از آنها با عنوان «جاهل و بی دین» یاد میکنند:
«اینها جاهلند ؛ اینها بی دین هستند ؛ اینها قرار داشتند مجلس خبرگان را منحل کنند» .9
امام در جمع فقهای شورای نگهبان در تاریخ 20 آذر 1362 میفرمایند:
«پیش از انقلاب، من خیال کردم وقتی انقلاب پیروز شد، افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند، لذا بارها گفتم روحانیون میروند کارهای خودشان را انجام میدهند. بعد دیدم خیر، اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زده ام درست نبوده است، آمدم صریحاً اعلام کردم من اشتباه کرده ام» .10