لطفاً به ملت آدرس غلط ندهید!(نکته)
یکشنبه گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به ظهور یک روند خزنده «خیانت»آمیز در کشور هشدار دادند:«اینهایی که برای تئوریزه کردن سازش و تسلیم و اطاعت در مقابل زورگویان، نظام را متهم میکنند به جنگطلبی یا به تئوریزه کردن جنگ، دارند خیانت میکنند، دروغ میگویند.»
سیده آزاده امامی
«مقاومت» و «ایستادگی» از اساسیترین مؤلفههای گفتمان اصیل انقلاب اسلامی است که ریشههایی عمیق به قدمت تاریخ پرشکوه 1400 ساله اسلام ناب محمدی(ص) دارد؛ آنجا که حضرت ربالعالمین در خطابی صریح به حبیب خویش حضرت رحمهللعالمین میفرماید «فاستقم کما امرت»، یعنی که استقامت از بنیادیترین آموزههای شرع مقدس به حساب میآید.
البته که «استقامت» ساحتهای متعددی برای تجلی دارد و مثلاً مقاومت آدمی در برابر خواهشهای نفسانی خویش هم یکی از مصادیق آن است، لیکن بدون تردید اساسیترین مجرای تحقق آن به اعتبار نبرد دیرینه و سازشناپذیر جبهه حق و باطل در درازنای تاریخ، ایستادگی قاطعانه و دلیرانه مردان جبهه حق در برابر هجوم همهجانبه شیطان و شیاطین در همه روزگارها و زمانها میباشد، و به یقین بارزترین و درخشانترین نمونه این هماوردی قیام سرخ حضرت اباعبدالله(ع) و اصحاب عاشورایی ایشان است.
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نیز، هم با الهام از چنین نهضت رهاییبخشی شکل گرفت، و هم صراحتاً هویت خویش را ذیل آن حرکت الهی تعریف کرد که اگر روی در گذشته و قیام سرخ حسینی دارد، سوی آن نهضت سبز انتظار و جامعه موعود مهدوی (عج) است.
چنین پیشینه و چنان غایت شکوهمندی است که این انقلاب الهی را از بدو تولد آماج هجمههای کینآلود شیطان و اصحاب شیطان ساخته است، که شیاطین را با هر حرکتی که جز بر مدار حق باشد، خصومتی نیست! در واقع ماهیت اسلامی انقلابی حرکت عظیم ملت ایران آنچنان بر شیاطین مادی و غیرمادی گران آمده که آنان را در تلاش برای ساقط کردن این نظام الهی همدست و همداستان ساخته است، و از همان روز نخستین چالشهایی فرا راه این نظام رقم زده که وجود برخی از آنها به تنهایی برای ساقط کردن یک نظام قدرتمند کافی است. این نظام اما به لطف عنایات حضرت حق و توجهات حضرت بقیهالله و به برکت خون دلیرمردان مجاهدش نه تنها از معرکه طوفانها سر به سلامت برده، که اینک خود در قامت درختی تناور قاهرانه بر منافع نظام سلطه سایه انداخته و قاطعانه بنیانهای آن را به چالش گرفته است؛ خاصه از آن زمان که این شجره طیبه به ثمردهی رسیده و هم حصول دستاوردهای شگرف علمی در عرصه داخلی خط بطلانی بر داعیه انحصار پیشرفت و علم در چنگال ناپاک دنیای کفر کشیده و با ارائه الگویی قابل اعتنا از موفقیت یک نظام دینی مدعیات مستکبرانه آنها را زیر سؤال برده است، و هم سر برآوردن جنبشهای مقاومت به مثابه فرزندان معنوی این انقلاب در گوشه گوشه جهان به ویژه در منطقه استراتژیک خاورمیانه منافع راهبردی آنان را با تهدیدی عینی مواجه ساخته است.
این مرتبه، دست یافتنی نبوده مگر به یمن پایمردی و ایستادگی مردان جبهه حق، و اساسا برداشتن این گام نخستین و «مقاومت» است که ملتی را شایسته نزول برکات و توفیقات الهی میکند، که «ان تنصرالله، ینصرکم و یثبت اقدامکم». همچنانی که نیل به دیگر آرمانهای متعالی انقلاب نیز جز با تداوم این راه پرافتخار ممکن نخواهد بود.
با این حال متاسفانه در ماههای اخیر شاهد آن هستیم که در پی تغییرات ایجاد شده در فضای سیاسی کشور جریانی بر آن است تا با ارائه تعریفی نادرست و چهبسا عوامفریبانه از مفهوم مقدس «مقاومت»،«ایستادگی» و «استقامت» را معادل «خشونتگرایی» و «جنگطلبی» و «افراطیگری» جا زده، و با سوءاستفاده از واکنشهای منفی طبیعیای که نسبت به این مفاهیم منفور وجود دارد، باور به ارزشهایی چون «ایستادگی» و «مقاومت» را کمرنگ، و در عوض به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب «سازش و تسلیم مقابل زورگویان را تئوریزه نماید».
در منظومه فکری این جریان که بخش اعظم سمپاتهای دانشگاهیاش را روشنفکران دلبسته به غرب شکل میدهد، به سبب دلدادگی برآمده از مرعوبیت تاریخی جماعت روشنفکر و همینطور عافیتطلبی ایشان، «مقاومت» و مفاهیم همبسته با آن کمترین محلی از اعراب ندارد. از همین روی است که در مواجهه با تعبیر «نرمش قهرمانانه» رهبری، به «نرمش» بسنده کرده و قید «قهرمانانه»را زده است تا مبادا از این رهگذر خاطر نازنین حضرت کدخدا آزرده شود!!!
در واقع این جریان در صدد آن است تا با بازتعریف مدعیات نخنما شده روشنفکران به تاریکناهای تاریخ پیوسته، گفتمان اصیل مقاومت را به حاشیه رانده و در کنار آن با بهرهگیری از ابزارهای غیراخلاقی توهین و اتهام از یک سو منادیان و وفاداران به این گفتمان پرافتخار را از میدان به در کرده و با ارائه آدرس غلط به ملت مشکلات و چالشهای پیش روی نظام و بهویژه تحریمهای ناجوانمردانه دنیای استکبار را محصول رویکرد مقاومت وانمود کرده، و از سوی دیگر با تطهیر چهره دشمنان قسم خورده انقلاب نرمش و وادادگی در برابر دشمن را بهمثابه تنها نسخه حذف چالشها و رفع تحریمها مطرح نماید.
رویکردی که اتفاقا چندی پیش رهبر معظم انقلاب از آن هم گلایه کردند و نسبت به تداوم آن هشدار دادند: «واقعا باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر میکنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه میکنند یا مردم را بدبین میکنند، خدمت نمیکنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمیکنند.» گویی که این امری که «خدمت» نیست و آن که «خیانت» هست در یک راستا و در امتداد هدفی واحدند، و اساسا منزوی کردن جوانان انقلابی است، که راه را بر جولان سازشکاران و مرعوبان هموار میسازد!
مقاومت نه «شعر و شعار»، که «شور»ی آمیخته به «شعور»ی انقلابی و اسلامی است و کارنامهای چونان درخشان و روشن از مجاهدت خویش بر صفحات تاریخ به ثبت رسانده که حتی مغرضترین دشمنان را هم یارای انکار آن نیست!
تحریمها حاصل زیادهخواهی و افزونطلبی کدخدایان خودخوانده دهکده جهانی است و اما محصول مقاومت، دستاوردهای خیرهکنندهای است که جهان را به کرنش در برابر اراده والای جهادگران جبهههای علمی این سرزمین واداشته است.
میوههای شیرین مقاومت هم، چنان که اشاره رفت نه فقط توفیقات شگرف علمی، که پیروزیهای عظیم فرزندان معنوی این انقلاب در رویارویی مستقیم با جبهه کفر و استکبار نیز از آن جملهاند؛ فتح تحسینبرانگیز جنوب لبنان، و نتایج غرورآفرین نبردهای 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه و انشاءالله و به فضل الهی در 13 خرداد و در سوریه نیز گلی دیگر از بوستان مقاومت شکوفا خواهد شد و آنگاه به فرموده سید دلیر مقاومت سید حسن نصرالله: «روزی فرا خواهد رسید که حتی دولتهایی که ضد سوریه توطئه کردند، از این کشور به دلیل پایداری و پیروزی تشکر کنند.»
پیروزی بشار هم شکست تکفیریهای وحشی و حامیان مرتجع عربی و اربابان جنایتکار غربی ایشان است، هم شکست آنانی که از قلب امالقری جهان اسلام، از تهران خودمان، به شیطان بزرگ برای یورش به بشار چراغ سبز نشان دادند!
این بشارت فتح محصول مقاومت جانانه بشار است، و اگر نبود غیرت دلیرمردان حزبالله، و صلابت جوانمردانی که غریبانه و مظلومانه از حریم اهل بیت «علیهمالسلام» دفاع میکنند و اگر نبود احساس خطر شیطان بزرگ نسبت به امنیت فرزند نامشروع صهیونیستیاش، گاوچرانهای هفتتیرکش و تروریستهای تکفیری وحشی برای لبخندهای جناب وزیر تره هم خرد نمیکردند!!! که بهشت را به «بها» دهند نه به «بهانه»!