اخبار ویژه
چرا نقش آقای «س» را درچوپانی حلزونها سانسور کردید؟!
نوچه مافیای مطبوعاتی روایتی مغلوط و تحریف شده از وضعیت همطیفان خود را در حضور رئیسجمهور ارائه کرد.
محمد قوچانی از سردبیران نشریات زنجیرهای افراطی ضمن سخنانی در حضور رئيسجمهور- که به بهانه افطار اصحاب رسانه با روحانی صورت گرفت- گفت: آقای رئيسجمهور ما روزنامهنگاریم؛ مینویسیم، خطبه نمیخوانیم. به زبان قلم سخن میگوییم نه به زبان قدرت، هر چند که زبان اهل قدرت را به خوبی میشناسیم. قاعدتاً شما نیز باید به زبان اهل قدرت سخن بگویید، چرا که رئيسجمهور بهعنوان وکیل همه ملت نماد قدرت، مشروعیت و اقتدار ملی است، اما دریغا که با شما هم به زبان قدرت سخن میگویند؛ تهمت میزنند و تهدید میکنند. پس اجازه دهید با شما همزبانی کنیم و نه خطاب به شما که خطاب به همان اهل قدرت با زبان اهل قلم سخن بگوییم. خطاب به همان کسانی که میگویند هیچ چیز عوض نشده است. همان کسانی که میکوشند 24 خرداد را از یاد ببرند و در خواب بازگشت سوم تیرند.
وی همطیفان خود را به حلزونهای خانه به دوش و کرگدنهای پوستکلفت تشبیه کرد و آنگاه مدعی شد: آنها که سالها فرزندان این انقلاب را به کوچکترین بهانه و شاید خطایی ضد انقلاب خواندند، آنها که جز با پول بیتالمال نمیتوانند روزنامهنگاری کنند اما کسانی که با بذل جان و مال خود روزنامهنگاری میکنند را غیرخودی میخوانند، آنها که در روزنامههایشان مناسبتهای انقلابی را با حذف این و آن نشانهگذاری کردهاند و روزهای وحدتبخش آن انقلاب را از یاد بردهاند، آنها که کارشان حذف حداکثری، افتخارشان شمارش ریزشها و مذهبشان تکفیر خلق خداست، اما آقای رئيسجمهور ما کافر نیستیم.
وی در حالی در این ملاقات به مظلومنمایی نسبت به نشریات زنجیرهای پرداخت که آخرین بار نشریه تحت مدیریتهای (آسمان) حکم قرآنی قصاص را از قول یک عضو گروهک جبهه ملی زیر سؤال برد و غیرانسانی خواند. همچنین نشریاتی که قوچانی در آنها پادویی میکرده، جزو تحریککنندگان آشوبهای خیابانی 78 و 88 بودند که اتفاقاً دکتر روحانی برخی از همانها را مزدوران حقیر سرویسهای جاسوسی بیگانه برشمرده است.
آقای قوچانی البته حتماً به اعتبار سالها نشست و برخاست با نیکآهنگکوثر، او را به خوبی میشناسد و از بده- بستانهای کذایی نشریات به اصطلاح مستقل! باخبر است. کوثر که در روزنامهها و مجلاتی چون همشهری، زن، نشاط، عصرآزادگان، اخبار اقتصاد، صبح امروز، آفتاب امروز، مشارکت، بهار، آزاد، بنیان، ایران فردا و... همکاری نزدیک و دیرپایی با پدرخواندهها داشته سال 86 با مرور خاطرات دوره اصلاحات نوشت:(16 سال پیش) «بسیاری از شما نام احمد- س را هم نشنیدهاید. او را ژنرال مینامیدند و بسیاری بدون اجازهاش آب نمیخوردند. در ماجرای دادگاه کرباسچی دو بار نامش مطرح شد و از کرباسچی پرسیدند چرا چاپخانه متعلق به شهرداری را به قیمتی بسیار نازل به س فروخته است. «س» زمانی مدیر کل مطبوعات داخلی بود و چند ماهی سردبیر همشهری شد... با راه افتادن صبح امروز] به مدیر مسئولی سعید حجاریان[ «س» عملاً سکاندار روزنامه بود... زمانی که روزنامههای صبح امروز و آفتاب امروز توقیف شدند، گفته میشود سود «س» بالغ بر 750 میلیون تومان بود. در روزگاری که اکثر روزنامهها ضرر میدادند، او توانست ساختمان دیگری برای صبح امروز خریداری کند... هزینه اصلاحطلبی را روزنامهنگاران دادند ولی آدمهای پشت پردهای چون «س» نه تنها هزینه ندادند که هزینههای بقیه را در قلک اندوختند. گفته میشود او مدتی پیش برای معاملهای بزرگ به کانادا آمد اگر از او خبر داشتید به ما هم بگویید. دلمان عجیب تنگ شده!
وی ادامه میدهد: ...بهار 76 اوج کار ما در همشهری بود... ویژه نامههای انتخاباتی ستاد خاتمی را که حاجی مسئول آن بود، در همشهری صفحهبندی و چاپ میکردند ولی به دلیل منع قانونی به نام روزنامههای دیگر چاپ میشد...
همشهری مؤسسه عریض و طویلی بود، کاغذ بازی در اوج و عشق خدمت ته چاه افتاده بود. روابط پشت پرده، مثلثهای عشق، ارتباطات فرا ازدواجی و... تا آنجا که دو تن که از مدیران مجبور به رفتن از مجموعه شدند.
]...رواج روابط غیرحرفهای به خصوص در روزنامههای تازه شکل گرفته اقتصادی از حالت نهفته، تبدیل به روال عادی میشود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقدکیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی... بعداً در روزنامههای دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه میتواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات مورد نظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان می رود که با چه هدفی وارد مطبوعات شده ایم... وقتی روزنامه لطیف صفری]نشاط[ توقیف شد، ]شمسالواعظین[ با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید. حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده وکسی آنچنان تحویلش نمیگیرد... سر خم کردن جلوی ]عطریانفر[ خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس میگشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئلهای شد که بعدها میان بچههای مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از «هـ» به بهای 48 میلیون تومان آگهی... بچههای عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور میشد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه «هـ» چاپ کند. هر وقت سر وکله فرنود آنجا پیدا میشد میتوانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا... شمسالواعظین آدم دوست داشتنی است ولی گمان نکنم کسی بتواند کاملاً به او اعتماد کند حتی نزدیکترین کسانش»
والاستریت ژورنال: رهبر ایران تصورات غرب را به هم ریخت
یک روزنامه آمریکایی اذعان کرد رهبر ایران محاسبات غرب درباره اضطرار ایران برای مذاکره را به هم زده و اکنون برخلاف تصور قبلی معلوم شده ایران از توسعه ظرفیت غنیسازی دست نمیکشد.
روزنامه والاستریت ژورنال در این باره نوشت: فضای کلی مذاکرات از خوشبینی چند هفته گذشته به واسطه امتیازهایی که بنا بود ایران در خصوص راکتور آب سنگین اراک ارایه کند، به نوعی بدبینی در روزهای اخیر چرخش داشته است. بدبینی که ناشی از باقی ماندن شکافهای عمیق بر سر موضوعات کلیدی مانند کمیت و کیفیت ظرفیت غنیسازی در ایران است.
این روزنامه میافزاید: سرنوشت مذاکرات به سه پرسش کلیتر در مورد ایران گره خورده است: آیا از نظر ایران توافق هستهای حیاتی است؟ روشن است که ایران فکر میکند دستیابی به توافقی که موجب تعدیل تحریمها شود، خوب است. در واقع دلیل محکمی وجود دارد که نشان میدهد دولت حسن روحانی به منظور دستیابی به توافق هستهای و لغو تحریمها تشکیل شده است. یکی از نشانههای جدید روحانی در مذاکرات، اعزام حسین فریدون، برادر جوانتر و مشاور ویژهاش به پای میز مذاکرات وین بود. اما تفاوتی بین خواستن یک توافق و حیاتی ارزیابی کردن آن وجود دارد. آیا تهران تنها به دنبال کاهش فشار اقتصادی است یا اینکه شکست مذاکرات را تهدیدی موجودیتی برای خود میداند؟ مذاکرات تا زمانی که تهران بیش از طرفهای مذاکرهکننده توافق هستهای را نخواهد، به نتیجه نمیرسد. این در شرایطی است که راهی برای تخمین زدن میزان اضطرار دستیابی به توافق هستهای برای ایران وجود ندارد. به بیان دیگر تا زمانی که مذاکرات به دقیقه 90 نزدیک نشود، نمیتوان گفت ایران چقدر این توافق را حیاتی میداند.
والاستریت ژورنال همچنین با ابراز ناخرسندی از اشراف رهبر معظم انقلاب نسبت به مذاکرات نوشت: رهبر عالی جمهوری اسلامی اخیراً تأکید کرد که ایران از توانایی غنیسازی اورانیوم دست نمیکشد و به طور حتم در جهت توسعه این ظرفیت حرکت خواهد کرد.
روزنامه آمریکایی تصریح کرد: با توجه به حجم ظرفیت غنیسازی ایران و تلاشی که در مذاکرات وین برای کاهش این ظرفیت در حال انجام است، این اظهارات رهبری عالی جمهوری اسلامی برای آمریکا و شرکایش راضیکننده نبود. با این حال هنوز هم تردیدهایی در مورد خط قرمزهای حداقلی و حداکثری ایران وجود دارد. چرا که مذاکرهکنندگان ایرانی برای نخستین بار در روز دوشنبه اعلام کردند که علاقهمند به پذیرش کاهش نسبی ظرفیت غنیسازی اورانیوم هستند.
این روزنامه همچنین پرسیده که آیا ایران گمان میکند موقعیت استراتژیکش به سوی وخیم شدن پیش میرود؟ اینکه ایران موقعیت خود در منطقه به شدت بیثبات خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکند، تأثیر زیادی بر تصمیمگیری آن برای خروج از انزوا از طریق توافق هستهای خواهد داشت.
برخلاف واقعیتهای شکست آمریکا در سوریه و عراق، روزنامه مذکور این گونه القا کرده که موقعیت ایران در منطقه بیثبات است و بنابراین باید در مذاکرات کوتاه بیاید.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان ارشد نظام فرمودند: «ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم. نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد، نگذارید اغوا کند. نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد... آنچه امروز در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شماست... محاسبات ما را نمیتوانند عوض کنند. محاسبات جمهوری اسلامی از روز اول براساس منطق عقلانی بوده است.»
ناطق 76 برای اصلاحطلبان همان جلیلی 92 بود
«چشماندازی که چپها از ریاست جمهوری ناطق نوری در سال 76 ترسیم میکردند تفاوتی با هراس اصلاحطلبان از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 92 نداشت».
یکی از اصلاحطلبان فراری و آشوبطلب ضمن انتشار این مطلب در سایت خودنویس نوشت: آیا ناطق نوری که نگاهی منفی به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت دارد، اصلاحطلب شده؟ آیا تغییرات نسبی رئیس مجلس پنجم او را در محدوده رجال سیاسی معتقد به دموکراسی و حقوق بشر قرار میدهد؟ مصاحبه سعید حجاریان با خبرگزاری مهر فرصت مناسبی برای ارزیابی جایگاه جدید علی اکبر ناطق نوری است. آیا واقعاً برچسب شیخ معتدل، یک برخورد سیاسی است یا پایی در واقعیت دارد؟ سعید حجاریان در این مصاحبه تأکید کرده ناطق نوری اصلاحطلب نیست اما مواضعش به آنها در قیاس با گذشته نزدیک شده است.
علی افشاری افزود: آنچه حجاریان به آن توجه نمیکند موضع منفی ناطق نوری نسبت به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت است. ناطق آنها را تفریطی در برابر افراط احمدینژاد توصیف میکند. در واقع از دید ناطق نوری، مشکل اصلاحطلبان سر بر آوردن چهرههایی چون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از بین آنها است.
وی ادامه میدهد: ناطق نوری در کتاب خاطراتش از رایزنیهای متعددش با مهدی کروبی و اقناع وی برای جدایی از مجاهدین انقلاب و مشارکت پرده برمیدارد. او نیز مشابه دیگر بخشهای اصولگرایان سنتی اصلاحطلبان پیشرو را دارای نظراتی مشابه سازمان مجاهدین خلق و بیاعتنایی به روحانیت میدانست.
وی خاطرنشان کرد: شکلگیری شکاف بین جناح چپ و راست در بین ائتلاف خط امام در سال 1360 باعث شد تا ناطق نوری از یک سو موقعیت بالایی در جناح راست بدست آورد و از سویی دیگر مورد بغض و خشم جناح چپ قرار بگیرد. برخلاف سخنان امروز حجاریان و مواضعی که خاتمی و دیگر اصلاحطلبان در نزدیکی به ناطق نوری در سالیان اخیر اتخاذ کردهاند، ناطق در دهه شصت و هفتاد از بزرگترین خصمهای جناح چپ و اساساً نقطه عزیمت جناح چپ در مخالفت با کاندیداتوری ناطق نوری در انتخابات میان دورهای مجلس دوم بود. اوج مخالفت با ناطق در جریان انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در سال 1376 رخ داد. چشماندازی که جناح چپ از ریاست جمهوری احتمالی ناطق ترسیم کرد چندان تفاوتی با هراسها از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 1392 نداشت.
افشاری مینویسد: ناطق نوری دارای رابطه نزدیکی با رهبری در دهه شصت و هفتاد بود. وی زمانی در ضرورت پایبندی به اوامر ولایتفقیه خواستار ذوب در ولی فقیه شد.
عضو شبکه آشوبگران در تیر 78 مینویسد: ناطق در دوران اصلاحات نیز از تکیهگاههای مقابله با برنامه اصلاحی بود. او در جریان جنبش اعتراضی 18 تیر وزارت کشور و اصلاحطلبان را به توطئه متهم کرد. همچنین خواستار برخورد سنگین امنیتی و قضایی با ملی مذهبیها شده بود.
وی در عین حال نوشت: ناطق نوری از سال 1384 به بعد تغییرات تدریجی را طی کرده و اکنون در موقعیتی متفاوت با گذشته خود قرار دارد. اما این تفاوت زیاد نیست. او کماکان به نظام ولایت فقیه باور دارد. دیدگاه مثبتی به مشارکت دگراندیشان ندارد. در حوزه فرهنگی با دیدگاههای باز همدل نیست... در مجموع میتوان گفت ناطق نوری تفاوتهای قابل ملاحظهای با گذشته خود پیدا کرده است. ناطق نوری که کتاب خاطراتش توصیف میکند فردی تندرو، اقتدارگرا و خشونتطلب است. اما چهره جدید ناطق نوری از چهره موجود در کتاب خاطرات و عملکرد گذشته او فاصله گرفته است. ولی اعتدال و مطلوبیت مواضع وی کماکان در محدوده مرزهای سیاسی و عقیدتی نظام است. خارج از این محدوده، مواضع وی ارزش مطلق ندارد و بیشتر کاهش در تندروی را بازتاب میدهد. ناطق نوری کماکان در محدوده رجال سیاسی معتقد به دموکراسی و حقوق بشر نمیگنجد.
نوچه مافیای مطبوعاتی روایتی مغلوط و تحریف شده از وضعیت همطیفان خود را در حضور رئیسجمهور ارائه کرد.
محمد قوچانی از سردبیران نشریات زنجیرهای افراطی ضمن سخنانی در حضور رئيسجمهور- که به بهانه افطار اصحاب رسانه با روحانی صورت گرفت- گفت: آقای رئيسجمهور ما روزنامهنگاریم؛ مینویسیم، خطبه نمیخوانیم. به زبان قلم سخن میگوییم نه به زبان قدرت، هر چند که زبان اهل قدرت را به خوبی میشناسیم. قاعدتاً شما نیز باید به زبان اهل قدرت سخن بگویید، چرا که رئيسجمهور بهعنوان وکیل همه ملت نماد قدرت، مشروعیت و اقتدار ملی است، اما دریغا که با شما هم به زبان قدرت سخن میگویند؛ تهمت میزنند و تهدید میکنند. پس اجازه دهید با شما همزبانی کنیم و نه خطاب به شما که خطاب به همان اهل قدرت با زبان اهل قلم سخن بگوییم. خطاب به همان کسانی که میگویند هیچ چیز عوض نشده است. همان کسانی که میکوشند 24 خرداد را از یاد ببرند و در خواب بازگشت سوم تیرند.
وی همطیفان خود را به حلزونهای خانه به دوش و کرگدنهای پوستکلفت تشبیه کرد و آنگاه مدعی شد: آنها که سالها فرزندان این انقلاب را به کوچکترین بهانه و شاید خطایی ضد انقلاب خواندند، آنها که جز با پول بیتالمال نمیتوانند روزنامهنگاری کنند اما کسانی که با بذل جان و مال خود روزنامهنگاری میکنند را غیرخودی میخوانند، آنها که در روزنامههایشان مناسبتهای انقلابی را با حذف این و آن نشانهگذاری کردهاند و روزهای وحدتبخش آن انقلاب را از یاد بردهاند، آنها که کارشان حذف حداکثری، افتخارشان شمارش ریزشها و مذهبشان تکفیر خلق خداست، اما آقای رئيسجمهور ما کافر نیستیم.
وی در حالی در این ملاقات به مظلومنمایی نسبت به نشریات زنجیرهای پرداخت که آخرین بار نشریه تحت مدیریتهای (آسمان) حکم قرآنی قصاص را از قول یک عضو گروهک جبهه ملی زیر سؤال برد و غیرانسانی خواند. همچنین نشریاتی که قوچانی در آنها پادویی میکرده، جزو تحریککنندگان آشوبهای خیابانی 78 و 88 بودند که اتفاقاً دکتر روحانی برخی از همانها را مزدوران حقیر سرویسهای جاسوسی بیگانه برشمرده است.
آقای قوچانی البته حتماً به اعتبار سالها نشست و برخاست با نیکآهنگکوثر، او را به خوبی میشناسد و از بده- بستانهای کذایی نشریات به اصطلاح مستقل! باخبر است. کوثر که در روزنامهها و مجلاتی چون همشهری، زن، نشاط، عصرآزادگان، اخبار اقتصاد، صبح امروز، آفتاب امروز، مشارکت، بهار، آزاد، بنیان، ایران فردا و... همکاری نزدیک و دیرپایی با پدرخواندهها داشته سال 86 با مرور خاطرات دوره اصلاحات نوشت:(16 سال پیش) «بسیاری از شما نام احمد- س را هم نشنیدهاید. او را ژنرال مینامیدند و بسیاری بدون اجازهاش آب نمیخوردند. در ماجرای دادگاه کرباسچی دو بار نامش مطرح شد و از کرباسچی پرسیدند چرا چاپخانه متعلق به شهرداری را به قیمتی بسیار نازل به س فروخته است. «س» زمانی مدیر کل مطبوعات داخلی بود و چند ماهی سردبیر همشهری شد... با راه افتادن صبح امروز] به مدیر مسئولی سعید حجاریان[ «س» عملاً سکاندار روزنامه بود... زمانی که روزنامههای صبح امروز و آفتاب امروز توقیف شدند، گفته میشود سود «س» بالغ بر 750 میلیون تومان بود. در روزگاری که اکثر روزنامهها ضرر میدادند، او توانست ساختمان دیگری برای صبح امروز خریداری کند... هزینه اصلاحطلبی را روزنامهنگاران دادند ولی آدمهای پشت پردهای چون «س» نه تنها هزینه ندادند که هزینههای بقیه را در قلک اندوختند. گفته میشود او مدتی پیش برای معاملهای بزرگ به کانادا آمد اگر از او خبر داشتید به ما هم بگویید. دلمان عجیب تنگ شده!
وی ادامه میدهد: ...بهار 76 اوج کار ما در همشهری بود... ویژه نامههای انتخاباتی ستاد خاتمی را که حاجی مسئول آن بود، در همشهری صفحهبندی و چاپ میکردند ولی به دلیل منع قانونی به نام روزنامههای دیگر چاپ میشد...
همشهری مؤسسه عریض و طویلی بود، کاغذ بازی در اوج و عشق خدمت ته چاه افتاده بود. روابط پشت پرده، مثلثهای عشق، ارتباطات فرا ازدواجی و... تا آنجا که دو تن که از مدیران مجبور به رفتن از مجموعه شدند.
]...رواج روابط غیرحرفهای به خصوص در روزنامههای تازه شکل گرفته اقتصادی از حالت نهفته، تبدیل به روال عادی میشود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقدکیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی... بعداً در روزنامههای دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه میتواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات مورد نظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان می رود که با چه هدفی وارد مطبوعات شده ایم... وقتی روزنامه لطیف صفری]نشاط[ توقیف شد، ]شمسالواعظین[ با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید. حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده وکسی آنچنان تحویلش نمیگیرد... سر خم کردن جلوی ]عطریانفر[ خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس میگشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئلهای شد که بعدها میان بچههای مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از «هـ» به بهای 48 میلیون تومان آگهی... بچههای عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور میشد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه «هـ» چاپ کند. هر وقت سر وکله فرنود آنجا پیدا میشد میتوانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا... شمسالواعظین آدم دوست داشتنی است ولی گمان نکنم کسی بتواند کاملاً به او اعتماد کند حتی نزدیکترین کسانش»
والاستریت ژورنال: رهبر ایران تصورات غرب را به هم ریخت
یک روزنامه آمریکایی اذعان کرد رهبر ایران محاسبات غرب درباره اضطرار ایران برای مذاکره را به هم زده و اکنون برخلاف تصور قبلی معلوم شده ایران از توسعه ظرفیت غنیسازی دست نمیکشد.
روزنامه والاستریت ژورنال در این باره نوشت: فضای کلی مذاکرات از خوشبینی چند هفته گذشته به واسطه امتیازهایی که بنا بود ایران در خصوص راکتور آب سنگین اراک ارایه کند، به نوعی بدبینی در روزهای اخیر چرخش داشته است. بدبینی که ناشی از باقی ماندن شکافهای عمیق بر سر موضوعات کلیدی مانند کمیت و کیفیت ظرفیت غنیسازی در ایران است.
این روزنامه میافزاید: سرنوشت مذاکرات به سه پرسش کلیتر در مورد ایران گره خورده است: آیا از نظر ایران توافق هستهای حیاتی است؟ روشن است که ایران فکر میکند دستیابی به توافقی که موجب تعدیل تحریمها شود، خوب است. در واقع دلیل محکمی وجود دارد که نشان میدهد دولت حسن روحانی به منظور دستیابی به توافق هستهای و لغو تحریمها تشکیل شده است. یکی از نشانههای جدید روحانی در مذاکرات، اعزام حسین فریدون، برادر جوانتر و مشاور ویژهاش به پای میز مذاکرات وین بود. اما تفاوتی بین خواستن یک توافق و حیاتی ارزیابی کردن آن وجود دارد. آیا تهران تنها به دنبال کاهش فشار اقتصادی است یا اینکه شکست مذاکرات را تهدیدی موجودیتی برای خود میداند؟ مذاکرات تا زمانی که تهران بیش از طرفهای مذاکرهکننده توافق هستهای را نخواهد، به نتیجه نمیرسد. این در شرایطی است که راهی برای تخمین زدن میزان اضطرار دستیابی به توافق هستهای برای ایران وجود ندارد. به بیان دیگر تا زمانی که مذاکرات به دقیقه 90 نزدیک نشود، نمیتوان گفت ایران چقدر این توافق را حیاتی میداند.
والاستریت ژورنال همچنین با ابراز ناخرسندی از اشراف رهبر معظم انقلاب نسبت به مذاکرات نوشت: رهبر عالی جمهوری اسلامی اخیراً تأکید کرد که ایران از توانایی غنیسازی اورانیوم دست نمیکشد و به طور حتم در جهت توسعه این ظرفیت حرکت خواهد کرد.
روزنامه آمریکایی تصریح کرد: با توجه به حجم ظرفیت غنیسازی ایران و تلاشی که در مذاکرات وین برای کاهش این ظرفیت در حال انجام است، این اظهارات رهبری عالی جمهوری اسلامی برای آمریکا و شرکایش راضیکننده نبود. با این حال هنوز هم تردیدهایی در مورد خط قرمزهای حداقلی و حداکثری ایران وجود دارد. چرا که مذاکرهکنندگان ایرانی برای نخستین بار در روز دوشنبه اعلام کردند که علاقهمند به پذیرش کاهش نسبی ظرفیت غنیسازی اورانیوم هستند.
این روزنامه همچنین پرسیده که آیا ایران گمان میکند موقعیت استراتژیکش به سوی وخیم شدن پیش میرود؟ اینکه ایران موقعیت خود در منطقه به شدت بیثبات خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکند، تأثیر زیادی بر تصمیمگیری آن برای خروج از انزوا از طریق توافق هستهای خواهد داشت.
برخلاف واقعیتهای شکست آمریکا در سوریه و عراق، روزنامه مذکور این گونه القا کرده که موقعیت ایران در منطقه بیثبات است و بنابراین باید در مذاکرات کوتاه بیاید.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان ارشد نظام فرمودند: «ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم. نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد، نگذارید اغوا کند. نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد... آنچه امروز در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شماست... محاسبات ما را نمیتوانند عوض کنند. محاسبات جمهوری اسلامی از روز اول براساس منطق عقلانی بوده است.»
ناطق 76 برای اصلاحطلبان همان جلیلی 92 بود
«چشماندازی که چپها از ریاست جمهوری ناطق نوری در سال 76 ترسیم میکردند تفاوتی با هراس اصلاحطلبان از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 92 نداشت».
یکی از اصلاحطلبان فراری و آشوبطلب ضمن انتشار این مطلب در سایت خودنویس نوشت: آیا ناطق نوری که نگاهی منفی به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت دارد، اصلاحطلب شده؟ آیا تغییرات نسبی رئیس مجلس پنجم او را در محدوده رجال سیاسی معتقد به دموکراسی و حقوق بشر قرار میدهد؟ مصاحبه سعید حجاریان با خبرگزاری مهر فرصت مناسبی برای ارزیابی جایگاه جدید علی اکبر ناطق نوری است. آیا واقعاً برچسب شیخ معتدل، یک برخورد سیاسی است یا پایی در واقعیت دارد؟ سعید حجاریان در این مصاحبه تأکید کرده ناطق نوری اصلاحطلب نیست اما مواضعش به آنها در قیاس با گذشته نزدیک شده است.
علی افشاری افزود: آنچه حجاریان به آن توجه نمیکند موضع منفی ناطق نوری نسبت به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت است. ناطق آنها را تفریطی در برابر افراط احمدینژاد توصیف میکند. در واقع از دید ناطق نوری، مشکل اصلاحطلبان سر بر آوردن چهرههایی چون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از بین آنها است.
وی ادامه میدهد: ناطق نوری در کتاب خاطراتش از رایزنیهای متعددش با مهدی کروبی و اقناع وی برای جدایی از مجاهدین انقلاب و مشارکت پرده برمیدارد. او نیز مشابه دیگر بخشهای اصولگرایان سنتی اصلاحطلبان پیشرو را دارای نظراتی مشابه سازمان مجاهدین خلق و بیاعتنایی به روحانیت میدانست.
وی خاطرنشان کرد: شکلگیری شکاف بین جناح چپ و راست در بین ائتلاف خط امام در سال 1360 باعث شد تا ناطق نوری از یک سو موقعیت بالایی در جناح راست بدست آورد و از سویی دیگر مورد بغض و خشم جناح چپ قرار بگیرد. برخلاف سخنان امروز حجاریان و مواضعی که خاتمی و دیگر اصلاحطلبان در نزدیکی به ناطق نوری در سالیان اخیر اتخاذ کردهاند، ناطق در دهه شصت و هفتاد از بزرگترین خصمهای جناح چپ و اساساً نقطه عزیمت جناح چپ در مخالفت با کاندیداتوری ناطق نوری در انتخابات میان دورهای مجلس دوم بود. اوج مخالفت با ناطق در جریان انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در سال 1376 رخ داد. چشماندازی که جناح چپ از ریاست جمهوری احتمالی ناطق ترسیم کرد چندان تفاوتی با هراسها از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 1392 نداشت.
افشاری مینویسد: ناطق نوری دارای رابطه نزدیکی با رهبری در دهه شصت و هفتاد بود. وی زمانی در ضرورت پایبندی به اوامر ولایتفقیه خواستار ذوب در ولی فقیه شد.
عضو شبکه آشوبگران در تیر 78 مینویسد: ناطق در دوران اصلاحات نیز از تکیهگاههای مقابله با برنامه اصلاحی بود. او در جریان جنبش اعتراضی 18 تیر وزارت کشور و اصلاحطلبان را به توطئه متهم کرد. همچنین خواستار برخورد سنگین امنیتی و قضایی با ملی مذهبیها شده بود.
وی در عین حال نوشت: ناطق نوری از سال 1384 به بعد تغییرات تدریجی را طی کرده و اکنون در موقعیتی متفاوت با گذشته خود قرار دارد. اما این تفاوت زیاد نیست. او کماکان به نظام ولایت فقیه باور دارد. دیدگاه مثبتی به مشارکت دگراندیشان ندارد. در حوزه فرهنگی با دیدگاههای باز همدل نیست... در مجموع میتوان گفت ناطق نوری تفاوتهای قابل ملاحظهای با گذشته خود پیدا کرده است. ناطق نوری که کتاب خاطراتش توصیف میکند فردی تندرو، اقتدارگرا و خشونتطلب است. اما چهره جدید ناطق نوری از چهره موجود در کتاب خاطرات و عملکرد گذشته او فاصله گرفته است. ولی اعتدال و مطلوبیت مواضع وی کماکان در محدوده مرزهای سیاسی و عقیدتی نظام است. خارج از این محدوده، مواضع وی ارزش مطلق ندارد و بیشتر کاهش در تندروی را بازتاب میدهد. ناطق نوری کماکان در محدوده رجال سیاسی معتقد به دموکراسی و حقوق بشر نمیگنجد.