خبر ویژه
مجمع روحانیون
چه چیزی را تکذیب میکند
مجمع روحانیون مبارز در واکنش به خبر ویژه روز سهشنبه هفته گذشته، توضیحی ارسال کرد.
این مجمع با تکذیب صدور بیانیه دعوت به تجمع در 30 خرداد پس از خطبههای رهبر معظم انقلاب (29 خرداد 88) مینویسد: مجمع روحانیون هرگز چنین بیانیهای صادر نکرده است بلکه این مجمع در تاریخ 1388/3/27 (سه روز قبل از ایراد خطبههای مقام معظم رهبری) برابر با قانون احزاب طی نامهای از وزارت کشور تقاضای صدور مجوز راهپیمایی کرد، متأسفانه وزارت کشور علیرغم پیگیری مکرر تا روز شنبه 1388/3/31 از دادن پاسخ منفی یا مثبت خوداری کرد و ظهر روز شنبه به صورت تلفنی مخالفت خود را با تقاضای مذکور اعلام نمود. از آنجا که خبر تقاضای مجمع در برخی رسانهها منعکس شده بود مجمع بلافاصله طی بیانیهای رسمی اعلام نمود که بدلیل مخالفت وزارت کشور، این مجمع هیچگونه برنامهای برای راهپیمایی ندارد و تلاش نمود از طریق صدا و سیما و سایر امکانات رسانهای مراتب را به اطلاع مردم برساند.
این بیانیه ادعا کرد: کیهان مطلبی کذب علیه این مجمع که از یادگاران حضرت امام خمینی است، منتشر نموده که همانند دهها دروغ دیگر نتیجهای جزء تشویش اذهان عمومی و متهم نمودن این نهاد مبارک و اعضاء محترم و برجسته آن و القاء اختلاف و تفرقه در جامعه ندارد.
یادآور میشود برخی اعضای مرکزیت مجمع روحانیون (نظیر خاتمی) تا همین ماههای اخیر با دستاندرکاران و بازداشتیهای فتنه 88 در رفت و آمد بودهاند و این در حالی است که خود خاتمی در جلسات محفلی چندینبار اعتراف کرده که باور ندارد در انتخابات 88 تقلب صورت گرفته است. ادعای تقلب اسم رمز فتنهگری و التهاب و آشوبگری اصلاحطلبان تندرو در خیانت بزرگ آن سال بود.
مجمع روحانیون روز سهشنبه 26 خرداد 88 درخواست راهپیمایی برای روز شنبه 30 خرداد (مصادف با سالروز آغاز حرکت تروریستی در سال 1360) را به فرمانداری تهران ارسال نمود و خبر آن را منتشر کرد و این در حالی بود که روز قبل از آن خبرگزاریها از برگزاری نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله العظمی خامنهای خبر داده بودند. ملت غیور ایران که در دو سه روز بعد از انتخابات نگران وضعیت بودند، همگی منتظر بودند تا رهنمودهای رهبری را به گوش جان بشنوند و در این میان خبر اقامه نماز جمعه به امامت ایشان، پایانی بر این انتظار بود.
در حالی که انتظار میرفت گروهها و جریانهای سیاسی نیز همسوی با ملت به استقبال رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب روند و تا برگزاری نماز جمعه و استماع سخنان ایشان از هرگونه اقدام نسنجیده دوری نمایند، لیکن مجمع روحانیون مبارز در اقدامی مشکوک و پرابهام، پیشاپیش برای فردای برگزاری نماز جمعه درخواست راهپیمایی نمود.
پنجشنبه (28 خرداد) مجمع روحانیون ضمن تأکید به درخواست پیشین، با گسترش سطح آن، برای برگزاری راهپیمایی و تجمع در شهرها و میادین سراسر کشور درخواست مجوز نمود. این اقدام که توسط کارشناسان سیاسی اقدامی فتنهانگیزانه ارزیابی میشد، متأسفانه در کارنامه مجمع مدعی خط امام و ولایت فقیه، ثبت گردید.
این مجمع تا ساعات پایانی منتهی به روز شنبه نیز تلاشی برای لغو تجمع غیرقانونی اعلام شده نکرد. برخلاف اعتقاد برخی از اعضای مجمع، تعلل سؤالبرانگیز دبیر این تشکل هم چنان ادامه یافت تا اینکه بنابر برخی گزارشها آشوبگران آرایش نهایی خود را برای زدن ضربه صورت دهند. در این هنگام بود که ناگهان خبری فوری بر پیشانی سایتها و خبرگزاریها نشست؛ «راهپیمایی امروز مجمع روحانیون لغو شد»! این عنوان خبری بود که با امضای موسوی خوئینیها، دبیر مجمع روحانیون مبارز، در آستانه شکلگیری آشوب، راهی خروجی سایتها شد. کاری که صرفاً ظاهرسازی بود و ساعاتی بعد اخبار اندوهبار از آشوب و اغتشاش، یکی پس از دیگری، منتشر شد و علاوه بر خسارتهای میلیاردی به اماکن خصوصی و عمومی و به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در نزدیکی خیابان آزادی، توسط عناصر مسلح منافقین و اشرار، شماری از شهروندان بیگناه به ضرب گلوله کشته و زخمی شدند و این در حالی بود که جانشین نیروی انتظامی اعلام کرد این نیرو به هیچ وجه از سلاح گرم استفاده نکرده است.
تعلل چند ساعته و مشکوک دبیر مجمع روحانیون در لغو راهپیمایی روز شنبه بدون وجود کوچکترین توجیه را هرگز نمیتوان در شکلگیری آشوبهای آن روز نادیده گرفت؛ تعللی که موسوی خوئینیها و خاتمی را مسئول خون کشتهشدگان و مجروحین ماجرا میکند.
یادآور میشود فتنهگران وابسته به گروهکهای ضد انقلاب و جریان نفاق جدید- مستظهر به حمایت طیفهایی نظیر مجمع روحانیون- سرانجام کار اوباشیگری را به هتاکی علیه ساحت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا کشاندند و این در حالی است که در 8 ماهه پیش از این ماجرای سیاه، به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و امام و رهبری اهانت کرده بودند. مجمع روحانیون هنوز هم این رفتارهای ضد انقلابی را که به نیابت از آمریکا و اسرائیل و انگلیس صورت گرفت، محکوم نکرده است.
گزارش که مجری نمیخواهد!
اصرار بر اجرای نمایشی مصاحبه رئیس جمهور با شگفتی قاطبه ناظران در میان حامیان و منتقدان روبرو شد.
مصاحبه چهارشنبه شب گذشته رئیس جمهور با اصرار دولت بر انتخاب مجریان مورد علاقه خود باعث تأخیر بیش از یک ساعته در انجام این مصاحبه شد و سرانجام نیز همان مجریان منتخب تیم دولت (روحانینژاد و پوریامین) این مصاحبه یکطرفه را برگزار کردند. کارشناسان رسانه معتقدند این برنامه میان گزارش و مصاحبه سرگردان بود، همچنان که معلوم نیست اگر بنای دولت بر برگزاری برنامه، بدون پرسش جدی مصاحبه کنندگان بود، چه نیازی به مصاحبه به اصطلاح زنده بود و آقای رئیس جمهور و تیم رسانهای و مشاوران وی میتوانستند همین برنامه نمایشی فاقد چالش و سؤال جدی را ساعتها یا روزها قبل از پخش، رأساً تهیه کنند و آن را صرفاً برای پخش در اختیار سیما قرار دهند؟
به گزارش «جهان» دفتر رئیس جمهور همچون برنامههای قبلی اصرار داشت که مجریهای مدنظر خود را برای گفتگو با رئیس جمهور انتخاب کند که در این راستا ابتدا کاظم روحانینژاد را به عنوان مجری به صدا و سیما معرفی کرده و دقایقی قبل از پخش برنامه سونیا پوریامین را نیز به عنوان مجری دوم معرفی کرد.
سایت عصر ایران که از دولت حمایت میکند، در واکنش به این ماجرا نوشت: یکی از ابهامات در فرم این گونه گفتوگوهاست... شاید راه حل این باشد که دکترحسن روحانی شخصاً و رو به دوربین و مستقیماً با مردم صحبت کند. چرا که اگر مجری سخن نگوید و تنها تأیید کند چه تفاوتی با دیگر اجزای دکور دارد؟ مشکل از اینجا ناشی میشود که معلوم نیست مصاحبه است یا گزارش؟... ریشه مشکل در این است که معلوم نیست قالب این برنامهها مصاحبه است یا گزارش و اگر گزارش است، مجری میخواهد چه کار؟
از سوی دیگر سایت شفاف نوشت: در کجای دنیا یک مجری که در عمر حرفهایاش حتی یک برنامه سیاسی را اجرا نکرده برای مصاحبهای کاملاً سیاسی با رئیس جمهور انتخاب میکنند؟ آیا مثلاً سیانان مجری یک برنامه فان را برای مصاحبه با رؤسای جمهور انتخاب میکند؟
اما سایت الف از زاویه دیگری به موضوع پرداخت و خاطرنشان کرد: در حالی که در دولت قبل منتقدان و از جمله مشاوران رسانهای فعلی رئیس جمهور، انتقاد میکردند که چرا سؤالات گفتگوهای تلویزیونی رئیس جمهور چالشی نیست و خواستار اصلاح رویه رسانه ملی میشدند، در دولت جدید، همین مشاوران، روی دست اطرافیان رئیس جمهور قبلی بلند شده و نه تنها خواستار تعیین سؤالات، که خواستار تعیین مجری هم شدهاند.
برخی رسانهها و تحلیلگران نیز این پرسش را مطرح کردهاند که اگر این برنامه فرمایشی و تشریفاتی برگزار نمیشد با برگزاری آنچه تفاوتی داشت و عملاً کدام حرف مهم و جدید به مردم گفته شد یا اینکه اساساً منظور از این مصاحبه یک سویه چه بود و کدام نکته تازه و بدیع ضمن آن گفته شد.
بهبه!
عالی بود قربان!
مشاور ارشد خاتمی تصریح کرد برخی مشاوران روحانی بلهقربانگو هستند.
احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم در صفحه فیسبوک خود نوشت: چه خوب میشد اگر مقاماتی که برای رسیدن به منصب و قدرت، نیازمند رأی مستقیم شهروندان هستند، به ویژه رئیس جمهور که میبایست خود را در گستره ملی در معرض انتخاب مردم قرار دهد، آرشیو محرمانهای را از تصویر جلسهها و دیدارهایی که در دوره رایزنی و جلب نظر و مددجویی و مشورت خواهی و... التماس دعا، با چهرهای گشاده و منت پذیر و سپاسگزار، با صغیر و کبیر برگزار کرده در گنجه خانهاش نگهداری میکردند.
پورنجاتی میافزاید: برای چه؟! برای این که پس از استقرار برعرش کبریایی مسئولیت، هرازگاهی، دور از چشم «اهل بیت و دیوانخانه پر از مشاور و دستیاران ویژه و غیر ویژه» که همه هنرشان «بهبه، قربان عالی بود. خسته نباشید!» گفتن است، به تماشای آن صحنههای سراسر «استمداد و نمایش وسعت نظر و احساس و ابراز نیاز به مشورت دیگران و قربان صدقه رفتن برای حتی کوچکترین پیشنهاد یک شهروند معمولی» بنشینند. تا به خاطر آورند که اگر برای جلب افکار عمومی و رأی گرفتن از مردم، نیاز به فهم و درک واقعیتهای زندگی و مطالبات آنان و مشورت و نظرخواهی و ارتباط مستقیم با مردم و به ویژه صاحبان ایده و اندیشه و تجربه است.
وی با بیان اینکه «بیاطلاع نیستم برخی از اعضای دولت که دچار «کسالت خود ذوالفنون پنداری» نیستند، هوشمندانه به این شیوه خردمندانه بهرهگیری از «عقل جمعی» به ویژه رجوع فروتنانه به نهادهای غیر دولتی و صنفی و اجتماعی توجه کردهاند» مینویسد: اما، انگاری در قلمروی اصلی دولت، یعنی حوزه ریاست جمهوری و حتی شخص جناب روحانی،از چنین ساز و کاری نشان نمیبینم!
در همین حال «داریوش-ق» یکی از همین عناصر متملق- که ظاهراً دنبال دریافت پست از دولت است- در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد به چاپلوسی رئیس جمهور پرداخت و مدعی شد «مخالفان توافق ژنو یا نادانند یا مغرض و در بیسوادی آنها هیچ تردیدی وجود ندارد. یعنی این افراد یا واقعاً درک و شعور واقعی از سیاست خارجی ندارند یا اینکه از روی حسادت، توافق ژنو را رد میکنند(!)
آقای رئیس با بولدوزر
به میراث فرهنگی رفته بود
رئیس مستعفی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دوره کوتاه مدیریت 5 ماهه خود، 92 مدیر را در این سازمان جابهجا کرد.
به گزارش مشرق، محمدعلی نجفی از بنیانگذاران کارگزاران، 26 مرداد از سوی رئیسجمهور به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شد. وی که در لیست وزرای پیشنهادی دولت به مجلس برای تصدی وزارت آموزش و پرورش قرار داشت، به علت مخالفتهای جدی نمایندگان با اقدامات وی در فتنه سال 1388 نتوانست رای اعتماد نمایندگان را کسب کند. با توجه به رای منفی مجلس، انتصاب نجفی به عنوان معاون رئیسجمهور، موجب انتقاداتی شد.
نجفی در دوره مدیریت کوتاه خود در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، دست به تغییرات گستردهای در این سازمان زد و نزدیک به 100 عزل و نصب انجام داد. این تغییرات شامل 32 معاون و مدیرکل در سطح سازمان و انتصاب 27 مشاور و رئیس کاخ موزههای مهم کشور و 33 تغییر در سطح استانها میباشد و این آمار تغییراتی است که در فضای مجازی منتشر شده و احتمال اینکه دامنه این عزل و نصبها بیش از این نیز باشد وجود دارد.
اصلاحطلبان به مدیرانی که در دولت سابق به طور کوتاه مدت مسئولیتی برعهده میگرفتند و کنار میرفتند، «مسئول تسویه» میگفتند و احتمالا نجفی نیز مسئول تسویه در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوده است تا پس از برکناری افراد غیرهمسو با دولت، این سازمان را تقدیم به رئیس جدید کند.