کف و سوت BBC براي ترويج دولتي سکولاريسم(خبر ويژه)
اظهارات توام با حاشيهسازي رئيسجمهور با استقبال محافل مخالف جمهوري اسلامي و برخي افراطيون مدعي اصلاحات مواجه ميشود.
شبکه دولتي بيبيسي طبق معمول چند ماه گذشته از سخنان حاشيهساز روحاني استقبال کرد و ميزگردي ترتيب داد. مهدي خلجي همکار سابق نشريات اصلاحطلب که اکنون در موسسه خاور نزديک واشنگتن فعاليت ميکند، به بيبيسي گفت: صحبتي که آقاي روحاني کرده به نظر من شايد انقلابيترين(!) سخني است که بشود در جمهوري اسلامي زد. اينکه حکومت موظف نيست افراد را به زور به بهشت ببرد. اين کاملا در تضاد با اساس ايدئولوژي اسلامي و فلسفه وجودي جمهوري اسلامي است.
خلجي افزود: جمهوري اسلامي و ولايت فقيه اساسا بر اين فکر و فرض مبتني شده که حکومت موظف است شريعت را در جامعه اجرا کند. اگر ما بگوييم که حکومت موظف نيست مردم را به بهشت ببرد يعني کار حکومت اجراي شريعت نيست و در حقيقت تمام نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي زير سوال ميرود. بنابراين سخني که روحاني گفته و مخالفتي که برخي ائمه جمعه کردند يک تضاد و يک تنش جدي و بنيادي است.
وي تصريح کرد: اين به نظر من يک موفقيت براي کساني است که خواهان پايان حکومت ديني در ايران و جدايي دين از دولت هستند.
خلجي اظهار داشت: به نظر من روحاني به درستي تشخيص داده است که بايد از حکومت ايران ايدئولوژيزدايي بشود.
همکار شبکه دولتي انگليس آنگاه گفت ايران براي همکاري با غرب و خروج از انزوا بايد ايدئولوژيزدايي کند و روحاني نيز اين را ميداند!
خلجي اضافه کرد کساني به حکومت ديني اعتقاد ندارند و اين مسئله که حکومت شريعت را اجرا نکند، فراتر از مسئله سياسي و مسئلهاي براي هويت جمهوري اسلامي است چون جمهوري اسلامي حکومتي است که وظيفه خود را اجراي شريعت ميداند و آيتالله خميني و آيتالله خامنهاي هم به آن معتقد هستند. بنابراين مسئله اين نيست که در درون حاکميت فرد چگونه فکر ميکند چون مسئله اساس جمهوري اسلامي است.
از سوي ديگر شبکه صهيونيستي بالاترين در تحليلي نوشت: ادبيات روحاني تغيير يافته و تهاجمي شده به ويژه که مشخصا از منبر به عنوان ابزار ابلاغ پيام روحانيان نام برده و عمر منبر يکطرفه را پايان يافته تلقي کرده است... حرفهاي روحاني در مورد مسائل مربوط به ايدئولوژي و مباني فلسفي حکومت، زلزله(!) ايجاد ميکند اگر که با همين توان و توالي تکرار کند و به مغز متحجرين حوزه بکوبد و وادارشان کند بيايند وسط(!). اين کار اگر تداوم پيدا کند از هر عمل سياسي مقطعي با ارزشتر است زيرا اين دست فرماني که او گرفته دقيقا به مقصد عرفيتر[سکولار] کردن حکومت است. بايد به او خسته نباشيد گفت و منتظر ماند که از هر تريبوني استفاده کند. مچکريم. مهم نيست اين از کجا ميآيد. مهم خود اين دست فرمان است.
مهرانگيز کار همسر سيامک پورزند و از عناصر سلطنتطلب فراري نيز در وب سايت روزآنلاين تحت عنوان «روحاني تنها نيست» نوشت: رئيسجمهور در قانون اساسي ايران سر و صولتي ندارد اما ممکن است با همراه شدن با تحولات، وزن خود را به کاستيهاي قانون اساسي تحميل کند. گذار به اين مرحله دشوار است تا جايي که بر پايه تجربههاي دوره اصلاحات به اين گذار خوشبين نيستيم اما روحاني درصدد است اين پيشداوريها را با گفتار خود تغيير دهد. او به استقبال خطر ميرود و نبايد از نرخ ريسکپذيري خود در سه سال باقي مانده بکاهد(!) او يا يقين دارد پشتش به کوه است يا به سيم آخر زده است(!)
در اين ميان داريوش سجادي مشاور سابق مهدي کروبي و همکار پيشين نشريات اصلاحطلب با مرور سخنان روحاني مبني بر اينکه «عدهاي بيکارند، در توهم به سر ميبرند و مدام غصه دين و آخرت مردم را ميخورند در حالي که نه ميدانند دين چيست و نه آخرت، اما هميشه غصه آخرت را ميخورند» نوشت: بيرون از تحليل محتواي اين اظهارات در مجموع چنين امري نشان دهنده آن است که بعد از نزديک به يک سال و ظاهرا به دنبال درک ايشان از فقد اميد به فرجام موفقيتآميز مذاکرات هستهاي، نهايتا تصميم خود را گرفته و به منظور جلوگيري از سقوط اعتماد و آرايش نزد «طبقهاي مشهود» به اخذ گارد تهاجمي با جامعه مذهبي ايران اقدام کرده است.
سجادي افزود: هرچند از يک جهت ميتوان به استقبال اين امر رفت که نهايتا روحاني تصميم گرفت بيرون از تذبذب يک جا بايستد و خود را تعريف کند اما گريزي از اين واقعيت نيز نبايد داشت که اظهارات ايشان لوازم اجتنابناپذير خود را نيز همراه خواهد آورد که بروز دور جديدي از تنشها يکي از آنهاست، تنشهايي که مسبوق به سابقه در دوران اصلاحات خاتمي است و مشخص نيست روحاني بتواند فرجامي بهتر از سرنوشت خاتمي پيدا کند. آن هم در موقعيتي که خاتمي متکي به آرائي ماکسيممي بود و روحاني تا آن اندازه نيز اقبال نداشته است.
يادآور ميشود اظهارات اخير روحاني با استقبال مشابه در روزنامههاي زنجيرهاي نظير شرق، اعتماد، آرمان، آفتاب يزد و... مواجه شد.
برخي صاحبنظران معتقدند کانالي داراي نفوذ از سوي افراطيون درصددند بلايي را که سر خاتمي و سپس موسوي و کروبي در زمينه تقابل با نظام و انقلاب و سپس سرشکستگي فراهم آوردند، براي دکتر روحاني بازسازي کنند و انتقام سخنراني 23 تير 78 وي عليه فتنهگران مزدور بيگانه را بگيرند.
در عين حال مردم از دولت و رئيسجمهور توقع دارند که به جاي اظهارات تنشزا يا حاشيهساز، به وعدههاي اقتصادي داده شده عمل کنند.
خلجي افزود: جمهوري اسلامي و ولايت فقيه اساسا بر اين فکر و فرض مبتني شده که حکومت موظف است شريعت را در جامعه اجرا کند. اگر ما بگوييم که حکومت موظف نيست مردم را به بهشت ببرد يعني کار حکومت اجراي شريعت نيست و در حقيقت تمام نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي زير سوال ميرود. بنابراين سخني که روحاني گفته و مخالفتي که برخي ائمه جمعه کردند يک تضاد و يک تنش جدي و بنيادي است.
وي تصريح کرد: اين به نظر من يک موفقيت براي کساني است که خواهان پايان حکومت ديني در ايران و جدايي دين از دولت هستند.
خلجي اظهار داشت: به نظر من روحاني به درستي تشخيص داده است که بايد از حکومت ايران ايدئولوژيزدايي بشود.
همکار شبکه دولتي انگليس آنگاه گفت ايران براي همکاري با غرب و خروج از انزوا بايد ايدئولوژيزدايي کند و روحاني نيز اين را ميداند!
خلجي اضافه کرد کساني به حکومت ديني اعتقاد ندارند و اين مسئله که حکومت شريعت را اجرا نکند، فراتر از مسئله سياسي و مسئلهاي براي هويت جمهوري اسلامي است چون جمهوري اسلامي حکومتي است که وظيفه خود را اجراي شريعت ميداند و آيتالله خميني و آيتالله خامنهاي هم به آن معتقد هستند. بنابراين مسئله اين نيست که در درون حاکميت فرد چگونه فکر ميکند چون مسئله اساس جمهوري اسلامي است.
از سوي ديگر شبکه صهيونيستي بالاترين در تحليلي نوشت: ادبيات روحاني تغيير يافته و تهاجمي شده به ويژه که مشخصا از منبر به عنوان ابزار ابلاغ پيام روحانيان نام برده و عمر منبر يکطرفه را پايان يافته تلقي کرده است... حرفهاي روحاني در مورد مسائل مربوط به ايدئولوژي و مباني فلسفي حکومت، زلزله(!) ايجاد ميکند اگر که با همين توان و توالي تکرار کند و به مغز متحجرين حوزه بکوبد و وادارشان کند بيايند وسط(!). اين کار اگر تداوم پيدا کند از هر عمل سياسي مقطعي با ارزشتر است زيرا اين دست فرماني که او گرفته دقيقا به مقصد عرفيتر[سکولار] کردن حکومت است. بايد به او خسته نباشيد گفت و منتظر ماند که از هر تريبوني استفاده کند. مچکريم. مهم نيست اين از کجا ميآيد. مهم خود اين دست فرمان است.
مهرانگيز کار همسر سيامک پورزند و از عناصر سلطنتطلب فراري نيز در وب سايت روزآنلاين تحت عنوان «روحاني تنها نيست» نوشت: رئيسجمهور در قانون اساسي ايران سر و صولتي ندارد اما ممکن است با همراه شدن با تحولات، وزن خود را به کاستيهاي قانون اساسي تحميل کند. گذار به اين مرحله دشوار است تا جايي که بر پايه تجربههاي دوره اصلاحات به اين گذار خوشبين نيستيم اما روحاني درصدد است اين پيشداوريها را با گفتار خود تغيير دهد. او به استقبال خطر ميرود و نبايد از نرخ ريسکپذيري خود در سه سال باقي مانده بکاهد(!) او يا يقين دارد پشتش به کوه است يا به سيم آخر زده است(!)
در اين ميان داريوش سجادي مشاور سابق مهدي کروبي و همکار پيشين نشريات اصلاحطلب با مرور سخنان روحاني مبني بر اينکه «عدهاي بيکارند، در توهم به سر ميبرند و مدام غصه دين و آخرت مردم را ميخورند در حالي که نه ميدانند دين چيست و نه آخرت، اما هميشه غصه آخرت را ميخورند» نوشت: بيرون از تحليل محتواي اين اظهارات در مجموع چنين امري نشان دهنده آن است که بعد از نزديک به يک سال و ظاهرا به دنبال درک ايشان از فقد اميد به فرجام موفقيتآميز مذاکرات هستهاي، نهايتا تصميم خود را گرفته و به منظور جلوگيري از سقوط اعتماد و آرايش نزد «طبقهاي مشهود» به اخذ گارد تهاجمي با جامعه مذهبي ايران اقدام کرده است.
سجادي افزود: هرچند از يک جهت ميتوان به استقبال اين امر رفت که نهايتا روحاني تصميم گرفت بيرون از تذبذب يک جا بايستد و خود را تعريف کند اما گريزي از اين واقعيت نيز نبايد داشت که اظهارات ايشان لوازم اجتنابناپذير خود را نيز همراه خواهد آورد که بروز دور جديدي از تنشها يکي از آنهاست، تنشهايي که مسبوق به سابقه در دوران اصلاحات خاتمي است و مشخص نيست روحاني بتواند فرجامي بهتر از سرنوشت خاتمي پيدا کند. آن هم در موقعيتي که خاتمي متکي به آرائي ماکسيممي بود و روحاني تا آن اندازه نيز اقبال نداشته است.
يادآور ميشود اظهارات اخير روحاني با استقبال مشابه در روزنامههاي زنجيرهاي نظير شرق، اعتماد، آرمان، آفتاب يزد و... مواجه شد.
برخي صاحبنظران معتقدند کانالي داراي نفوذ از سوي افراطيون درصددند بلايي را که سر خاتمي و سپس موسوي و کروبي در زمينه تقابل با نظام و انقلاب و سپس سرشکستگي فراهم آوردند، براي دکتر روحاني بازسازي کنند و انتقام سخنراني 23 تير 78 وي عليه فتنهگران مزدور بيگانه را بگيرند.
در عين حال مردم از دولت و رئيسجمهور توقع دارند که به جاي اظهارات تنشزا يا حاشيهساز، به وعدههاي اقتصادي داده شده عمل کنند.