اخبار ویژه
یک سال سیاهنمایی و ناگهان معجزهگری دولت!
یک روزنامه حامی دولت با ابراز تعجب نسبت به برخی آمارها و گزارشهای دولت نوشت: چگونه آقای روحانی یکباره اعلام میکند از رکود عبور کردهایم.
روزنامه اطلاعات در ارزیابی گفتوگوی تلویزیونی با انتقاد از عدم حضور نمایندگان مطبوعات نوشت: در برنامه گزارشی رئيسجمهور از صدا و سیما از آغاز تا امروز مشکلات حضور مجری یا مجریان از داخل یا بیرون صدا و سیما همچنان وجود دارد. اصل مشکل هم این است که به جای طرح پرسشهای خاص، عنوان پرسشها به صورت عمومی، کلی است و پاسخهای رئيسجمهور در تشریح چنین پرسشهای کلی چنان طولانی میگردد که مخاطب احساس میکند اساساً نیازی به حضور پرسشگر در این برنامهها نیست. همین برنامه اخیر نیز گزارش «منولوگ» رئيسجمهور بودکه چندان حضور دو مجری از صدا و سیما (خانم و آقا) در آن نقشی نداشت. اگر چنین است، خوب است چنین گزارشهایی تنها با حضور رئيسجمهور برای زمان مشخصی خطاب به مردم اجرا گردد.
یادداشتنویس اطلاعات با بیان اینکه هنوز برخی پرسشها درباره عبور از رکود و تورم وجود دارد میافزاید: در کمتر از دو ماه گذشته، یکباره همه فضای خبری و مطبوعاتی کشور را، خبر ارائه طرح جدید و کامل اقتصادی دولت درباره عبور از «رکود» فرا گرفت و موضوع روز شد. اغلب مصاحبهها، مقالات و گزارشها معطوف به آن گردید و چنان شد که نگارنده با تعجب دید، کشور این همه کارشناس اقتصادی درباره عبور از «رکود» دارد و دولت کلید حل مشکل اقتصادی را در انجام طرحی جامع و البته زمانپذیر در عبور از «رکود» دیده است. مجموعه گفتهها و نوشتهها درباره رکود و تورم از چند ماه گذشته تاکنون اگر به صورت کتاب چاپ گردد، مجموعه آثاری میشود که وسعت ادبیات تولید شده درباره این دو معضل امروز، تورم و رکود، را نشان خواهد داد.
وی ادامه میدهد: پرسش نگارنده این است، چگونه دولت آقای روحانی که در چند ماه قبل موضوع رکود در اقتصاد ایران را بسیار پیچیده، گسترده و عمیق میدید، یکباره اعلام کرد، کشور از «رکود» عبور کرده است!؟ دولتی که بداند تا سه ماه آینده کشور را از رکود آزاد میسازد، چرا طرحی جامع برای حل این مشکل را بعد از مراحل گزارشهای رسانهای به مجلس ارائه میدهد و به مردم میگوید، منتظر تصویب آن از سوی مجلس شورای اسلامی است تا گام به گام مشکل پیچیده «رکود» را حل و برطرف سازد!؟
اطلاعات خاطرنشان کرد: واقعیت این است که خروج از رکود یا مهار تورم را هنوز به صورت واقعی مردم در زندگی و معیشت خود احساس نمیکنند.
این روزنامه در پایان مینویسد: از مشکلات دیگر در گزارش رئيسجمهور یکی هم این است که بسیاری از مردم بعد از انجام برنامه زنده صدا و سیما میگویند، «چندان حرفهای جدیدی نداشت!» یکی از علتهای چنین برداشتی از سوی مردم، شرکت زیاد رئيسجمهور در مراسم گوناگون و سخنرانیها در سمینارها و نشستهای عمومی است. به طوری که سخن جدید برای گزارش ماهانه و یا چند ماه یک باره رئيسجمهوری باقی نمیماند و برای مخاطبین جدید و نو جلوه نمیکند.
یادآور میشود اخیراً در پی انتشار برخی آمار شائبهانگیز مشابه در حوزه اشتغال از سوی مسئولان دولتی، سعید لیلاز از اعضای کارگزاران ضمن یادداشتی در روزنامه دولتی ایران تصریح کرد نرخ بیکاری 16 تا 20 درصد است و نه 5/9 درصدی که دولت اعلام میکند. همچنین راغفر اقتصاددان اصلاحطلب آمار منتشره را غیرواقعی و شائبه برانگیز دانست.
موضوعات اختلافی بسیار و خوشگمانی دور از واقعیت
در حالی که رئیسجمهور میگوید مسئله هستهای در 40 روز باقی مانده قابل حل و فصل نهایی است، وزیرخارجه اعلام کرد موضوعات اختلافی بسیاری باقی مانده است.
رئیسجمهور دوشنبه شب در گفتوگوی تلویزیونی با بیان اینکه امروز در کلیات با 5+1 اتفاق نظر داریم، افزود: در مورد لزوم برداشته شدن تحریمها هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. در «نطنز» باید غنیسازی صورت بگیرد و فردو یک مرکزی برای ایران است... فکر میکنم در 40 روز باقی مانده مسئله قابل حل و فصل نهایی باشد.
آنچه در اظهارات روحانی مبهم است، از یک سو سرنوشت مرکز غنیسازی فردوست که غرب و آمریکا درصددند این مرکز تبدیل به مرکز تحقیقاتی شود! و از طرف دیگر سرنوشت لغو تحریمهاست که آمریکاییها کمترین نرمشی نشان نداده و «وعده» - غیرقابل اعتماد - لغو تحریمها را به یک دهه آینده موکول کردند و از این نظر احتمال حل و فصل 40 روز ماجرا دور از ذهن به نظر میرسد به ویژه اینکه آقای روحانی در جریان سفر نیویورک به خبرنگاران تاکید کرد ما تعدیلها و نرمشهای لازم را حتی بیش از انتظار غرب انجام دادهایم و اکنون توپ در زمین غرب است.
در همین حال محمدجواد ظریف وزیر خارجه در جمع خبرنگاران در وین اظهار داشت: رسیدن به توافق در این مذاکرات بسیار بعید است زیرا موضوعاتی که هنوز باقی مانده و باید حل و فصل شوند، موضوعات بسیار زیادی هستند.
وی گفت: همانطور که رئیسجمهور کشورمان مطرح کرد در مورد اصل موضوعات تفاهم کلی وجود دارد، اما آنچه که در چند دور اخیر در موردش بحث و گفتوگو شده است در مورد جزئیات است. مواردی مانند حجم غنیسازی، نحوه و زمانبندی رفع تحریمها که بسیار بااهمیت و حیاتی هستند.
درحالی که ایران نیاز خود به غنیسازی در چند سال پیشرو را 190 هزار سو اعلام کرده غربیها مایل به رقمی در حدود 2-3 هزار سو هستند و به عبارت دیگر دنبال تعلیق 16 هزار دستگاه سانتریفیوژ از مجموع 19 هزار دستگاه ایران هستند، بنابراین، این موضوع در کنار بیمیلی مطلق آمریکا به تعیین تکلیف تحریمها را نمیتوان موضوعات جزئی اعلام کرد که اگر اینگونه بود باید هفت دور مذاکره در یک سال اخیر به سرانجام میرسید.
یادآور میشود آقای روحانی مرداد و شهریور سال گذشته نیز با خوشبینی مطلق گفته بود پرونده هستهای ظرف 3 تا 6 ماه حل میشود و این در حالی بود که شخص وی به مدت نزدیک به 2/5 سال از سال 82 تا 84 با غربیها در مذاکرات دست و پنجه نرم کرده بود و سرآخر نیز غربیها مدعی شدند تنها راه اعتمادسازی از سوی ایران ادامه تعلیق برنامه هستهای ایران است!
اعتماد: دوره سوت و کف برای اصلاحات گذشته است
«سخنرانی روحانی در دانشگاه تهران شوری در میان دانشجویان نیافرید و حتی اگر خاتمی هم بود نمیتوانست این چنین کند چرا که دوره سوت و کف و هیجان گذشته است.»
روزنامه اعتماد این مطلب را در حالی منتشر کرد که پیش از این هم نوشته بود آزادی بیان وجود دارد اما اصلاحطلبان حرف تازهای برای گفتن ندارند. اعتماد با طرح این سؤال که چرا سخنرانی روحانی برای دانشجویان شوری نیافرید مینویسد: حسن روحانی بعد از گذشت یک سال بار دیگر به دانشگاه تهران رفت و در میان دانشجویان سخنرانی کرد. با نگاهی به اظهارات رئیسجمهور در سخنرانی 15 مهرماه مشاهده میکنیم که دستکم در مقام بیان رویکرد روحانی همانی است که در تبلیغات انتخاباتیاش وعده آن را داده بود. او در ضمن سخنرانی خود صراحتا از تلاش دولت برای زدودن گرد فضای امنیتی بر دانشگاه تاکید کرد. روحانی در سخنرانی خود اظهارات دیگری هم داشت اماهیچکدام نتوانست در جمع دانشجویان شور و هیجانی بیافریند. در مقام مقایسه شاید بتوان گفت سخنان 15 مهر روحانی در دانشگاه تهران کمتر از اظهارات سیدمحمد خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش وقتی به میان دانشجویان میرفت جذاب نبود. اما در عین حال آن شور، شوق و هیجان دیده نشد.
این روزنامه ادامه میدهد: دوره هیجانآفرینیها و سوت و کفزدنها - به معنایی که در دوران اصلاحات سراغ داشتیم- گذشته است و نه فقط روحانی بلکه اگر امروز خاتمی هم به جای او رئیسجمهور بود و به دانشگاه میرفت و مواضعی که از او سراغ داریم را با صراحت بیشتر و لکنت کمتر بر زبان میآورد از این نظر تفاوت چندانی نداشت و نمیتوانست فضای سالهای 76 تا 82 را به دانشگاهها برگرداند. کما اینکه یکی، دو سال آخر ریاستجمهوریاش هم از این نظر شباهت زیادی به چهار، پنج سال اول دولتش نداشت و حتی در اواخر دوران اصلاحات انتقادات دانشجویانی که قاعدتا باید حامی و پایگاه اجتماعی دولت میبودند بیش از رویکرد حمایتیشان به نظر میرسید. این مسئله البته محدود به ایران و دانشگاههای کشور ما نمیشود. حتی باید گفت فقط سیاستمداران نیستند که از اقبال آنچنانی دهههای پیش نمیتوانند برخوردار باشند بلکه در عرصه روشنفکری همچنین وضعیتی قابل مشاهده است. مثلا در دهه 70 آثار عبدالکریم سروش خون تازهای در رگهای پیکر فکری جامعه تزریق میکرد اما در دهه 90 دیگر خبری از روشنفکرانی با این میزان از تاثیرگذاری وجود ندارد.
اعتماد همچنین کاراکتر و شخصیت روحانی را دارای کمترین استعداد موجآفرینی ارزیابی کرد.
این روزنامه چند روز پیش هم طی یادداشتی با اذعان به اینکه اصلاحطلبان حرفی برای گفتن ندارند در حالی که آزادی بیان وجود دارد، تأکید کرده بود: انگار در تمام آن سالهایی که ما فکر میکردیم در صورت داشتن آزادی بیان کاری خواهیم کرد کارستان، مسئله ما آزادی بیان نبوده بلکه فقدان حرفی برای بیان بوده است. حرف بر سر آن است که ما برای بیان چه چیزی محتاج آزادی بودیم؟ و آیا اکنون که گشایشی حاصل شده آن حرف را بیان میکنیم؟ و اگر بیان میکنیم چه تغییری در جامعهمان حاصل شده است؟ آیا الآن که این همه خبر و نظر منتشر میشود بحثی در میگیرد؟ حرفهایی در صفحات اول منتشر میشود که در دورههای قبل گفتن یکی از آنها علاوه بر بیکار کردن کارکنان یک روزنامه، آنقدر تکرار میشد تا به سرانجامی برسد یا اینکه به سرانجام نرسیدنش عیان شود. اما الآن مهمترین حرفها هم بعد از چند ساعت منقضی و غیرقابل مصرف میشوند.
میدل ایست آن لاین: عبدالملک حوثی سیدحسن نصرالله یمن است
عبدالملک رهبر حوثیها در یمن سیدحسن نصرالله دیگری در خلیجفارس است.
میدلایست آنلاین ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: ایران در پی شبیهسازی حزبالله لبنان در یمن است. پس از تسلط حوثیها بر شهر صنعا، ناظران گفتند که این تشکل شیعه یمنی در پی نسخهبرداری از تجربه حزبالله لبنان است.
این پایگاه اینترنتی میافزاید: «پیگیری دقیق رفتارها و حرکات عبدالملک الحوثی به ویژه پس از آن که مبارزان تحت امرش توانستند تحت لوای سازمان انصارالله، کنترل صنعا را به دست بگیرند و به طور کامل بر شهر مسلط شوند، نشان میدهد که وی در راهبردش برای هدایت گروه انصارالله و همچنین به لحاظ شخصیتی و رفتارهایش هنگام سخنرانی، در آستانه ذوب کامل در شخصیت الهامبخش دبیر کل حزبالله لبنان است. در سطح راهبرد سیاسی- نظامی، حوثیها از تجربه حزبالله در سال 2008 در بیروت تقلید کردند.»
میدلایست آنلاین نوشت: «حوثیها که نام انصارالله را بر خود نهادهاند، توانستند بدون رویارویی با هیچ مقاومتی از سوی نیروهای دولتی، صنعا را به دست گیرند. شخص عبدالملک الحوثی نیز که رهبر معنوی حوثیهای شیعه و سازمان انصارالله است، رفتار و منش «سیدحسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان را هنگام سخنرانی و تهدید دشمنانش سرمشق قرار داده است. او نیز مانند سیدحسن از انگشت خود برای تهدید و وعده دادن استفاده میکند و یا واژگان با صلابت به کار میبرد. تمامی حرکات و رفتار رهبر حوثیها تا حد زیادی با رفتار دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانیها و رویهاش در تعامل با هوادارانش همخوانی دارد.»
این پایگاه خبری نوشت: «همانطور که نصرالله در لبنان با هرگونه تحرک سیاسی برای تعیین نخستوزیر و یا رئیسجمهوری مغایر سلیقهاش مخالفت میکند، عبدالملک نیز در مسئله انتخاب نخستوزیر جدید یمن دقیقا آنگونه عمل کرد و ضمن وتوی «احمد عوض بن مبارک» نامزد ریاستجمهوری برای نخستوزیری، «عبد ربه منصورهادی» رئیسجمهوری کشور را تهدید کرد که اگر بیش از این در انتخاب مبارک اصرار کند با مشکل مواجه میشود.»
میدل ایست آنلاین مینویسد: منتقدان شباهت موجود میان این دو گروه لبنانی و یمنی میگویند «در انگشتی که نصرالله در سخنرانیهایش بلند میکند و انگشتی که الحوثی هنگام بیان اظهاراتش بلند میکند، حالتی از الگوبرداری و منبعث از پروژهای واحد وجود دارد که همان پروژه ایران است.» به گفته ناظران سیاسی، تبعیت الحوثی از حزبالله، نصرالله و مراجع شیعه ایران در رفتار و گفتار، نشان از مسائل بیشتری دارد.
یک روزنامه حامی دولت با ابراز تعجب نسبت به برخی آمارها و گزارشهای دولت نوشت: چگونه آقای روحانی یکباره اعلام میکند از رکود عبور کردهایم.
روزنامه اطلاعات در ارزیابی گفتوگوی تلویزیونی با انتقاد از عدم حضور نمایندگان مطبوعات نوشت: در برنامه گزارشی رئيسجمهور از صدا و سیما از آغاز تا امروز مشکلات حضور مجری یا مجریان از داخل یا بیرون صدا و سیما همچنان وجود دارد. اصل مشکل هم این است که به جای طرح پرسشهای خاص، عنوان پرسشها به صورت عمومی، کلی است و پاسخهای رئيسجمهور در تشریح چنین پرسشهای کلی چنان طولانی میگردد که مخاطب احساس میکند اساساً نیازی به حضور پرسشگر در این برنامهها نیست. همین برنامه اخیر نیز گزارش «منولوگ» رئيسجمهور بودکه چندان حضور دو مجری از صدا و سیما (خانم و آقا) در آن نقشی نداشت. اگر چنین است، خوب است چنین گزارشهایی تنها با حضور رئيسجمهور برای زمان مشخصی خطاب به مردم اجرا گردد.
یادداشتنویس اطلاعات با بیان اینکه هنوز برخی پرسشها درباره عبور از رکود و تورم وجود دارد میافزاید: در کمتر از دو ماه گذشته، یکباره همه فضای خبری و مطبوعاتی کشور را، خبر ارائه طرح جدید و کامل اقتصادی دولت درباره عبور از «رکود» فرا گرفت و موضوع روز شد. اغلب مصاحبهها، مقالات و گزارشها معطوف به آن گردید و چنان شد که نگارنده با تعجب دید، کشور این همه کارشناس اقتصادی درباره عبور از «رکود» دارد و دولت کلید حل مشکل اقتصادی را در انجام طرحی جامع و البته زمانپذیر در عبور از «رکود» دیده است. مجموعه گفتهها و نوشتهها درباره رکود و تورم از چند ماه گذشته تاکنون اگر به صورت کتاب چاپ گردد، مجموعه آثاری میشود که وسعت ادبیات تولید شده درباره این دو معضل امروز، تورم و رکود، را نشان خواهد داد.
وی ادامه میدهد: پرسش نگارنده این است، چگونه دولت آقای روحانی که در چند ماه قبل موضوع رکود در اقتصاد ایران را بسیار پیچیده، گسترده و عمیق میدید، یکباره اعلام کرد، کشور از «رکود» عبور کرده است!؟ دولتی که بداند تا سه ماه آینده کشور را از رکود آزاد میسازد، چرا طرحی جامع برای حل این مشکل را بعد از مراحل گزارشهای رسانهای به مجلس ارائه میدهد و به مردم میگوید، منتظر تصویب آن از سوی مجلس شورای اسلامی است تا گام به گام مشکل پیچیده «رکود» را حل و برطرف سازد!؟
اطلاعات خاطرنشان کرد: واقعیت این است که خروج از رکود یا مهار تورم را هنوز به صورت واقعی مردم در زندگی و معیشت خود احساس نمیکنند.
این روزنامه در پایان مینویسد: از مشکلات دیگر در گزارش رئيسجمهور یکی هم این است که بسیاری از مردم بعد از انجام برنامه زنده صدا و سیما میگویند، «چندان حرفهای جدیدی نداشت!» یکی از علتهای چنین برداشتی از سوی مردم، شرکت زیاد رئيسجمهور در مراسم گوناگون و سخنرانیها در سمینارها و نشستهای عمومی است. به طوری که سخن جدید برای گزارش ماهانه و یا چند ماه یک باره رئيسجمهوری باقی نمیماند و برای مخاطبین جدید و نو جلوه نمیکند.
یادآور میشود اخیراً در پی انتشار برخی آمار شائبهانگیز مشابه در حوزه اشتغال از سوی مسئولان دولتی، سعید لیلاز از اعضای کارگزاران ضمن یادداشتی در روزنامه دولتی ایران تصریح کرد نرخ بیکاری 16 تا 20 درصد است و نه 5/9 درصدی که دولت اعلام میکند. همچنین راغفر اقتصاددان اصلاحطلب آمار منتشره را غیرواقعی و شائبه برانگیز دانست.
موضوعات اختلافی بسیار و خوشگمانی دور از واقعیت
در حالی که رئیسجمهور میگوید مسئله هستهای در 40 روز باقی مانده قابل حل و فصل نهایی است، وزیرخارجه اعلام کرد موضوعات اختلافی بسیاری باقی مانده است.
رئیسجمهور دوشنبه شب در گفتوگوی تلویزیونی با بیان اینکه امروز در کلیات با 5+1 اتفاق نظر داریم، افزود: در مورد لزوم برداشته شدن تحریمها هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. در «نطنز» باید غنیسازی صورت بگیرد و فردو یک مرکزی برای ایران است... فکر میکنم در 40 روز باقی مانده مسئله قابل حل و فصل نهایی باشد.
آنچه در اظهارات روحانی مبهم است، از یک سو سرنوشت مرکز غنیسازی فردوست که غرب و آمریکا درصددند این مرکز تبدیل به مرکز تحقیقاتی شود! و از طرف دیگر سرنوشت لغو تحریمهاست که آمریکاییها کمترین نرمشی نشان نداده و «وعده» - غیرقابل اعتماد - لغو تحریمها را به یک دهه آینده موکول کردند و از این نظر احتمال حل و فصل 40 روز ماجرا دور از ذهن به نظر میرسد به ویژه اینکه آقای روحانی در جریان سفر نیویورک به خبرنگاران تاکید کرد ما تعدیلها و نرمشهای لازم را حتی بیش از انتظار غرب انجام دادهایم و اکنون توپ در زمین غرب است.
در همین حال محمدجواد ظریف وزیر خارجه در جمع خبرنگاران در وین اظهار داشت: رسیدن به توافق در این مذاکرات بسیار بعید است زیرا موضوعاتی که هنوز باقی مانده و باید حل و فصل شوند، موضوعات بسیار زیادی هستند.
وی گفت: همانطور که رئیسجمهور کشورمان مطرح کرد در مورد اصل موضوعات تفاهم کلی وجود دارد، اما آنچه که در چند دور اخیر در موردش بحث و گفتوگو شده است در مورد جزئیات است. مواردی مانند حجم غنیسازی، نحوه و زمانبندی رفع تحریمها که بسیار بااهمیت و حیاتی هستند.
درحالی که ایران نیاز خود به غنیسازی در چند سال پیشرو را 190 هزار سو اعلام کرده غربیها مایل به رقمی در حدود 2-3 هزار سو هستند و به عبارت دیگر دنبال تعلیق 16 هزار دستگاه سانتریفیوژ از مجموع 19 هزار دستگاه ایران هستند، بنابراین، این موضوع در کنار بیمیلی مطلق آمریکا به تعیین تکلیف تحریمها را نمیتوان موضوعات جزئی اعلام کرد که اگر اینگونه بود باید هفت دور مذاکره در یک سال اخیر به سرانجام میرسید.
یادآور میشود آقای روحانی مرداد و شهریور سال گذشته نیز با خوشبینی مطلق گفته بود پرونده هستهای ظرف 3 تا 6 ماه حل میشود و این در حالی بود که شخص وی به مدت نزدیک به 2/5 سال از سال 82 تا 84 با غربیها در مذاکرات دست و پنجه نرم کرده بود و سرآخر نیز غربیها مدعی شدند تنها راه اعتمادسازی از سوی ایران ادامه تعلیق برنامه هستهای ایران است!
اعتماد: دوره سوت و کف برای اصلاحات گذشته است
«سخنرانی روحانی در دانشگاه تهران شوری در میان دانشجویان نیافرید و حتی اگر خاتمی هم بود نمیتوانست این چنین کند چرا که دوره سوت و کف و هیجان گذشته است.»
روزنامه اعتماد این مطلب را در حالی منتشر کرد که پیش از این هم نوشته بود آزادی بیان وجود دارد اما اصلاحطلبان حرف تازهای برای گفتن ندارند. اعتماد با طرح این سؤال که چرا سخنرانی روحانی برای دانشجویان شوری نیافرید مینویسد: حسن روحانی بعد از گذشت یک سال بار دیگر به دانشگاه تهران رفت و در میان دانشجویان سخنرانی کرد. با نگاهی به اظهارات رئیسجمهور در سخنرانی 15 مهرماه مشاهده میکنیم که دستکم در مقام بیان رویکرد روحانی همانی است که در تبلیغات انتخاباتیاش وعده آن را داده بود. او در ضمن سخنرانی خود صراحتا از تلاش دولت برای زدودن گرد فضای امنیتی بر دانشگاه تاکید کرد. روحانی در سخنرانی خود اظهارات دیگری هم داشت اماهیچکدام نتوانست در جمع دانشجویان شور و هیجانی بیافریند. در مقام مقایسه شاید بتوان گفت سخنان 15 مهر روحانی در دانشگاه تهران کمتر از اظهارات سیدمحمد خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش وقتی به میان دانشجویان میرفت جذاب نبود. اما در عین حال آن شور، شوق و هیجان دیده نشد.
این روزنامه ادامه میدهد: دوره هیجانآفرینیها و سوت و کفزدنها - به معنایی که در دوران اصلاحات سراغ داشتیم- گذشته است و نه فقط روحانی بلکه اگر امروز خاتمی هم به جای او رئیسجمهور بود و به دانشگاه میرفت و مواضعی که از او سراغ داریم را با صراحت بیشتر و لکنت کمتر بر زبان میآورد از این نظر تفاوت چندانی نداشت و نمیتوانست فضای سالهای 76 تا 82 را به دانشگاهها برگرداند. کما اینکه یکی، دو سال آخر ریاستجمهوریاش هم از این نظر شباهت زیادی به چهار، پنج سال اول دولتش نداشت و حتی در اواخر دوران اصلاحات انتقادات دانشجویانی که قاعدتا باید حامی و پایگاه اجتماعی دولت میبودند بیش از رویکرد حمایتیشان به نظر میرسید. این مسئله البته محدود به ایران و دانشگاههای کشور ما نمیشود. حتی باید گفت فقط سیاستمداران نیستند که از اقبال آنچنانی دهههای پیش نمیتوانند برخوردار باشند بلکه در عرصه روشنفکری همچنین وضعیتی قابل مشاهده است. مثلا در دهه 70 آثار عبدالکریم سروش خون تازهای در رگهای پیکر فکری جامعه تزریق میکرد اما در دهه 90 دیگر خبری از روشنفکرانی با این میزان از تاثیرگذاری وجود ندارد.
اعتماد همچنین کاراکتر و شخصیت روحانی را دارای کمترین استعداد موجآفرینی ارزیابی کرد.
این روزنامه چند روز پیش هم طی یادداشتی با اذعان به اینکه اصلاحطلبان حرفی برای گفتن ندارند در حالی که آزادی بیان وجود دارد، تأکید کرده بود: انگار در تمام آن سالهایی که ما فکر میکردیم در صورت داشتن آزادی بیان کاری خواهیم کرد کارستان، مسئله ما آزادی بیان نبوده بلکه فقدان حرفی برای بیان بوده است. حرف بر سر آن است که ما برای بیان چه چیزی محتاج آزادی بودیم؟ و آیا اکنون که گشایشی حاصل شده آن حرف را بیان میکنیم؟ و اگر بیان میکنیم چه تغییری در جامعهمان حاصل شده است؟ آیا الآن که این همه خبر و نظر منتشر میشود بحثی در میگیرد؟ حرفهایی در صفحات اول منتشر میشود که در دورههای قبل گفتن یکی از آنها علاوه بر بیکار کردن کارکنان یک روزنامه، آنقدر تکرار میشد تا به سرانجامی برسد یا اینکه به سرانجام نرسیدنش عیان شود. اما الآن مهمترین حرفها هم بعد از چند ساعت منقضی و غیرقابل مصرف میشوند.
میدل ایست آن لاین: عبدالملک حوثی سیدحسن نصرالله یمن است
عبدالملک رهبر حوثیها در یمن سیدحسن نصرالله دیگری در خلیجفارس است.
میدلایست آنلاین ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: ایران در پی شبیهسازی حزبالله لبنان در یمن است. پس از تسلط حوثیها بر شهر صنعا، ناظران گفتند که این تشکل شیعه یمنی در پی نسخهبرداری از تجربه حزبالله لبنان است.
این پایگاه اینترنتی میافزاید: «پیگیری دقیق رفتارها و حرکات عبدالملک الحوثی به ویژه پس از آن که مبارزان تحت امرش توانستند تحت لوای سازمان انصارالله، کنترل صنعا را به دست بگیرند و به طور کامل بر شهر مسلط شوند، نشان میدهد که وی در راهبردش برای هدایت گروه انصارالله و همچنین به لحاظ شخصیتی و رفتارهایش هنگام سخنرانی، در آستانه ذوب کامل در شخصیت الهامبخش دبیر کل حزبالله لبنان است. در سطح راهبرد سیاسی- نظامی، حوثیها از تجربه حزبالله در سال 2008 در بیروت تقلید کردند.»
میدلایست آنلاین نوشت: «حوثیها که نام انصارالله را بر خود نهادهاند، توانستند بدون رویارویی با هیچ مقاومتی از سوی نیروهای دولتی، صنعا را به دست گیرند. شخص عبدالملک الحوثی نیز که رهبر معنوی حوثیهای شیعه و سازمان انصارالله است، رفتار و منش «سیدحسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان را هنگام سخنرانی و تهدید دشمنانش سرمشق قرار داده است. او نیز مانند سیدحسن از انگشت خود برای تهدید و وعده دادن استفاده میکند و یا واژگان با صلابت به کار میبرد. تمامی حرکات و رفتار رهبر حوثیها تا حد زیادی با رفتار دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانیها و رویهاش در تعامل با هوادارانش همخوانی دارد.»
این پایگاه خبری نوشت: «همانطور که نصرالله در لبنان با هرگونه تحرک سیاسی برای تعیین نخستوزیر و یا رئیسجمهوری مغایر سلیقهاش مخالفت میکند، عبدالملک نیز در مسئله انتخاب نخستوزیر جدید یمن دقیقا آنگونه عمل کرد و ضمن وتوی «احمد عوض بن مبارک» نامزد ریاستجمهوری برای نخستوزیری، «عبد ربه منصورهادی» رئیسجمهوری کشور را تهدید کرد که اگر بیش از این در انتخاب مبارک اصرار کند با مشکل مواجه میشود.»
میدل ایست آنلاین مینویسد: منتقدان شباهت موجود میان این دو گروه لبنانی و یمنی میگویند «در انگشتی که نصرالله در سخنرانیهایش بلند میکند و انگشتی که الحوثی هنگام بیان اظهاراتش بلند میکند، حالتی از الگوبرداری و منبعث از پروژهای واحد وجود دارد که همان پروژه ایران است.» به گفته ناظران سیاسی، تبعیت الحوثی از حزبالله، نصرالله و مراجع شیعه ایران در رفتار و گفتار، نشان از مسائل بیشتری دارد.